←مقدمه
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←مقدمه) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
[[آزادی]] امری ذاتی و نهاده شده در [[نهان]] [[جان]] انسانهاست. [[باور]] بر آن است که همه [[انسانها]]، خواستی درونی نسبت به آزادی دارند. این مطلب، امری است که بسیاری از مکتبهای مادی و [[الهی]] به آن باور دارند، هرچند که در سرچشمه آن و محدوده و گستره آن با هم اختلافهایی گسترده دارند. | [[آزادی]] امری ذاتی و نهاده شده در [[نهان]] [[جان]] انسانهاست. [[باور]] بر آن است که همه [[انسانها]]، خواستی درونی نسبت به آزادی دارند. این مطلب، امری است که بسیاری از مکتبهای مادی و [[الهی]] به آن باور دارند، هرچند که در سرچشمه آن و محدوده و گستره آن با هم اختلافهایی گسترده دارند. | ||
در نگرش [[قرآنی]] و [[دینی]]، آزادی امری در [[سرشت]] و [[فطرت انسان]] است که [[خداوند]] قبل از ورود او به عرصه [[سیاسی]] ـ [[اجتماعی]]، در نهاد او قرار داده، او را آزاد آفریده است و رها از هرگونه [[بندگی]] و بردگی دیگران. در [[آیات]] گوناگونی تأکید میشود [[انبیای الهی]] آمدهاند تا به انسانها یادآور شوند که آنان نباید زیر [[سیطره]] و تازیانه [[طاغوتها]] [[روزگار]] سر کنند. آزادی، حقی ذاتی است که در خمیر مایه و سرشت او وجود دارد و اینکه خداوند در [[کلام]] خویش تأکید میکند [[پیامبران الهی]] میآیند تا غلها و زنجیرهایی را که بر [[انسانها]] قرار گرفته است، بردارند و باز کنند، حکایت از آن دارد که آن زنجیرها، حال هر چه باشد، روزی بر دوش انسان نبوده، اما دیگرانی بر دوش او نهادهاند؛ لذا بازگرداندن انسان به | در نگرش [[قرآنی]] و [[دینی]]، آزادی امری در [[سرشت]] و [[فطرت انسان]] است که [[خداوند]] قبل از ورود او به عرصه [[سیاسی]] ـ [[اجتماعی]]، در نهاد او قرار داده، او را آزاد آفریده است و رها از هرگونه [[بندگی]] و بردگی دیگران. در [[آیات]] گوناگونی تأکید میشود [[انبیای الهی]] آمدهاند تا به انسانها یادآور شوند که آنان نباید زیر [[سیطره]] و تازیانه [[طاغوتها]] [[روزگار]] سر کنند. آزادی، حقی ذاتی است که در خمیر مایه و سرشت او وجود دارد و اینکه خداوند در [[کلام]] خویش تأکید میکند [[پیامبران الهی]] میآیند تا غلها و زنجیرهایی را که بر [[انسانها]] قرار گرفته است، بردارند و باز کنند، حکایت از آن دارد که آن زنجیرها، حال هر چه باشد، روزی بر دوش انسان نبوده، اما دیگرانی بر دوش او نهادهاند؛ لذا بازگرداندن انسان به روزگار رهایی و زمانی که غلی بر آنها نیست، از رسالتهای پیامبرانی [[الهی]] است<ref>سوره اعراف، آیه ۱۵۷.</ref>. از دیگر نشانههای ذاتی بودن آزادی در وجود [[آدمی]] آن است که خداوند، او را مختار [[آفریده]] است، راه را به او نشان داده است تا هر کدام را میخواهد برگزیند، در [[کلام الهی]] به [[صراحت]] به [[آزادی تکوینی]] انسان اشاره شده است<ref>سوره انسان، آیه ۳، سوره زمر، آیه ۴۱.</ref>. | ||
اگر [[آزادی]] امر نهادی در [[سرشت انسان]] است، نیازی به | اگر [[آزادی]] امر نهادی در [[سرشت انسان]] است، نیازی به قرارداد اجتماعی ندارد، حقی است که با اوست و نیاز ندارد که کسی به او ببخشد و [[عطا]] کند، پس ستاندنی نیز نمیباشد، [[حکومت]] و [[قدرت]]، نباید و [[حق]] ندارند بر [[شهروندان]] خویش برای وجود و حضور [[جامعه]] آزاد، [[منتگذاری]] کند، بلکه یکی از [[وظایف]] عمدهاش آن است که زمینه و بسترهای حضور آزادی را در جامعه فراهم کند و عملی گرداند. | ||
“هدف [[انسان]] این نیست که [[آزاد]] باشد؛ ولی انسان باید آزاد باشد تا به [[کمالات]] خودش برسد، و انسان تنها موجودی است که خود باید [[راه]] خود را [[انتخاب]] کند”<ref>مرتضی مطهری، انسان کامل، ص۳۴۷.</ref>.<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم (کتاب)|آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم]]، ص۸۲.</ref> | “هدف [[انسان]] این نیست که [[آزاد]] باشد؛ ولی انسان باید آزاد باشد تا به [[کمالات]] خودش برسد، و انسان تنها موجودی است که خود باید [[راه]] خود را [[انتخاب]] کند”<ref>مرتضی مطهری، انسان کامل، ص۳۴۷.</ref>.<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم (کتاب)|آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم]]، ص۸۲.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |