←منابع
(←منابع) |
(←منابع) |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
گفتنی است برخی متفکران، بدعت را در دو معنای بدعت [[هدایت]] و بدعت [[ضلالت]] به کار بردهاند. بدعت هدایت، به معنای [[ابداع]] امری جدید است که موافق با [[قرآن]] و سنت بوده و خلاف مسیر دین را طی نکند<ref>ابن اثیر، جامع الأصول، ج۷، ص۴۵۴.</ref>. البته برخی، همین تقسیم را نیز نوعی بدعت تلقی کردهاند<ref>باقری، جعفر، البدعة، ص۱۳۴.</ref>. [[مخالفان]] این تقسیم، به دو دلیل استناد دارند: [[دلیل عقلی]]، دایر بر اینکه چون بدعت در جایگاه مخالفت با [[خدا]] و [[رسول]] است، چگونه [[عقل]] وجود قسم ممدوحی از آن را میپذیرد. [[زبان]] [[نصوص شرعی]] و نیز [[روایات]] به گونهای با بدعت مخالفت کرده که جای هیچ استثنا و تقسیمی در آن نیست. از جمله [[روایت]] پیشگفته که: {{متن حدیث|أَلَا وَ كُلُّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ}}. بنابراین، بدعت به هیچ روی [[ممدوح]] نیست و [[بدعتگذار]] در مقابل [[وحی]] و [[نبی]] قرار گرفته است. [[امام باقر]] {{ع}} فرمودند: [[اهل بدعت]] مصداق [[آیه]] {{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَسَبُوا السَّيِّئَاتِ جَزَاءُ سَيِّئَةٍ بِمِثْلِهَا وَتَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ مَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ}}<ref>«و کیفر هر بدی (برای) آنان که بدی کنند، همانند آنست و (غبار) خواری (چهره) آنها را میپوشاند؛ در برابر خداوند هیچ پناهی ندارند» سوره یونس، آیه ۲۷.</ref> میباشند که [[خدای تعالی]] آنان را به [[جرم]] بدعت، اشاعه [[شبهات]] و [[پیروی]] از [[شهوات]] روسیاه گردانده و گرفتار [[آتش]] کرده و [[لباس]] [[پستی]] و [[ذلت]] بر اندام آنها میپوشاند<ref>علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج۱، ص۳۱۱.</ref>. همچنین در روایتی دیگر فرمودند: {{متن حدیث|أَدْنَى الشِّرْكِ أَنْ يَبْتَدِعَ الرَّجُلُ رَأْياً فَيُحِبُّ عَلَيْهِ وَ يُبْغِضُ}}<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۵۲۷.</ref>. [[حضرت]] [[امام]] درباره [[بدعت]] این نظر را دارد و آن را همانند [[شرب خمر]] و دیگر [[افعال]] [[حرام]]، از [[محرمات]] [[شرعی]] دانسته است<ref>کتاب الطهارة، ص۱۳۵.</ref>. ایشان [[مبارزه]] با [[بدعتگذاری]] در [[دین]] را [[وظیفه]] [[اهل]] [[علم]] و [[فقها]] دانسته و طبق روایتی از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} که فرمود: «اگر عالم به [[هنگام ظهور]] [[بدعتها]] با استفاده از علم خود به مقابله برنخیزد به [[اسلام]] [[جفا]] کرده<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۲۳۰.</ref> و مستحق [[لعنت]] خداست»<ref>بحارالأنوار، ج۵۴، ص۲۳۴.</ref>، [[علمای دین]] را موظف به اظهار علم برای [[راهنمایی]] [[مردم]] به [[حقایق دین]] میداند؛ حتی اگر در این راه احتمال تأثیر مبارزه و [[تمکین]] [[اهل بدعت]] هم وجود نداشته باشد. ایشان [[مبارزه با بدعت]] را در جایگاه یکی از مسایل شرعی با حکمی روشن اعلام کردهاند<ref>تحریر الوسیله، ص۳۷۰.