←تبیین اتمام نعمت
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
اقوال دیگر نیز در این میان مطرح شده که مورد اعتنای اهل سنت قرار نگرفته است؛ مانند قول [[حسن بصری]] که میگوید: «مراد از [[اکمال دین]]، تمام شدن [[زمان]] [[رسالت]] [[نبی]] مکرم خداست»<ref>ر.ک: جصاص، احکام القرآن، ج۲، ص۱۳۹۲.</ref>. شاید [[قرطبی]] به این اشکال که میگوید: آیا پیش از [[نزول]] این [[آیه]] [[دین ناقص]] بوده است؟ با [[الهام]] از این [[کلام]]، چنین پاسخ میدهد: «هر نقصی، [[عیب]] نیست مانند نقصان ماه، یا [[نماز]] مسافر یا نقصان ایام حمل و ایام [[عمر]] در این آیه که میفرماید: {{متن قرآن|وَمَا يُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَلَا يُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ...}}<ref>«و خداوند شما را از خاکی آفرید سپس از نطفهای، آنگاه شما را جفتهایی (نر و ماده) قرار داد و هیچ مادینهای باردار نمیگردد و نمیزاید مگر با آگاهی وی و هیچ سالمندی کهنسال نمیگردد و از عمر کسی کم نمیشود مگر که در کتابی آمده است» سوره فاطر، آیه ۱۱.</ref> نقصان در این موارد را نمیتوان به حساب عیب آنها گذاشت؛ به همین ترتیب اگر تا پیش از [[نزول آیه]] بتوان از [[نقصان دین]] سخن گفت، نقصی بر [[دین]] نخواهد بود»<ref>تفسیر قرطبی، ج۶، ص۶۳.</ref><ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت (کتاب)|بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت]]، ص ۱۹۵.</ref>. | اقوال دیگر نیز در این میان مطرح شده که مورد اعتنای اهل سنت قرار نگرفته است؛ مانند قول [[حسن بصری]] که میگوید: «مراد از [[اکمال دین]]، تمام شدن [[زمان]] [[رسالت]] [[نبی]] مکرم خداست»<ref>ر.ک: جصاص، احکام القرآن، ج۲، ص۱۳۹۲.</ref>. شاید [[قرطبی]] به این اشکال که میگوید: آیا پیش از [[نزول]] این [[آیه]] [[دین ناقص]] بوده است؟ با [[الهام]] از این [[کلام]]، چنین پاسخ میدهد: «هر نقصی، [[عیب]] نیست مانند نقصان ماه، یا [[نماز]] مسافر یا نقصان ایام حمل و ایام [[عمر]] در این آیه که میفرماید: {{متن قرآن|وَمَا يُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَلَا يُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ...}}<ref>«و خداوند شما را از خاکی آفرید سپس از نطفهای، آنگاه شما را جفتهایی (نر و ماده) قرار داد و هیچ مادینهای باردار نمیگردد و نمیزاید مگر با آگاهی وی و هیچ سالمندی کهنسال نمیگردد و از عمر کسی کم نمیشود مگر که در کتابی آمده است» سوره فاطر، آیه ۱۱.</ref> نقصان در این موارد را نمیتوان به حساب عیب آنها گذاشت؛ به همین ترتیب اگر تا پیش از [[نزول آیه]] بتوان از [[نقصان دین]] سخن گفت، نقصی بر [[دین]] نخواهد بود»<ref>تفسیر قرطبی، ج۶، ص۶۳.</ref><ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت (کتاب)|بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت]]، ص ۱۹۵.</ref>. | ||
== تبیین | == تبیین اتمام نعمت == | ||
[[اهل سنت]] در تبیین اتمام نعمت نیز نظری یکسان ارائه نکردهاند. اساس اقوال آنان در این زمینه را میتوان در دو قول خلاصه کرد: قول اول که طرفدار فراوان دارد، اتمام نعمت را در تحلیل رابطه [[مؤمنان]] با [[مشرکان]] میداند و میگوید: اتمام نعمت با [[فتح مکه]] و ورود [[مسلمانان]] به [[مکه]] در کمال [[امنیت]] و نیز با ویرانی آثار [[جاهلیت]] و [[غلبه]] بر آنان بود که موجب شد هیچ یک از مشرکان در صفوف مؤمنان در [[مراسم حج]] حاضر نشوند. [[ابن جریر طبری]] با پذیرش همین دیدگاه مینویسد: {{عربی|أتممت نعمتي ايها المؤمنون بإظهاركم على عدوي و عدوكم من المشركين و نفيي إياهم عن بلادهم و قطعي طمعهم من رجوعكم وعودكم إلى ما كنتم عليه من الشرك}}<ref>طبری، جامع البیان، ج۶، ص۷۹.</ref>؛ «ای مؤمنان، نعمتم را بر شما با غلبهتان بر [[دشمنان]] خود و شما، از مشرکان و طرد آنان از شهرهایشان و نیز قطع امیدشان از اینکه به [[شرک]] و به آیینی که بود باز گردید، تمام کردم». | [[اهل سنت]] در تبیین اتمام نعمت نیز نظری یکسان ارائه نکردهاند. اساس اقوال آنان در این زمینه را میتوان در دو قول خلاصه کرد: قول اول که طرفدار فراوان دارد، اتمام نعمت را در تحلیل رابطه [[مؤمنان]] با [[مشرکان]] میداند و میگوید: اتمام نعمت با [[فتح مکه]] و ورود [[مسلمانان]] به [[مکه]] در کمال [[امنیت]] و نیز با ویرانی آثار [[جاهلیت]] و [[غلبه]] بر آنان بود که موجب شد هیچ یک از مشرکان در صفوف مؤمنان در [[مراسم حج]] حاضر نشوند. [[ابن جریر طبری]] با پذیرش همین دیدگاه مینویسد: {{عربی|أتممت نعمتي ايها المؤمنون بإظهاركم على عدوي و عدوكم من المشركين و نفيي إياهم عن بلادهم و قطعي طمعهم من رجوعكم وعودكم إلى ما كنتم عليه من الشرك}}<ref>طبری، جامع البیان، ج۶، ص۷۹.</ref>؛ «ای مؤمنان، نعمتم را بر شما با غلبهتان بر [[دشمنان]] خود و شما، از مشرکان و طرد آنان از شهرهایشان و نیز قطع امیدشان از اینکه به [[شرک]] و به آیینی که بود باز گردید، تمام کردم». | ||