حسن بن صالح بن حی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
جز (جایگزینی متن - ' هـ ' به 'ه‍ ')
خط ۲: خط ۲:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
[[ابو عبدالله ثوری الهمدانی]]<ref>الزرکلی خیر الدین، الاعلام، بیروت، دارالملایین، ۱۹۸۰، ج ۲، ص ۱۹۳ و شیخ طوسی، رجال، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، ۱۴۱۵ هـ ق، ص ۱۸۰</ref> از بزرگان فقهای [[عراق]] قلمداد شده است.<ref>علامه مجلسی محمد باقر، بیروت، مؤسسه الوفا، ۱۴۰۴، ج ۴۰، ص ۱۵۷.</ref> به‌ طوریکه او را می‌توان در ردیف فقها و [[قضات]] اهل سنت مانند [[سفیان ثوری]] و [[ابن ابی لیلی]] و [[شریک بن عبدالله]] و [[حکم بن عتیبه]] یادآور شد <ref>علامه مجلسی محمد باقر، بیروت، مؤسسه الوفا، ۱۴۰۴، ج ۴۰، ص ۱۵۷.</ref>. و نیز [[ابونعیم فضل بن دکین]] سمت شاگردی او را داشته است و از او [[حدیث]] [[امام صادق]] {{ع}} را که فرمود: {{متن حدیث| حُبُّ عَلِيٍّ عِبَادَةٌ}} را نقل می‌کند.<ref>طبری عماد الدین، بشاره المصطفی، انتشارات کتابخانه حیدریه نجف اشرف، دوم، ۱۳۸۳هـ ق، ص ۸۶.</ref> در [[کوفه]] به تشکیل درس [[قرائت قرآن]] و [[تفسیر]] مشغول بوده.<ref>فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر فرات، موسهه چاپ و نشر، ۱۴۱۰، ص ۴۴۰.</ref> او را از اصحاب [[امام باقر]] {{ع}} شمرده‌اند.<ref>علامه حلی، رجال العلامه الحلی، یک جلد، ار الذخائر، قم، ۱۴۱۱ هـ ق، ص ۲۱۵.</ref> ولو این که [[پیروی]] [[حقیقی]] ایشان نبود. از جمله طرفداران [[امامت]] زید بن علی {{ع}} است و به همین دلیل او را از سران زیدیه می‌شمرند.<ref> ابن داود حلی، رجال ابن داود، یک جلد، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ هـ ق، ص ۵۳۳.</ref> و بعد از شهادت زید بن علی {{ع}} با [[افکار]] خود در همین مسیر یارانی را برای خود جمع کرد و با کمک دیگر همفکران و هم‌پیمانان خود مانند کثیر النواء و... [[فرقه بتریه]] را بوجود آورد.
[[ابو عبدالله ثوری الهمدانی]]<ref>الزرکلی خیر الدین، الاعلام، بیروت، دارالملایین، ۱۹۸۰، ج ۲، ص ۱۹۳ و شیخ طوسی، رجال، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، ۱۴۱۵ه‍ ق، ص ۱۸۰</ref> از بزرگان فقهای [[عراق]] قلمداد شده است.<ref>علامه مجلسی محمد باقر، بیروت، مؤسسه الوفا، ۱۴۰۴، ج ۴۰، ص ۱۵۷.</ref> به‌ طوریکه او را می‌توان در ردیف فقها و [[قضات]] اهل سنت مانند [[سفیان ثوری]] و [[ابن ابی لیلی]] و [[شریک بن عبدالله]] و [[حکم بن عتیبه]] یادآور شد <ref>علامه مجلسی محمد باقر، بیروت، مؤسسه الوفا، ۱۴۰۴، ج ۴۰، ص ۱۵۷.</ref>. و نیز [[ابونعیم فضل بن دکین]] سمت شاگردی او را داشته است و از او [[حدیث]] [[امام صادق]] {{ع}} را که فرمود: {{متن حدیث| حُبُّ عَلِيٍّ عِبَادَةٌ}} را نقل می‌کند.<ref>طبری عماد الدین، بشاره المصطفی، انتشارات کتابخانه حیدریه نجف اشرف، دوم، ۱۳۸۳هـ ق، ص ۸۶.</ref> در [[کوفه]] به تشکیل درس [[قرائت قرآن]] و [[تفسیر]] مشغول بوده.<ref>فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر فرات، موسهه چاپ و نشر، ۱۴۱۰، ص ۴۴۰.</ref> او را از اصحاب [[امام باقر]] {{ع}} شمرده‌اند.<ref>علامه حلی، رجال العلامه الحلی، یک جلد، ار الذخائر، قم، ۱۴۱۱ه‍ ق، ص ۲۱۵.</ref> ولو این که [[پیروی]] [[حقیقی]] ایشان نبود. از جمله طرفداران [[امامت]] زید بن علی {{ع}} است و به همین دلیل او را از سران زیدیه می‌شمرند.<ref> ابن داود حلی، رجال ابن داود، یک جلد، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ه‍ ق، ص ۵۳۳.</ref> و بعد از شهادت زید بن علی {{ع}} با [[افکار]] خود در همین مسیر یارانی را برای خود جمع کرد و با کمک دیگر همفکران و هم‌پیمانان خود مانند کثیر النواء و... [[فرقه بتریه]] را بوجود آورد.


