مهدویت: تفاوت میان نسخهها
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
| پرسش مرتبط = مهدویت (پرسش) | | پرسش مرتبط = مهدویت (پرسش) | ||
}} | }} | ||
'''مهدویت''' [[عقیده]] به [[ظهور منجی]] در [[پایان تاریخ]] | '''مهدویت''' [[عقیده]] به [[ظهور منجی]] در [[پایان تاریخ]] که در همه [[ادیان]] و [[مذاهب]] و فرقهها وجود دارد. آن موعودی که [[جهان]] در [[انتظار]] اوست، در [[اسلام]] کاملاً مشخص است و نام و ویژگیها و دودمان او معلوم است. از [[نسل]] [[پیامبر اعظم]] {{صل}} و [[فرزند]] [[امام حسن عسکری]] {{ع}} و [[امام دوازدهم]] [[شیعه]] است. این [[عقیده]]، بنابر [[آیات قرآن]] و [[روایات]]، یک [[عقیده]] [[اسلامی]] است، نه تنها [[شیعی]]. در [[روایات اهل سنت]] هم [[احادیث]] فراوان درباره آن [[حضرت]] و [[غیبت]] و [[ظهور]] او [[روایت]] شده و کتابهای متعدد درباره [[حضرت حجت]] نوشتهاند و ویژگیهای آن [[ذخیره الهی]] و [[موعود]] [[امتها]] را برشمردهاند. [[عقیده]] به [[مهدویت]]، برای [[مسلمانان]] و محرومان و [[مستضعفان]] [[جهان]]، مایه [[امید به آینده]] درخشان است و برای قدرتهای [[ظالم]] و [[مستکبر]]، مایه [[وحشت]] و [[نگرانی]] است. در آن عصر، [[عدالت]] همه جا را فرا خواهد گرفت و قدرتهای [[ستمگر]] نابود خواهند شد و [[رفاه]] و [[آسایش]] و [[امنیت]] و [[ایمان]] در همه جا [[حاکم]] خواهد بود. همراه این [[اعتقاد]]، [[انتظار]] آن روز بزرگ مطرح است که به عنوان "[[انتظار فرج]]" از مهمترین عبادتها به شمار میرود. از این [[عقیده]] [[اسلامی]] در طول [[تاریخ]] سوء استفادههای فراوان شده و کسانی به [[دروغ]]، مدعی شدهاند که همان "[[مهدی موعود]]"اند یا با او ارتباط دارند و به [[فریب]] [[مردم]] پرداختهاند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۲۲۶.</ref>. | ||
== مقدمه == | == مقدمه == |
نسخهٔ ۱۰ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۱۲
مهدویت عقیده به ظهور منجی در پایان تاریخ که در همه ادیان و مذاهب و فرقهها وجود دارد. آن موعودی که جهان در انتظار اوست، در اسلام کاملاً مشخص است و نام و ویژگیها و دودمان او معلوم است. از نسل پیامبر اعظم (ص) و فرزند امام حسن عسکری (ع) و امام دوازدهم شیعه است. این عقیده، بنابر آیات قرآن و روایات، یک عقیده اسلامی است، نه تنها شیعی. در روایات اهل سنت هم احادیث فراوان درباره آن حضرت و غیبت و ظهور او روایت شده و کتابهای متعدد درباره حضرت حجت نوشتهاند و ویژگیهای آن ذخیره الهی و موعود امتها را برشمردهاند. عقیده به مهدویت، برای مسلمانان و محرومان و مستضعفان جهان، مایه امید به آینده درخشان است و برای قدرتهای ظالم و مستکبر، مایه وحشت و نگرانی است. در آن عصر، عدالت همه جا را فرا خواهد گرفت و قدرتهای ستمگر نابود خواهند شد و رفاه و آسایش و امنیت و ایمان در همه جا حاکم خواهد بود. همراه این اعتقاد، انتظار آن روز بزرگ مطرح است که به عنوان "انتظار فرج" از مهمترین عبادتها به شمار میرود. از این عقیده اسلامی در طول تاریخ سوء استفادههای فراوان شده و کسانی به دروغ، مدعی شدهاند که همان "مهدی موعود"اند یا با او ارتباط دارند و به فریب مردم پرداختهاند[۱].
