محمد بن سیرین انصاری: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اصحاب امام حسن| عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اصحاب امام حسن| عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[محمد بن سیرین انصاری در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
== آشنایی اجمالی == | == آشنایی اجمالی == | ||
[[ابوبکر محمد بن سیرین انصاری بصری أنسی]]، معروف به [[ابن سیرین]] به سال ۳۱ یا ۳۳<ref>تاریخ مدینة | [[ابوبکر محمد بن سیرین انصاری بصری أنسی]]، معروف به [[ابن سیرین]] به سال ۳۱ یا ۳۳<ref> تاریخ مدینة دمشق، ج3، ص ۱۷۴.</ref> و یا ۳۴هـ <ref>فرهنگ زندگی نامهها، ج1، ص ۴۹۰.</ref> در [[بصره]] به [[دنیا]] آمد<ref>الاعلام، ج6، ص ۱۵۴.</ref> و از [[موالی]] [[انس بن مالک]] بوده است.<ref>الطبقات الکبری، ج7، ص ۱۹۳؛ التاریخ الکبیر، ج1، ص ۹۰.</ref> او از افرادی چون [[ابوهریره]]، [[عبدالله بن زبیر]] و [[عبدالله بن عمر]] [[روایت]] شنیده<ref>تاریخ الاسلام، ج7، ص ۲۳۹؛ تاریخ مدینة دمشق، ج56، ص ۱۳۱.</ref> و افرادی چون [[هشام بن حسان]]، [[ابوهلال محمد بن سلیم]] و [[قتاده بن دعامه]] از او روایت نقل میکردند.<ref>تاریخ بغداد، ج5، ص ۳۳۱ ؛ سیر اعلام النبلاء، ج4، ص ۶۰۶.</ref> | ||
او را مردی [[محدث]]، [[فقیه]] و با [[ورع]] دانستهاند<ref>تاریخ مدینة | او را مردی [[محدث]]، [[فقیه]] و با [[ورع]] دانستهاند<ref>تاریخ مدینة دمشق، ج53، ص ۱۷۴.</ref> و از [[خواب]] گزاران بزرگ و از [[تابعین]] در بصره بود.<ref>وفیات الاعیان، ج4، ص ۱۸۲.</ref> او دارای [[جمال]] بسیار [[زیبایی]] بود و به [[شغل]] بزازی مشغول بود.<ref>ریحانة الادب، ج7، ص ۵۸۰.</ref> گویند که روزی زنی به [[معاشرت]] و کامجویی از او راغب شد و [[ابن سیرین]] در [[مذمت]] [[زنا]] با آن [[زن]] صحبت کرد، ولی سودی نبخشید. سرانجام ابن سیرین [[بدن]] خود را به [[نجاست]] [[آلوده]] ساخت که مورد [[نفرت]] آن زن قرار گرفت و از این طریق از این [[مهلکه]] [[نجات]] یافت و [[خداوند]] در قبال این کار، [[علم]] [[تعبیر خواب]] را به او [[عنایت]] فرمود.<ref>ریحانة الادب، ج7، ص ۵۸۰.</ref> | ||
گویند که او به جهت بدهی مالیای که داشت، راهی [[زندان]] شد.<ref>الوافی | گویند که او به جهت بدهی مالیای که داشت، راهی [[زندان]] شد.<ref>الوافی بالوفیات، ج3، ص ۱۴۶.</ref> مدت چهار سال در [[دمشق]] [[زندگی]] کرد.<ref>تاریخ مدینة دمشق، ج53، ص ۱۷۴.</ref> او معاصر [[حسن بصری]] بوده است. ابتدا با حسن بصری رابطه [[دوستی]] بسیار داشته، ولی سرانجام به [[دشمنی]] مبدل شد.<ref>وفیات الاعیان، ج4، ص ۱۸۲.</ref> | ||