از این جهت که فرد مؤثر در این فرقه (حسن بن صالح بن حی) می‌‌باشد به فرقه او [[صالحیه]] گفته شده است و در واقع بتریه فرقه‌ای غیر از [[صالحیه]] نیست.<ref>رجال ابن داود، ص ۴۴۰.</ref>
از این جهت که فرد مؤثر در این فرقه (حسن بن صالح بن حی) می‌‌باشد به فرقه او [[صالحیه]] گفته شده است و در واقع بتریه فرقه‌ای غیر از [[صالحیه]] نیست.<ref>رجال ابن داود، ص ۴۴۰.</ref>

نسخهٔ ‏۵ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۰۶

مقدمه

ابو عبدالله ثوری الهمدانی[۱] از بزرگان فقهای عراق قلمداد شده است.[۲] به‌ طوریکه او را می‌توان در ردیف فقها و قضات اهل سنت مانند سفیان ثوری و ابن ابی لیلی و شریک بن عبدالله و حکم بن عتیبه یادآور شد [۳]. و نیز ابونعیم فضل بن دکین سمت شاگردی او را داشته است و از او حدیث امام صادق (ع) را که فرمود: « حُبُّ عَلِيٍّ عِبَادَةٌ» را نقل می‌کند.[۴] در کوفه به تشکیل درس قرائت قرآن و تفسیر مشغول بوده.[۵] او را از اصحاب امام باقر (ع) شمرده‌اند.[۶] ولو این که پیروی حقیقی ایشان نبود. از جمله طرفداران امامت زید بن علی (ع) است و به همین دلیل او را از سران زیدیه می‌شمرند.[۷] و بعد از شهادت زید بن علی (ع) با افکار خود در همین مسیر یارانی را برای خود جمع کرد و با کمک دیگر همفکران و هم‌پیمانان خود مانند کثیر النواء و... فرقه بتریه را بوجود آورد.

از این جهت که فرد مؤثر در این فرقه (حسن بن صالح بن حی) می‌‌باشد به فرقه او صالحیه گفته شده است و در واقع بتریه فرقه‌ای غیر از صالحیه نیست.[۸]

علی بن اسماعیل اشعری [۹] حسن بن صالح بن حیّ را از پیشوایان بُتریّه شمرده است. ابن ندیم [۱۰] او را از بزرگان و علمای "شیعه زیدیّه" خوانده و ولادت او را در ۱۰۰ و وفات او را در ۱۶۸ در حال اختفا گفته است. بنابه نوشته ابن ندیم [۱۱]، او فقیه و متکلم و مؤلّف چند کتاب بود، از جمله: "کتاب التوحید"؛ کتاب امامة"؛ "وُلدِ علیّ من فاطمة"، "کتاب الجامع فی الفقه". و دو برادر داشت: علیّ بن صالح و صالح بن صالح.

