حسن بن محبوب سراد: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


== آشنایی اجمالی ==
== آشنایی اجمالی ==
[[ابوعلی حسن بن محبوب بن وهب بن جعفر بن وهب سراد بجلی کوفی]] [[لقب]] [[زرّاد]] به معنای «زره‌ساز» است که [[حرفه]] جد او وهب بوده و [[امام رضا]] {{ع}} حسن را سراد نامید. جد اعلایش وهب از [[مردمان]] [[هند]] و از بردگان [[جریر بن عبدالله بجلی]] بود که از [[امام علی]] {{ع}}درخواست خرید خود را کرد، ولی جریر چون به این کار [[تمایل]] نداشت، او را [[آزاد]] کرد و وهب پس از [[آزادی]] به خدمت [[امام]] درآمد،<ref>اختیار معرفة الرجال، ص ۵۸۴.</ref> از همین روست که اینان بجلی خوانده می‌‌شوند.
[[ابوعلی حسن بن محبوب بن وهب بن جعفر بن وهب سراد بجلی کوفی]]، [[لقب]] [[زرّاد]] به معنای «زره‌ساز» است که [[حرفه]] جد او وهب بوده و [[امام رضا]] {{ع}} حسن را سراد نامید. جد اعلایش وهب از [[مردمان]] [[هند]] و از بردگان [[جریر بن عبدالله بجلی]] بود که از [[امام علی]] {{ع}}درخواست خرید خود را کرد، ولی جریر چون به این کار [[تمایل]] نداشت، او را [[آزاد]] کرد و وهب پس از [[آزادی]] به خدمت [[امام]] درآمد،<ref>اختیار معرفة الرجال، ص ۵۸۴.</ref> از همین روست که اینان بجلی خوانده می‌‌شوند.


گزارش دقیقی از ولادت ابوعلی نداریم، ولی از آنجا که در سن ۷۵ سالگی [[وفات]] یافته، <ref>خلاصة الاقوال، ص ۳۷.</ref> پس باید در حدود ۱۵۰ هـ زاده شده باشد. [[ابن محبوب]] در [[شهر کوفه]] می‌‌زیسته<ref> الاعلام، ج2، ص ۲۱۲.</ref> و پس از طی دوره‌ای، به [[علم آموزی]] روی آورد. پدرش محبوب برای [[تشویق]] فرزند در مقابل هر روایتی که از [[علی بن رئاب]] می‌‌نوشت، یک درهم می‌‌داد.<ref>اختیار معرفة الرجال، ص ۵۸۴.</ref>
گزارش دقیقی از ولادت ابوعلی نداریم، ولی از آنجا که در سن ۷۵ سالگی [[وفات]] یافته، <ref>خلاصة الاقوال، ص ۳۷.</ref> پس باید در حدود ۱۵۰ هـ زاده شده باشد. [[ابن محبوب]] در [[شهر کوفه]] می‌‌زیسته<ref> الاعلام، ج2، ص ۲۱۲.</ref> و پس از طی دوره‌ای، به [[علم آموزی]] روی آورد. پدرش محبوب برای [[تشویق]] فرزند در مقابل هر روایتی که از [[علی بن رئاب]] می‌‌نوشت، یک درهم می‌‌داد.<ref>اختیار معرفة الرجال، ص ۵۸۴.</ref>

نسخهٔ ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۱۰

آشنایی اجمالی

ابوعلی حسن بن محبوب بن وهب بن جعفر بن وهب سراد بجلی کوفی، لقب زرّاد به معنای «زره‌ساز» است که حرفه جد او وهب بوده و امام رضا (ع) حسن را سراد نامید. جد اعلایش وهب از مردمان هند و از بردگان جریر بن عبدالله بجلی بود که از امام علی (ع)درخواست خرید خود را کرد، ولی جریر چون به این کار تمایل نداشت، او را آزاد کرد و وهب پس از آزادی به خدمت امام درآمد،[۱] از همین روست که اینان بجلی خوانده می‌‌شوند.

گزارش دقیقی از ولادت ابوعلی نداریم، ولی از آنجا که در سن ۷۵ سالگی وفات یافته، [۲] پس باید در حدود ۱۵۰ هـ زاده شده باشد. ابن محبوب در شهر کوفه می‌‌زیسته[۳] و پس از طی دوره‌ای، به علم آموزی روی آورد. پدرش محبوب برای تشویق فرزند در مقابل هر روایتی که از علی بن رئاب می‌‌نوشت، یک درهم می‌‌داد.[۴]

حسن سرّاد از شاگردان و یاران امام کاظم، امام رضا[۵] و امام جواد (ع) به شمار می‌‌رود[۶] و از این بزرگواران و نیز شصت تن از شاگردان امام صادق (ع)[۷] و افرادی چون ابوحمزه ثمالی، جعفر بن سالم، حنان بن سدیر، صالح بن زراره و عبادة بن صهیب روایت دارد.[۸] محدثان بزرگی مانند محمد بن ابی عمیر، احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی، معاویه بن حکیم، یونس بن علی عطار و هیثم بن ابی مسروق از او روایت کرده‌اند.

ابوعلی از راویان و محدثان بلند پایه و مورد وثوق شیعه و از فقهای اصحاب ائمه معصومین (ع) و از ارکان اربعه عصر خود و از اصحاب اجماع به شمار آمده است.[۹] سرّاد سرانجام در سال ۲۲۴ هـ درگذشت.[۱۰] جای بسی شگفتی است با اینکه ابن محبوب راوی بسیاری از آثار عالمان شیعه بوده و نجاشی به این مناسبت بارها از او یاد کرده، اما از شرح حال خود وی غفلت ورزیده است.

ابوعلی آثار و تألیفات متعددی دارد که عبارت‌اند از: التفسیر، الحدود، النکاح، الفرائض، الدیات [۱۱] معرفة رواة الاخبار[۱۲] طبقات الرجال، علل الاحادیث، فضائل الاعمال، فضائل القرآن، الاحتجاج، المصالح، الارضین الازاهیر، الاسباب، الاشکال، الافانین، اللانبیاء، احادیث الجن و الانس، اخص الاعمال، تعبیر الرؤیا، التحذیر، جداول الحکمه، الاوامر، الاوائل، البزائر، البلدان، التاریخ، المصالح، المحبوبات، المحاسن، معانی الحدیث و التحریف، الحیرة و الصفوه، الحیوان و الاجناس، التخویف، الروایه، الریاضه، السماء صوم، الایام، المکروهات، العتق، الترهیب، الفروق، القرائن، الکعبه، اللطائف، المآثر، ما خاطب الله به خلقه الجمل[۱۳] المراج، الطلاق، النوادر (هزار ورقه) و المشیخه[۱۴] که در اصول شیعه نوشته شده و مشهورتر از کتاب مزنی و امثال آن است. این کتاب بیش از صد سال پیش از غیبت کبری نگاشته شده و برخی از اخبار غیبت را در بر دارد.[۱۵] ابوسلیمان داود بن کوره قمی، از اساتید کلینی کتاب المشیخه را بر اساس کتب فقهی به صورت باب باب در آورده و شهید ثانی حدود هزار حدیث از آن را گزینش کرده است[۱۶] که نشان می‌‌دهد این اثر گران قدر تا سده دهم وجود داشته است.[۱۷]

جستارهای وابسته

منابع

  1. جمعی از پژوهشگران، فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱

پانویس

  1. اختیار معرفة الرجال، ص ۵۸۴.
  2. خلاصة الاقوال، ص ۳۷.
  3. الاعلام، ج2، ص ۲۱۲.
  4. اختیار معرفة الرجال، ص ۵۸۴.
  5. رجال الطوسی، ص ۳۴۷ و ۳۷۲.
  6. الفهرست (الندیم)، ص ۲۷۶.
  7. معجم رجال الحدیث، ج5، ص ۹۱.
  8. لسان المیزان، ج2، ص ۲۴۸.
  9. الفهرست (طوسی)، ص ۴۷.
  10. خلاصة الاقوال، ص ۳۷.
  11. الفهرست (الندیم)، ص ۲۷۶.
  12. معالم العلماء، ص ۳۳.
  13. هدیة العارفین، ج1، ص ۲۶۶.
  14. الفهرست (طوسی)، ص۴۷.
  15. اعلام الوری، ج2، ص ۲۵۸.
  16. الذریعه، ج3، ص ۳۲۷ و ج21، ص۶۹.
  17. جمعی از پژوهشگران، فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱، ص ۲۵۹.