مقدمه
- مهدویت یعنی اعتقاد به نهضت حتمی یک رهبر آسمانی از دودمان نبوی (ص) که پیش از پایان جهان، برای نجات آدمیان و تجدید حیات مادی و معنوی آنان به پا خاسته، و عدالت را در سراسر عالم گسترش میدهد. او که مهدی (ع) لقب دارد با ایجاد حکومت واحد جهانی، سراسر جهان را در پرتو تعالیم عدلگستر اسلام اداره میکند و تباهیها، نابرابریها، بیدادگریها و نابسامانیها را ریشهکن میسازد[۲].
موضوعات مهدویت
- مهدویت تمام معارف مربوط به امام مهدی (ع) به طور خاص و منجی موعود به طور عام را دربر میگیرد. به مسائلی از علوم اسلامی که دربرگیرنده مباحث امام زمان (ع) است، موضوعات مهدوی اطلاق میشود. برای مثال برخی از این موضوعات به شرح زیر است:
- امام مهدی در قرآن: بررسی آیاتی که بر وجود امام یا قیام و حکومت ایشان دلالت دارد یا سایر مباحث مرتبط با حضرت مهدی (ع)؛
- امام مهدی در روایات: بررسی روایاتی که درباره امام مهدی (ع) نقل شده است؛
- دلایل عقلی و نقلی اثبات امام مهدی (ع): بحث از دلیلهای عقلی و آیات و روایاتی که وجود امام را ثابت میکند؛
- علل غیبت امام زمان (ع)؛
- آثار و فواید امام غایب؛
- انتظار و وظایف منتظران؛
- علایم و شرایط ظهور؛
- ویژگیهای یاران و دولت مهدوی (ع)؛
- اوضاع جهان قبل از ظهور؛
- رجعت یا بازگشت مردگان به دنیا؛
- بحث از دعاها و اماکن منسوب به امام؛
- آسیبشناسی یا بررسی پیامدهای منفی؛
- تاریخ عصر غیبت صغری و وضع شیعه در آن زمان؛
- بحث از ولایت فقیه یا نیابت عام (عالمان دین) امام زمان در عصر غیبت کبری؛
- جهانی شدن و حکومت واحد جهانی؛
- مهدویت و مسائل جدید کلامی؛
- و بسیاری از موضوعات دیگر[۳].
ادعای ناسازگاری مهدویت با دموکراسی
- یکی از آموزههای شیعه اعتقاد به اصل مهدویت است که بنابر آن در زمانی - که وقت آن نامشخص است - حضرت مهدی موعود امام دوازدهم ظهور و جهان را پر از عدل نموده و حکومت واحد جهانی تشکیل میدهد[۴]. این امام همام مانند پیامبر اسلام (ص) و دیگر امامان حجت خدا و اطاعت از آن برای همه واجب است. برخی اصل مهدویت را با دموکراسی ناسازگار توصیف کردهاند[۵]، دکتر عبدالکریم سروش در اینباره میگوید:اگر قرار باشد یک مهدی بیاید کخه همان اتوریته پیامبر را داشته باشد، ما از فواید خاتمیت بیبهره میمانیم... فلذا این سؤال از شیعیان باقی است که مهدویت را چگونه با اندیشه رهایی و دموکراسی میتوان جمع کرد؟[۶].
- در تحلیل این شبهه نکات ذیل اندر تأمل است:
- ۱. نادیده انگاشتن فضایل جامعه مهدوی: این به اصطلاح روشنفکر مسلمان در بحث مهدویت نیز تصویر ناقص و چهبسا تصویر خشن و مخالف دموکراسی ارائه داده است، در حالی که انصاف و منطق اقتضا میکند وقتی یک نظریهای مورد تحلیل و نقد قرار میگیرد، مخصوصاً یک نظریه دینی که میلیونها انسان آن را مقدس میشمارند، نباید از آن یک تصویر ناقص و چهبسا تحریف شده ارائه شود و بدون پرداختن به زوایا و ویژگیهای مثبت بالفور آن را جرح و تضعیف نمود، "مغالطه حذف".