طبری [۱۲] می‌‌گوید "حیّ" نام صالح بوده است و از قول یکی از محدّثان نقل می‌‌کند که نام کامل او حسن بن صالح بن صالح بن مسلم بن حیّان است و مردم او را ابن حیّ می‌‌خوانند و در حقیقت "ابن حیّان" است. بنا به این قول "حیّ" کوتاه شده حیّان است. به گفته طبری [۱۳]، کنیه حسن بن صالح ابوعبدالله است و او مردی زاهد و فاضل و فقیه بوده و به دوستی اهل بیت گرایش داشته، و منکران آن خاندان را سخت منکر بوده است. حدیث بسیار روایت کرده و در روایت "ثِقه" بوده است. او دختر خود را به عیسی بن زید بن علیّ بن حسین داد. مهدی خلیفه عباسی، عیسی بن زید و حسن بن صالح را طلب کرد و در به دست آوردن ایشان سخت کوشید اما موفّق نشد. او با عیسی بن زید به مدّت هفت سال در یک جا پنهان بود و عیسی شش ماه پیش از او وفات یافت. حسن از مردم کوفه بود و در همان شهر در ۱۶۷ وفات یافت و سنّ او ۶۲ یا ۶۳ سال بوده است. اگر تولد حسن بن صالح به گفته ابن ندیم، در ۱۰۰ و وفات او در ۱۶۷ یا ۱۶۸ اتفاق افتاده است، سنّ او باید از ۶۳ سال متجاوز باشد.

ابوالفرج اصفهانی [۱۴] در شرح حال عیسی بن زید بن علی مطالبی درباره مناسبات حسن بن صالح با عیسی بن زید ذکر کرده است که از آن چنین برمی‌آید که آن دو سالی با هم به سفر حج رفته‌اند و در آنجا از سفیان ثوری محدّث معروف مسئله مورد اختلافی را پرسیده‌اند. ابوالفرج اصفهانی وفات حسن بن صالح را دو ماه پس از مرگ عیسی بن زید گفته است.

ذَهَبی [۱۵]، حسن بن صالح را در عداد محدثین آورده و او را به "فقیه" وصف کرده و نام کامل او را ابوعبدالله حسن بن صالح بن حیّ هَمْدانی ثوری ـ و به گفته بعضی حسن بن صالح بن صالح بن حیّبن مسلم بن حیّان ـ گفته است. ذهبی او را از اَعلام می‌‌شمارد و می‌‌گوید که از سَماک بن حرب و قیس بن مسلم و جمعی دیگر روایت کند و یحیی بن آدم و احمد بن یونس و علیّ بن جعد و جمعی دیگر از او روایت کنند. و اضافه می‌‌کند که او کمی دارای "بدعت تشیّع" بود و به نماز جمعه نمی‌رفت. ذهبی گفتار محدّثان و ناقدان حدیث را درباره او ذکر کرده است که بعضی او را توثیق و بعضی او را به جهت نماز جمعه و عقیده به قیام با شمشیر (بر ضدّ خلافت) تخطئه کرده‌اند. از جمله توثیق کنندگان او احمد بن حنبل و ابونُعَیم اصفهانی هستند. ذهبی نیز تولد او را در ۱۰۰، امّا وفاتش را در ۱۶۹ ذکر کرده است.

