حکومت مدائن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۲۵: خط ۲۵:
==== [[هبیرة بن نعمان]] ====
==== [[هبیرة بن نعمان]] ====
{{اصلی|هبیرة بن نعمان جعفی}}
{{اصلی|هبیرة بن نعمان جعفی}}
[[هبیرة بن نعمان]]، از [[صحابه]] شمرده شده و از [[فرماندهان]] علی{{ع}} بود و با حضرت در [[صفین]] همراه بود. [[امام علی]]{{ع}} او را بر مدائن گمارد<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۶، ص۴۴۶.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج۱، ص۳۲۹؛ [[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۴۲۱.</ref>
[[هبیرة بن نعمان]]، از [[صحابه]] شمرده شده و از فرماندهان علی{{ع}} بود و با حضرت در [[صفین]] همراه بود. [[امام علی]]{{ع}} او را بر مدائن گمارد<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۶، ص۴۴۶.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج۱، ص۳۲۹؛ [[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۴۲۱.</ref>


==== [[زحر بن قیس جعفی]] ====
==== [[زحر بن قیس جعفی]] ====

نسخهٔ ‏۱۲ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۰۸

حاکمان مدائن

در زمان خلفا

سلمان فارسی

سلمان فارسی از برجسته‎ترین صحابی پیامبر (ص) و از شیعیان خاص و یاران حضرت علی (ع) بود[۱]. سلمان بعد از مسلمان شدن از هیچ خدمتی در محضر پیامبر (ص) فروگذاری نکرد، برخی از این اقدامات عبارت‌اند از: پیشنهاد حفر خندق در جنگ احزاب؛ ترجمۀ قرآن؛ استانداری مداین؛ حضور مستمر در جنگ‌‎های فتح ایران؛ مذاکره کننده با مردم مداین؛ گرایش دادن مردم ایران به اسلام ناب شیعی[۲].

سلمان، نخستین حاکم مدائن از سوی عمر یا سعد بن ابی وقاص است[۳]. او از سال ۱۷ تا ۳۳ یا ۳۷ه‍.ق حاکم پایتخت ساسانیان بود که مسلمانان آن را فتح کرده بودند. او حتی زمان عثمان نیز در سمت خود باقی ماند[۴].

حذیفة بن یمان

حذیفة بن یمان، از یاران برجسته پیامبر خداست. او را رازدار پیامبر (ص) و داناترینِ مردم به منافقان دانسته‌اند، همچنین او از یاران علی (ع) به شمار می‌رود[۵].[۶]

برخی منابع، از کارگزاری حذیفه بر مداین از سوی عمر سخن گفته[۷] و به استقبال مردم از او اشاره کرده‌اند[۸] ولی به تاریخ این مأموریت اشاره نکرده‌اند؛ گویا او پیش از سلمان امارت مداین را به عهده داشته است[۹].[۱۰]

برپایه گزارشی، امیرمؤمنان (ع) در نامه‌اش به حذیفه او را بر کارگزاری مداین ابقا کرد؛ همچنین نامه‌ای جداگانه به مردم مداین نوشت و ضمن معرفی حذیفه به مردم وی را ستود[۱۱].[۱۲]

در زمان امیرالمؤمنین

هبیرة بن نعمان

هبیرة بن نعمان، از صحابه شمرده شده و از فرماندهان علی(ع) بود و با حضرت در صفین همراه بود. امام علی(ع) او را بر مدائن گمارد[۱۳].[۱۴]

زحر بن قیس جعفی

یزید بن قیس ارحبی

یزید بن قیس بن تمام ارحبی[۱۵] مردی عاقل و از نیروهای دلاور سپاه امیرالمؤمنین (ع) بود. وی از جانب حضرت علی (ع) والی مدائن شد و سپس به ولایت ری، همدان و اصفهان منصوب گردید[۱۶].[۱۷]

لام بن زیاد

ثابت بن قیس

سعد بن مسعود ثقفی

نام او سعد یا سعید[۱۸] بن مسعود انصاری ثقفی است. او عموی مختار بن ابی عبید ثقفی از اصحاب و انصار رسول خدا (ص) و یاران مخلص امیر المؤمنین (ع) به شمار می‌آمد[۱۹].

سعد بن مسعود جزو کارگزاران امیرالمؤمنین (ع) بود و از جانب آن حضرت به امارت و فرمانداری مدائن منصوب شد و تا دوران خلافت امام حسن مجتبی (ع) در این سمت باقی بود.

طبق نقل نصر بن مزاحم، حضرت علی (ع) او را قبل از آنکه بر مدائن منصوب کند بر استان زوابی (موصل)[۲۰] گمارد[۲۱]. و در جنگ جمل او را امیر بر قبایل قیس و عبدالقیس قرار داد[۲۲]. و پس از استقرار در کوفه و قبل از جنگ صفین، او را به عنوان فرماندار مدائن انتخاب کرد. او در این سمت بود و امام حسن (ع) در روز ساباط به او پناه برد[۲۳].[۲۴]

عبید بن سماک

بلاذری می‌نویسد: «عبید بن سماک مخزومی» والی علی بن ابی طالب(ع) بر مدائن بود[۲۵]. در اوائل حکومت مغیرة بن شعبه بر کوفه و شورش مستورد خارجی سخن از سماک بن عبید است که حاکم مدائن و بهرسیر بوده است[۲۶]. بلاذری وی را عبید بن سماک بن حزان عبسی یا سماک بن عبید بن سماک بن حزان دانسته است[۲۷].[۲۸]

منابع

پانویس

  1. ثقفی کوفی، ابراهیم، الغارات، ص۴۲۸؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۱۶.
  2. ر.ک: فتاح زاده، رحمان، سلمان فارسی، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ص۵۶۵.
  3. یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۷؛ وی می‌نویسد که سعد، سلمان را حاکم مدائن کرد؛ مسعودی در مروج الذهب، ج۱، ص۶۶۳ می‌نویسد که عمر او را حاکم مدائن کرد.
  4. قریشی، سید حسن، اصحاب ایرانی ائمه اطهار، ص۵۸ - ۶۲.
  5. رجال الطوسی، شیخ طوسی، ص۶۰؛ رجال ابن داوود، ابن داوود، ص۱۰۲؛ الخلاصه، حلی، ص۶۰؛ قاموس الرجال، شوشتری، ج۳، ص۱۴۱.
  6. اسماعیلی، ابوالحسن، مقاله «حذیفه بن الیمان»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص۳۵۶-۳۵۸.
  7. الطبقات، ابن سعد، ج ۷، ص ۳۱۷.
  8. اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۹۲.
  9. الاحتجاج، ص ۱۸۵ ـ ۱۸۶.
  10. سامانی، سید محمود، مقاله «حذیفة بن یمان»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰.
  11. بحارالانوار، ج ۲۸، ص ۸۷ - ۸۸؛ مصباح البلاغه، ج ۴، ص ۹۵ - ۹۸.
  12. اسماعیلی، ابوالحسن، مقاله «حذیفه بن الیمان»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص۳۶۴-۳۶۶؛ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج۱، ص۲۹۵-۲۹۶.
  13. ابن حجر، الاصابه، ج۶، ص۴۴۶.
  14. ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج۱، ص۳۲۹؛ ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۲، ص۱۴۲۱.
  15. در تنقیح المقال، ج۳، ص۳۲۸ آمده: یزید برادر سعید بن قیس، و ارحبی طایفه‌ای است منسوب به قبیله همدان.
  16. رجال طوسی، ص۶۲، ش۶.
  17. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۲، ص۱۴۴۲-۱۴۴۳؛ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج۱، ص۴۸۰-۴۸۱.
  18. شیخ طوسی در رجال، ص۴۴، ش۲۳. او را در زمره اصحاب امام علی (ع) ثبت کرده است. و ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه، ج۱۶، ص۲۷ حاکم مدائن را «سعد بن مسعود» و در ص۴۲ «سعید بن مسعود» ثبت کرده است.
  19. اسد الغابه، ج۲، ص۲۹۴ و اعیان الشیعه، ج۷، ص۲۳۰.
  20. در توضیح «استان زوابی» در حاشیه وقعة صفین، ص۱۱ چنین آمده است: در عراق چهار نهر بوده است: دو نهر بالای بغداد و در نهر پایین آنکه به هر کدام زاب گویند، و به هر یک از این نهرها، زابی هم اطلاق شده که جمع آن «ازوابی» است.
  21. وقعة صفین، ص۱۱.
  22. شرح ابن ابی الحدید، ج۳، ص۱۹۳.
  23. ر.ک: بحار الانوار، ج۳۲، ص۳۵۷ و تاریخ طبری، ج۴، ص۵۶۵.
  24. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۶۲۱؛ روحانی، سید حمید، مقاله «سعید بن مسعود الثقفی»، اصحاب امام حسن مجتبی، ص۳۵۹-۳۶۲؛ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۱، ص۳۴۳-۳۴۵.
  25. بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ج۱۳، ص۲۰۱.
  26. تاریخ طبری، ج۴، ص۱۴۵ و ابن اثیر، الکامل، ج۳، ص۳۳۰.
  27. بلاذری، جمل أنساب الأشراف، ج۵، ص۱۷۵.
  28. ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۱، ص ۳۴۱-۳۴۲.