دفاع: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۳۵: خط ۳۵:


از آیاتی دیگر نیز می‌توان [[حکم]] دفاع شخصی را فهمید؛ مانند: {{متن قرآن|وَأَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و در راه خداوند هزینه کنید و با دست خویش خود را به نابودی نیفکنید و نیکوکار باشید که خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد» سوره بقره، آیه ۱۹۵.</ref>، برخی این [[آیه]] را دلیل بر [[وجوب دفاع]] شخص توانا در برابر سارق و جز او دانسته‌اند<ref>الخلاف، ج ۵، ص۳۴۵ ـ ۳۴۶؛ المجموع، ج ۱۹، ص۲۴۷.</ref>. براین پایه، شخص [[توانمند]] اگر در برابر سارق و [[متجاوز]] از خود دفاع نکند و [[تسلیم]] او شود با دست خودش، خود را به هلاک انداخته است؛ نیز نظیر {{متن قرآن|ا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ وَكَانَ اللَّهُ سَمِيعًا عَلِيمًا}}<ref>«خداوند بانگ برداشتن به بدگویی را دوست نمی‌دارد مگر (از) کسی که بر او ستم رفته است و خداوند شنوایی داناست» سوره نساء، آیه ۱۴۸.</ref> که به [[مظلوم]] اجازه می‌دهد در [[مقام]] [[دفاع از خود]] تظلّم کند و بدی‌هایی را که در [[حق]] او شده بازگو کند<ref>ر. ک: التبیان، ج ۳، ص۳۷۱؛ تفسیر مراغی، ج ۶، ص۵. </ref>.<ref>[[سید احمد سادات|سادات، سید احمد]]؛ [[دفاع (مقاله)|مقاله «دفاع»]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۱۲۷-۱۲۸.</ref>
از آیاتی دیگر نیز می‌توان [[حکم]] دفاع شخصی را فهمید؛ مانند: {{متن قرآن|وَأَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و در راه خداوند هزینه کنید و با دست خویش خود را به نابودی نیفکنید و نیکوکار باشید که خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد» سوره بقره، آیه ۱۹۵.</ref>، برخی این [[آیه]] را دلیل بر [[وجوب دفاع]] شخص توانا در برابر سارق و جز او دانسته‌اند<ref>الخلاف، ج ۵، ص۳۴۵ ـ ۳۴۶؛ المجموع، ج ۱۹، ص۲۴۷.</ref>. براین پایه، شخص [[توانمند]] اگر در برابر سارق و [[متجاوز]] از خود دفاع نکند و [[تسلیم]] او شود با دست خودش، خود را به هلاک انداخته است؛ نیز نظیر {{متن قرآن|ا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ وَكَانَ اللَّهُ سَمِيعًا عَلِيمًا}}<ref>«خداوند بانگ برداشتن به بدگویی را دوست نمی‌دارد مگر (از) کسی که بر او ستم رفته است و خداوند شنوایی داناست» سوره نساء، آیه ۱۴۸.</ref> که به [[مظلوم]] اجازه می‌دهد در [[مقام]] [[دفاع از خود]] تظلّم کند و بدی‌هایی را که در [[حق]] او شده بازگو کند<ref>ر. ک: التبیان، ج ۳، ص۳۷۱؛ تفسیر مراغی، ج ۶، ص۵. </ref>.<ref>[[سید احمد سادات|سادات، سید احمد]]؛ [[دفاع (مقاله)|مقاله «دفاع»]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۱۲۷-۱۲۸.</ref>
دفاع انسان از حریم شخصی خود در قبال هر خطر تهدیدکننده، دفاع شخصی است<ref>مشکینی، علی، مصطلحات الفقه، ص۲۴۵؛ ابراهیمی، قاسم، الدفاع الشرعی و اشکالیة السلطة غیر الشرعیة، مجله فقه اهل البیت {{عم}}، شماره ۳۲، ۱۴۲۴ق، ص۹۵.</ref>. محدوده حریم شخصی اعم از [[جان]]، [[مال]] و عرض ([[ناموس]]) ترسیم شده است<ref>ابن ادریس حلی، محمد بن منصور، السرائر، ج۳، ص۳۶۰ - ۳۶۱؛ محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام، ج۴، ص۱۷۷.</ref>.
مستند [[وجوب دفاع از جان]]، [[حرمت]] القای نفس در [[هلاکت]] است؛ اما در صورتی که مکلّف بداند اگر دفاع کند، کشته می‌شود، از نظر برخی از [[فقیهان]]<ref>علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۹، ص۴۳۵؛ شهید ثانی، مسالک الأفهام، ج۱۵، ص۱۶.</ref>، در صورت امکان، بر مکلّف لازم است فرار کند<ref>امام خمینی، تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۶۴.</ref>. دفاع از [[ناموس]] نیز [[واجب]] است<ref>شهید ثانی، الروضة البهیة، ج۹، ص۳۴۸؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۶۳.</ref>؛ اما به [[باور]] مشهور فقیهان<ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۵، ص۳۴۴.</ref>، [[دفاع از مال]] واجب نیست.
[[تسلیم شدن]] در موارد دفاع از نفس و عرض جایز نیست. در موارد جواز دفاع، [[احترام]] [[متجاوز]] ملغا می‌شود و می‌توان در برابر او [[مقابله به مثل]] کرد، هرچند [[مسلمان]] باشد<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ج۷، ص۲۴۴؛ نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴۱، ص۶۵۱.</ref>.<ref>[[محمد جواد ادرکنی|ادرکنی، محمد جواد]]، [[جهاد و دفاع (مقاله)| مقاله «جهاد و دفاع»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۴ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۴]]، ص ۲۱۲.</ref>


=== سوم: یاری مظلوم===
=== سوم: یاری مظلوم===

نسخهٔ ‏۵ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۰۳

دفاع به معنای بازداشتن و مانع شدن از اقسام جهاد و به معنای جنگی است که انسان در مقابل حمله دشمن و برای جلوگیری و پیشگیری از هجوم دشمن به مسلمانان و اساس اسلام انجام می‌دهد. بسیاری از پیامبران و پیروان آنها در راه خدا و دفاع از اهداف الهی با دشمنان به نبرد برخاسته‌اند و برخی با استناد به تاریخ، همه جنگ‌های پیامبر (ص) را دفاعی دانسته‌اند. دفاع در سه حوزه مشروع است: دفاع از کیان اسلام و سرزمین‌های مسلمانان؛ دفاع از حریم شخصی و در یاری مظلوم.

مقدمه

دفاع به معنای بازداشتن و مانع شدن است[۱]. در اصطلاح فقه و متون دینی، از اقسام جهاد و به معنای جنگی است که انسان در مقابل حمله دشمن و برای جلوگیری و پیشگیری از هجوم دشمن به مسلمانان و اساس اسلام انجام می‌دهد[۲]. در اصطلاح حقوقی نیز دفاع به همین معناست و به پاسخ هر یک از دو طرف دعوا در محکمه به یکدیگر یا ایرادات متقابل هریک به ادعای دیگری، دفاع گفته می‌شود[۳].

بسیاری از فقیهان جهاد را به دوگونه ابتدایی و دفاعی قسمت کرده و در تفاوت میان آن دو گفته‌اند: "دفاع" جنگی است که پس از حمله و تعرض مهاجم و برای بازداشتن متجاوز از تجاوز انجام می‌گیرد و "جهاد ابتدایی" پیکاری است که آغازگرش جنگجویان مسلمان و هدفش دعوت کافران به اسلام، توحید و عدالت است[۴].[۵]

دفاع از دیدگاه قرآنی

از دفاع در قرآن با واژه‌های گوناگونی یاد شده است، برای نمونه "دفع" و مشتقات آن ۱۰ بار در قرآن به کار رفته است که مواردی از آن به معنای دفاع اصطلاحی است: ﴿فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاء وَلَوْلاَ دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ[۶].[۷]

پیشینه دفاع

به گفته دانشمندان علوم طبیعی "دفاع" برای هر موجود زنده امری غریزی است و به انسان اختصاص ندارد، از این رو همه موجودات جهان به شکل طبیعی به ابزار دفاعی تجهیز شده‌اند[۸]. برخی دانشمندان اسلامی، چون دنیا عالم تزاحم است، دفاع را برای هر پدیده زنده امری فطری دانسته‌اند[۹]. براین پایه، نمی‌توان تاریخچه و زمان آغاز مشخصی برای آن شناساند و در حقیقت باید آن را با وجود انسان روی کره خاکی همزمان دانست، درنتیجه بیان تاریخچه‌ای به شکل مرسوم برای آن بی‌معناست؛ اما از دفاع نظامی و مشروعیت آن در شرایع پیشین می‌توان بحث کرد.

بسیاری از پیامبران و پیروان آنها در راه خدا و دفاع از اهداف الهی با دشمنان به نبرد برخاسته‌اند. براساس روایتی، حضرت ابراهیم (ع) نخستین مدافع در راه خداست که با فراهم کردن لشکری به کمک و دفاع از لوط (ع) در برابر دشمنان شتافت[۱۰].

برخی با استناد به تاریخ، همه جنگ‌های پیامبر (ص) را دفاعی دانسته و معتقدند که پیامبر (ص) در همه دوران حکومت خود در مدینه فرصت و امکانات لازم برای جهاد ابتدایی را به دست نیاورد[۱۱]. برخی از آیات قرآن نیز ماهیت دفاعی نبردهای پیامبر (ص) را تأیید می‌کنند: ﴿وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ[۱۲]؛ ﴿وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا[۱۳].[۱۴]

موارد تشریع دفاع و احکام آن

در موارد مختلفی از منابع فقهی ـ مانند ابواب جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، حدود، مرابطه ـ از دفاع سخن گفته شده است که به شکل کلی می‌توان آن را در سه حوزه بررسی کرد:

نخست: دفاع از کیان اسلام و سرزمین‌های مسلمانان

قرآن در آیه ﴿وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ[۱۵] به آمادگی نظامی در برابر حمله دشمن اشاره دارد و مسلمانان را در برابر تهاجم پیش‌بینی نشده دشمنان بر ضد مسلمانان به آمادگی دفاعی ترغیب می‌کند[۱۶]. این تاکتیک دفاعی سبب می‌شود دشمن در اندیشه حمله به مرزهای اسلامی نباشد، از این رو فقیهان به هنگام درگیری و رویارویی با دشمن، دفاع را واجب دانسته‌اند[۱۷]. نزدیک به همه فقها با استناد به آیاتی چون: ﴿وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ[۱۸]، دفاع از کیان اسلام، جان، مال، آبرو و حریم مسلمانان در برابر تهاجم دشمن را امری مشروع و ضروری خوانده‌اند[۱۹] که ویژه شخص و زمان خاصی نیست[۲۰]. گرچه مفسران ذیل این آیات بیشتر به بررسی جنگ مسلمانان با مشرکان پرداخته‌اند، ازآنجا که حکم به قتال در مقابل کسانی است که به کشتار مسلمانان پرداخته‌اند، قطعا حکم دفاع را بیان می‌کند[۲۱].[۲۲]

دوم: دفاع از حریم شخصی

دفاع از حریم شخصی به حکم عقل و فطرت بایسته است و متون دینی نیز بر آن تأکید دارند و دفاع از جان، مال، عرض و ناموس را واجب می‌دانند[۲۳]. این نکته را از برخی عمومات قرآن کریم، مانند آیه ﴿الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ[۲۴]، می‌توان دریافت.

از آیاتی دیگر نیز می‌توان حکم دفاع شخصی را فهمید؛ مانند: ﴿وَأَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ[۲۵]، برخی این آیه را دلیل بر وجوب دفاع شخص توانا در برابر سارق و جز او دانسته‌اند[۲۶]. براین پایه، شخص توانمند اگر در برابر سارق و متجاوز از خود دفاع نکند و تسلیم او شود با دست خودش، خود را به هلاک انداخته است؛ نیز نظیر ﴿ا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ وَكَانَ اللَّهُ سَمِيعًا عَلِيمًا[۲۷] که به مظلوم اجازه می‌دهد در مقام دفاع از خود تظلّم کند و بدی‌هایی را که در حق او شده بازگو کند[۲۸].[۲۹]

دفاع انسان از حریم شخصی خود در قبال هر خطر تهدیدکننده، دفاع شخصی است[۳۰]. محدوده حریم شخصی اعم از جان، مال و عرض (ناموس) ترسیم شده است[۳۱].

مستند وجوب دفاع از جان، حرمت القای نفس در هلاکت است؛ اما در صورتی که مکلّف بداند اگر دفاع کند، کشته می‌شود، از نظر برخی از فقیهان[۳۲]، در صورت امکان، بر مکلّف لازم است فرار کند[۳۳]. دفاع از ناموس نیز واجب است[۳۴]؛ اما به باور مشهور فقیهان[۳۵]، دفاع از مال واجب نیست.

تسلیم شدن در موارد دفاع از نفس و عرض جایز نیست. در موارد جواز دفاع، احترام متجاوز ملغا می‌شود و می‌توان در برابر او مقابله به مثل کرد، هرچند مسلمان باشد[۳۶].[۳۷]

سوم: یاری مظلوم

از آنجا که ظلم در اسلام به کلی منفور است[۳۸]، مقابله با ستم و دفاع از مظلوم برای خشکاندن ریشه ستم راهکاری مناسب و مشروع است[۳۹]؛ ولی مسلمانان در دفاع از جان، مال و ناموس خویش نباید تجاوزگری پیشه کرده و بیش از آنچه به آنان ظلم شده در مورد دشمن خویش انجام دهند: ﴿وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ[۴۰].[۴۱]

شیوه‌های دفاع

دفاع باید متناسب با هجمه دشمن باشد؛ به این معنا که اگر دشمن با ابزار هنر آهنگ ضربه زدن به کیان اسلام کرد، در صورت امکان باید از دین دفاع هنری داشت[۴۲]. در مورد هجمه فرهنگی نیز باید دفاع علمی ـ فرهنگی انجام گیرد، از این روست که دانشمندی که برای گسترش فرهنگ می‌کوشد، از ۱۰۰۰ یا ۷۰۰۰۰ عابد برتر دانسته شده است[۴۳]. به هر روی، همان‌گونه که دفاع با جان ارزشمند است و کسی که در راه دفاع از مال، ناموس و دین خود کشته شود شهید است[۴۴].

دفاع با بذل مال نیز ارزش داشته و روایات، کسی را که با بذل مال از دین خود دفاع کند، بخشنده‌ترین فرد شناسانده‌اند[۴۵]. به باور برخی از فقیهان، دفاع، به نتیجه برسد یا شکست بخورد، مقدّس است و اگر مدافع در این راه کشته شود، پاداش شهید دارد؛ اما در دیگر احکام (غسل و کفن) حکم غیر شهید را دارد[۴۶].[۴۷]

معنویت و دفاع

جهاد و دفاع از جمله اموری است که وجود معنویت در آن می‌تواند تأثیر شگرفی در کیفیت و نوع انجام دفاع و جهاد داشته باشد. جهادگران و مدافعان واقعی کسانی هستند که با تمام وجود شیفته جهاد و مبارزه هستند و در این راه از هیچ امری روی‌گردان نیستند و حاضرند جان و هستی خود را فدا نمایند. شاکله و بنیان اصلی و اساسی دفاع باید روح معنویت باشد؛ زیرا در این شرایط، مهم‌تر از آمادگی‌های نظامی و رزمی، آمادگی‌های روحی و معنوی و قدرت عزم و توان ایستادگی ملت‌ها در برابر تند بادهاست[۴۸]. در این میان، کسب معنویت در میدان جهاد و دفاع، توکل به خداوند متعال و اعتماد به نفس، بن مایه اساسی استحکام یک ملت و نظام است[۴۹]. آنچه مهم و حیاتی و اساسی است معنویت است که بنیان‌گذار اقتدار و قدرت خواهد بود[۵۰].[۵۱]

منابع

پانویس

  1. مفردات، ص۳۱۶؛ لسان العرب، ج ۴، ص۳۶۹، "دفع"؛ لغت‌نامه، ج، ص۱۰۹۴۰ ـ ۱۰۹۴۱، "دفاع".
  2. دفاع مشروع در حقوق جزای ایران، ص۲۴؛ اصطلاحات فقهی، ص۲۲۴.
  3. نک: محاضرات فی فقه الامامیه، ج ۴، ص۲۳ ـ ۲۴؛ نیز نک: ترمینولوژی حقوق، ص۳۰۳.
  4. الروضة البهیه، ج ۲، ص۳۷۹؛ جواهر الکلام، ج ۲۱، ص۴؛ دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۱، ص۱۱۵.
  5. سادات، سید احمد؛ مقاله «دفاع»؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۲۲.
  6. «پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود می‌خواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمی‌داشت، زمین تباه می‌گردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد» سوره بقره، آیه ۲۵۱.
  7. سادات، سید احمد؛ مقاله «دفاع»؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۲۲-۱۲۳.
  8. کتاب الحیوان، ج ۷، ص۲۴۶ ـ ۲۴۷؛ نیز نک: المیزان، ج ۲، ص۶۹ ـ ۷۱.
  9. المیزان، ج ۲، ص۶۹ ـ ۷۱؛ ج ۱۴، ص۳۸۵؛ جهاد، ص۸۶.
  10. وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص۱۴۴؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص۹.
  11. جهاد در اسلام، ص۳۴؛ المنار، ج ۲، ص۲۱۵ ـ ۲۱۶.
  12. «و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ می‌کنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.
  13. «و چرا شما در راه خداوند نبرد نمی‌کنید و (نیز) در راه (رهایی) مستضعفان از مردان و زنان و کودکانی که می‌گویند: پروردگارا! ما را از این شهر که مردمش ستمگرند رهایی بخش و از سوی خود برای ما سرپرستی بگذار و از سوی خود برای ما یاوری بگمار» سوره نساء، آیه ۷۵.
  14. سادات، سید احمد؛ مقاله «دفاع»؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۲۳ - ۱۲۶.
  15. «و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس می‌افکنید؛ و نیز جز آنها کسانی دیگر را که شما نمی‌شناسید (اما) خداوند آنان را می‌شناسد؛ و آنچه در راه خداوند ببخشید، به شما تمام باز خواهند داد و بر شما ستم نخواهد رفت» سوره انفال، آیه ۶۰.
  16. احکام القرآن، ج ۲، ص۷۸۲ ـ ۸۷۳؛ کنزالعرفان، ج ۱، ص۳۸۸؛ المیزان، ج ۹، ص۱۱۷.
  17. ر. ک: جواهر الکلام، ج ۲۱، ص۳۸؛ المنیر، ج ۱۰، ص۵۰ ـ ۵۱.
  18. «و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ می‌کنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.
  19. النهایه، ص۲۹۰؛ المغنی، ج ۱۰، ص۲۳۸؛ جواهرالکلام، ج ۴۱، ص۶۵۰.
  20. جواهرالکلام، ج ۲۱، ص۱۸ ـ ۱۹؛ ج ۴۱، ص۶۵۱؛ الجهاد، ص۴۱۳.
  21. نک: مجمع‌البیان، ج ۲، ص۶۲۱؛ روض‌الجنان، ج ۱۳، ص۳۳۷، قس: جهاد در اسلام، ص۲۰، ۳۵.
  22. سادات، سید احمد؛ مقاله «دفاع»؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۲۶-۱۲۷.
  23. المجموع، ج ۱۹، ص۲۵۱؛ وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص۱۱۹؛ جهاد در راه خدا، ص۵۷ ـ ۵۸.
  24. «(این) ماه حرام در برابر (آن) ماه حرام است و حرمت شکنی‌ها قصاص دارد پس هر کس بر شما ستم روا داشت همان‌گونه که با شما ستم روا داشته است با وی ستم روا دارید، و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۱۹۴.
  25. «و در راه خداوند هزینه کنید و با دست خویش خود را به نابودی نیفکنید و نیکوکار باشید که خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد» سوره بقره، آیه ۱۹۵.
  26. الخلاف، ج ۵، ص۳۴۵ ـ ۳۴۶؛ المجموع، ج ۱۹، ص۲۴۷.
  27. «خداوند بانگ برداشتن به بدگویی را دوست نمی‌دارد مگر (از) کسی که بر او ستم رفته است و خداوند شنوایی داناست» سوره نساء، آیه ۱۴۸.
  28. ر. ک: التبیان، ج ۳، ص۳۷۱؛ تفسیر مراغی، ج ۶، ص۵.
  29. سادات، سید احمد؛ مقاله «دفاع»؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۲۷-۱۲۸.
  30. مشکینی، علی، مصطلحات الفقه، ص۲۴۵؛ ابراهیمی، قاسم، الدفاع الشرعی و اشکالیة السلطة غیر الشرعیة، مجله فقه اهل البیت (ع)، شماره ۳۲، ۱۴۲۴ق، ص۹۵.
  31. ابن ادریس حلی، محمد بن منصور، السرائر، ج۳، ص۳۶۰ - ۳۶۱؛ محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام، ج۴، ص۱۷۷.
  32. علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۹، ص۴۳۵؛ شهید ثانی، مسالک الأفهام، ج۱۵، ص۱۶.
  33. امام خمینی، تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۶۴.
  34. شهید ثانی، الروضة البهیة، ج۹، ص۳۴۸؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۶۳.
  35. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۵، ص۳۴۴.
  36. شیخ طوسی، المبسوط، ج۷، ص۲۴۴؛ نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴۱، ص۶۵۱.
  37. ادرکنی، محمد جواد، مقاله «جهاد و دفاع»، دانشنامه امام خمینی ج۴، ص ۲۱۲.
  38. ثواب الاعمال، ص۲۷۲ ـ ۲۷۴؛ ریاض السالکین، ج ۷، ص۲۲۶.
  39. ر. ک: التفسیر الکاشف، ج ۷، ص۱۱۳.
  40. «و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ می‌کنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.
  41. سادات، سید احمد؛ مقاله «دفاع»؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۲۸-۱۳۰.
  42. پاسداری از دین، ص۱۳۱ ـ ۱۳۲.
  43. الکافی، ج ۱، ص۳۳؛ بحارالانوار، ج ۲، ص۱۸ ـ ۱۹؛ ج ۷۵، ص۱۷۳.
  44. النهایه، ص۲۹۷؛ السرائر، ج ۲، ص۱۹.
  45. بحارالانوار، ج ۹۷، ص۱۵.
  46. الروضه‌البهیه، ج ۹، ص۳۴۹؛ جواهرالکلام، ج ۲۱، ص۱۷؛ جهاد در راه خدا، ص۵۸.
  47. سادات، سید احمد؛ مقاله «دفاع»؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۳۰-۱۳۱.
  48. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱۵/۱/۱۳۹۰.
  49. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱۵/۱/۱۳۹۰.
  50. روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۸ خرداد ۶۲، ص۱۲.
  51. نجف علی غلامی، مقاله «نظام امنیتی دفاعی اسلام»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۰۱۴.