ابن حجر عسقلانی [۱۶] درباره حسن بن صالح بن حیّ مطالب زیادی ذکر کرده است. او نیز "حیّ" را همان "حیّان" می‌‌داند و نسب او را از حیّان (حیّان بن شُفَّی بن هُنَیّبن رافع الهَمْدانی الثَّوْری) می‌‌آورد و از قول بُخاری می‌‌گوید که "حیّ" لقب است. به گفته ابن حجر عسقلانی به نقل از ابونُعَیم و بُخاری و دیگران، سال وفات او ۱۶۷ است نه ۱۶۹. ابن حجر از عقیده "قیام به سیف" که مایه طعن او نزد بعضی از محدّثان است دفاع کرده و گفته است که مقصود از "خروج با شمشیر" قیام بر والیان و ائمه ستمکار است؛ و این عقیده علمای سلف بوده است. امّا چون مضرّات آن را از فواید آن بیشتر دیدند این عقیده را ترک کردند. ولی این عقیده سبب طعن کسی که عدالت او ثابت شده است و به حفظ روایت و اتقان و ورع کامل متصف است (یعنی حسن بن صالح) نمی‌شود. اما اینکه او به نماز جمعه نمی‌رفته برای آن بوده است که نماز را پشت سر فاسق جایز نمی‌دیده و ولایت امام فاسق را درست نمی‌دانسته است. به هرحال، ابن حجر او را "امام مجتهد" می‌‌داند. حسن بن صالح در کتب امامیه، به جهت زیدی بُتْری بودنش، مطرود است. شیخ طوسی در کتاب تهذیب [۱۷] در "باب المیاه و احکام‌ها" روایتی نقل می‌‌کند که راوی آن حسن بن صالح است، و می‌‌گوید که این شخص "زیدی بُتری" است و هر روایتی که مختصّ او باشد متروک العمل است [۱۸]. نجاشی از شخصی به نام حسن بن صالح احول نام برده که از مردم کوفه، و صاحب کتابی بوده است. بعضی او را با همین حسن بن صالح بن حیّ یکی دانسته‌اند [۱۹].[۲۰]

حسن بن صالح

چنانکه گفته شد، حسن بن صالح از رهبران ابتریه بود. بیش‌تر منابع نام وی را حسن بن صالح بن حیّ گفته‌اند. لکن ابن سعد او را حسن بن حیّ [۲۱] و مسعودی وی را حسن ابن صالح بن یحیی [۲۲] نامیده است که ظاهراً اشتباه و تصحیف است. کنیۀ حسن بن صالح ابوعبدالله بوده است [۲۳]. وی از مردم کوفه بود [۲۴] و او را هَمْدانی [۲۵] و هَمْدانی ثوری دانسته‌اند [۲۶]. حسن بن صالح معاصر عیسی بن زید بن علی بود. او در ۱۰۰ ق / ۷۱۸ م به دنیا آمد [۲۷] و در ۱۶۷ ق / ۷۸۳ م [۲۸] یا ۱۶۸ ق [۲۹] یا ۱۶۹ ق [۳۰] و در حال اختفا درگذشت. لکن ابن سعد می‌گوید وی موقع مرگ ۶۲ یا ۶۳ سال داشت، و با این حساب تولدش باید در ۱۰۴ یا ۱۰۵ ق باشد.

وی مردی فقیه و زاهد بود از ائمۀ کوفه و از علما و متکلمین زیدیه شمرده می‌شد؛ گفته‌اند که اتقان، فقه، عبادت و زهد در او جمع آمده بود [۳۱] و با فقر روزگار می‌گذرانید. خود وی در این باره می‌گوید: چه بسیار که شب را به صبح آوردم و درهمی نداشتم در‌ حالی‌ که گویی دنیا در اختیار من بود [۳۲].

حسن اهل حدیث نیز بوده است که برخی وی را ضعیف و بعضی ثقه و صحیح ‌الخبر دانسته‌اند. نیز گفته شده که وی در میان ۸۰۰ محدث از همه فاضل‌تر بوده است [۳۳]. کتاب‌های زیر منسوب بدوست: "کتاب التوحید"؛ "کتاب امامة ولد علی من فاطمة"؛ "کتاب الجامع فی الفقه"[۳۴].