</ref><ref>[[حسن پناهی آزاد|پناهی آزاد، حسن]]، [[منطق فهم اسلام (مقاله)| مقاله «منطق فهم اسلام»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۱۱۴.</ref> | گفتنی است برخی متفکران، بدعت را در دو معنای بدعت [[هدایت]] و بدعت [[ضلالت]] به کار بردهاند. بدعت هدایت، به معنای [[ابداع]] امری جدید است که موافق با [[قرآن]] و سنت بوده و خلاف مسیر دین را طی نکند<ref>ابن اثیر، جامع الأصول، ج۷، ص۴۵۴.</ref>. البته برخی، همین تقسیم را نیز نوعی بدعت تلقی کردهاند<ref>باقری، جعفر، البدعة، ص۱۳۴.</ref>. [[مخالفان]] این تقسیم، به دو دلیل استناد دارند: [[دلیل عقلی]]، دایر بر اینکه چون بدعت در جایگاه مخالفت با [[خدا]] و [[رسول]] است، چگونه [[عقل]] وجود قسم ممدوحی از آن را میپذیرد. [[زبان]] [[نصوص شرعی]] و نیز [[روایات]] به گونهای با بدعت مخالفت کرده که جای هیچ استثنا و تقسیمی در آن نیست. از جمله [[روایت]] پیشگفته که: {{متن حدیث|أَلَا وَ كُلُّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ}}. بنابراین، بدعت به هیچ روی [[ممدوح]] نیست و [[بدعتگذار]] در مقابل [[وحی]] و [[نبی]] قرار گرفته است. [[امام باقر]] {{ع}} فرمودند: [[اهل بدعت]] مصداق [[آیه]] {{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَسَبُوا السَّيِّئَاتِ جَزَاءُ سَيِّئَةٍ بِمِثْلِهَا وَتَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ مَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ}}<ref>«و کیفر هر بدی (برای) آنان که بدی کنند، همانند آنست و (غبار) خواری (چهره) آنها را میپوشاند؛ در برابر خداوند هیچ پناهی ندارند» سوره یونس، آیه ۲۷.</ref> میباشند که [[خدای تعالی]] آنان را به [[جرم]] بدعت، اشاعه [[شبهات]] و [[پیروی]] از [[شهوات]] روسیاه گردانده و گرفتار [[آتش]] کرده و [[لباس]] [[پستی]] و [[ذلت]] بر اندام آنها میپوشاند<ref>علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج۱، ص۳۱۱.</ref>. همچنین در روایتی دیگر فرمودند: {{متن حدیث|أَدْنَى الشِّرْكِ أَنْ يَبْتَدِعَ الرَّجُلُ رَأْياً فَيُحِبُّ عَلَيْهِ وَ يُبْغِضُ}}<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۵۲۷.</ref>. [[حضرت]] [[امام]] درباره [[بدعت]] این نظر را دارد و آن را همانند [[شرب خمر]] و دیگر [[افعال]] [[حرام]]، از [[محرمات]] [[شرعی]] دانسته است<ref>کتاب الطهارة، ص۱۳۵.</ref>. ایشان [[مبارزه]] با [[بدعتگذاری]] در [[دین]] را [[وظیفه]] [[اهل]] [[علم]] و [[فقها]] دانسته و طبق روایتی از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} که فرمود: «اگر عالم به [[هنگام ظهور]] [[بدعتها]] با استفاده از علم خود به مقابله برنخیزد به [[اسلام]] [[جفا]] کرده<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۲۳۰.</ref> و مستحق [[لعنت]] خداست»<ref>بحارالأنوار، ج۵۴، ص۲۳۴.</ref>، [[علمای دین]] را موظف به اظهار علم برای [[راهنمایی]] [[مردم]] به [[حقایق دین]] میداند؛ حتی اگر در این راه احتمال تأثیر مبارزه و [[تمکین]] [[اهل بدعت]] هم وجود نداشته باشد. ایشان [[مبارزه با بدعت]] را در جایگاه یکی از مسایل شرعی با حکمی روشن اعلام کردهاند<ref>تحریر الوسیله، ص۳۷۰.</ref><ref>[[حسن پناهی آزاد|پناهی آزاد، حسن]]، [[منطق فهم اسلام (مقاله)| مقاله «منطق فهم اسلام»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۱۱۴.</ref> | ||
