بحث:مدینة النبی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
== جمعیت شیعیان == | == جمعیت شیعیان == | ||
== شخصیتهای شیعی == | == شخصیتهای شیعی == | ||
==[[مدینه]]== | |||
با [[هجرت رسول خدا]]{{صل}} به یثرب، این [[شهر]] را [[مدینة النبی]] [[لقب]] دادند. مدینه شهر هجرتگاه و [[اقامتگاه حضرت]] [[محمد مصطفی]] [[رسول گرامی اسلام]] و پایگاه صدور [[اسلام]] در [[صدر اسلام]] است. مدینه از شهرهای قدیمی [[عربستان]] جزو استان [[حجاز]] است که راجع به بنای آن اطلاعاتی در دست نیست و [[تاریخ]] روشن آن با [[مهاجرت]] [[یهود]] به این ناحیه شروع میشود که در [[زمان]] شروع مهاجرت آنها به این منطقه نیز [[اختلاف]] است (و بنا به برخی احتمالات از ویرانی [[اورشلیم]] به دست بختالنصر میباشد) دومین گروه ساکنان مدینه را [[مهاجران]] [[عرب]] [[یمنی]] (یعنی [[قبایل]] [[اوس و خزرج]]) تشکیل میدادند که پس از [[تسلط]] [[حبشیها]] به [[یمن]] و یا بعد از خرابی [[سد مأرب]] به مدینه کوچ کردند و از [[قرن چهارم]] میلادی به بعد در اینجا سکونت گزیدند. مدینه پایگاه نشر اسلام و صدور [[فرامین]] و [[پایتخت حکومت]] اسلام شد. از این شهر بود که به [[فرمان]] [[رسول اکرم]]{{صل}} [[مسلمانان]] به نقاط مختلف عربستان گسیل شدند و [[طوایف]] را به اسلام فرا خواندند. از مدینه بود که [[رسولان]] آن [[نبی اعظم]] به مراکز [[سیاسی]] بزرگترین حکومتهای وقت اعزام شدند و [[نامه]] [[دعوت]] اسلام را به [[پادشاهان]] و امپراطوران [[جهان]] [[ابلاغ]] نمودند. [[سپاه]] [[مسلمین]] با [[حرکت]] از مدینه [[ستیز]] [[سپاهیان]] ابرقدرتهای زمانه را در هم [[شکست]] و [[پرچم]] [[توحید]] را در سرزمینهای دور و نزدیک به اهتزار درآورد. مدینه جایگاه نشو و نشر [[علوم اسلامی]] نیز بود. در این [[دانشگاه]] [[دانش]] اسلام ریشه زد و به دیگر نقاط عالم شاخ و برگ گسترانید و [[امامان]] در این شهر در راه نمود [[سیاست]] اسلام و [[تبیین معارف]] اسلام تن و [[جان]] به زخمه زهر سپردند. | |||
[[فضایل]] مدینه؛ مأمن [[رسول الله]] از [[شر]] [[کفار]] است. [[مدفن]] [[برترین موجود]] [[عالم خلقت]] است. [[مهبط وحی]] و جایگاه [[نزول]] [[امین وحی]] [[الهی]] است. نشاندار قدمها و سنتهای [[اشرف مخلوقات]] هستی است. [[حرم امن]] شده و وامدار [[کلام]] [[تحسین]] [[سرور]] [[کاینات]] است. زادگاه و منزلگاه و [[آرامگاه]] [[جانشینان]] و پارههای تن [[نبی اعظم]] [[اسلام]] است. | |||
[[حرم]] [[مدینه]]؛ [[مدینه منوره]] حرمی دارد که در حدود آن [[اختلاف]] است. به [[نقلی]] [[کوه]] ثور (در شمال) و [[کوه عیر]] (در جنوب) مدینه، حد حرم است. و نیز گفتهاند حدود آن از سمت [[مغرب]] و [[مشرق]] یک طرف «عائر» است و از طرف دیگر «عیر» (یا وعیر) و این دو کلمه اسم است از برای دو کوه که از مشرق تا مغرب محیط به مدینه است و در [[حقیقت]] بین این دو کوه حرم است و چهار فرسخ در چهار فرسخ هم گفتهاند. و اگر چه [[احرام]] در حرم مدینه [[واجب]] نمیباشد و لیکن درخت آن را (خصوصاً اگر سبز باشد) نباید قطع کرد (مگر در مواردی که در حدود [[مکه]] استثنا شده است) و صید در حرم مدینه [[کراهت]] شدید دارد. | |||
