نامۀ ۱۶ نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'jpg|22px]] 22px دین‌پرور، سید حسین، [[دانشنامه نهج البلاغه')
جز (جایگزینی متن - 'ref>[[دانشنامه نهج البلاغه' به 'ref>دین‌پرور، سید حسین، [[دانشنامه نهج البلاغه')
خط ۱: خط ۱:
== مقدمه ==
== مقدمه ==
* گرچه [[امام]] {{ع}} هرگز در پی [[جنگ]] و [[خون‌ریزی]] نبود، اما آن‌گاه که [[دشمن]] را خیره‌سر و نابکار و در پی به‌دست آوردن موقعیت برای [[سلطه]] می‌دید، باکی از میدان [[جنگ]] نداشت. از این‌رو زمانی که [[معاویه]] با آن [[حضرت]] در [[صفین]] روبه‌رو شد و [[امام]] به این نتیجه رسید که آن‌ها گوش [[شنوایی]] برای پذیرش سخن [[حق]] ندارند، آماده [[نبرد]] با آن‌ها شد. [[لشکر]] خود را آراست و شیوه [[نظامی]] برای آن برگزید و خود را آماده نبردی سهمگین ساخت. در این حال [[یاران]] خود را [[فرمان]] می‌دهد و راه [[نبرد]] را به آنان یادآوری و [[دشمن]] نابکار را به آنان معرفی می‌کند تا خللی در [[مبارزه]] و نبردشان ایجاد نشود<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 764.</ref>.
* گرچه [[امام]] {{ع}} هرگز در پی [[جنگ]] و [[خون‌ریزی]] نبود، اما آن‌گاه که [[دشمن]] را خیره‌سر و نابکار و در پی به‌دست آوردن موقعیت برای [[سلطه]] می‌دید، باکی از میدان [[جنگ]] نداشت. از این‌رو زمانی که [[معاویه]] با آن [[حضرت]] در [[صفین]] روبه‌رو شد و [[امام]] به این نتیجه رسید که آن‌ها گوش [[شنوایی]] برای پذیرش سخن [[حق]] ندارند، آماده [[نبرد]] با آن‌ها شد. [[لشکر]] خود را آراست و شیوه [[نظامی]] برای آن برگزید و خود را آماده نبردی سهمگین ساخت. در این حال [[یاران]] خود را [[فرمان]] می‌دهد و راه [[نبرد]] را به آنان یادآوری و [[دشمن]] نابکار را به آنان معرفی می‌کند تا خللی در [[مبارزه]] و نبردشان ایجاد نشود<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 764.</ref>.
== فرازی از [[نامه]] ==
== فرازی از [[نامه]] ==
* فراری که [[مقدمه]] حمله باشد و مانوری که زمینه عملیات شود، بر شما گران و ناگوار نیاید. شمشیرها را از [[خون]] [[دشمنان]] سیراب کنید که به حقشان رسانده‌اید و تهیگاهشان بردرید و بر خاکشان افکنید. خود را به نهایت آماده سازید تا نیزه کاری و ضربه سخت را فرود آرید و صدای تبلیغات [[دشمن]] را خفه کنید تا [[ترس]] و [[ضعف]] در نیروهای خودی ریشه‌کن شود. [[سوگند]] به او که دانه را شکافت و [[انسان]] را آفرید، [[معاویه]] و یارانش هرگز [[اسلام]] نیاوردند، بلکه اظهار [[اسلام]] کردند و [[کفر]] در [[دل]] [[نهان]] داشتند، پس چون یاورانی یافتند [[کفر]] [[باطن]] ظاهر ساختند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 764.</ref>.
* فراری که [[مقدمه]] حمله باشد و مانوری که زمینه عملیات شود، بر شما گران و ناگوار نیاید. شمشیرها را از [[خون]] [[دشمنان]] سیراب کنید که به حقشان رسانده‌اید و تهیگاهشان بردرید و بر خاکشان افکنید. خود را به نهایت آماده سازید تا نیزه کاری و ضربه سخت را فرود آرید و صدای تبلیغات [[دشمن]] را خفه کنید تا [[ترس]] و [[ضعف]] در نیروهای خودی ریشه‌کن شود. [[سوگند]] به او که دانه را شکافت و [[انسان]] را آفرید، [[معاویه]] و یارانش هرگز [[اسلام]] نیاوردند، بلکه اظهار [[اسلام]] کردند و [[کفر]] در [[دل]] [[نهان]] داشتند، پس چون یاورانی یافتند [[کفر]] [[باطن]] ظاهر ساختند<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 764.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۹ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۱۳

مقدمه

  • گرچه امام (ع) هرگز در پی جنگ و خون‌ریزی نبود، اما آن‌گاه که دشمن را خیره‌سر و نابکار و در پی به‌دست آوردن موقعیت برای سلطه می‌دید، باکی از میدان جنگ نداشت. از این‌رو زمانی که معاویه با آن حضرت در صفین روبه‌رو شد و امام به این نتیجه رسید که آن‌ها گوش شنوایی برای پذیرش سخن حق ندارند، آماده نبرد با آن‌ها شد. لشکر خود را آراست و شیوه نظامی برای آن برگزید و خود را آماده نبردی سهمگین ساخت. در این حال یاران خود را فرمان می‌دهد و راه نبرد را به آنان یادآوری و دشمن نابکار را به آنان معرفی می‌کند تا خللی در مبارزه و نبردشان ایجاد نشود[۱].

فرازی از نامه

  • فراری که مقدمه حمله باشد و مانوری که زمینه عملیات شود، بر شما گران و ناگوار نیاید. شمشیرها را از خون دشمنان سیراب کنید که به حقشان رسانده‌اید و تهیگاهشان بردرید و بر خاکشان افکنید. خود را به نهایت آماده سازید تا نیزه کاری و ضربه سخت را فرود آرید و صدای تبلیغات دشمن را خفه کنید تا ترس و ضعف در نیروهای خودی ریشه‌کن شود. سوگند به او که دانه را شکافت و انسان را آفرید، معاویه و یارانش هرگز اسلام نیاوردند، بلکه اظهار اسلام کردند و کفر در دل نهان داشتند، پس چون یاورانی یافتند کفر باطن ظاهر ساختند[۲].

منابع

پانویس