وی دارای تألیفاتی به نام منتخب فی تعبیرالاحلام<ref> | وی دارای تألیفاتی به نام منتخب فی تعبیرالاحلام<ref>الذریعه، ج22، ص ۴۲۳.</ref> و جوامع التعبیر <ref>کشف الظنون، ج1، ص ۶۱۱.</ref> بوده است. سرانجام به سال ۱۱۰هـ در بصره از دنیا رفت <ref>شذرات الذهب، ج1، ص ۱۳۸؛ تاریخ بغداد، ج5، ص ۳۳۷.</ref> و چهل هزار [[حدیث]] از خود بر جای گذاشت <ref>ریحانة الادب، ج7، ص ۵۸۰.</ref>.<ref> [[فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه مؤلفان اسلامی]]، ج۱ ص۶۵۰-۶۵۱.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۳ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۸
آشنایی اجمالی
ابوبکر محمد بن سیرین انصاری بصری أنسی، معروف به ابن سیرین به سال ۳۱ یا ۳۳[۱] و یا ۳۴هـ [۲] در بصره به دنیا آمد[۳] و از موالی انس بن مالک بوده است.[۴] او از افرادی چون ابوهریره، عبدالله بن زبیر و عبدالله بن عمر روایت شنیده[۵] و افرادی چون هشام بن حسان، ابوهلال محمد بن سلیم و قتاده بن دعامه از او روایت نقل میکردند.[۶]
او را مردی محدث، فقیه و با ورع دانستهاند[۷] و از خواب گزاران بزرگ و از تابعین در بصره بود.[۸] او دارای جمال بسیار زیبایی بود و به شغل بزازی مشغول بود.[۹] گویند که روزی زنی به معاشرت و کامجویی از او راغب شد و ابن سیرین در مذمت زنا با آن زن صحبت کرد، ولی سودی نبخشید. سرانجام ابن سیرین بدن خود را به نجاست آلوده ساخت که مورد نفرت آن زن قرار گرفت و از این طریق از این مهلکه نجات یافت و خداوند در قبال این کار، علم تعبیر خواب را به او عنایت فرمود.[۱۰]
گویند که او به جهت بدهی مالیای که داشت، راهی زندان شد.[۱۱] مدت چهار سال در دمشق زندگی کرد.[۱۲] او معاصر حسن بصری بوده است. ابتدا با حسن بصری رابطه دوستی بسیار داشته، ولی سرانجام به دشمنی مبدل شد.[۱۳]
وی دارای تألیفاتی به نام منتخب فی تعبیرالاحلام[۱۴] و جوامع التعبیر [۱۵] بوده است. سرانجام به سال ۱۱۰هـ در بصره از دنیا رفت [۱۶] و چهل هزار حدیث از خود بر جای گذاشت [۱۷].[۱۸]
منابع
پانویس
- ↑ تاریخ مدینة دمشق، ج3، ص ۱۷۴.
- ↑ فرهنگ زندگی نامهها، ج1، ص ۴۹۰.
- ↑ الاعلام، ج6، ص ۱۵۴.
- ↑ الطبقات الکبری، ج7، ص ۱۹۳؛ التاریخ الکبیر، ج1، ص ۹۰.
- ↑ تاریخ الاسلام، ج7، ص ۲۳۹؛ تاریخ مدینة دمشق، ج56، ص ۱۳۱.
- ↑ تاریخ بغداد، ج5، ص ۳۳۱ ؛ سیر اعلام النبلاء، ج4، ص ۶۰۶.
- ↑ تاریخ مدینة دمشق، ج53، ص ۱۷۴.
- ↑ وفیات الاعیان، ج4، ص ۱۸۲.
- ↑ ریحانة الادب، ج7، ص ۵۸۰.
- ↑ ریحانة الادب، ج7، ص ۵۸۰.
- ↑ الوافی بالوفیات، ج3، ص ۱۴۶.
- ↑ تاریخ مدینة دمشق، ج53، ص ۱۷۴.
- ↑ وفیات الاعیان، ج4، ص ۱۸۲.
- ↑ الذریعه، ج22، ص ۴۲۳.
- ↑ کشف الظنون، ج1، ص ۶۱۱.
- ↑ شذرات الذهب، ج1، ص ۱۳۸؛ تاریخ بغداد، ج5، ص ۳۳۷.
- ↑ ریحانة الادب، ج7، ص ۵۸۰.
- ↑ فرهنگنامه مؤلفان اسلامی، ج۱ ص۶۵۰-۶۵۱.