حسن بن صالح مردی مبارز و از مخالفان خلفای بنی‌عباس بود. مهدی در دستگیری وی کوشش فراوان کرد، اما بدو دست نیافت و سرانجام از خبر مرگش بسیار شاد شد [۳۵]. با اینهمه او خود قیام به سیف نکرد [۳۶]. وی با عیسی بن زید بن علی که با دستگاه خلافت به دشمنی و ستیزه برخاسته بود، دوستی و خویشاوندی داشت، گفته‌اند که عیسی دختر حسن را تزویج کرد[۳۷] و یا دختر حسن را به عقد پسر خود درآورد [۳۸]. هنگامی که کار بر عیسی تنگ شد، نزد حسن اختفا گزید [۳۹] و یا هر دو با هم در خانۀ برادر حسن، علی بن صالح بن حی، پنهان شدند [۴۰]. به هر حال، هر دو در یک محل مخفی بودند تا عیسی درگذشت و مهدی با تمام جدیتی که برای دست یافتن به او داشت، نتوانست وی را گرفتار کند. گویند حسن جمعاً ۷ سال در اختفا زندگی کرد [۴۱] و وفات او دو ماه پس از مرگ عیسی بن زید[۴۲] و یا شش ماه پس از آن [۴۳] روی داد [۴۴]. علت این نحوۀ زندگی و انگیزۀ خلیفه برای دستگیری او را باید در اندیشه‌ها، آرا و دعوت وی دانست که از سویی باعث جلب خاندان علی‌بن ابی‌طالب (ع) و از سوی دیگر سبب بیم و نگرانی دستگاه خلافت می‌شد.[۴۵]

