پرش به محتوا

آیا امامت با دموکراسی ناسازگار است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'شایسته سالاری' به 'شایسته‌سالاری'
جز (جایگزینی متن - 'شایسته سالاری' به 'شایسته‌سالاری')
 
خط ۹۸: خط ۹۸:
# اصل [[دموکراسی]] و تأکید بر رأی [[اکثریت]] [[مردم]] بدون لحاظ مبانی دینی دارای کاستی‌های فراوان و ابهامات حقوقی می‌باشد که به نظر می‌رسد بدون دخالت دادن نقش [[خداوند]] قابل توجیه نباشند.
# اصل [[دموکراسی]] و تأکید بر رأی [[اکثریت]] [[مردم]] بدون لحاظ مبانی دینی دارای کاستی‌های فراوان و ابهامات حقوقی می‌باشد که به نظر می‌رسد بدون دخالت دادن نقش [[خداوند]] قابل توجیه نباشند.
# با تأمل در مدل‌های مختلف [[دموکراسی]] روشن می‌شود مجموع طرفداران آنها بر سه اصل و محور "اکثریت [[مردم]]، قانون و نخبگان" تأکید می‌کنند، لکن به نظر می‌رسد، بهترین مدل [[دموکراسی]] جمع هر سه اصل می‌باشد که نگارنده با استقرای ناقص خود به طرح و معتقد آن در غرب دست نیافته است.
# با تأمل در مدل‌های مختلف [[دموکراسی]] روشن می‌شود مجموع طرفداران آنها بر سه اصل و محور "اکثریت [[مردم]]، قانون و نخبگان" تأکید می‌کنند، لکن به نظر می‌رسد، بهترین مدل [[دموکراسی]] جمع هر سه اصل می‌باشد که نگارنده با استقرای ناقص خود به طرح و معتقد آن در غرب دست نیافته است.
# با تأمل دوباره در نظام [[سیاست|سیاسی]] [[اسلام]] و [[تشیع]] روشن می‌شود که خوشبختانه [[اسلام]] و [[امامان]] [[شیعه]] چهارده سده پیش هر سه اصل فوق را ملحوظ داشته است. [[اسلام]] با اصل انتصابی انگاری [[مقام امامت]] و [[امامت]] به نوعی به اصل [[شایسته]] سالاری و نخبه‌گرایی توجه داشته است و در ضمن نیز تأکید می‌کند که [[حاکم]] [[منصوب]] در مقابل قانون و [[شریعت]] مانند یک شهروند عادی می‌باشد و از این ناحیه دارای هیچ امتیازی نیست "قانونمندی".
# با تأمل دوباره در نظام [[سیاست|سیاسی]] [[اسلام]] و [[تشیع]] روشن می‌شود که خوشبختانه [[اسلام]] و [[امامان]] [[شیعه]] چهارده سده پیش هر سه اصل فوق را ملحوظ داشته است. [[اسلام]] با اصل انتصابی انگاری [[مقام امامت]] و [[امامت]] به نوعی به اصل [[شایسته‌سالاری]] و نخبه‌گرایی توجه داشته است و در ضمن نیز تأکید می‌کند که [[حاکم]] [[منصوب]] در مقابل قانون و [[شریعت]] مانند یک شهروند عادی می‌باشد و از این ناحیه دارای هیچ امتیازی نیست "قانونمندی".


از سوی دیگر با راهکارهای مختلف مانند جلب رضایت [[مردم]] در [[انتخاب]] [[حکومت دینی]] و [[حاکم]] و اصل [[شورا]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] می‌کوشد آرای شهروندان را در [[انتخاب]] [[حکومت]] و [[حاکم]] و اداره دولت محترم شمرده و به آن بهای لازم را مبذول دارد. در عصر [[غیبت]] دخالت و نقش [[مردم]] در تعیین [[حاکم دینی]] بیش از عصر حضور [[معصوم]] نمایان است. نگارنده معتقد است [[دموکراسی]] دینی و "[[حکومت]] مردم‌سالاری دینی" جامع کمالات سه عنصر [[دموکراسی]] غربی "اکثریت، قانون و نخبه‌گرایی" است. در عین حال به دلیل ارتباط با آفریدگار جهان و تأمین یک سوی [[مشروعیت]] خود از خداوند، از کاستی‌های [[دموکراسی]] غربی مصون است»<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۱۰۸ - ۱۲۷.</ref>.
از سوی دیگر با راهکارهای مختلف مانند جلب رضایت [[مردم]] در [[انتخاب]] [[حکومت دینی]] و [[حاکم]] و اصل [[شورا]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] می‌کوشد آرای شهروندان را در [[انتخاب]] [[حکومت]] و [[حاکم]] و اداره دولت محترم شمرده و به آن بهای لازم را مبذول دارد. در عصر [[غیبت]] دخالت و نقش [[مردم]] در تعیین [[حاکم دینی]] بیش از عصر حضور [[معصوم]] نمایان است. نگارنده معتقد است [[دموکراسی]] دینی و "[[حکومت]] مردم‌سالاری دینی" جامع کمالات سه عنصر [[دموکراسی]] غربی "اکثریت، قانون و نخبه‌گرایی" است. در عین حال به دلیل ارتباط با آفریدگار جهان و تأمین یک سوی [[مشروعیت]] خود از خداوند، از کاستی‌های [[دموکراسی]] غربی مصون است»<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۱۰۸ - ۱۲۷.</ref>.
۲۱۸٬۹۱۵

ویرایش