لیلة المبیت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۲۸: خط ۲۸:


از جمله آیاتی که بر [[امامت]] آن حضرت به آن [[استدلال]] شده، یکی هم همین [[آیه]] است که گویای [[فضیلت]] خاصّ اوست<ref>بحار الأنوار، ج ۳۶ ص ۴۵</ref>. [[امام علی]] {{ع}} دربارۀ این [[فضیلت]] و [[فداکاری]] خود چنین سروده است: با جانم از کسی نگه‌داری کردم که [[بهترین انسان]] بر روی [[زمین]] و بهترین کسی است که [[خانۀ خدا]] و [[حجر اسماعیل]] را [[طواف]] کرده است. [[پیامبر خاتم|محمد]] {{صل}} چون از [[نیرنگ]] آنان بیمناک شد، [[پروردگار]] باشکوهم او را از [[نیرنگ]] نگه داشت و من به جای او خوابیدم، مراقب بودم که چه زمانی مرا پاره پاره کنند و خود را برای [[مرگ]] و [[اسارت]] آماده کرده بودم. [[پیامبر خدا]] در [[غار ایمن]] آرمید، در [[حفاظت]] [[خدا]] و [[پوشش]] او<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۵۲۲.</ref>.
از جمله آیاتی که بر [[امامت]] آن حضرت به آن [[استدلال]] شده، یکی هم همین [[آیه]] است که گویای [[فضیلت]] خاصّ اوست<ref>بحار الأنوار، ج ۳۶ ص ۴۵</ref>. [[امام علی]] {{ع}} دربارۀ این [[فضیلت]] و [[فداکاری]] خود چنین سروده است: با جانم از کسی نگه‌داری کردم که [[بهترین انسان]] بر روی [[زمین]] و بهترین کسی است که [[خانۀ خدا]] و [[حجر اسماعیل]] را [[طواف]] کرده است. [[پیامبر خاتم|محمد]] {{صل}} چون از [[نیرنگ]] آنان بیمناک شد، [[پروردگار]] باشکوهم او را از [[نیرنگ]] نگه داشت و من به جای او خوابیدم، مراقب بودم که چه زمانی مرا پاره پاره کنند و خود را برای [[مرگ]] و [[اسارت]] آماده کرده بودم. [[پیامبر خدا]] در [[غار ایمن]] آرمید، در [[حفاظت]] [[خدا]] و [[پوشش]] او<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۵۲۲.</ref>.
==[[جانفشانی]] [[امام علی]]{{ع}} در لیله المبیت==
نخستین [[اقدام]] [[پیامبر خدا]]{{صل}} برای اجرای این [[فرمان]]، [[انتخاب امام]] علی{{ع}} به عنوان [[جانشین]] خود برای انجام اموری مانند پرداخت دیون و تحویل امانت‌های [[مردم]] [[مکه]] بود. آن شبی که مشرکان، [[خانه پیامبر]]{{صل}} را به محاصره کامل خود در آوردند تا صبح هنگام او را بکشند، رسول خدا{{صل}} عازم «[[غار ثور]]» شد و از علی{{ع}} خواست در بستر وی بخوابد و از روانداز مخصوص ایشان استفاده کند سپس علی را در آغوش کشید و با چشمانی [[اشک]] بار از یکدیگر خداحافظی کردند<ref>طوسی، الامالی، ص۴۶۶.</ref>.
علی{{ع}} با [[گزینش]] [[مرگ]] برای خود، زمینه‌ساز هجرت [[تاریخی]] رسول خدا{{صل}} به مدینه شد و بدین‌سان مراتب [[ایثار]] خود را بی‌هیچ چشم‌داشتی به نمایش گذاشت. [[جبرئیل]]، خطاب به پسر ابوطالب گفت [[خدا]] به واسطه تو بر [[ملائکه]] [[هفت آسمان]] [[مباهات]] می‌کند<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۹.</ref>. آنگاه [[آیه]] {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ}}<ref>«و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان می‌گذرد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره بقره، آیه ۲۰۷.