- ما در اینجا به صورت مختصر به فضایل و محسنات جامعه مهدوی اشاره میکنیم تا خواننده فاضل ابتدا با جامعه مهدوی و زوایای آن آشنا شود تا اگر فرضاً در آن با اصل دموکراسی نیز مخالفتی شده باشد، نسبت به ترجیح یکی از آن دو با علم و درایت اقدام کند.
- ۲. اشارهای به ویژگیهای حکومت جهانی مهدوی: با نگاهی به روایات، ویژگیها و خصوصیات عصر ظهور و حکومت جهانی اسلام - که از آن میتوان به "جهانی شدن اسلامی" نام برد - مشخص میشود که اینجا اشاره میشود:
- نگاه خوش بینانه به آینده: اولین مشخصه عصر ظهور، امیدبخشی به آینده بشریت است. برخلاف بعضی مکاتب که آینده تاریخ را شر و فساد و بدبختی توصیف میکنند، اسلام آینده بشر را امیدوار کننده معرفی میکند که در پرتو تشکیل جکومت جهانی (عج) یک حکومت و جامعه ایدئال تأسیس خواهد شد.
- تعالی اخلاق و معنویت: در پرتو ایمان مردم و راهنمایهای حضرت حجت اکثریت مردم از اخلاق متعالی و معنویت برخوردار میشوند، پیامبر اسلام (ص) و امام علی (ع) یکی از ویژگیهای آن جامعه را نبود کینهها در دل مردم و زدودن دشمنی وصف میکنند[۷] در جامعه مهدوی فساد اخلاقی و جنسی، حرص و طمع از بین میرود[۸].
- ایجاد عدالت فردی و اجتماعی: در پرتو قیام حضرت و رشد و بلوغ عقلی، انسانها اکثراً از ارتکاب گناهان امتناع کرده و در جامعه نیز عدالت اجتماعی ایجاد خواهد شد.
- شکوفایی اقتصاد و رفاه مادی: از ویژگیهای جامعه مهدوی، رفع فقر مادی است، به گونهای که هر شهروندی یک زندگی آبرومندانه و بینیاز از دیگران خواهد داشت. در روایات از این ویژگی چنین تعبیر شده است که زمین و درختان برکات خودشان را خارج خواهند کرد و در جامعه شخص مستحق صدقه و انفاق پیدا نخواهد شد[۹] و برای مصرف زکات و خمس مستحقی پیدا نمیشود[۱۰]. کشاورزی[۱۱]، دامداری[۱۲] و بازرگانی[۱۳] به نقطه اوج خود میرسند.
- تکامل دانش بشری: در عصر ظهور علوم نظری و تجربی به حد تکامل خود میرسند. در روایات تعبیر شده است که علم بیستو هفت شیعه دارد که تا امروز تنها دو شعبه آن برای بشر منکشف شده و بیستو پنج شاخه دیگر آن در عصر ظهور کشف خواهد شد[۱۴] همچنین در روایات آمده است که تصویر و صدای حضرت و هر انسان دیگر در همه زمین دیده و شنیده میشود [۱۵].
- امنیت: در جامعه مهدوی امنیت بشری در عرصههای مختلف برقرار میشود. در روایات از این اثل به مسافرت افراد سالخورده در دل شب به تنهایی به مدت طولانی تعبیر شده است[۱۶]. امنیت قضایی و ستاندن حقوق مظلومان از ظالمان یکی دیگر از عرصههای امنیت مهدوی میباشد[۱۷].
