سیره فرهنگی امام حسن عسکری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
}}
}}


==[[امام]] و جریانات و فرقه‌های انحرافی==
== [[امام]] و جریانات و فرقه‌های انحرافی ==
===امام و خلق قرآن===
=== امام و خلق قرآن ===
موضوع خلق قرآن چون از [[شبهه]] [[دینی]] و علمی فراتر رفته و به حربه‌ای [[سیاسی]] تبدیل شده بود تا مدتی توانست کاربرد سیاسی خود را [[حفظ]] کند و از جانب [[حاکمان]] برای [[سرکوب]] و از میان برداشتن [[مخالفان]] به کار رود. نمونه‌ای از این [[سوء]] استفاده را می‌توان در برخورد [[واثق]] [[عباسی]] با [[احمد بن نصر خزاعی]] دید. احمد بن نصر در قیامی علیه واثق شرکت کرده بود؛ اما او را، نه به سبب شرکت در این [[قیام]]، بلکه به بهانه [[مخالفت]] با [[مخلوق بودن قرآن]] به [[قتل]] رساندند<ref>طبری، تاریخ، ج۹، ص۱۳۵ - ۱۳۹.</ref>.
موضوع خلق قرآن چون از [[شبهه]] [[دینی]] و علمی فراتر رفته و به حربه‌ای [[سیاسی]] تبدیل شده بود تا مدتی توانست کاربرد سیاسی خود را [[حفظ]] کند و از جانب [[حاکمان]] برای [[سرکوب]] و از میان برداشتن [[مخالفان]] به کار رود. نمونه‌ای از این [[سوء]] استفاده را می‌توان در برخورد [[واثق]] [[عباسی]] با [[احمد بن نصر خزاعی]] دید. احمد بن نصر در قیامی علیه واثق شرکت کرده بود؛ اما او را، نه به سبب شرکت در این [[قیام]]، بلکه به بهانه [[مخالفت]] با [[مخلوق بودن قرآن]] به [[قتل]] رساندند<ref>طبری، تاریخ، ج۹، ص۱۳۵ - ۱۳۹.</ref>.
این فتنه در [[زمان امام عسکری]]{{ع}} ادامه داشت تا آنکه برخی [[شیعیان]] در این‌باره از آن حضرت [[پرسش]] کردند. امام فرمودند: به [[راستی]] [[خداوند]] آفریننده همه چیز است و غیر از او، مخلوق است»<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۴۳۶.</ref>.
این فتنه در [[زمان امام عسکری]]{{ع}} ادامه داشت تا آنکه برخی [[شیعیان]] در این‌باره از آن حضرت [[پرسش]] کردند. امام فرمودند: به [[راستی]] [[خداوند]] آفریننده همه چیز است و غیر از او، مخلوق است»<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۴۳۶.</ref>.
این پاسخ کلی امام عسکری{{ع}} در [[حقیقت]] بیانی برای دوری شیعیان از ورود [[بیهوده]] به جزئیات این موضوع بود که دیگران را به دام انداخته و وارد [[منازعات]] بی‌ثمر و در نتیجه گرفتار کرده بود.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]] ص ۲۵۰.</ref>
این پاسخ کلی امام عسکری{{ع}} در [[حقیقت]] بیانی برای دوری شیعیان از ورود [[بیهوده]] به جزئیات این موضوع بود که دیگران را به دام انداخته و وارد [[منازعات]] بی‌ثمر و در نتیجه گرفتار کرده بود.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]] ص ۲۵۰.</ref>


===امام و [[تفکرات]] و فرقه‌های انحرافی===
=== امام و [[تفکرات]] و فرقه‌های انحرافی===
====تشکیک و [[انحراف]] درباره [[امامت]] [[امام]]====
==== تشکیک و [[انحراف]] درباره [[امامت]] [[امام]] ====
چنان که در درس‌های پیشین دانسته شد، موضوع امامت از [[زمان امام کاظم]]{{ع}} به دلیل مسائل مختلف با چالش‌هایی روبه‌رو شد و فرقه‌هایی پدید آمد. اما به دلیل شرایط سخت پیشامده برای [[امام عسکری]]{{ع}} و به خصوص موضوع [[حضرت حجت]]{{ع}}، عرصه چنان تنگ شد که آن [[حضرت]] فرمودند: «هیچ یک از نیاکانم همانند من گرفتار [[شک و تردید]] این گروه (از [[شیعیان]]) نشد، اگر شما این امر (امامت) را به عنوان یک امر موقت پذیرفته‌اید، جا دارد که در آن [[شک]] کنید (که آیا مدتش سپری شده یا نه)، اما اگر تا کارهای [[خدا]] باقی‌اند این هم هست، دیگر این شک چه معنایی دارد؟»<ref>ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۴۸۷.</ref>.
چنان که در درس‌های پیشین دانسته شد، موضوع امامت از [[زمان امام کاظم]]{{ع}} به دلیل مسائل مختلف با چالش‌هایی روبه‌رو شد و فرقه‌هایی پدید آمد. اما به دلیل شرایط سخت پیشامده برای [[امام عسکری]]{{ع}} و به خصوص موضوع [[حضرت حجت]]{{ع}}، عرصه چنان تنگ شد که آن [[حضرت]] فرمودند: «هیچ یک از نیاکانم همانند من گرفتار [[شک و تردید]] این گروه (از [[شیعیان]]) نشد، اگر شما این امر (امامت) را به عنوان یک امر موقت پذیرفته‌اید، جا دارد که در آن [[شک]] کنید (که آیا مدتش سپری شده یا نه)، اما اگر تا کارهای [[خدا]] باقی‌اند این هم هست، دیگر این شک چه معنایی دارد؟»<ref>ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۴۸۷.</ref>.
همین [[مشکلات]] سبب شدند تا با وجود [[نصوص]] بسیاری که به برخی از آنها در بخش دلائل امامت اشاره شد، شیعیان پس از [[امام هادی]]{{ع}} سه گروه شوند:
همین [[مشکلات]] سبب شدند تا با وجود [[نصوص]] بسیاری که به برخی از آنها در بخش دلائل امامت اشاره شد، شیعیان پس از [[امام هادی]]{{ع}} سه گروه شوند:
#گروهی قائل به امامت «محمد» پسر دیگر امام هادی{{ع}} شدند در حالی که او در [[زمان]] [[حیات]] پدرش، امام هادی{{ع}} از [[دنیا]] رفته بود؛ اما این گروه [[گمان]] می‌کردند که او زنده است و نمی‌میرد. آنان برای این [[اعتقاد]] خود چنین [[استدلال]] می‌کردند که امام هادی{{ع}} به امامت او اشاره کرده و آنان را [[آگاه]] ساخته که پس از ایشان، محمد، امام است و چون جایز نیست امام [[دروغ]] گفته باشد و نیز جایز نیست درباره او «[[بداء]]» حاصل شود، پس محمد هرچند به ظاهر درگذشت؛ اما در [[حقیقت]] زنده است و پدرش، امام هادی{{ع}} بر [[جان]] او می‌ترسید؛ ازاین رو، او را پنهان کرد و او همان [[مهدی]] قیام‌کننده است<ref>نوبختی، فرق الشیعه، ص۷۸ - ۷۹.</ref>؛
#گروهی قائل به امامت «محمد» پسر دیگر امام هادی{{ع}} شدند در حالی که او در [[زمان]] [[حیات]] پدرش، امام هادی{{ع}} از [[دنیا]] رفته بود؛ اما این گروه [[گمان]] می‌کردند که او زنده است و نمی‌میرد. آنان برای این [[اعتقاد]] خود چنین [[استدلال]] می‌کردند که امام هادی{{ع}} به امامت او اشاره کرده و آنان را [[آگاه]] ساخته که پس از ایشان، محمد، امام است و چون جایز نیست امام [[دروغ]] گفته باشد و نیز جایز نیست درباره او «[[بداء]]» حاصل شود، پس محمد هرچند به ظاهر درگذشت؛ اما در [[حقیقت]] زنده است و پدرش، امام هادی{{ع}} بر [[جان]] او می‌ترسید؛ ازاین رو، او را پنهان کرد و او همان [[مهدی]] قیام‌کننده است<ref>نوبختی، فرق الشیعه، ص۷۸ - ۷۹.</ref>؛
#عده‌ای بسیار اندک به [[برادر]] امام عسکری{{ع}}، [[جعفر بن علی]] (مشهور به جعفر [[کذّاب]]) [[گرایش]] پیدا کردند و گفتند پس از درگذشت محمد، امام هادی{{ع}} به امامت جعفر [[وصیت]] کرد و [[اطاعت]] او را [[واجب]] شمرد و امر امامت وی را آشکار ساخت. این عده در اصل [[منکر امامت]] [[برادر]] جعفر، [[محمد بن علی]] شدند و گفتند پدرش، [[امام هادی]]{{ع}} برای [[حفاظت]] و [[حمایت]] از جعفر، محمد را معرفی کرد؛ اما در [[حقیقت]] [[جعفر بن علی]]{{ع}} [[امام]] بوده است<ref>نوبختی، فرق الشیعه، ص۷۹.</ref>؛
#عده‌ای بسیار اندک به [[برادر]] امام عسکری{{ع}}، [[جعفر بن علی]] (مشهور به جعفر [[کذّاب]]) [[گرایش]] پیدا کردند و گفتند پس از درگذشت محمد، امام هادی{{ع}} به امامت جعفر [[وصیت]] کرد و [[اطاعت]] او را [[واجب]] شمرد و امر امامت وی را آشکار ساخت. این عده در اصل [[منکر امامت]] [[برادر]] جعفر، [[محمد بن علی]] شدند و گفتند پدرش، [[امام هادی]]{{ع}} برای [[حفاظت]] و [[حمایت]] از جعفر، محمد را معرفی کرد؛ اما در [[حقیقت]] [[جعفر بن علی]]{{ع}} [[امام]] بوده است<ref>نوبختی، فرق الشیعه، ص۷۹.</ref>.
 
با توجه به دلائل و [[نصوص]] [[امامت امام عسکری]]{{ع}} که اشاره شد این [[افکار]] [[انحرافی]] بلافاصله پایان یافت.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]] ص ۲۵۰.</ref>
با توجه به دلائل و [[نصوص]] [[امامت امام عسکری]]{{ع}} که اشاره شد این [[افکار]] [[انحرافی]] بلافاصله پایان یافت.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]] ص ۲۵۰.</ref>


====[[غالیان]]====
==== [[غالیان]] ====
یکی از گروه‌ها و [[فرقه‌های انحرافی]] در [[زمان امام عسکری]]{{ع}} غالیان بودند. غالیان در هر دو عرصه مباحث نظری و اقدامات عملی اشکالاتی داشتند. در عرصه مباحث نظری، وجود و [[صفات خداوند]]، [[نبوت]] و [[پیامبری]]، جایگاه و [[مقام]] [[امامان]]{{عم}} و [[جانشینی]] برای امام از موضوعاتی بودند که درباره آن [[غلو]] صورت می‌گرفت؛ در عرصه [[اقدام]] و عمل نیز [[اباحی‌گری]] و ترک برخی [[واجبات]]، از عمده‌ترین [[انحرافات]] این گروه بود که پیوسته برخی امامان با آن درگیر بودند.
یکی از گروه‌ها و [[فرقه‌های انحرافی]] در [[زمان امام عسکری]]{{ع}} غالیان بودند. غالیان در هر دو عرصه مباحث نظری و اقدامات عملی اشکالاتی داشتند. در عرصه مباحث نظری، وجود و [[صفات خداوند]]، [[نبوت]] و [[پیامبری]]، جایگاه و [[مقام]] [[امامان]]{{عم}} و [[جانشینی]] برای امام از موضوعاتی بودند که درباره آن [[غلو]] صورت می‌گرفت؛ در عرصه [[اقدام]] و عمل نیز [[اباحی‌گری]] و ترک برخی [[واجبات]]، از عمده‌ترین [[انحرافات]] این گروه بود که پیوسته برخی امامان با آن درگیر بودند.
در زمان امام عسکری{{ع}} نیز افرادی از غالیان ظهور یافتند که آن [[حضرت]] به روشنی در برابر آنان موضع گرفتند و با تعبیرهای مختلفی آنان را [[خارج از دین]] دانسته و مورد [[لعن]] و [[نفرین]] قرار دادند<ref>ر.ک: طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۰۴، ش۹۹۷.</ref>. این‌گونه هم [[شیعیان]] را از گرفتارشدن در [[تفکرات]] انحرافی آنان [[حفظ]] می‌کردند و هم بهانه را از [[دشمنان]] بر علیه [[تشیع]] می‌گرفتند.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]] ص ۲۵۱.</ref>


====مُفَوِّضَه====
در زمان امام عسکری{{ع}} نیز افرادی از غالیان ظهور یافتند که آن [[حضرت]] به روشنی در برابر آنان موضع گرفتند و با تعبیرهای مختلفی آنان را [[خارج از دین]] دانسته و مورد [[لعن]] و [[نفرین]] قرار دادند<ref>ر.ک: طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۰۴، ش۹۹۷.</ref>. این‌گونه هم [[شیعیان]] را از گرفتارشدن در [[تفکرات]] انحرافی آنان [[حفظ]] می‌کردند و هم بهانه را از [[دشمنان]] بر علیه [[تشیع]] می‌گرفتند<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]] ص ۲۵۱.</ref>.
 
==== مُفَوِّضَه ====
گروه دیگری که در زمان امام عسکری{{ع}} حضور داشت، مُفَوِّضَه بودند. آنان کسانی بودند که [[اعتقاد]] داشتند [[خداوند متعال]]، [[رسول خدا]]{{صل}} را [[آفریده]] و [[خلقت]] همه [[دنیا]] را به او واگذار کرده است و آن حضرت [[خالق]] دنیا و همه موجودات آن است. همچنان که عده‌ای درباره امیرالمؤمنین علی{{ع}} و امامان پس از ایشان نیز همین اعتقاد را داشتند. از این رو، چون در این‌باره از [[امام عسکری]]{{ع}} [[پرسش]] شد، آن حضرت مُفَوِّضَه را [[دروغ‌گویان]] شمرد و ضمن تأکید بر [[بندگی]] امامان و اینکه تنها [[مأمور]] دستورهای [[خداوند]] هستند و از او پیشی نمی‌گیرند<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۴۶۱.</ref>، فرمودند: هنگامی که خداوند چیزی را [[اراده]] کند دل‌های ما ظرف [[مشیت]] و [[خواست خداوند]] خواهد بود. این بدان معناست که [[امامان]] به [[حکم]] {{متن قرآن|وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ}}<ref>«و جز آنچه خواست خداوند است، مخواهید که خداوند دانایی فرزانه است» سوره انسان، آیه ۳۰.</ref> تنها با اراده و خواست خداوند بر اموری [[تسلط]] می‌یابند<ref>طوسی، الغیبة، ص۲۴۷؛ قطب راوندی، الخرائج والجرائح، ج۱، ص۴۵۹.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]] ص ۲۵۲.</ref>
گروه دیگری که در زمان امام عسکری{{ع}} حضور داشت، مُفَوِّضَه بودند. آنان کسانی بودند که [[اعتقاد]] داشتند [[خداوند متعال]]، [[رسول خدا]]{{صل}} را [[آفریده]] و [[خلقت]] همه [[دنیا]] را به او واگذار کرده است و آن حضرت [[خالق]] دنیا و همه موجودات آن است. همچنان که عده‌ای درباره امیرالمؤمنین علی{{ع}} و امامان پس از ایشان نیز همین اعتقاد را داشتند. از این رو، چون در این‌باره از [[امام عسکری]]{{ع}} [[پرسش]] شد، آن حضرت مُفَوِّضَه را [[دروغ‌گویان]] شمرد و ضمن تأکید بر [[بندگی]] امامان و اینکه تنها [[مأمور]] دستورهای [[خداوند]] هستند و از او پیشی نمی‌گیرند<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۴۶۱.</ref>، فرمودند: هنگامی که خداوند چیزی را [[اراده]] کند دل‌های ما ظرف [[مشیت]] و [[خواست خداوند]] خواهد بود. این بدان معناست که [[امامان]] به [[حکم]] {{متن قرآن|وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ}}<ref>«و جز آنچه خواست خداوند است، مخواهید که خداوند دانایی فرزانه است» سوره انسان، آیه ۳۰.</ref> تنها با اراده و خواست خداوند بر اموری [[تسلط]] می‌یابند<ref>طوسی، الغیبة، ص۲۴۷؛ قطب راوندی، الخرائج والجرائح، ج۱، ص۴۵۹.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]] ص ۲۵۲.</ref>


====[[واقفیه]]====
==== [[واقفیه]] ====
یکی دیگر از [[گروه‌های انحرافی]] در [[زمان امام عسکری]]{{ع}}، [[فرقه]] «واقفیه» یا «واقفه» بودند که به توقف [[امامت]] در [[امام کاظم]]{{ع}} [[اعتقاد]] داشتند. آنان در دوره‌های مختلف مورد [[تکذیب]] و [[لعن]] امامان{{عم}} قرار گرفتند. در زمان امام عسکری{{ع}} نیز آنان در صدد جلب نظر مساعد آن [[حضرت]] بر آمدند، اما با برخورد بسیار [[قاطع]] و [[مخالفت]] آن حضرت، مورد لعن و [[نفرین]] قرار گرفتند<ref>قطب راوندی، الخرائج والجرائح، ج۱، ص۴۵۲ - ۴۵۳.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]] ص ۲۵۲.</ref>
یکی دیگر از [[گروه‌های انحرافی]] در [[زمان امام عسکری]]{{ع}}، [[فرقه]] «واقفیه» یا «واقفه» بودند که به توقف [[امامت]] در [[امام کاظم]]{{ع}} [[اعتقاد]] داشتند. آنان در دوره‌های مختلف مورد [[تکذیب]] و [[لعن]] امامان{{عم}} قرار گرفتند. در زمان امام عسکری{{ع}} نیز آنان در صدد جلب نظر مساعد آن [[حضرت]] بر آمدند، اما با برخورد بسیار [[قاطع]] و [[مخالفت]] آن حضرت، مورد لعن و [[نفرین]] قرار گرفتند<ref>قطب راوندی، الخرائج والجرائح، ج۱، ص۴۵۲ - ۴۵۳.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]] ص ۲۵۲.</ref>


====[[صوفیه]]====
==== [[صوفیه]] ====
گروه [[منحرف]] دیگری بودند که در قالب گرایش‌های صوفیانه، با [[ریاکاری]] در صدد سوءاستفاده از موقعیت خود بودند. برای نمونه، [[احمد بن هلال]] عَبَرتانی کَرخِی که از [[اصحاب امام هادی]] و [[امام عسکری]]{{عم}} بود و جایگاه برجسته‌ای نزد آنان و [[شیعیان]] داشت، هنگامی که به [[مخالفت با امام عسکری]]{{ع}} پرداخت، مورد لعن و طرد آن حضرت قرار گرفت و امام عسکری{{ع}} به وکلای خود در [[عراق]] نوشت: {{متن حدیث|احْذَرُوا الصُّوفِيَّ الْمُتَصَنِّعَ‌}}؛ «از (این) [[صوفی]] [[ریاکار]] دوری کنید». امام عسکری{{ع}} در [[نامه]] دیگری، وی را نفرین کرد و فرمود: [[خداوند]] اراده کرده است که او را به [[دوزخ]] بفرستد<ref>طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۱۶، ش۱۰۲۰.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]] ص ۲۵۲.</ref>
گروه [[منحرف]] دیگری بودند که در قالب گرایش‌های صوفیانه، با [[ریاکاری]] در صدد سوءاستفاده از موقعیت خود بودند. برای نمونه، [[احمد بن هلال]] عَبَرتانی کَرخِی که از [[اصحاب امام هادی]] و [[امام عسکری]]{{عم}} بود و جایگاه برجسته‌ای نزد آنان و [[شیعیان]] داشت، هنگامی که به [[مخالفت با امام عسکری]]{{ع}} پرداخت، مورد لعن و طرد آن حضرت قرار گرفت و امام عسکری{{ع}} به وکلای خود در [[عراق]] نوشت: {{متن حدیث|احْذَرُوا الصُّوفِيَّ الْمُتَصَنِّعَ‌}}؛ «از (این) [[صوفی]] [[ریاکار]] دوری کنید». امام عسکری{{ع}} در [[نامه]] دیگری، وی را نفرین کرد و فرمود: [[خداوند]] اراده کرده است که او را به [[دوزخ]] بفرستد<ref>طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۱۶، ش۱۰۲۰.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]] ص ۲۵۲.</ref>


====ثنویه====
==== ثنویه ====
[[پیروان]] این فرقه دوگانه‌پرست بودند و اعتقاد داشتند [[نور]] و [[ظلمت]]، دو منشأ ازلی‌اند که در [[اداره امور]] عالم دخالت می‌کنند<ref>شهرستانی، الملل والنحل، ج۱، ص۲۴۴.</ref>. امام عسکری{{ع}} وقتی دید برخی شیعیان، همچون [[محمد بن ربیع]]، تحت تأثیر سخنان ثنویه، قرار گرفته‌اند، با اشاره به یکتایی [[خداوند متعال]]<ref>کلینی، کافی، ج۱، ص۵۱۱.</ref>، دستور داد تا او یگانه‌پرست و [[موحّد]] باشد<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۴۲۹.</ref>. [[مبارزه امام]] در این زمینه تا بدان حد بود که حتی [[امام]] برای یک نفر ثنوی‌پرست حاضر نشد [[طلب مغفرت]] کند<ref>اربلی، کشف الغمه، ج۲، ص۴۲۶.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]] ص ۲۵۳.</ref>
[[پیروان]] این فرقه دوگانه‌پرست بودند و اعتقاد داشتند [[نور]] و [[ظلمت]]، دو منشأ ازلی‌اند که در [[اداره امور]] عالم دخالت می‌کنند<ref>شهرستانی، الملل والنحل، ج۱، ص۲۴۴.</ref>. امام عسکری{{ع}} وقتی دید برخی شیعیان، همچون [[محمد بن ربیع]]، تحت تأثیر سخنان ثنویه، قرار گرفته‌اند، با اشاره به یکتایی [[خداوند متعال]]<ref>کلینی، کافی، ج۱، ص۵۱۱.</ref>، دستور داد تا او یگانه‌پرست و [[موحّد]] باشد<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۴۲۹.</ref>. [[مبارزه امام]] در این زمینه تا بدان حد بود که حتی [[امام]] برای یک نفر ثنوی‌پرست حاضر نشد [[طلب مغفرت]] کند<ref>اربلی، کشف الغمه، ج۲، ص۴۲۶.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]] ص ۲۵۳.</ref>


خط ۶۱: خط ۶۶:
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
[[رده:امام عسکری]]
۱۱۱٬۹۱۱

ویرایش