</ref> در [[ستایش]] [[ایثارگری]] او نازل شد و این حادثه به «[[لیلة المبیت]]» [[شهرت]] یافت. [[ابوجعفر اسکافی]] [[خوابیدن]] علی{{ع}} را در بستر [[رسول خدا]]{{صل}} از [[اخبار متواتر]] و ثابت شده‌ای شمرده که جز [[بی‌خردان]]، کسی را یارای [[انکار]] آن نیست<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۳، ص۲۶۱-۲۶۲.</ref>.
به گفته [[علامه طباطبایی]]، [[آیه]] پیش گفته نشان می‌دهد کسی که [[جان]] خود را با [[خداوند]] [[معامله]] کرده، هدفی جز رضای خداوند نداشته، رفتارش امر [[دین]] و [[دنیا]] را [[اصلاح]] می‌کرده، به وسیله او [[حق]] برپا می‌شده و در زندگانی [[انسانی]] [[پاکیزه]] می‌شده و [[بشر]] از [[برکات]] [[اسلام]] برخوردار می‌شده است. او در بیان [[ارتباط]] صدر و ذیل آیه نیز فرموده است: وجود چنین فردی در میان [[انسان‌ها]]، نمود [[رأفت]] خداوند بر بندگانش است<ref>طباطبایی، المیزان، ج۲، ص۹۸.</ref>.
[[پیامبر خدا]]{{صل}} با سپردن امور به علی{{ع}}، ضمن خواندن بخشی از [[سوره یس]] (آیه ۹)، از [[منزل]] خود به طرف [[غار ثور]] حرکت کرد، تا در فرصتی مناسب، از آنجا رهسپار [[مدینه]] شود. غار ثور در خلاف جهت مسیر مدینه بود و [[انتخاب]] این مسیر [[حضرت]] را از [[شر]] [[دشمن]] دور نگه می‌داشت.
[[مشرکان]] صبح‌دم هنگامی که به [[خانه پیامبر]]{{صل}} [[هجوم]] آوردند و با [[مشاهده]] [[علی بن ابی طالب]] در بستر [[پیامبر]]{{صل}} متوجه [[شکست]] طرح خود شدند و از علی{{ع}} خواستند تا بگوید پیامبر کجاست. آن حضرت فرمود: مگر او را به من سپرده بودید که از من می‌خواهید. آنان از [[خشم]] در این هنگام به سوی علی{{ع}} [[یورش]] بردند و به نقل [[طبری]] او را آزردند و آن‌گاه وی را به سوی [[مسجدالحرام]] کشیدند و پس از بازداشت، او را [[آزاد]] ساختند<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۴۷۳.</ref>.
بدین‌سان، پیامبر{{صل}} پس از سیزده سال تلاش بی‌وقفه در [[مکه]] رهسپار مدینه شد و اصول [[رفتاری]] مهمی را در [[رویارویی]] با [[مخالفان]] و [[لجاجت]] [[قریش]] به نمایش گذاشت، تا نمونه‌ای برای همگان باشد. با بررسی [[سیره نبوی]] در [[دوران مکی]]، می‌توان اصول ذیل را در [[رفتار]] آن [[حضرت]] در برابر [[لجاجت]] [[قریش]] دریافت:
#رعایت [[اخلاق]] و [[قانون الهی]] در برخورد با [[مشرکان]]؛
# [[پای‌بندی]] و [[استواری]] بر اهداف؛
#دقت در اجرای برنامه‌ها؛
# [[قاطعیت]] در اصول و مبانی و [[تسامح]] در [[فروع]] و جزئیات.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی]]، [[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد]]، [[حسین حسینیان مقدم|حسینیان]]، [[تاریخ اسلام (کتاب)|تاریخ اسلام]] ص ۱۴۵.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۸ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۴۶