==بدعت== | |||
[[بدعت]] از ماده «[[بدع]]» به معنای پدید آوردن چیزی است که برای آن وجود و ذکر و [[شناختی]] نبوده و بیسابقه است<ref>فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج۲، ص۵۴؛ ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه تصحیح عبدالسلام محمد هارون، ج۱، ص۲۰۹. </ref> و در اصطلاح [[فقهی]] به معنای داخل کردن چیزی در [[دین]] است که از دین نیست<ref>حلی، علامه، حسن بن یوسف، منتهی المطلب، ج۲، ص۱۲۱؛ شهید اول، محمد بن مکی، الدروس الشرعیة فی فقه الإمامیه، ج۲، ص۱۸۳؛ کرکی، محقق ثانی، علی بن حسین، جامع المقاصد فی شرح القواعد، ج۲، ص۴۲۵.</ref>. برخی آن را شامل داخل کردن آنچه معلوم نیست از دین باشد نیز دانستهاند<ref>نایینی، کتاب الصلاة، ج۱، ص۳۱۵؛ همو، فوائد الاصول، ج۴، ص۴۵۶. </ref>. نراقی افزون بر آن لازم دانسته است امر افزوده شده، برای [[مردم]] «[[شرع]]» تلقی شود<ref>نراقی، ملااحمد، عوائد الایام فی بیان قواعد الاحکام و مهمات مسائل الحلال و الحرام، ص۳۲۶.</ref>. برخی از [[اهل سنت]] آن را به هر امر جدیدی که قبلاً رایج نبوده و در [[کتاب و سنت]] یافت نمیشود، تعریف کردهاند<ref>وزارة الاوقاف و الشئون الإسلامیة، الموسوعة الفقهیة الکویتیه، ج۸، ص۲۱- ۲۲. </ref> و برخی دیگر آن را طریقهای اختراع شده در دین دانستهاند که شبیه [[امور شرعی]] است<ref>وزارة الاوقاف و الشئون الإسلامیة، الموسوعة الفقهیة الکویتیه، ج۸، ص۲۳.</ref>. | |||
در عبارت [[فقها]] واژه بدعت و [[تشریع]] به یک معنا به کار رفته است<ref>حلی، محقق، جعفربن حسن، المعتبر فی شرح المختصر، ج۱، ص۱۵۹؛ انصاری، رسائل فقهیه، ص۱۳۹؛ حکیم، ج۵، ص۳۴۱- ۳۴۲؛ خویی، سیدابوالقاسم، موسوعة الامام الخوئی، التنقیح، التقلید، ج۱۳، ص۲۱۵. </ref>. [[امام خمینی]] این دو واژه را در کنار هم به کار برده و با یک تعریف، به [[حقیقت]] بدعت اشاره کرده است<ref>امام خمینی، معتمد الاصول، ج۱، ص۴۴۱.</ref>. ایشان به فرق «بدعت» با «[[کذب]]» و «قول به غیر [[علم]]»، یعنی گفتن مطالب بدون آنکه بداند جزو دین است اشاره کرده و آنها را در [[حکم]] [[حرمت]] مشترک دانسته است<ref>امام خمینی، تهذیب الاصول، ج۲، ص۴۰۲- ۴۰۳ انوارالهدایه، ج۱، ص۲۲۷. </ref>. ایشان [[بدعت]] را تغییردادن [[احکام]] [[خداوند]] به سبب افزودن به [[دین]] یا کاستن از آن دانسته است<ref>امام خمینی، تهذیب الاصول، ج۲، ص۴۰۲.</ref>.<ref>[[حسن احمدی شاهرودی|احمدی شاهرودی، حسن]]، [[بدعت - احمدی شاهرودی (مقاله)| مقاله «بدعت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۵۹۴.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |