حرص در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'ref>[[دانشنامه نهج البلاغه' به 'ref>دینپرور، سید حسین، [[دانشنامه نهج البلاغه') |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
# با همه حرص و شدت [[اراده]] و تلاش [[پیامبر]] بسیاری از [[مردم]] [[ایمان]] نمیآورند: {{متن قرآن|وَمَا أَكْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و بیشتر مردم مؤمن نیستند گرچه تو آزمند باشی» سوره یوسف، آیه ۱۰۳.</ref> | # با همه حرص و شدت [[اراده]] و تلاش [[پیامبر]] بسیاری از [[مردم]] [[ایمان]] نمیآورند: {{متن قرآن|وَمَا أَكْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و بیشتر مردم مؤمن نیستند گرچه تو آزمند باشی» سوره یوسف، آیه ۱۰۳.</ref> | ||
# با توجه به [[خلقت انسان]] توسط [[خداوند]] و تفاوتهای در استعدادها همه [[مردم]] [[پیام]] [[هدایت]]، را یکنواخت، دریافت نمیکنند. و بعضی هم اصلا دریافت نمیکنند و بر همین اساس هرچند [[پیامبر]] حرص ولع برای [[هدایت]] [[انسانها]] داشته باشد بسیاری [[ایمان]] نمیآورند و [[هدایت]] آنها به دست [[خداوند]] است: {{متن قرآن|إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ}}<ref>«بیگمان تو هر کس را که دوست داری راهنمایی نمیتوانی کرد امّا خداوند هر کس را بخواهد راهنمایی میکند و او به رهیافتگان داناتر است» سوره قصص، آیه ۵۶.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۴۴۵.</ref>. | # با توجه به [[خلقت انسان]] توسط [[خداوند]] و تفاوتهای در استعدادها همه [[مردم]] [[پیام]] [[هدایت]]، را یکنواخت، دریافت نمیکنند. و بعضی هم اصلا دریافت نمیکنند و بر همین اساس هرچند [[پیامبر]] حرص ولع برای [[هدایت]] [[انسانها]] داشته باشد بسیاری [[ایمان]] نمیآورند و [[هدایت]] آنها به دست [[خداوند]] است: {{متن قرآن|إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ}}<ref>«بیگمان تو هر کس را که دوست داری راهنمایی نمیتوانی کرد امّا خداوند هر کس را بخواهد راهنمایی میکند و او به رهیافتگان داناتر است» سوره قصص، آیه ۵۶.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۴۴۵.</ref>. | ||
==[[دنیاخواهی]] بیش از اندازه== | |||
[[حِرص]] از ریشه «ح ـ ر ـ ص» در لغت به معنای [[زیادهروی]] در [[رغبت]] و خواستن<ref>مفردات، ص۱۱۳؛ لسان العرب، ج ۳، ص۱۲۵؛ تاج العروس، ج ۹، ص۲۵۱، «حرص».</ref> یا [[طلب]] چیزی با تمام تلاش برای رسیدن به آن است<ref>المصباح، ص۱۳۰، «حرص»؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۸، ص۲۲۳.</ref>. به گفته برخی معنای اصلی [[حرص]]، رغبت شدید همراه فعالیت و عمل است و [[کوشش]] بسیار و [[اراده]] از لوازم این معناست<ref>التحقیق، ج ۲، ص۱۹۴، «حرص».</ref>. در [[زبان فارسی]] واژه «[[آز]]» از نظر مفهومی معادل حرص است و هر دو در [[فارسی]] به کار میروند<ref>لغت نامه، ج ۱، ص۷۱، «آز»؛ ج ۶، ص۷۷۶۸، «حرص»؛ فرهنگ فارسی، ص۴۵، ۱۳۴۸، «آز».</ref>. حرص به معنای واژگانی، بسته به متعلق آن [[پسندیده]] یا [[ناپسند]] است. [[حرص ممدوح]] اقسامی دارد؛ مانند حرص بر [[هدایت]] [[انسانها]] که در آیاتی از [[قرآن]] درباره [[پیامبر اکرم]]{{صل}} آمده است و گویای [[رأفت]] و [[رحمت]] آن حضرت است<ref>سوره توبه آیه ۱۲۸؛ سوره یوسف آیه ۱۰۳؛ سوره نحل آیه ۳۷؛ سوره شعراء آیه ۳</ref>، حرص بر کسب [[درجات معنوی]] و [[آخرتی]]، چنانکه [[آیه]] ۲۶ [[مطفّفین]]<ref>{{متن قرآن|خِتَـٰمُهُۥ مِسْكٌۭ وَفِى ذَٰلِكَ فَلْيَتَنَافَسِ ٱلْمُتَنَـٰفِسُونَ}} «که مهر آن، مشک است و در چنین چیزی رغبتکنندگان باید رغبت کنند» سوره مطفّفین، آیه ۲۶.</ref> [[مؤمنان]] را به [[رقابت]] در بهرهمندی از [[نعمتهای بهشتی]] [[ترغیب]] میکند و [[امام باقر]]{{ع}} نیز [[برترین]] قسم حرص را رقابت در درجات معنوی دانسته است<ref>تحف العقول، ص۲۸۶.</ref> و حرص بر [[طلب دانش]] و [[فهم دین]]، چنانکه خدای والا پیامبر اکرم{{صل}} را به [[دعا]] برای فزون شدن [[دانش]] [[فرمان]] میدهد: {{متن قرآن|فَتَعَـٰلَى ٱللَّهُ ٱلْمَلِكُ ٱلْحَقُّ وَلَا تَعْجَلْ بِٱلْقُرْءَانِ مِن قَبْلِ أَن يُقْضَىٰٓ إِلَيْكَ وَحْيُهُۥ وَقُل رَّبِّ زِدْنِى عِلْمًۭا}}<ref>«پس، فرابرترا که خداوند است، آن فرمانفرمای راستین و در قرآن پیش از آنکه وحی آن به تو پایان پذیرد شتاب مکن و بگو: پروردگارا! بر دانش من بیفزای!» سوره طه، آیه ۱۱۴.</ref>؛ نیز [[موسی]]{{ع}} به شاگردی [[خضر]]{{ع}} میرود تا از او [[دانش]] بیاموزد: {{متن قرآن|قَالَ لَهُۥ مُوسَىٰ هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلَىٰٓ أَن تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًۭا}}<ref>«موسی به او گفت: آیا از تو پیروی کنم به شرط آنکه از آن راهدانی که تو را آموختهاند به من بیاموزی؟» سوره کهف، آیه ۶۶.</ref>[[حرص]] [[ناپسند]] نیز گونههای مختلفی دارد؛ مانند حرص بر [[زندگی دنیا]] و [[درازی عمر]]<ref>{{متن قرآن|وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ ٱلنَّاسِ عَلَىٰ حَيَوٰةٍۢ وَمِنَ ٱلَّذِينَ أَشْرَكُوا۟ يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍۢ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِۦ مِنَ ٱلْعَذَابِ أَن يُعَمَّرَ وَٱللَّهُ بَصِيرٌۢ بِمَا يَعْمَلُونَ}} «و آنان (- قوم یهود) را به زندگی آزمندترین مردم و آزمندتر از مشرکان خواهی یافت، هر یک از آنها دوست میدارد هزار سال او را سالمندی دهند با آنکه این سالمندی هم او را از عذاب دور نمیکند و خداوند به آنچه میکنند بیناست» سوره بقره، آیه ۹۶.</ref>، حرص بر [[مالاندوزی]]<ref>{{متن قرآن|وَجَمَعَ فَأَوْعَىٰٓ}} «و (مال) گرد آورد و اندوخت» سوره معارج، آیه ۱۸.</ref>، حرص بر شهوترانی جنسی<ref>{{متن قرآن|لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِى سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ}} «(امّا) به جان تو سوگند که آنان در سرمستی خویش سرگشته بودند» سوره حجر، آیه ۷۲.</ref> و حرص بر [[خوردن و آشامیدن]].<ref>{{متن قرآن|وَإِذْ قُلْتُمْ يَـٰمُوسَىٰ لَن نَّصْبِرَ عَلَىٰ طَعَامٍۢ وَٰحِدٍۢ فَٱدْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنۢبِتُ ٱلْأَرْضُ مِنۢ بَقْلِهَا وَقِثَّآئِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ ٱلَّذِى هُوَ أَدْنَىٰ بِٱلَّذِى هُوَ خَيْرٌ ٱهْبِطُوا۟ مِصْرًۭا فَإِنَّ لَكُم مَّا سَأَلْتُمْ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ ٱلذِّلَّةُ وَٱلْمَسْكَنَةُ وَبَآءُو بِغَضَبٍۢ مِّنَ ٱللَّهِ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا۟ يَكْفُرُونَ بِـَٔايَـٰتِ ٱللَّهِ وَيَقْتُلُونَ ٱلنَّبِيِّـۧنَ بِغَيْرِ ٱلْحَقِّ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَوا۟ وَّكَانُوا۟ يَعْتَدُونَ}} «و (یاد کنید) آنگاه را که گفتید: ای موسی! هرگز یک (رنگ) خوراک را برنمیتابیم به خاطر ما از پروردگارت بخواه تا برای ما از آنچه زمین میرویاند، از سبزی و خیار و سیر و عدس و پیاز، بر آورد. او گفت: آیا چیز پستتر را به جای چیز بهتر میخواهید؟ به شهری فرود آیید که (آنجا) آنچه خواستید در اختیار شماست؛ و مهر خواری و تهیدستی بر آنان زده شد و سزاوار خشم خداوند شدند زیرا نشانههای خداوند را انکار میکردند و پیامبران را ناحقّ میکشتند؛ این بدان روی بود که سرکشی ورزیدند و از اندازه، میگذشتند» سوره بقره، آیه ۶۱.</ref> گرچه [[حرص]] از نظر لغوی، [[ممدوح]] یا [[مذموم]] است و در [[قرآن]] نیز به هر دو معنا به کار رفتهاست، پس از [[عصر نزول]]، به تدریج این واژه معنای اصطلاحی یافته و به حرص [[ناپسند]] منحصر شدهاست؛ تا آنجا که در کتابهای [[اخلاق]]، بیشتر حرص به معنای [[دنیاخواهی]] بیش از اندازه به ویژه [[زیادهروی]] در [[طلب]] [[مال]] به کار رفته است. | |||
مشتقات واژه حرص در [[قرآن کریم]] ۵ بار به کار رفتهاند که تنها یک مورد آن درباره حرص ناپسند است (حرص بر [[زندگی دنیا]]) و معنای اصطلاحی حرص را میتوان از واژههای دیگری دریافت؛ مانند هلع<ref>{{متن قرآن|إِنَّ ٱلْإِنسَـٰنَ خُلِقَ هَلُوعًا}} «بیگمان انسان را آزمندی بیشکیب آفریدهاند» سوره معارج، آیه ۱۹.</ref>، شُحّ<ref>{{متن قرآن|وَٱلَّذِينَ تَبَوَّءُو ٱلدَّارَ وَٱلْإِيمَـٰنَ مِن قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِى صُدُورِهِمْ حَاجَةًۭ مِّمَّآ أُوتُوا۟ وَيُؤْثِرُونَ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌۭ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِۦ فَأُو۟لَـٰٓئِكَ هُمُ ٱلْمُفْلِحُونَ}} «و (نیز برای) کسانی است که پیش از (آمدن) مهاجران، در خانه (های مدینه) و (پایگاه) ایمان، جای داشتهاند؛ کسانی را که به سوی آنان هجرت کردهاند، دوست میدارند و در دل به آنچه به مهاجران دادهاند، چشمداشتی ندارند و (آنان را) بر خویش برمیگزینند هر چند خود نیازمند باشند. و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارند» سوره حشر، آیه ۹.</ref> و آیاتی که از مالدوستی بیش از اندازه<ref>{{متن قرآن|وَإِنَّهُۥ لِحُبِّ ٱلْخَيْرِ لَشَدِيدٌ}} «و به راستی او بسیار دوستدار دارایی است» سوره عادیات، آیه ۸.</ref><ref>تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص۵۸۰.</ref> و سرگرم شدن به [[آرزو]] ([[اَمَل]])<ref>{{متن قرآن|ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا۟ وَيَتَمَتَّعُوا۟ وَيُلْهِهِمُ ٱلْأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ}} «آنان را واگذار تا بخورند و بهره گیرند و آرزو سرگرمشان دارد، زودا که بدانند» سوره حجر، آیه ۳.</ref>.<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص۲ ـ ۳.</ref> [[نکوهش]] کردهاند.<ref>[[کاظم دلیری|دلیری، کاظم]]، [[حرص - دلیری (مقاله)|مقاله «حرص»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰، ص ۵۴۶.</ref> | |||
==پیوندهای معنایی [[حرص]]== | |||
مفهوم حرص به مفهوم برخی واژههای دیگر نزدیک است، هر چند میان آنها تفاوتهایی نیز هست: | |||
#'''[[طمع]]''': را به [[امید]] [[قوی]] در [[دل]] نسبت به چیزی<ref>مقاییس اللغه، ج ۳، ص۴۲۵، «طمع».</ref> و کشش نفس به سوی چیزی به سبب [[گرایش]] به آن<ref>مفردات، ص۳۰۷، «طمع».</ref> معنا کرده و در مقابل «[[یأس]]» دانستهاند<ref>لسان العرب، ج ۸، ص۲۰۱، «طمع».</ref>. برخی واژهشناسان طمع را مرادف حرص<ref>العین، ج ۲، ص۱۰۹۴؛ الصحاح، ج ۳، ص۱۲۵۵، «طمع».</ref> و بعضی حرص را شدیدترین انواع طمع<ref>الفروق الغویه، ص۱۸۳، «الحرص والطمع».</ref> به شمار آورده و گروهی با پذیرش نزدیک بودن معنای این دو واژه، درباره تفاوت میان آنها گفتهاند: طمع در بیشتر موارد به امر قریبالحصول تعلق میگیرد<ref>المصباح، ص۳۷۸، «طمع».</ref>. برخی [[علمای اخلاق]] نیز متعلق طمع را [[اموال]] دیگران و متعلق حرص را مطلق اموال دانستهاند<ref>جامع السعادات، ج ۲، ص۱۰۱، ۱۰۸.</ref>. با دقت در استعمالات این دو کلمه میتوان گفت که در هر دو، مفهوم [[رغبت]] و میل نهفته است<ref>الکافی، ج ۲، ص۳۱۷، ۳۱۹ ـ ۳۲۰.</ref> و در واژه حرص مفهوم [[کوشش]] نیز هست؛ برخلاف مفهوم طمع که بیشتر امری [[قلبی]] است، پس طمع مقدمه و زمینهای برای پیدایی حرص است، چنان که [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} میفرماید: اگر طمع در [[دل انسان]] به [[هیجان]] آید، حرص او را هلاک میکند<ref>نهجالبلاغه، حکمت ۱۰۸.</ref>. میتوان گفت حرص اظهار طمعی است که در نفس پنهان است<ref>مداواة النفوس، ج ۱، ص۶۰.</ref>. | |||