منابع

پانویس

  1. الزرکلی خیر الدین، الاعلام، بیروت، دارالملایین، ۱۹۸۰، ج ۲، ص ۱۹۳ و شیخ طوسی، رجال، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، ۱۴۱۵ه‍ ق، ص ۱۸۰
  2. علامه مجلسی محمد باقر، بیروت، مؤسسه الوفا، ۱۴۰۴، ج ۴۰، ص ۱۵۷.
  3. علامه مجلسی محمد باقر، بیروت، مؤسسه الوفا، ۱۴۰۴، ج ۴۰، ص ۱۵۷.
  4. طبری عماد الدین، بشاره المصطفی، انتشارات کتابخانه حیدریه نجف اشرف، دوم، ۱۳۸۳هـ ق، ص ۸۶.
  5. فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر فرات، موسهه چاپ و نشر، ۱۴۱۰، ص ۴۴۰.
  6. علامه حلی، رجال العلامه الحلی، یک جلد، ار الذخائر، قم، ۱۴۱۱ه‍ ق، ص ۲۱۵.
  7. ابن داود حلی، رجال ابن داود، یک جلد، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ه‍ ق، ص ۵۳۳.
  8. رجال ابن داود، ص ۴۴۰.
  9. علی بن اسماعیل اشعری، کتاب مقالات الاسلامیّین واختلاف المصلّین، ص ۶۸.
  10. ابن ندیم، کتاب الفهرست، ترجمه و تحقیق محمدرضا تجدد، ص ۳۳۳.
  11. ابن ندیم، کتاب الفهرست، ترجمه و تحقیق محمدرضا تجدد، ص ۳۳۳.
  12. محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل والملوک، سلسله سوم، ص ۲۵۱۶ـ۲۵۱۷.
  13. محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل والملوک، سلسله سوم، ص ۲۵۱۶ـ۲۵۱۷.
  14. علی بن حسین ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطّالبیّین، ص ۲۶۸ـ۲۸۴.
  15. محمد بن احمد ذهبی، میزان الاعتدال فی نقدالرجال، ج ۱، ص ۴۹۶ به بعد.
  16. ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج ۲، ص ۲۸۵ـ۲۸۹.
  17. محمد بن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۱، ص ۴۰۸.
  18. ابوالقاسم خوئی، معجم رجال الحدیث، ج ۴، ص ۳۶۲.
  19. برای اطلاع بیشتر درباره دیگر رجال و زعمای بتریّه رجوع کنید به کتب رجال شیعه.
  20. زریاب خویی، عباس، مقاله «بتریه»، دانشنامه جهان اسلام، ج۱، ص: ۴۷۶.
  21. ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، به کوشش احسان عباس، ج۶، ص:۳۷۵
  22. مسعودی، علی ابن‌الحسین، مروج الذهب، ج ۳، ص:۲۰۸؛ ص: ۲۲۳
  23. ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، به کوشش احسان عباس، ج۶، ص:۳۷۵؛ ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، ص:۵۰۹، ج۱، ص:۴۹۶
  24. ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، به کوشش احسان عباس، ج۶، ص:۳۷۵؛ ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، ص:۵۰۹، ج۱، ص:۴۹۶؛ ابن‌اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، ج۲، ص:۴۶
  25. ابن‌حزم، علی بن احمد، الفصل فی الملل و الاهواء و النحل، ج۴، ص:۹۲
  26. ذهبی، محمد بن احمد، میزان الاعتدال، به کوشش علی محمد البجاوی، ج۱، ص:۴۹۶
  27. ابن ندیم، الفهرست، ص:۲۲۷؛ ذهبی، محمد بن احمد، میزان الاعتدال، به کوشش علی محمد البجاوی، ج۱، ص:۴۹۸؛ ابن‌حجر عسقلانی، احمدبن علی، تهذیب التهذیب، ج۲، ص:۲۸۸
  28. ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، به کوشش احسان عباس، ج۶، ص:۳۷۵
  29. ابن ندیم، الفهرست، ص:۲۲۷؛ ذهبی، محمد بن احمد، میزان الاعتدال، به کوشش علی محمد البجاوی، ج۱، ص:۴۹۸
  30. ذهبی، محمد بن احمد، میزان الاعتدال، به کوشش علی محمد البجاوی، ج۱، ص:۴۹۸؛ ابن‌حجر عسقلانی، احمدبن علی، تهذیب التهذیب، ج۲، ص:۲۸۸
  31. ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، به کوشش احسان عباس، ج۶، ص:۳۷۵؛ ابن ندیم، الفهرست، ص:۲۲۷؛ ذهبی، محمد بن احمد، میزان الاعتدال، به کوشش علی محمد البجاوی، ص:۲۲۷؛ ابن‌حزم، علی بن احمد، الفصل فی الملل و الاهواء و النحل، ج۴، ص:۹۲و۱۷۲؛ سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، ج۸، ص:۲۵۸؛ ابن‌اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، ج۲، ص:۴۶
  32. ذهبی، محمد بن احمد، میزان الاعتدال، به کوشش علی محمد البجاوی، ج۱، ص:۴۹۹
  33. ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، به کوشش احسان عباس، ج۶، ص:۳۷۵؛ ذهبی، محمد بن احمد، میزان الاعتدال، به کوشش علی محمد البجاوی، ج۱، ص:۴۹۷؛ ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن علی، تهذیب التهذیب، ج۲، ص:۲۸۶و۲۸۹
  34. ابن ندیم، الفهرست، ص: ۲۲۷
  35. ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، به کوشش احسان عباس، ج۶، ص:۳۷۵؛ ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، ص:۵۰۹؛ ابوالفرج اصفهانی، علی ابن‌الحسین، مقاتل الطابیّین، ص:۴۲۴
  36. ابن‌حجر عسقلانی، احمدبن علی، تهذیب التهذیب، ج۲، ص:۲۸۸
  37. ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، به کوشش احسان عباس، ج۶، ص:۳۷۵؛ ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، ص:۵۰۹
  38. ابوالفرج اصفهانی، علی ابن‌الحسین، مقاتل الطابیّین، ص:۴۲۴
  39. ابوالفرج اصفهانی، علی ابن‌الحسین، مقاتل الطابیّین، ص:۴۲۳
  40. ابوالفرج اصفهانی، علی ابن‌الحسین، مقاتل الطابیّین، ص:۴۰۸
  41. ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، به کوشش احسان عباس، ج۶، ص:۳۷۵
  42. ابوالفرج اصفهانی، علی ابن‌الحسین، مقاتل الطابیّین، ص:۴۲۰
  43. ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، ص:۵۰۹
  44. برای توضیحات بیشتر نک‌: ابوالفرج اصفهانی، علی ابن‌الحسین، مقاتل الطابیّین، ص:۴۰۸-۴۲۴
  45. جلالی مقدم، مسعود، مقاله «ابتریه»، [[دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج ۱۱، ص: ۱۹.