لیلة المبیت شبی است که علی (ع) در بستر پیامبر خدا خوابید و رسول اکرم (ص) از مکه بیرون رفت و پس از چند روز درنگ در غار ثور، به مدینه هجرت کرد. لیلة المبیت یکی از فضایل بزرگ امیرالمؤمنین (ع) محسوب می‌شود.

مقدمه

بیعت عقبه دوم در ذی‌الحجه سال سیزدهم بعثت به انجام رسید. در فاصله‌ای کمتر از سه ماه، بیشتر یاران رسول خدا(ص) به سوی مدینه رهسپار شدند و مدینه، پایگاه بزرگی برای مسلمانان شد.

قریش از هجرت رسول خدا(ص) بیمناک بود و برای جلوگیری از هجرت حضرت در دارالندوه (مرکز تصمیم‌گیری قریش که قصی بن کلاب، جدّ پیامبر(ص) آن را ساخت) جمع شدند، تا در این باره تصمیم بگیرند. اشراف قریش، از قبایل بنی عبدشمس، بنی نوفل بن عبدمناف، بنی عبدالدار، بنی‌اسد، بنی‌مخزوم، بنی‌سهم و بنی‌جمح حضور داشتند. در آن روز که برای این کار اجتماع کردند.

صحبت درباره پیامبر(ص) شروع شد[۱]. بعضی گفتند: رسول خدا(ص) را به زنجیر کرده، زندانی کنند تا روز مرگ وی فرا رسد. بعضی دیگر گفتند: او را از مکّه بیرون کنیم که این نظر مردود واقع شد. ابوجهل نظر داد، از هر قبیله جوانی دلیر انتخاب شود، شبانه بر او بتازند و دسته‌جمعی او را بکشند؛ زیرا در این صورت، خون او در میان همه قبایل پراکنده می‌شود و بنی‌هاشم نمی‌توانند با همه طوایف قریش بجنگند و ناچار به گرفتن دیه می‌شوند و ما هم دیه‌اش را می‌پردازیم. این پیشنهاد به اتفاق آرا پذیرفته شد و با همین تصمیم پراکنده شدند و قرار شد که چون شب فرا رسید، آن را عملی سازند[۲].[۳]

نزول پیک وحی به پیامبر (ص)

مشرکان مکّه به دنبال تصمیمی که گرفته بودند، انتظار آمدن شب را می‌کشیدند تا از تاریکی استفاده کرده و نقشه خود را عملی کنند. جبرئیل بر حضرت نازل شد و گفت: "شما مأمورید که امشب در بستر خویش نخوابی و رسول خدا (ص) را از تصمیم مشرکان آگاه ساخت و به این صورت، فرمان هجرت را از جانب خداوند صادر کرد"[۴].

رسول اکرم (ص) به امیرالمؤمنین (ع) فرمود: "آیا شما جانت را فدای من می‌کنی؟ گفت: آری، ای رسول خدا![۵] پیامبر (ص) فرمود: در بستر من بخواب و روپوش مرا روی سر خود بکش"[۶].

پس حضرت علی (ع) از سر شب در جایگاه پیامبر (ص) خوابید. مشرکان قریش، حجره پیامبر (ص) را محاصره کردند و از شکافِ در به داخل خانه نگاه می‌کردند. آنان تصوّر کردند پیغمبر (ص) در جایگاه خود خوابیده است. کفّار قریش می‌خواستند، همان شب به خانه بریزند؛ ولی ابولهب گفت که شب، خانه را حراست می‌کنیم و همین که صبح طلوع کرد، به خانه هجوم می‌بریم[۷]. کفّار خانه را در محاصره‌شان گرفتند. پیامبر (ص) از خانه خارج شد و مشتی شن برداشت و بر سر آنان پاشید، سپس چند آیه اول سوره "یس" را تا آیه وَجَعَلْنَا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ[۸] تلاوت کرد و پیامبر (ص) از میان آنها گذشت[۹].

جبرئیل به رسول اکرم (ص) گفت: "به طرف غار ثور حرکت کن، هنگامی که رسول خدا (ص) عازم غار ثور بود، در بین راه، ابوبکر را دید، پس او را نیز با خود برد. وقتی صبح شد و هوا روشن گردید، مشرکان ناگهان به خانه ریختند و به طرف بستر پیامبر (ص) رفتند. ناگهان حضرت علی (ع) از بستر برخاست و فرمود: "چه می‌خواهید؟" مشرکان گفتند: "محمد را می‌خواهیم، او کجاست؟" علی (ع) فرمود: "مگر او را به من سپرده بودید تا از من تحویل بگیرید؟ شما به او گفتید که مکه را ترک کند و او نیز مکه را ترک کرده است"[۱۰].[۱۱]

لیلة المبیت فضیلتی برای امیرالمؤمنین (ع)

شب هجرت رسول خدا (ص) و خوابیدن حضرت علی (ع) در بستر پیامبر (ص) را "لیلة المبیت" می‌گویند. خوابیدن علی (ع) در آن شب هجرت در جای پیامبر که نمونۀ اعلای فداکاری و نوعی عملیات استشهادی بود، از فضایل برجستۀ آن حضرت است و آیۀ قرآن این جانفشانی را فروختن جان در برابر کسب رضای خدا دانسته است:وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ[۱۲].[۱۳] این فداکاری، نظیر فداکاری اسماعیل ذبیح و عبداللّه پسر عبد المطلب بود که آمادۀ فدا شدن بودند[۱۴].

از جمله آیاتی که بر امامت آن حضرت به آن استدلال شده، یکی هم همین آیه است که گویای فضیلت خاصّ اوست[۱۵]. امام علی (ع) دربارۀ این فضیلت و فداکاری خود چنین سروده است: با جانم از کسی نگه‌داری کردم که بهترین انسان بر روی زمین و بهترین کسی است که خانۀ خدا و حجر اسماعیل را طواف کرده است. محمد (ص) چون از نیرنگ آنان بیمناک شد، پروردگار باشکوهم او را از نیرنگ نگه داشت و من به جای او خوابیدم، مراقب بودم که چه زمانی مرا پاره پاره کنند و خود را برای مرگ و اسارت آماده کرده بودم. پیامبر خدا در غار ایمن آرمید، در حفاظت خدا و پوشش او[۱۶].

جانفشانی امام علی(ع) در لیله المبیت

نخستین اقدام پیامبر خدا(ص) برای اجرای این فرمان، انتخاب امام علی(ع) به عنوان جانشین خود برای انجام اموری مانند پرداخت دیون و تحویل امانت‌های مردم مکه بود. آن شبی که مشرکان، خانه پیامبر(ص) را به محاصره کامل خود در آوردند تا صبح هنگام او را بکشند، رسول خدا(ص) عازم «غار ثور» شد و از علی(ع) خواست در بستر وی بخوابد و از روانداز مخصوص ایشان استفاده کند سپس علی را در آغوش کشید و با چشمانی اشک بار از یکدیگر خداحافظی کردند[۱۷]. علی(ع) با گزینش مرگ برای خود، زمینه‌ساز هجرت تاریخی رسول خدا(ص) به مدینه شد و بدین‌سان مراتب ایثار خود را بی‌هیچ چشم‌داشتی به نمایش گذاشت. جبرئیل، خطاب به پسر ابوطالب گفت خدا به واسطه تو بر ملائکه هفت آسمان مباهات می‌کند[۱۸]. آنگاه آیه وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ[۱۹] در ستایش ایثارگری او نازل شد و این حادثه به «لیلة المبیت» شهرت یافت. ابوجعفر اسکافی خوابیدن علی(ع) را در بستر رسول خدا(ص) از اخبار متواتر و ثابت شده‌ای شمرده که جز بی‌خردان، کسی را یارای انکار آن نیست[۲۰]. به گفته علامه طباطبایی، آیه پیش گفته نشان می‌دهد کسی که جان خود را با خداوند معامله کرده، هدفی جز رضای خداوند نداشته، رفتارش امر دین و دنیا را اصلاح می‌کرده، به وسیله او حق برپا می‌شده و در زندگانی انسانی پاکیزه می‌شده و بشر از برکات اسلام برخوردار می‌شده است. او در بیان ارتباط صدر و ذیل آیه نیز فرموده است: وجود چنین فردی در میان انسان‌ها، نمود رأفت خداوند بر بندگانش است[۲۱].

پیامبر خدا(ص) با سپردن امور به علی(ع)، ضمن خواندن بخشی از سوره یس (آیه ۹)، از منزل خود به طرف غار ثور حرکت کرد، تا در فرصتی مناسب، از آنجا رهسپار مدینه شود. غار ثور در خلاف جهت مسیر مدینه بود و انتخاب این مسیر حضرت را از شر دشمن دور نگه می‌داشت. مشرکان صبح‌دم هنگامی که به خانه پیامبر(ص) هجوم آوردند و با مشاهده علی بن ابی طالب در بستر پیامبر(ص) متوجه شکست طرح خود شدند و از علی(ع) خواستند تا بگوید پیامبر کجاست. آن حضرت فرمود: مگر او را به من سپرده بودید که از من می‌خواهید. آنان از خشم در این هنگام به سوی علی(ع) یورش بردند و به نقل طبری او را آزردند و آن‌گاه وی را به سوی مسجدالحرام کشیدند و پس از بازداشت، او را آزاد ساختند[۲۲]. بدین‌سان، پیامبر(ص) پس از سیزده سال تلاش بی‌وقفه در مکه رهسپار مدینه شد و اصول رفتاری مهمی را در رویارویی با مخالفان و لجاجت قریش به نمایش گذاشت، تا نمونه‌ای برای همگان باشد. با بررسی سیره نبوی در دوران مکی، می‌توان اصول ذیل را در رفتار آن حضرت در برابر لجاجت قریش دریافت:

  1. رعایت اخلاق و قانون الهی در برخورد با مشرکان؛
  2. پای‌بندی و استواری بر اهداف؛
  3. دقت در اجرای برنامه‌ها؛
  4. قاطعیت در اصول و مبانی و تسامح در فروع و جزئیات.[۲۳]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۸۱-۴۸۲؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۳۷۱-۳۷۲.
  2. شیخ طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۱۴۵-۱۴۶؛ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۲۵۹-۲۶۰.
  3. موسوی بردکشکی، سید جواد، لیلة المبیت، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۲۵۰-۲۵۱.
  4. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۸۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۷۶؛ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۲۶۰.
  5. شیخ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۱۴۷.
  6. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۸۲-۴۸۳؛ شیخ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۱۴۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۷۶.
  7. علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج۱، ص۲۷۵؛ قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۱۴۳.
  8. «و ما پیش رویشان سدّی و پشت سرشان سدّی نهاده‌ایم و (دیدگان) آنان را فرو پوشانده‌ایم چنان که (چیزی) نمی‌بینند» سوره یس، آیه ۹.
  9. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۷۶؛ و شیخ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۱۴۷؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۸۳؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۲۷۳.
  10. شیخ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۱۴۷.
  11. موسوی بردکشکی، سید جواد، لیلة المبیت، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۲۵۱-۲۵۳.
  12. «و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان می‌گذرد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره بقره، آیه ۲۰۷.
  13. فخرالدین رازی، تفسیر فخر رازی، ج۵؛ ۶، ص۲۰۴؛ شیخ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۳۵.
  14. مناقب، ابن‌شهرآشوب، ج ۲ ص ۶۰
  15. بحار الأنوار، ج ۳۶ ص ۴۵
  16. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۲۲.
  17. طوسی، الامالی، ص۴۶۶.
  18. یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۹.
  19. «و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان می‌گذرد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره بقره، آیه ۲۰۷.
  20. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۳، ص۲۶۱-۲۶۲.
  21. طباطبایی، المیزان، ج۲، ص۹۸.
  22. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۴۷۳.
  23. محمدی، داداش‌نژاد، حسینیان، تاریخ اسلام ص ۱۴۵.