#'''[[شح]]''': در اصل به معنای منع است. سپس مفهوم حرص نیز به آن پیوست شده، در نتیجه شح به معنای [[بخل]] همراه حرص به کار رفتهاست<ref>مقاییس اللغه، ج ۳، ص۱۷۸؛ الصحاح، ج ۱، ص۳۷۸؛ مفردات، ص۲۵۶، «شح».</ref>، بنابراین برخلاف نظر برخی واژهپژوهان<ref>المصباح، ص۳۰۶، «شح»؛ المیزان، ج ۵، ص۱۰۱.</ref> شح مرادف بخل نیست، بلکه اخص از آن است. | |||
#'''هلع''': بسیاری از [[مفسران]]، هلع را به معنای شدت حرص و [[جزع]] دانستهاند<ref>برای نمونه ر.ک: جامع البیان، ج ۲۹، ص۹۵ ـ ۹۶؛ التبیان، ج ۱۰، ص۱۲۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص۶۴۳؛ ج ۳۰، ص۱۲۸.</ref>؛ اما از آنجا که [[عرب]] به شتر تند رو و چالاک «ناقة هلواع» میگوید<ref>الصحاح، ج ۳، ص۱۳۰۸، «هلع»؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص۱۸۸.</ref> و با دقت در کاربرد [[قرآنی]] [[هلوع]] شاید بتوان گفت که هلع به معنای سبکسری و ناسنجیده و شتابزده عملکردن است که بارزترین لوازم آن، [[بخل]]، [[حرص]] و [[بیصبری]] هنگام سختیهاست. | |||
#'''بخل''': بخل در لغت، خودداری از اعطای زاید بر [[نیاز انسان]] به [[سائل]] است و در [[شرع]]، عدم پرداخت [[حقوق]] [[واجب]] [[مالی]]<ref>المصباح، ص۳۸، «بخل».</ref> و چون متعلق حرص گردآوری [[مال]] است، از نظر رتبه وقوع، بخل پس از حرص است و نخست [[انسان]] آزمندانه به انباشتن مال میپردازد و سپس از بذل آن در راه [[حق]] بخل میورزد.<ref>[[کاظم دلیری|دلیری، کاظم]]، [[حرص - دلیری (مقاله)|مقاله «حرص»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰، ص ۵۴۷.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۲۳: | خط ۳۵: | ||
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[سید جمالالدین دینپرور|دینپرور، سیدجمالالدین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه''']] | # [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[سید جمالالدین دینپرور|دینپرور، سیدجمالالدین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه''']] | ||
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم''']] | # [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم''']] | ||
# [[پرونده:000061.jpg|22px]] [[کاظم دلیری|دلیری، کاظم]]، [[حرص - دلیری (مقاله)|مقاله «حرص»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۰''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
نسخهٔ ۸ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۳۵
مقدمه
- واژه حرص، مترادف آز، در قرآن کریم پنج بار به کار رفتهاست. این واژه گرچه در احادیث و متون اخلاقی بار معنایی منفی یافته، امّا در قرآن یک بار در معنای اصطلاحی و چهار بار در همان معنای لغوی بهکار رفته است[۱]. خداوند میفرماید: و آنها را حریصترین مردم -حتی حریصتر از مشرکان- بر زندگی (این دنیا و اندوختن ثروت) خواهی یافت (تا آنجا) که هر یک از آنها آرزو دارد هزار سال عمر به او داده شود! در حالی که این عمر طولانی، او را از کیفر (الهی) باز نخواهد داشت و خداوند به اعمال آنها بیناست[۲][۳].
حرص در فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱
منظور از این مدخل حرص ممدوح و شدت اراده و تلاش رسول گرامیاسلام برای گرویدن به دین و توحید است که در آیات قرآن با واژه حرص، اسف، حزن و حسرت خوردن مطرح شده است و گرنه ساحت مقدس پیامبر از حرص مذموم، مبرا است.
- ﴿لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ﴾[۴]
- ﴿وَمَا أَكْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ﴾[۵]
- ﴿إِنْ تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ﴾[۶]
- ﴿فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَاتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَصْنَعُونَ﴾[۷]
- ﴿فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا﴾[۸]
- ﴿لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ﴾[۹]
- ﴿مَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى﴾[۱۰]
- ﴿إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ﴾[۱۱]
نتیجه: در آیات فوق این موضوعات مطرح شده است:
- حرص و شدت اراده پیامبر برای ایمان و هدایت مردم: ﴿حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ﴾[۱۲]
- با همه حرص و شدت اراده و تلاش پیامبر بسیاری از مردم ایمان نمیآورند: ﴿وَمَا أَكْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ﴾[۱۳]
- با توجه به خلقت انسان توسط خداوند و تفاوتهای در استعدادها همه مردم پیام هدایت، را یکنواخت، دریافت نمیکنند. و بعضی هم اصلا دریافت نمیکنند و بر همین اساس هرچند پیامبر حرص ولع برای هدایت انسانها داشته باشد بسیاری ایمان نمیآورند و هدایت آنها به دست خداوند است: ﴿إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ﴾[۱۴][۱۵].
دنیاخواهی بیش از اندازه
حِرص از ریشه «ح ـ ر ـ ص» در لغت به معنای زیادهروی در رغبت و خواستن[۱۶] یا طلب چیزی با تمام تلاش برای رسیدن به آن است[۱۷]. به گفته برخی معنای اصلی حرص، رغبت شدید همراه فعالیت و عمل است و کوشش بسیار و اراده از لوازم این معناست[۱۸]. در زبان فارسی واژه «آز» از نظر مفهومی معادل حرص است و هر دو در فارسی به کار میروند[۱۹]. حرص به معنای واژگانی، بسته به متعلق آن پسندیده یا ناپسند است. حرص ممدوح اقسامی دارد؛ مانند حرص بر هدایت انسانها که در آیاتی از قرآن درباره پیامبر اکرم(ص) آمده است و گویای رأفت و رحمت آن حضرت است[۲۰]، حرص بر کسب درجات معنوی و آخرتی، چنانکه آیه ۲۶ مطفّفین[۲۱] مؤمنان را به رقابت در بهرهمندی از نعمتهای بهشتی ترغیب میکند و امام باقر(ع) نیز برترین قسم حرص را رقابت در درجات معنوی دانسته است[۲۲] و حرص بر طلب دانش و فهم دین، چنانکه خدای والا پیامبر اکرم(ص) را به دعا برای فزون شدن دانش فرمان میدهد: ﴿فَتَعَـٰلَى ٱللَّهُ ٱلْمَلِكُ ٱلْحَقُّ وَلَا تَعْجَلْ بِٱلْقُرْءَانِ مِن قَبْلِ أَن يُقْضَىٰٓ إِلَيْكَ وَحْيُهُۥ وَقُل رَّبِّ زِدْنِى عِلْمًۭا﴾[۲۳]؛ نیز موسی(ع) به شاگردی خضر(ع) میرود تا از او دانش بیاموزد: ﴿قَالَ لَهُۥ مُوسَىٰ هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلَىٰٓ أَن تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًۭا﴾[۲۴]حرص ناپسند نیز گونههای مختلفی دارد؛ مانند حرص بر زندگی دنیا و درازی عمر[۲۵]، حرص بر مالاندوزی[۲۶]، حرص بر شهوترانی جنسی[۲۷] و حرص بر خوردن و آشامیدن.[۲۸] گرچه حرص از نظر لغوی، ممدوح یا مذموم است و در قرآن نیز به هر دو معنا به کار رفتهاست، پس از عصر نزول، به تدریج این واژه معنای اصطلاحی یافته و به حرص ناپسند منحصر شدهاست؛ تا آنجا که در کتابهای اخلاق، بیشتر حرص به معنای دنیاخواهی بیش از اندازه به ویژه زیادهروی در طلب مال به کار رفته است.
مشتقات واژه حرص در قرآن کریم ۵ بار به کار رفتهاند که تنها یک مورد آن درباره حرص ناپسند است (حرص بر زندگی دنیا) و معنای اصطلاحی حرص را میتوان از واژههای دیگری دریافت؛ مانند هلع[۲۹]، شُحّ[۳۰] و آیاتی که از مالدوستی بیش از اندازه[۳۱][۳۲] و سرگرم شدن به آرزو (اَمَل)[۳۳].[۳۴] نکوهش کردهاند.[۳۵]
پیوندهای معنایی حرص
مفهوم حرص به مفهوم برخی واژههای دیگر نزدیک است، هر چند میان آنها تفاوتهایی نیز هست:
- طمع: را به امید قوی در دل نسبت به چیزی[۳۶] و کشش نفس به سوی چیزی به سبب گرایش به آن[۳۷] معنا کرده و در مقابل «یأس» دانستهاند[۳۸]. برخی واژهشناسان طمع را مرادف حرص[۳۹] و بعضی حرص را شدیدترین انواع طمع[۴۰] به شمار آورده و گروهی با پذیرش نزدیک بودن معنای این دو واژه، درباره تفاوت میان آنها گفتهاند: طمع در بیشتر موارد به امر قریبالحصول تعلق میگیرد[۴۱]. برخی علمای اخلاق نیز متعلق طمع را اموال دیگران و متعلق حرص را مطلق اموال دانستهاند[۴۲]. با دقت در استعمالات این دو کلمه میتوان گفت که در هر دو، مفهوم رغبت و میل نهفته است[۴۳] و در واژه حرص مفهوم کوشش نیز هست؛ برخلاف مفهوم طمع که بیشتر امری قلبی است، پس طمع مقدمه و زمینهای برای پیدایی حرص است، چنان که امیرمؤمنان علی(ع) میفرماید: اگر طمع در دل انسان به هیجان آید، حرص او را هلاک میکند[۴۴]. میتوان گفت حرص اظهار طمعی است که در نفس پنهان است[۴۵].
- شح: در اصل به معنای منع است. سپس مفهوم حرص نیز به آن پیوست شده، در نتیجه شح به معنای بخل همراه حرص به کار رفتهاست[۴۶]، بنابراین برخلاف نظر برخی واژهپژوهان[۴۷] شح مرادف بخل نیست، بلکه اخص از آن است.
- هلع: بسیاری از مفسران، هلع را به معنای شدت حرص و جزع دانستهاند[۴۸]؛ اما از آنجا که عرب به شتر تند رو و چالاک «ناقة هلواع» میگوید[۴۹] و با دقت در کاربرد قرآنی هلوع شاید بتوان گفت که هلع به معنای سبکسری و ناسنجیده و شتابزده عملکردن است که بارزترین لوازم آن، بخل، حرص و بیصبری هنگام سختیهاست.
- بخل: بخل در لغت، خودداری از اعطای زاید بر نیاز انسان به سائل است و در شرع، عدم پرداخت حقوق واجب مالی[۵۰] و چون متعلق حرص گردآوری مال است، از نظر رتبه وقوع، بخل پس از حرص است و نخست انسان آزمندانه به انباشتن مال میپردازد و سپس از بذل آن در راه حق بخل میورزد.[۵۱]
منابع
پانویس
- ↑ ﴿ إِن تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لاَ يَهْدِي مَن يُضِلُّ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ ﴾؛ سوره نحل، آیه ۳۷، ﴿وَمَا أَكْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ ﴾؛ سوره یوسف، آیه ۱۰۳، ﴿ وَلَن تَسْتَطِيعُواْ أَن تَعْدِلُواْ بَيْنَ النِّسَاء وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلاَ تَمِيلُواْ كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ وَإِن تُصْلِحُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا﴾؛ سوره نساء، آیه ۱۲۹ و ﴿لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ ﴾؛ سوره توبه، آیه ۱۲۸
- ↑ ﴿ وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَيَاةٍ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَن يُعَمَّرَ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ ﴾؛ سوره بقره، آیه:۹۶.
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 47- 48.
- ↑ «بیگمان پیامبری از (میان) خودتان نزد شما آمده است که هر رنجی ببرید بر او گران است، بسیار خواستار شماست، با مؤمنان مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۲۸.
- ↑ «و بیشتر مردم مؤمن نیستند گرچه تو آزمند باشی» سوره یوسف، آیه ۱۰۳.
- ↑ «اگر (هم) تو بر راهنماییشان آزمند باشی خداوند آن کس را که گمراه وا میگذارد، راهنمایی نمیکند و آنان را یاوری نیست» سوره نحل، آیه ۳۷.
- ↑ «پس آیا کسی که بدی کردارش در چشم وی آرایش یافته است و آن را نیکو میبیند (چون کسی است که رهیافته است)؟ آری، خداوند هر کس را بخواهد بیراه مینهد و هر کس را بخواهد راهنمایی میکند بنابراین مبادا جانت از دریغ خوردن بر آنان بفرساید که خداوند به آنچه انجام» سوره فاطر، آیه ۸.
- ↑ «بسا اگر به این سخن ایمان نیاورند تو، به دنبال ایشان از دریغ، جان خود بفرسایی» سوره کهف، آیه ۶.
- ↑ «مبادا خود را از اینکه (مشرکان) ایمان نمیآورند به هلاکت افکنی» سوره شعراء، آیه ۳.
- ↑ «ما قرآن را بر تو فرو نفرستادهایم که به رنج افتی» سوره طه، آیه ۲.
- ↑ «بیگمان تو هر کس را که دوست داری راهنمایی نمیتوانی کرد امّا خداوند هر کس را بخواهد راهنمایی میکند و او به رهیافتگان داناتر است» سوره قصص، آیه ۵۶.
- ↑ «بیگمان پیامبری از (میان) خودتان نزد شما آمده است که هر رنجی ببرید بر او گران است، بسیار خواستار شماست، با مؤمنان مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۲۸.
- ↑ «و بیشتر مردم مؤمن نیستند گرچه تو آزمند باشی» سوره یوسف، آیه ۱۰۳.
- ↑ «بیگمان تو هر کس را که دوست داری راهنمایی نمیتوانی کرد امّا خداوند هر کس را بخواهد راهنمایی میکند و او به رهیافتگان داناتر است» سوره قصص، آیه ۵۶.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۴۴۵.
- ↑ مفردات، ص۱۱۳؛ لسان العرب، ج ۳، ص۱۲۵؛ تاج العروس، ج ۹، ص۲۵۱، «حرص».
- ↑ المصباح، ص۱۳۰، «حرص»؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۸، ص۲۲۳.
- ↑ التحقیق، ج ۲، ص۱۹۴، «حرص».
- ↑ لغت نامه، ج ۱، ص۷۱، «آز»؛ ج ۶، ص۷۷۶۸، «حرص»؛ فرهنگ فارسی، ص۴۵، ۱۳۴۸، «آز».
- ↑ سوره توبه آیه ۱۲۸؛ سوره یوسف آیه ۱۰۳؛ سوره نحل آیه ۳۷؛ سوره شعراء آیه ۳
- ↑ ﴿خِتَـٰمُهُۥ مِسْكٌۭ وَفِى ذَٰلِكَ فَلْيَتَنَافَسِ ٱلْمُتَنَـٰفِسُونَ﴾ «که مهر آن، مشک است و در چنین چیزی رغبتکنندگان باید رغبت کنند» سوره مطفّفین، آیه ۲۶.
- ↑ تحف العقول، ص۲۸۶.
- ↑ «پس، فرابرترا که خداوند است، آن فرمانفرمای راستین و در قرآن پیش از آنکه وحی آن به تو پایان پذیرد شتاب مکن و بگو: پروردگارا! بر دانش من بیفزای!» سوره طه، آیه ۱۱۴.
- ↑ «موسی به او گفت: آیا از تو پیروی کنم به شرط آنکه از آن راهدانی که تو را آموختهاند به من بیاموزی؟» سوره کهف، آیه ۶۶.
- ↑ ﴿وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ ٱلنَّاسِ عَلَىٰ حَيَوٰةٍۢ وَمِنَ ٱلَّذِينَ أَشْرَكُوا۟ يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍۢ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِۦ مِنَ ٱلْعَذَابِ أَن يُعَمَّرَ وَٱللَّهُ بَصِيرٌۢ بِمَا يَعْمَلُونَ﴾ «و آنان (- قوم یهود) را به زندگی آزمندترین مردم و آزمندتر از مشرکان خواهی یافت، هر یک از آنها دوست میدارد هزار سال او را سالمندی دهند با آنکه این سالمندی هم او را از عذاب دور نمیکند و خداوند به آنچه میکنند بیناست» سوره بقره، آیه ۹۶.
- ↑ ﴿وَجَمَعَ فَأَوْعَىٰٓ﴾ «و (مال) گرد آورد و اندوخت» سوره معارج، آیه ۱۸.
- ↑ ﴿لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِى سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ﴾ «(امّا) به جان تو سوگند که آنان در سرمستی خویش سرگشته بودند» سوره حجر، آیه ۷۲.
- ↑ ﴿وَإِذْ قُلْتُمْ يَـٰمُوسَىٰ لَن نَّصْبِرَ عَلَىٰ طَعَامٍۢ وَٰحِدٍۢ فَٱدْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنۢبِتُ ٱلْأَرْضُ مِنۢ بَقْلِهَا وَقِثَّآئِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ ٱلَّذِى هُوَ أَدْنَىٰ بِٱلَّذِى هُوَ خَيْرٌ ٱهْبِطُوا۟ مِصْرًۭا فَإِنَّ لَكُم مَّا سَأَلْتُمْ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ ٱلذِّلَّةُ وَٱلْمَسْكَنَةُ وَبَآءُو بِغَضَبٍۢ مِّنَ ٱللَّهِ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا۟ يَكْفُرُونَ بِـَٔايَـٰتِ ٱللَّهِ وَيَقْتُلُونَ ٱلنَّبِيِّـۧنَ بِغَيْرِ ٱلْحَقِّ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَوا۟ وَّكَانُوا۟ يَعْتَدُونَ﴾ «و (یاد کنید) آنگاه را که گفتید: ای موسی! هرگز یک (رنگ) خوراک را برنمیتابیم به خاطر ما از پروردگارت بخواه تا برای ما از آنچه زمین میرویاند، از سبزی و خیار و سیر و عدس و پیاز، بر آورد. او گفت: آیا چیز پستتر را به جای چیز بهتر میخواهید؟ به شهری فرود آیید که (آنجا) آنچه خواستید در اختیار شماست؛ و مهر خواری و تهیدستی بر آنان زده شد و سزاوار خشم خداوند شدند زیرا نشانههای خداوند را انکار میکردند و پیامبران را ناحقّ میکشتند؛ این بدان روی بود که سرکشی ورزیدند و از اندازه، میگذشتند» سوره بقره، آیه ۶۱.
- ↑ ﴿إِنَّ ٱلْإِنسَـٰنَ خُلِقَ هَلُوعًا﴾ «بیگمان انسان را آزمندی بیشکیب آفریدهاند» سوره معارج، آیه ۱۹.
- ↑ ﴿وَٱلَّذِينَ تَبَوَّءُو ٱلدَّارَ وَٱلْإِيمَـٰنَ مِن قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِى صُدُورِهِمْ حَاجَةًۭ مِّمَّآ أُوتُوا۟ وَيُؤْثِرُونَ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌۭ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِۦ فَأُو۟لَـٰٓئِكَ هُمُ ٱلْمُفْلِحُونَ﴾ «و (نیز برای) کسانی است که پیش از (آمدن) مهاجران، در خانه (های مدینه) و (پایگاه) ایمان، جای داشتهاند؛ کسانی را که به سوی آنان هجرت کردهاند، دوست میدارند و در دل به آنچه به مهاجران دادهاند، چشمداشتی ندارند و (آنان را) بر خویش برمیگزینند هر چند خود نیازمند باشند. و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارند» سوره حشر، آیه ۹.
- ↑ ﴿وَإِنَّهُۥ لِحُبِّ ٱلْخَيْرِ لَشَدِيدٌ﴾ «و به راستی او بسیار دوستدار دارایی است» سوره عادیات، آیه ۸.
- ↑ تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص۵۸۰.
- ↑ ﴿ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا۟ وَيَتَمَتَّعُوا۟ وَيُلْهِهِمُ ٱلْأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ﴾ «آنان را واگذار تا بخورند و بهره گیرند و آرزو سرگرمشان دارد، زودا که بدانند» سوره حجر، آیه ۳.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص۲ ـ ۳.
- ↑ دلیری، کاظم، مقاله «حرص»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۵۴۶.
- ↑ مقاییس اللغه، ج ۳، ص۴۲۵، «طمع».
- ↑ مفردات، ص۳۰۷، «طمع».
- ↑ لسان العرب، ج ۸، ص۲۰۱، «طمع».
- ↑ العین، ج ۲، ص۱۰۹۴؛ الصحاح، ج ۳، ص۱۲۵۵، «طمع».
- ↑ الفروق الغویه، ص۱۸۳، «الحرص والطمع».
- ↑ المصباح، ص۳۷۸، «طمع».
- ↑ جامع السعادات، ج ۲، ص۱۰۱، ۱۰۸.
- ↑ الکافی، ج ۲، ص۳۱۷، ۳۱۹ ـ ۳۲۰.
- ↑ نهجالبلاغه، حکمت ۱۰۸.
- ↑ مداواة النفوس، ج ۱، ص۶۰.
- ↑ مقاییس اللغه، ج ۳، ص۱۷۸؛ الصحاح، ج ۱، ص۳۷۸؛ مفردات، ص۲۵۶، «شح».
- ↑ المصباح، ص۳۰۶، «شح»؛ المیزان، ج ۵، ص۱۰۱.
- ↑ برای نمونه ر.ک: جامع البیان، ج ۲۹، ص۹۵ ـ ۹۶؛ التبیان، ج ۱۰، ص۱۲۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص۶۴۳؛ ج ۳۰، ص۱۲۸.
- ↑ الصحاح، ج ۳، ص۱۳۰۸، «هلع»؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص۱۸۸.
- ↑ المصباح، ص۳۸، «بخل».
- ↑ دلیری، کاظم، مقاله «حرص»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۵۴۷.