- حکومت واحد جهانی: از مؤلفههای اصلی حکومت حضرت، حکومت واحد و بسط آن در همه زمین است. در روایات از آن به بسط حکومت حضرت به مشرق و مغرب تعبیر شده است. در پرتو این ویژگی، مردم دیگر مشکلی به نام حد و مرز در رفت و آمدها نخواهند داشت و بدون هیچ منع و مشکلی میتوانند به دورترین نقاط جهان مسافرت نمایند.
- رضایت شهروندان: از ویژگیهای مطلوب هر حکومت رضایت شهروندان از حکومت و حاکم است. این اصل در حکومت جهانی حضرت کاملاً مشهور خواهد بود [۱۸].
- پایان جنگ و برقراری صلح: در حکومت جهانی اسلام، با حاکمیت اسلام و تشکیل حکومت واحد دیگر انسانها شاهد جنگ و خونریزی نخواهند شد و جامعه در کمال صلح و صفا زندگی خواهد کرد.
- سازگاری انسان و طبیعت: یکی دیگر از خصوصیات عصر مهدویت ایجاد یک نوع رابطه سازگارانه انسان با طبیعت اعم از جماد، ثبات و حیوان است. در روایات از زندگی مسالمتآمیز حیوانات مختلف وحشی در کنار یکدیگر و همچنین انسانها نقل شده است[۱۹] که این کار با ولایت امام (ع) و توجه الهی امکانپذیر میگردد[۲۰].
- جامعه بهداشتین و تندرست: در جامعه مهدوی شهروندان نوعاً از سلامت تن و روان برخوردار و به دور از بیماریهای مختلف زندگی خود را میگذرانند[۲۱] وعمرهای مردم طولانی خواهد شد [۲۲].
- حاصل آنکه در روایات متعدد و متواتر جامعه مهدوی یک جامعه ایدنال برای بشر از هر حیث (مادی و معنوی) توصیف شده که فلاسفه از آن به مدینه فاضله و امروزه به جامعه آرمانی تعبیر میشود. حال سؤال این است که آیا با این وصف از جامعه مهدوی کسی پیدا میشود که چنین جامعهای را نخواهد و از متولی آن یعنی حضرت حجت (ع) روی برگرداند؟ قطعاً جواب منفی است، امام ممکن است سؤال شود شاید چنین جامعهای محقق نگردد. در پاسخ باید گفت ما بنابر فرض و حسب روایات بحث میکنیم، چنانکه یکی از به اصطلاح روشنفکران مسلمان اتوریته امام عصر (ع) و ناسازگاری آن با دموکراسی را از روایات استفاده میکند. باید تحلیل و توصیف و داوری خود را کامل کند و بیان دارد که جامعه مهدوی بر حسب روایات خصوصیات فوق را دارد، اما با دموکراسی - که من اراده میکنم - ناسازگار است.
- ۳. رضایت همه شهروندان از حکومت مهدوی: یکی از ویژگیهای حکومت مهدوی رضایت و خشنودی مردم از حکومت مهدوی و شخص حضرت مهدی (عج) است، چنانکه در روایات آمده است: " اهل آسمان و زمین از او راضی میشوند"[۲۳]. در روایت دیگر پیامبر (ص) میفرماید مردم آن حضرت را دوست میدارند: "ساکنان آسمان و زمین او را دوست میدارند... زندگان آرزوی برگشت مردگان را دارند به دلیل خیر و برکاتی که خداوند به اهل زمین از ناحیه آن حضرت متوجهشان میکند"[۲۴]
- ۴. دموکراسی مقدمه و ابزار نه هدف: اگر از اشکالات و کاستیهای دموکراسی - که در نقد ناسازگاری امامت و دموکراسی اشاره شد - صرفنظر شود و وجود و تحقق دموکراسی (انتخاب حاکم توسط مردم و نظارت بر آن) را قبول کنیم، بلکه از آن اتفاق همه مردم بر یک حکومت و حاکم را نیز بپذیریم، اینجا این سؤال را مطرح میکنیم که آیا نفس حکومت و تعیین حاکم غایت و هدف مردم است یا اینکه مردم برای تأمین حقوق خود یک حکومت و حاکمی را انتخاب میکنند؟ قطعاً پاسخ دوم صحیح است. دموکراسی و انتخاب مردم در حکومتهای غیرمعصوم بهترین گزینه موجود برای احقاق حقوق مردم و کنترل حکومت و حاکم است. نکته ظریف و مهم در جامعه مهدوی اینکه آن یک جامعه آرمانی و مدینه فاضله برای مردم است، به گونهای که حقوق اساسی مردم مانند عدالت فردی و اجتماعی و رفع ظلم و جور، امنیت در عرصههای مختلف، زندگی سالم و تأمین نیازهای مادی، اخلاق و درستکاری، همزیستی مسالمتآمیز گروهها و مذاهب مختلف همه به نحو احسن و کامل توسط حکومت مهدوی تأمین و تضمین میشود. در آن حاکم و دیگر دولتمردان همه بر عدل و عدالت رفتار میکنند و هیچ تخلفی از آن صورت نمیگیرد. در این فرض آیا خواسته اصلی مردم از حکومت خود به خود تأمین نمیشود؟ دیگر مردم به دنبال چه هدفی هستند تا به اصل انتخاب و دموکراسی روی آورند؟ دموکراسی ابزار و روشی بیش نبود که هدف یا اهداف آن پیشاپیش توسط حکومت جهانی مهدی موعود حاصل شده است. پس با این نگاه و تحلیل میتوان مدعی شد که اصلاً در حکومت مهدوی برای طرح دموکراسی مجالی وجود ندارد، چرا که: آنچه عیان است چه حاجت به بیان است. باری درباره نوع خاص آزادیهای سیاسی مردم مانند تشکیل حزب، گروه، آزادی بیان و قلم، باید گفت با ویژگیهایی که جامعه مهدوی از آن برخوردار است، چنین فعالیتهایی نیز منتفی است، برای اینکه هدف از تشکیل حزب، میتینگ، آزادی مطبوعات، نظارت بر دولتمردان، سهیم شدن در قدرت یا گرفتن اصل قدرت است، با توجه به این پیشفرض که حاکم و هرم قدرت در حکومت مهدوی معصوم است و زمین را از عدالت پر خواهد نمود و اخلاق و معنویت مردم از رشد بالایی برخوردار خواهد شد، و شهروندان به همه آمال و اهداف خود دست یافتهاند، شهروندان هیچ نیازی به عضویت در حزب و تشکیل آن احساس نخواهند کرد و لذا این نوع آزادیهای سیاسی نیز خود به خود غیرضروری و از باب تحصیل حاصل خواهد بود؛ چراکه احزاب و فعالیت سیاسی نوعاً به منظور تأمین عدالت، امنیت، ایجاد شغل و رفاه اجتماعی و اهداف دیگر تشکیل میشود که حسب فرض چنین اهدافی پیشاپیش در حکومت مهدوی تحقق یافته است.
- ۵. مسلمانان اکثریت شهروندان جامعه مهدوی: شاید اینجا این سؤال و شبهه مطرح شود که حکومت حضرت مهدی به عنوان حکومت اسلامی هر چند نسبت به مسلمانان میتواند از باب دموکراسی و رضایت مردم باشد، اما پیروان سایر ادیان بر حاکمی غیر همکیش خود نمیتوانند رضا بدهند و در نتیجه برخلاف دموکراسی خواهد بود. خصوصاً دیگر مسلمانان اکثریت را تشکیل میدهند. در پاسخ این شبهه باید گفت: مطابق روایات مهدویت و آیات قرآن کریم آیین اسلام بر ادیان دیگر - البته با استدلال و احتجاج - غالب خواهد شد و ادیان دیگر و پیروان آنان در اقلیت به سر خواهند برد. بر این اساس خود دموکراسی مقتضی است که اکثریت بر اقلیت حکومت کند. لکن در حکومت اکثریت اسلامی نیز تمامی حقوق اقلیتها رعایت خواهد شد.
- ۶. رعایت حقوق اقلیتها: از آنجا که مسلمانان در آینده - حسب آیات و روایات که اشاره شد - اکثریت شهروندان را تشکیل خواهند داد، حکومت حاکم آن نیز مسلمانان خواهد بود. در جامعه مهدوی حقوق اقلیتها - چنانکه در حکومت پیامبر اسلام (ص) و امام علی (ع) رعایت شده بود - به نحو کامل و احسن رعایت خواهد شد. مزایا و ویژگیهایی که بر جامعه مهدوی اشاره شد، مانند: عدالت، امنیت، آزادی و برخورداری از رفاه مادی، همگی بر اقلیتها نیز شامل و جاری است. مطابق روایات حضرت قائم با وجود قدرت مطلق و حقانیت منحصره اسلام، علاوه بر اجازه همزیستی مسالمتآمیز بر پیروان ادیان دیگر در موارد اختلاف با کتاب خودشان قضاوت خواهد کرد[۲۵] امری که امروزه در کشورهای به ظاهر دموکراسی در حق اقلیتها رعایت نمیشود، بلکه به عناوین مختلف حقوق اولیه انسانی و دینی آنان مانند آزادی تعیین نوع لباس مانند حجاب بر زنان مسلمان، سلب میشود. در روایات وارد شده آن حضرت، بیتالمال را بالسویه بین مردم تقسیم میکند[۲۶]و آن حضرت وسیله رفع اختلاف و پریشانی و عامل اتحاد آنان است: "سلام بر مهدی که خداوند بر امتها وعده داده با وی اتحاد کلمه را جمع و پریشانی را مرتفع سازد"[۲۷]. بر نکات گفته شده میتوان نکاتی که در رفع شبهه ناسازگاری امامت با دموکراسی ذکر شد، مانند پاسخ تقدیم حق الهی بر انسانی، امامان نخبگان واقعی جامعه را افزود.
به نظر میرسد نکات مزبور در رفع شبهه تعارض مهدویت با دموکراسی کافی باشد و خواننده محترم با این نگاه درمییابد که حکومت مهدوی واقعاً حکومت آرماین و مدینه فاضله همه جهانیان اعم از مسلمانان و غیرمسلمان است[۲۸]
پرسشهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۲۲۶.
- ↑ دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۴۶-۴۸.
- ↑ دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۴۶-۴۸.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۰۲.
- ↑ ر. ک: اقبال لاهوری، احیای فکر دینی، آخر فصل پنجم - توضیح اینکه نسبت فوق (تعارض مهدویت با دموکراسی) با آب و تاب بیشتر از سوی یکی از به اصطلاح روشنفکران مسلمان و دیگران مطرح و تبلیغ میشد - لکن با رجوع به متن کتاب اقبال مشاهده شد که وی به دلیل اعتقاد مذهبی خود (سنی بودن) از اصل منکر امامان و مهدویت بود که تعیین آنها از طریق انتصاب پیامبر ص صورت میگرفت - وی به ناحق آن را به نظریه زرتشت (وجود خدایان متعدد اعم از خیر و شر) تشبیه و ظهور منجی در عالم اسلام را تحت تأثیر تفکر مجوسی وصف نموده است - پس بحث و نقد دکتر اقبال درباره نظریه وجود منجی در آینده بشریت است و خود وی تأکید میکند که آن در عالم مسیحیت و یهودیت نیز وجود دارد و به بحث تعارض مهدویت و دموکراسی مستقیماً ربطی ندارد - علاوه آنکه - چنانکه ذکر شد - در عبارت وی به تعارض مهدویت و دموکراسی هیچ اشارهای نشده است؛ ر. ک: محمد اقبال، تجدید التکفیر الدینی فی الاسلام، ص ۱۷۷، ترجمه عربی عباس محمود؛ و نیز؛ سید غلامرضا سعیدی، مفخر شرق سید جمالالدین اسدآبادی؛ اقوال لاهوری، ص ۴۳۲، به کوشش سیدهادی خسروشاهی.
- ↑ سخنراین در دانشگاه سورین پاریس، سال ۸۵، سایت سروش، وی در پاسخ اول خود به آقای بهمنپور نیز نوشت: «باری نظریه مهدویت، حق باشد یا باطل در عرصه سیاست یا به بی عملی سیاسی یا سفاکی و مردم فریبی صفوی صفتانه یا به ولایت مطلقه فقیه و یا اسلحه سازی ایدنولوژیک میانجامد که علی أیّحال با دادگری دموکراتیک پاک بیگانهاند» - (سایت سروش).
- ↑ الخصال، ج ۲، ص ۲۵۴، ج ۱۰۵۱؛ ابن طاوس، الملاحم، ص ۱۵۲.
- ↑ اثبات الهداه، ج ۳، ص ۵۲۴.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۱، صص ۱۰۴، ۸۴و ۷۵ و ج ۵۲، ص ۳۸۴.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، صص ۳۹۰، ۳۵۲.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، صص ۳۱۶ و ۳۴۵؛ اثبات الهداه، ج ۳، ص ۵۰۴؛ ابن طاووس، الملاحم، ص ۱۵۲.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۸۱، احقاق الحق، ج ۱۳، ص ۲۱۵.
- ↑ الدرالمنثور، ج ۵، ص ۳۵۴.
- ↑ موسوعه احادیث المهدی، ج ۴، ص ۵۳.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۷، صص ۳۹۱ و ۲۳۶.
- ↑ المعجم الکبیر، ج ۴، ص ۷۲؛ سنن بیهقی، ج ۹، ص ۱۸۰؛ بحار، ج ۵۲، ص ۳۴۵.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۴؛ ابن طاوس، الملاحم، ص ۶۸.
- ↑ اثبات الهداه، ج ۳، ص ۵۲۴؛ بحار،؛ ج ۵۱، صص ۱۰۴ و ۷۴.
- ↑ عقد الدرر، صص ۱۳۷ و ۱۴۹، به نقل از: سید صدرالدین الصدر، المهدی، ج ۷، ص ۲۲۶؛ ابن طاوس، الملاحم، صص ۱۵۲ و ۹۷.
- ↑ ویژگیهای فوق به صورتهای مختلف در روایات و پژوهشهای علمی تدوین شده است - از جمله: شهید مطهری، قیام و انقلاب مهدی، ص ۶۰.
- ↑ ابن طاووس، الملاحم، ص ۹۷.
- ↑ عقدر الدرر، ص۱۵۹؛ القول المختصر، ص۲۰؛ در پارهای از منابع بحث ویژگی حکومت مهدوی از کتاب چشم اندازی به حکومت مهدی از نجم الدین طبسی استفاده شده است.
- ↑ «يَرْضَى بِهِ سَاكِنُ السَّمَاءِ، وَ سَاكِنُ الْأَرْض»؛ اثبات الهداه، ج۳، ص ۵۲۴؛ ینابیع الموده، ص ۴۳۱؛ بحار، ج۵۱، صص ۷۴، ۸۰، ۱۰۱.
- ↑ «يحبه ساكن السماء و ساكن الأرض... يتمنى الاحياء الأموات بما صنع اللّه بأهل الأرض من خيره»؛ احقاق الحق، ج۱۹، ص ۶۶۳.
- ↑ ر. ک: نعمانی، الغیبه، ص ۱۲۵؛ ملحقات احقاق الحق، ج۲۹، ص ۱۲۰.
- ↑ اثبات الهداه، ج۳، ص ۵۲۴؛ ینابیع الموده، ص ۴۳۱؛ بحار، ج۵۱، ص ۸۱.
- ↑ " السَّلَامُ عَلَى الْمَهْدِيِ الَّذِي وَعَدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ بِهِ الْأُمَمَ أَنْ يَجْمَعَ بِهِ الْكَلِمَ وَ يَلُمَ بِهِ الشَّعَثَ "؛ بحارالانوار، ج۸۹، ص ۲۶۴.
- ↑ قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۱۳۳ - ۱۴۲.