حجر (نام مکان): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '،-' به '-') |
|||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
==حِجر قوم ثمود== | ==حِجر قوم ثمود== | ||
{{همچنین|ثمود}} | {{همچنین|ثمود}} | ||
این موضع –که هنوز هم بدین نام شناخته | این موضع –که هنوز هم بدین نام شناخته میشود- محلی است در [[وادی القری]] بین [[حجاز]] و [[شام]].<ref>بکری، معجم ما استعجم، ج۲، ص۴۲۶؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۲۲۱.</ref> این دره که در قسمت بالای وادی القری قرار دارد توسط آب کوههای «[[مدائن]] [[صالح]]» ([[أرض]] ثمود) مشروب میشود. [[حجر]] [ثمود]، ساکنانی از [[قبیله]] [[عنزه]] دارد و [[کشاورزی]] پررونقی در آن جریان دارد. علاوه بر آن، آثار بر جای مانده از [[قوم]] نابود شده ثمود، از دیگر پدیدههای مهم و معروف این [[سرزمین]] است. [[سیره نویسان]] در آثار خود به مناسبت [[غزوه تبوک]]، ذکری از این مکان به میان آورده، گفتهاند که [[رسول خدا]]{{صل}} و یارانش در یکی از مراحل [[سفر]] خود به [[تبوک]]، بدین سرزمین وارد شدهاند.<ref>واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۰۰۷؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۵۲۱.</ref>.<ref>[[عاتق بن غيث بلادی|بلادی، عاتق بن غيث]]، [[معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة (کتاب)|معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة]] ص ۹۳.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۲۷ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۰۸
جغرافیای حجر، در سوره مبارکه حجر
﴿وَلَقَدْ كَذَّبَ أَصْحَابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِينَ﴾[۱]. در آیه فوق، ترکیب ﴿أَصْحَابُ الْحِجْرِ﴾، مرکب از دو اسم ﴿أَصْحَابُ﴾ و ﴿الْحِجْرِ﴾ است، که یک نوع ترکیب اضافی را تشکیل میدهد و این نشان میدهد، که حجر باید نام مکانی باشد، که به اصحاب نسبت داده شده است. غرض ما، در این مقوله شناسایی این مکان، از دید جغرافیایی است.[۲]
معنی و مفهوم حجر چیست؟
واژه حجر، در معانی گوناگونی، در قرآن به کار رفته است:
- حجر بر وزن فلس و تحجیر، آن است که در اطراف محلی سنگ بچینند محل تحجیر شده را حجر بر وزن - علم - گویند نظیر حجر کعبه، - حجر اسماعیل -... این تسمیه، ممنوع الدخول بودن آن مکان، در طواف حج است[۳]. بدین اعتبار حجر را منع معنی کردهاند.
- عقل را هم، حجر گفتهاند؛ زیرا که شخص را، از خواستههای نفس منع میکند.
- گاهی حجر را به معنی حرام هم آوردهاند.
اما، در مورد حجر، در آیه مورد پژوهش، «اصحاب حجر» همان قوم صالحاند؛ چنان که طبرسی گوید: «علت این تسمیه آن است، که نام شهرشان حجر بود و گفتهاند نام درهای بود که در آن ساکن بودند.
مؤلف قاموس قرآن، در این باره میافزاید: «به نظر نگارنده قول راغب قویتر است؛ زیرا حجر محلی محصور از سنگهاست و چون آنها از کوهها خانه میتراشیدند... و خانههایشان محصور از سنگها بوده. اصحاب حجر خوانده شدند، یعنی مردمی که در محل محاط، از سنگها زندگی میکردند[۴]. مؤلف محترم تفسیر نمونه مینویسد: «اصحاب الحجر همان قوم سرکشی، که در سرزمینی به نام حجر زندگی مرفهی داشتند و پیامبر بزرگشان صالح برای هدایت آنها مبعوث شد، که... فرستادگان خدا را تکذیب کردند، اما، در این که این شهر در کجا واقع بود؛ بعضی از مفسران و مورخان چنین انگاشتهاند؛ که شهری بود در مسیر کاروان مدینه و شام، در یک منزلی وادی القری[۵] و در جنوب تیمه و امروز تقریباً اثری از آن نیست. میگویند این شهر در گذشته؛ یکی از شهرهای تجارتی عربستان بوده و تا آنجا اهمیت داشته که بطلمیوس در نوشتههایش، به عنوان یک شهر تجاری از آن نام برده است و پلین جغرافیدان رومی، از آن به نام حجری یاد میکند.
در روایتی میخوانیم که در سال نهم هجرت، که پیامبر برای دفع سپاه روم، به تبوک لشکرکشی کرد؛ سربازان اسلام، میخواستند، در این منزل توقفی کنند؛ پیامبر(ص) مانع آنها شد و فرمود: «اینجا منطقه قوم ثمود است؛ که عذاب الهی بر آنها فرود آمده»[۶]. برخی از نویسندگان[۷]، زیر عنوان مساکن ثمود، در مورد حجر مینویسند: «حجر به کسر حا، محلی است بین حجاز و شام به طرف وادی القری، که به نام مدائن صالح، تاکنون شهرت دارد. این سرزمین مسکن قوم ثمود بود و قصر پادشاهان ثمود که از سنگ بنا شده، هنوز خرابههایش باقی و محسوس است، که دارای چند حجره و اطاق است و هم اکنون معروف به فج الناقه است... حجر ثمود قصر، در جنوب شرقی اراضی مدین در کنار خلیج عقبه، قرار داشته، این قصری که داشته از کاخهای عظیم جهان بوده. آنها را عاد ارم میگفتند و چون آن قوم متلاشی شدند؛ ثمود ارم نامیدند».
برخی از نویسندگان[۸] مینویسند: «حجر نام شهری است که قوم ثمود، در آن سکنی داشتهاند و حجریان بدان سبب بر آنها اطلاق شده... و نیز به نقل از معجم البلدان میافزاید: «حجر نام خانههای ثمود است، در وادی القری میان مدینه و شام و اصطخری گفته: حجر قریه کوچکی است که ساکنان آن اندک بودند و تا وادی القری، از راه کوهستان یک روز فاصله داشت و منازل ثمود در آنجا بود». در مورد حجر میافزاید: «... حجر شهری بوده، در یک منزلی وادی القری و در جنوب تیمه، در راه میان مدینه و شام و نوشتهاند، که این شهر یکی از شهرهای تجارتی عربستان بوده و مرکز روابط بازرگانی به شمار رفته و در مغرب این شهر کوهی بوده دارای پنج صخره، که دخمههایی در آن تراشیده بودهاند، که به ترتیب به نامهای: قصر البنت، بیت الشیخ، اکریمات، محل المجلس و دیوان نامیدهاند». برخی از نویسندگان، درباره حجر مینویسند: «در زمان پلین، جغرافیدانان رومی نیز این شهر به نام hagra آباد بوده و محل تجارت و مرکز روابط بازرگانی به شمار میرفته است»[۹].[۱۰]
حاصل تحقیق
از مجموع اسناد به دست آمده، به این نتیجه میرسیم که حجر نام یک مکان جغرافیایی است، که در جنوب شهر تیمه و در راه میان شام و مدینه قرار داشت و در گذشته یکی از مراکز مهم تجارتی به شمار میآمد و اهل آن، نسبت به پیامبرشان حضرت صالح سرکش بوده و از آن پیامبر الهی اطاعت نمینمودند.[۱۱]
حِجر قوم ثمود
این موضع –که هنوز هم بدین نام شناخته میشود- محلی است در وادی القری بین حجاز و شام.[۱۲] این دره که در قسمت بالای وادی القری قرار دارد توسط آب کوههای «مدائن صالح» (أرض ثمود) مشروب میشود. حجر [ثمود]، ساکنانی از قبیله عنزه دارد و کشاورزی پررونقی در آن جریان دارد. علاوه بر آن، آثار بر جای مانده از قوم نابود شده ثمود، از دیگر پدیدههای مهم و معروف این سرزمین است. سیره نویسان در آثار خود به مناسبت غزوه تبوک، ذکری از این مکان به میان آورده، گفتهاند که رسول خدا(ص) و یارانش در یکی از مراحل سفر خود به تبوک، بدین سرزمین وارد شدهاند.[۱۳].[۱۴]
منابع
پانویس
- ↑ «و «اصحاب حجر» پیامبران را دروغگو میشمردند» سوره حجر، آیه ۸۰.
- ↑ عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۲۴۳.
- ↑ قاموس قرآن، ج۲، ص۱۰۸.
- ↑ قاموس قرآن.
- ↑ وادی القری، موضعی است، نزدیک مدینه، سر راه مدینه به شام و دارای دهکدههای بسیار است و غزوه وادی القری در این سرزمین به سال هفتم هجرت در آنجا رخ داد؛ فرهنگ فارسی معین.
- ↑ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۱۲۲.
- ↑ حسین عمادزاده، تاریخ انبیا از آدم تا خاتم، ص۲۶۱.
- ↑ زین العابدین رهنما، ترجمه قرآن مجید، ج۲، ص۳۶۳.
- ↑ محمد، خزائلی، اعلام قرآن، ص۲۹۱.
- ↑ عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۲۴۳.
- ↑ عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۲۴۵.
- ↑ بکری، معجم ما استعجم، ج۲، ص۴۲۶؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۲۲۱.
- ↑ واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۰۰۷؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۵۲۱.
- ↑ بلادی، عاتق بن غيث، معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة ص ۹۳.