[[مستحبات]] ورود به مدینه؛ [[غسل]] نمودن، [[صدقه دادن]]، [[جامه]] بهترین را [[پوشیدن]]، [[صلوات]] را مکرر فرستادن، دعای {{متن حدیث|بِسْمِ اللَّهِ وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}}...}}... را خواندن. | |||
مستحبات حضور در مدینه؛ سه [[روز]] [[روزه]] گرفتن، [[زیارت]] [[معصومین]] نمودن، [[غسل زیارت]] معصومین کردن، زیارت [[مزار]] بزرگان [[بقیع]] کردن، مشاهد مقدسه را زیارت کردن، [[آداب]] [[مسجدالنبی]] را مراعات نمودن. | |||
مناطق و محلات مدینه؛ [[ابوا]]، [[احد]]، [[بدر]]، بقیع، [[ربذه]]، [[سقیفه بنیساعده]]، عالیه، [[عوالی]]، [[قبا]]، [[محله بنیهاشم]]، محله [[نخاوله]]، مشربه [[ام ابراهیم]]، مصلی استسقاء، حوائط [[نبی]]، [[فدک]]، [[وادی]] [[جن]]، ینبوع، [[خیبر]]، [[ثنیة الوداع]]، سویقه، لابه، وادی ابی جیده ([[وادی بطحان]])، وادی [[حصون]] النیق، وادی رانونا، [[وادی عقیق]] (وادی [[مبارک]]). | |||
[[شهر مدینه]] در «شمال [[غربی]] [[جزیرةالعرب]]» و «شمال [[مکه مکرمه]]» واقع شده و فاصله آن با احداث بزرگراه [[هجرت]] تا [[جده]] ۳۹۵ کیلومتر و تا مکه ۴۲۵ کیلومتر است. | |||
از سطح دریا حدود ۵۹۷ تا ۶۳۹ متر ارتفاع دارد. این [[شهر]] از دو جهت یعنی غرب و شرق به وسیله «حَرهها»<ref>«حره» به معنای سنگلاخ، است که این زمینها به علت وجود سنگها و صخرههای بزرگ غیرقابل نفوذ بوده و همچون دژی طبیعی مدینه را در محاصره خود گرفته است. (لسان العرب، ابنمنظور، ماده حره).</ref> محاصره شده است. این حرهها از [[مسجد]] «ذوقبلتین» به سوی جنوب و سپس به سوی شرق و شمال امتداد مییابد و [[مردم مدینه]] معمولاً این «حرّار» را «[[حرّه]] شرقی و [[حره]] [[غربی]]» میخوانند؛ با این که آن دو حره یکی هستند. | |||
در غزواتی که در [[دوران پیامبر]] رخ داد؛ مانند «[[احد]] و [[خندق]]» داخل شدن به [[مدینه]] برای [[دشمن]] به خاطر وجود این حرهها از دو سمت امکان نداشت و تنها راه ورود، سمت شمال بود. | |||
مدینه به وسیله چند [[کوه]] محاصره شده است. کوه «احد» از شمال، کوه «عیر» از جنوب و کوه «[[جماوات]]» در غرب. در مدینه سه [[وادی]] یا دره وجود دارد «[[عقیق]]»؛ «[[بطحان]]» و «قناة». | |||
آب و هوای مدینه در تابستان گرم و خشک و در زمستان سرد و بارانی است و درجه حرارت آن در زمستان نسبت به [[مکه]] و [[جده]] [[پایینتر]] است. | |||
[[اراضی]] زراعی آن در جنوب [[شهر]] واقع شده که صرفاً خرما و بعضی میوهجات محصول آن است و در شمال آن نیز خرما، حبوب، میوهجات و سایر نباتات گیاهی نیز به عمل میآید. زمینهای زراعی در مدینه از آب چاهها مشروب میشود. | |||
[[مدینه منوره]] در قبل و پس از [[اسلام]] نامهای فراوانی داشته است که کسانی چون «مجدالدین شیرازی»، «ابن زباله»، «[[سمهودی]]» و دیگران نامهای این شهر را ثبت کردهاند. | |||
شیرازی حدود شصت نام و [[ابن شبه]] و ابن زباله که از قدیمیترین [[مورخان]] مدینه هستند، حدود چهل نام و [[علامه]] سمهودی نیز ۹۴ نام برای این شهر ذکر کردهاند. از جمله نامهایی که برای آن آوردهاند به ترتیب الفبا عبارتند از: | |||
{{عربی|ارض الله، ارض الهجرة، اكالة البلدان، اكالة القرى، الايمان، البارة، البرة، البحرة، البحيرة، البلاط، البلد، بيت الرسول، تندد، تندر، الجابرة، جبار، الجيبة، الحرم، الخيرة، الدار، دارالابرار، ذات النخل، ذات الحرار، سيدة البلدان، الشافية، طابة، طيبة، العاصمة، العذراء، العروض، الداء، غلبة الفاضحة، القاصمة، قبة الاسلام، لب الايمان، المؤمنة، المجبورة، المحبوبة، مُدخل صدق، يثرب و...}}<ref>تاریخ المدینه، ابن شبه، ج۱، ص۱۶۲.</ref>. | |||
نامهایی نیز برای [[مدینه]] در [[قرآن]] آمده است از جمله: {{عربی|المدينة، مدخل صدق، دارالايمان، ارض الله}}<ref>تاریخ المدینه، ابن شبه، ج۱، ص۱۶۲.</ref>. | |||
از جمله نامهایی که از مدینه در [[تورات]] ثبت شده است: {{عربی|المدينة الطابة، طيبة، المسكينة، جابرة، المجبورة، المرحومة، العذراء، المحيية، المحبة، والقاصمة}}<ref>اخبار المدینه ابن نجار، ص۱۱.</ref>. | |||
پس از [[رحلت پیامبر]]، [[شهر مدینه]] به صورت مرکز [[خلافت]] درآمد. این مرکزیت تا سال نخست [[خلافت امام علی]]{{ع}} [[سال ۳۶ هجری]] ادامه داشت. پس از آنکه [[امام]] از مدینه عازم [[کوفه]] شد، مدینه، از مرکزیت خارج گردید و اداره آن در عهده امیرانی درآمد که از سوی [[عراق]] و سپس [[شام]] و نقاط دیگر بر [[دنیای اسلام]] [[حکومت]] میکردند. این [[زمان]]، افزون بر [[انصار]]، شمار زیادی از [[مهاجران]] [[مسلمان]] و دیگر [[مسلمانان]] [[مکه]] به ویژه تعداد زیادی از [[طایفه]] [[قریش]] در مدینه سکونت داشتند و این [[شهر]] [[توسعه]] بسیار یافت. | |||
نخستین [[امیران]] مدینه در دوره خلافت امام علی{{ع}}، [[ابوالحسن مازنی انصاری]]، [[سهل بن حنیف]] و [[تمام بن عباس بن عبدالمطلب]] و [[ابوایوب انصاری]] و [[قُثَم بن عباس]] بودند. پس از آن در [[روزگار]] [[معاویه]]، مدتی [[مروان بن حکم]] و سپس [[سعید بن عاص]]، [[عمرو بن سعید بن عاص]] و [[ولید بن عتبة بن ابی سفیان]]، امارت بر این شهر را عهدهدار شدند. این زمان [[مردم مدینه]]، نه جانبدار [[علویان]] و نه [[امویان]]، بلکه در [[اندیشه]] [[حمایت]] از خط میانی قریش؛ یعنی [[تفکر]] بوبکری و عمری بودند و به کسانی مانند [[عبدالله بن زبیر]] [[تمایل]] داشتند. | |||
در [[رجب]] [[سال شصت هجری]] آن گاه که معاویه درگذشت و [[امام حسین]]{{ع}} از مدینه خارج شد، [[مردم]] چندان حساسیتی از خود نشان ندادند. اندکی بعد، همانان بر یزید شوریدند و یزید هم در سال ۶۲ سپاهی را برای سرکوبی مردم مدینه به این شهر فرستاد که از [[خندق]] عبور کردند و بسیاری از [[فرزندان]] [[صحابه]] را کشتند. در این واقعه که به [[واقعه حره]] [[شهرت]] یافت، تمامی [[نوادگان]] [[حنظله غسیل الملائکه]] که در [[احد]] به [[شهادت]] رسیده بود کشته شدند. [[محل دفن]] شماری از شهدای [[حره]]، تا به امروز در [[قبرستان بقیع]] مشخص است. در دوران قطع [[سلطه]] [[امویان]] بر [[حجاز]] و آغاز سلطه [[خاندان]] [[زبیر]] که پس از [[مرگ یزید]] در سال ۶۴ بود، ابتدا عبیدالله بن زبیر و سپس [[جعفر بن زبیر]] و آنگاه [[عبیدة بن زبیر]] و سرانجام [[مصعب بن زبیر]] [[حکومت]] این [[شهر]] را عهدهدار بودند. به جز اینها، کسان دیگری نیز مدتهای کوتاهی از طرف [[عبدالله بن زبیر]] بر این شهر حکومت کردند آخرین آنها [[طلحة بن عبدالله]] بن [[عوف]] بود که تا سال ۷۲، که در آن سال حجاز به [[تصرف]] [[بنیامیه]] در آمد، بر این شهر حکومت کرد. | |||
در دوره [[مروانیان]]، ابتدا شخصی با نام [[طارق]] بن عمرو از [[موالی]] [[عثمان]] و سپس حجاج بر [[مدینه]] و [[مکه]] حکومت کرد. با رفتن وی به [[عراق]]، مدینه در [[اختیار]] افرادی از [[خاندان اموی]] از جمله ایان عثمان [[عفان]]، [[هشام بن اسماعیل بن ولید بن مغیره]] و [[عمر ابن عبدالعزیز]] درآمد که این آخری از سال ۸۷ تا ۹۳ بر این شهر حکومت کرد. در همین دوره بود که مسجدالنی{{صل}} و بسیاری از [[مساجد]] کوچک دیگر این شهر به دستور ولید بازسازی شد. | |||
[[شهر مدینه]] تا سال ۱۳۰ در اختیار امویان بود. در این سال که [[خوارج]] [[قدرت]] یافتند، شهر مدینه در اختیار چند تن از خوارج مانند [[ابوحمزه خارجی]] [[اباضی]] و [[مفضل]] اباضی خارجی قرار گرفت. امویان در سال ۱۳۱ بر مدینه چیره شدند، اما سلسله آنان در [[سال ۱۳۲ هجری]] ساقط شد<ref>آثار اسلامی مکه و مدینه، رسول جعفریان، مشعر، ص۱۸۹.</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۸۵۷.</ref>. | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:IM010703.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|'''محمدنامه''']] | |||
{{پایان منابع}} |
نسخهٔ ۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۳۱
ح نبوی ج۶
- الفصل الثالث المدينة
- ۳ / ۱ أسماء المدينة
- ۳ / ۲ خصائص المدينة
- ۳ / ۳ فضل المقام في المدينة
- ۳ / ۴ آداب المدينة
- ۳ / ۵ مسجد النبي صلى الله عليه و آله
- فائدة حول توسعة المسجد النبوي
موقعیت جغرافیایی
تاریخچه
مساجد و مکانهای زیارتی
مدارس علمیه
مشاهیر
آرامگاههای تاریخی
نژاد و زبان
ساختار سیاسی
بافت اجتماعی
ادیان و مذاهب
پیشینه اسلام
پیشینه تشیع
وضعیت کنونی شیعیان
جمعیت شیعیان
شخصیتهای شیعی
مدینه
با هجرت رسول خدا(ص) به یثرب، این شهر را مدینة النبی لقب دادند. مدینه شهر هجرتگاه و اقامتگاه حضرت محمد مصطفی رسول گرامی اسلام و پایگاه صدور اسلام در صدر اسلام است. مدینه از شهرهای قدیمی عربستان جزو استان حجاز است که راجع به بنای آن اطلاعاتی در دست نیست و تاریخ روشن آن با مهاجرت یهود به این ناحیه شروع میشود که در زمان شروع مهاجرت آنها به این منطقه نیز اختلاف است (و بنا به برخی احتمالات از ویرانی اورشلیم به دست بختالنصر میباشد) دومین گروه ساکنان مدینه را مهاجران عرب یمنی (یعنی قبایل اوس و خزرج) تشکیل میدادند که پس از تسلط حبشیها به یمن و یا بعد از خرابی سد مأرب به مدینه کوچ کردند و از قرن چهارم میلادی به بعد در اینجا سکونت گزیدند. مدینه پایگاه نشر اسلام و صدور فرامین و پایتخت حکومت اسلام شد. از این شهر بود که به فرمان رسول اکرم(ص) مسلمانان به نقاط مختلف عربستان گسیل شدند و طوایف را به اسلام فرا خواندند. از مدینه بود که رسولان آن نبی اعظم به مراکز سیاسی بزرگترین حکومتهای وقت اعزام شدند و نامه دعوت اسلام را به پادشاهان و امپراطوران جهان ابلاغ نمودند. سپاه مسلمین با حرکت از مدینه ستیز سپاهیان ابرقدرتهای زمانه را در هم شکست و پرچم توحید را در سرزمینهای دور و نزدیک به اهتزار درآورد. مدینه جایگاه نشو و نشر علوم اسلامی نیز بود. در این دانشگاه دانش اسلام ریشه زد و به دیگر نقاط عالم شاخ و برگ گسترانید و امامان در این شهر در راه نمود سیاست اسلام و تبیین معارف اسلام تن و جان به زخمه زهر سپردند. فضایل مدینه؛ مأمن رسول الله از شر کفار است. مدفن برترین موجود عالم خلقت است. مهبط وحی و جایگاه نزول امین وحی الهی است. نشاندار قدمها و سنتهای اشرف مخلوقات هستی است. حرم امن شده و وامدار کلام تحسین سرور کاینات است. زادگاه و منزلگاه و آرامگاه جانشینان و پارههای تن نبی اعظم اسلام است.
حرم مدینه؛ مدینه منوره حرمی دارد که در حدود آن اختلاف است. به نقلی کوه ثور (در شمال) و کوه عیر (در جنوب) مدینه، حد حرم است. و نیز گفتهاند حدود آن از سمت مغرب و مشرق یک طرف «عائر» است و از طرف دیگر «عیر» (یا وعیر) و این دو کلمه اسم است از برای دو کوه که از مشرق تا مغرب محیط به مدینه است و در حقیقت بین این دو کوه حرم است و چهار فرسخ در چهار فرسخ هم گفتهاند. و اگر چه احرام در حرم مدینه واجب نمیباشد و لیکن درخت آن را (خصوصاً اگر سبز باشد) نباید قطع کرد (مگر در مواردی که در حدود مکه استثنا شده است) و صید در حرم مدینه کراهت شدید دارد. مستحبات ورود به مدینه؛ غسل نمودن، صدقه دادن، جامه بهترین را پوشیدن، صلوات را مکرر فرستادن، دعای «بِسْمِ اللَّهِ وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ(ص)...»... را خواندن. مستحبات حضور در مدینه؛ سه روز روزه گرفتن، زیارت معصومین نمودن، غسل زیارت معصومین کردن، زیارت مزار بزرگان بقیع کردن، مشاهد مقدسه را زیارت کردن، آداب مسجدالنبی را مراعات نمودن.
مناطق و محلات مدینه؛ ابوا، احد، بدر، بقیع، ربذه، سقیفه بنیساعده، عالیه، عوالی، قبا، محله بنیهاشم، محله نخاوله، مشربه ام ابراهیم، مصلی استسقاء، حوائط نبی، فدک، وادی جن، ینبوع، خیبر، ثنیة الوداع، سویقه، لابه، وادی ابی جیده (وادی بطحان)، وادی حصون النیق، وادی رانونا، وادی عقیق (وادی مبارک). شهر مدینه در «شمال غربی جزیرةالعرب» و «شمال مکه مکرمه» واقع شده و فاصله آن با احداث بزرگراه هجرت تا جده ۳۹۵ کیلومتر و تا مکه ۴۲۵ کیلومتر است. از سطح دریا حدود ۵۹۷ تا ۶۳۹ متر ارتفاع دارد. این شهر از دو جهت یعنی غرب و شرق به وسیله «حَرهها»[۱] محاصره شده است. این حرهها از مسجد «ذوقبلتین» به سوی جنوب و سپس به سوی شرق و شمال امتداد مییابد و مردم مدینه معمولاً این «حرّار» را «حرّه شرقی و حره غربی» میخوانند؛ با این که آن دو حره یکی هستند. در غزواتی که در دوران پیامبر رخ داد؛ مانند «احد و خندق» داخل شدن به مدینه برای دشمن به خاطر وجود این حرهها از دو سمت امکان نداشت و تنها راه ورود، سمت شمال بود. مدینه به وسیله چند کوه محاصره شده است. کوه «احد» از شمال، کوه «عیر» از جنوب و کوه «جماوات» در غرب. در مدینه سه وادی یا دره وجود دارد «عقیق»؛ «بطحان» و «قناة». آب و هوای مدینه در تابستان گرم و خشک و در زمستان سرد و بارانی است و درجه حرارت آن در زمستان نسبت به مکه و جده پایینتر است. اراضی زراعی آن در جنوب شهر واقع شده که صرفاً خرما و بعضی میوهجات محصول آن است و در شمال آن نیز خرما، حبوب، میوهجات و سایر نباتات گیاهی نیز به عمل میآید. زمینهای زراعی در مدینه از آب چاهها مشروب میشود.
مدینه منوره در قبل و پس از اسلام نامهای فراوانی داشته است که کسانی چون «مجدالدین شیرازی»، «ابن زباله»، «سمهودی» و دیگران نامهای این شهر را ثبت کردهاند. شیرازی حدود شصت نام و ابن شبه و ابن زباله که از قدیمیترین مورخان مدینه هستند، حدود چهل نام و علامه سمهودی نیز ۹۴ نام برای این شهر ذکر کردهاند. از جمله نامهایی که برای آن آوردهاند به ترتیب الفبا عبارتند از: ارض الله، ارض الهجرة، اكالة البلدان، اكالة القرى، الايمان، البارة، البرة، البحرة، البحيرة، البلاط، البلد، بيت الرسول، تندد، تندر، الجابرة، جبار، الجيبة، الحرم، الخيرة، الدار، دارالابرار، ذات النخل، ذات الحرار، سيدة البلدان، الشافية، طابة، طيبة، العاصمة، العذراء، العروض، الداء، غلبة الفاضحة، القاصمة، قبة الاسلام، لب الايمان، المؤمنة، المجبورة، المحبوبة، مُدخل صدق، يثرب و...[۲]. نامهایی نیز برای مدینه در قرآن آمده است از جمله: المدينة، مدخل صدق، دارالايمان، ارض الله[۳]. از جمله نامهایی که از مدینه در تورات ثبت شده است: المدينة الطابة، طيبة، المسكينة، جابرة، المجبورة، المرحومة، العذراء، المحيية، المحبة، والقاصمة[۴].
پس از رحلت پیامبر، شهر مدینه به صورت مرکز خلافت درآمد. این مرکزیت تا سال نخست خلافت امام علی(ع) سال ۳۶ هجری ادامه داشت. پس از آنکه امام از مدینه عازم کوفه شد، مدینه، از مرکزیت خارج گردید و اداره آن در عهده امیرانی درآمد که از سوی عراق و سپس شام و نقاط دیگر بر دنیای اسلام حکومت میکردند. این زمان، افزون بر انصار، شمار زیادی از مهاجران مسلمان و دیگر مسلمانان مکه به ویژه تعداد زیادی از طایفه قریش در مدینه سکونت داشتند و این شهر توسعه بسیار یافت. نخستین امیران مدینه در دوره خلافت امام علی(ع)، ابوالحسن مازنی انصاری، سهل بن حنیف و تمام بن عباس بن عبدالمطلب و ابوایوب انصاری و قُثَم بن عباس بودند. پس از آن در روزگار معاویه، مدتی مروان بن حکم و سپس سعید بن عاص، عمرو بن سعید بن عاص و ولید بن عتبة بن ابی سفیان، امارت بر این شهر را عهدهدار شدند. این زمان مردم مدینه، نه جانبدار علویان و نه امویان، بلکه در اندیشه حمایت از خط میانی قریش؛ یعنی تفکر بوبکری و عمری بودند و به کسانی مانند عبدالله بن زبیر تمایل داشتند. در رجب سال شصت هجری آن گاه که معاویه درگذشت و امام حسین(ع) از مدینه خارج شد، مردم چندان حساسیتی از خود نشان ندادند. اندکی بعد، همانان بر یزید شوریدند و یزید هم در سال ۶۲ سپاهی را برای سرکوبی مردم مدینه به این شهر فرستاد که از خندق عبور کردند و بسیاری از فرزندان صحابه را کشتند. در این واقعه که به واقعه حره شهرت یافت، تمامی نوادگان حنظله غسیل الملائکه که در احد به شهادت رسیده بود کشته شدند. محل دفن شماری از شهدای حره، تا به امروز در قبرستان بقیع مشخص است. در دوران قطع سلطه امویان بر حجاز و آغاز سلطه خاندان زبیر که پس از مرگ یزید در سال ۶۴ بود، ابتدا عبیدالله بن زبیر و سپس جعفر بن زبیر و آنگاه عبیدة بن زبیر و سرانجام مصعب بن زبیر حکومت این شهر را عهدهدار بودند. به جز اینها، کسان دیگری نیز مدتهای کوتاهی از طرف عبدالله بن زبیر بر این شهر حکومت کردند آخرین آنها طلحة بن عبدالله بن عوف بود که تا سال ۷۲، که در آن سال حجاز به تصرف بنیامیه در آمد، بر این شهر حکومت کرد.
در دوره مروانیان، ابتدا شخصی با نام طارق بن عمرو از موالی عثمان و سپس حجاج بر مدینه و مکه حکومت کرد. با رفتن وی به عراق، مدینه در اختیار افرادی از خاندان اموی از جمله ایان عثمان عفان، هشام بن اسماعیل بن ولید بن مغیره و عمر ابن عبدالعزیز درآمد که این آخری از سال ۸۷ تا ۹۳ بر این شهر حکومت کرد. در همین دوره بود که مسجدالنی(ص) و بسیاری از مساجد کوچک دیگر این شهر به دستور ولید بازسازی شد. شهر مدینه تا سال ۱۳۰ در اختیار امویان بود. در این سال که خوارج قدرت یافتند، شهر مدینه در اختیار چند تن از خوارج مانند ابوحمزه خارجی اباضی و مفضل اباضی خارجی قرار گرفت. امویان در سال ۱۳۱ بر مدینه چیره شدند، اما سلسله آنان در سال ۱۳۲ هجری ساقط شد[۵].[۶].
منابع
- ↑ «حره» به معنای سنگلاخ، است که این زمینها به علت وجود سنگها و صخرههای بزرگ غیرقابل نفوذ بوده و همچون دژی طبیعی مدینه را در محاصره خود گرفته است. (لسان العرب، ابنمنظور، ماده حره).
- ↑ تاریخ المدینه، ابن شبه، ج۱، ص۱۶۲.
- ↑ تاریخ المدینه، ابن شبه، ج۱، ص۱۶۲.
- ↑ اخبار المدینه ابن نجار، ص۱۱.
- ↑ آثار اسلامی مکه و مدینه، رسول جعفریان، مشعر، ص۱۸۹.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۸۵۷.