←معنای اغراء
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
به گفته [[طبرسی]]، قواعد، اساس و ارکان مانند هماند. مفرد قواعد، قاعده است و معنای اصلی آن در لغت [[ثبات]] و استقرار است. قاعده [[کوه]]، ریشه آن و قاعده خانه اساس و پایهای است که خانه بر آن بنا شده است<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱، ص۳۸۶.</ref> و در اصطلاح عبارت است از دستورالعملهایی کلی مبتنی بر مبانی متقن عقلی، [[نقلی]] و عقلاییاند<ref>دائرة المعارف قرآن کریم، ج۶.</ref> که منشأ و زیربنای [[استنباط]] [[قوانین]] و معارف دینی دیگر میگردند که از این دستورالعملهایی کلی در [[فقه]]، اصول و [[کلام]] به عنوان [[قواعد]] [[فقهی]]، اصولی و [[کلامی]] تعبیر میشود. از جمله این قواعد، قاعده [[قبح]] اغراء به جهل است.<ref>[[مرتضی متقینژاد|متقینژاد، مرتضی]]، [[قاعده قبح اغراء به جهل و کاربست آن در علم کلام (مقاله)|قاعده قبح اغراء به جهل و کاربست آن در علم کلام]] ص ۱۳۷.</ref> | به گفته [[طبرسی]]، قواعد، اساس و ارکان مانند هماند. مفرد قواعد، قاعده است و معنای اصلی آن در لغت [[ثبات]] و استقرار است. قاعده [[کوه]]، ریشه آن و قاعده خانه اساس و پایهای است که خانه بر آن بنا شده است<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱، ص۳۸۶.</ref> و در اصطلاح عبارت است از دستورالعملهایی کلی مبتنی بر مبانی متقن عقلی، [[نقلی]] و عقلاییاند<ref>دائرة المعارف قرآن کریم، ج۶.</ref> که منشأ و زیربنای [[استنباط]] [[قوانین]] و معارف دینی دیگر میگردند که از این دستورالعملهایی کلی در [[فقه]]، اصول و [[کلام]] به عنوان [[قواعد]] [[فقهی]]، اصولی و [[کلامی]] تعبیر میشود. از جمله این قواعد، قاعده [[قبح]] اغراء به جهل است.<ref>[[مرتضی متقینژاد|متقینژاد، مرتضی]]، [[قاعده قبح اغراء به جهل و کاربست آن در علم کلام (مقاله)|قاعده قبح اغراء به جهل و کاربست آن در علم کلام]] ص ۱۳۷.</ref> | ||
==معنای اغراء== | ===معنای اغراء=== | ||
«اغراء» در لغت به معنی [[تشویق]] کردن، [[ترغیب]] کردن، [[تحریض]] کردن، [[فریفتن]]، به [[باطل]] [[امیدوار]] نمودن و جز آن<ref>صفی پور شیرازی، عبدالکریم، منتهی الارب فی لغة العرب، ج۱؛ ابراهیم انیس و دیگران، المعجم الوسیط، ج۲، ص۶۵۱؛ قلعجی، محمد رواس ودیگران، معجم لغة الفقهاء، ج۱، ص۷۸؛ فیروز آبادی، محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، ج۴، ص۵۳۵.</ref>. | |||
و قول [[خداوند]] هم اشاره به همین مطلب دارد که فرموده: {{متن قرآن|لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ}}<ref>«اگر منافقان و بیماردلان و شایعهافکنان مدینه دست (از کارهایشان) برندارند، تو را بر آنان برمیانگیزیم سپس در آن شهر جز زمانی اندک در کنار تو نخواهند بود» سوره احزاب، آیه ۶۰.</ref>؛ یعنی بر [[ضد]] آنها ترغیب و تشویق میکنم<ref>طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۲، ص۱۳۱۷.</ref>.<ref>[[مرتضی متقینژاد|متقینژاد، مرتضی]]، [[قاعده قبح اغراء به جهل و کاربست آن در علم کلام (مقاله)|قاعده قبح اغراء به جهل و کاربست آن در علم کلام]] ص ۱۳۸.</ref> | و قول [[خداوند]] هم اشاره به همین مطلب دارد که فرموده: {{متن قرآن|لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ}}<ref>«اگر منافقان و بیماردلان و شایعهافکنان مدینه دست (از کارهایشان) برندارند، تو را بر آنان برمیانگیزیم سپس در آن شهر جز زمانی اندک در کنار تو نخواهند بود» سوره احزاب، آیه ۶۰.</ref>؛ یعنی بر [[ضد]] آنها ترغیب و تشویق میکنم<ref>طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۲، ص۱۳۱۷.</ref>.<ref>[[مرتضی متقینژاد|متقینژاد، مرتضی]]، [[قاعده قبح اغراء به جهل و کاربست آن در علم کلام (مقاله)|قاعده قبح اغراء به جهل و کاربست آن در علم کلام]] ص ۱۳۸.</ref> | ||