شبیب بن عامر ازدی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '[[رده:قبیله ' به '[[رده:')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۵۷: خط ۵۷:
[[کمیل]] بلافاصله با شش [[صد]] نیروی سواره برای مقابله با نیروهای [[عبدالرحمان بن قباث]] عازم آن منطقه شد و [[دشمن]] را که تعدادشان چند برابر بود، [[شکست]] [[سختی]] داد و [[امام علی]] را با اطلاع از این خبر بسیار [[خشنود]] ساخت. [[شبیب بن عامر]] نیز [[پیروزی]] [[کمیل]] را تبریک گفت و خود به تعقیب دیگر نیروهای شامی پرداخت. سرانجام خود را به بعلبک رساند. [[معاویه]] برای مقابله با وی، [[حبیب بن مسلمه]] را با نیروهای تحت فرمانش، اعزام کرد اما شبیب را نیافت.
[[کمیل]] بلافاصله با شش [[صد]] نیروی سواره برای مقابله با نیروهای [[عبدالرحمان بن قباث]] عازم آن منطقه شد و [[دشمن]] را که تعدادشان چند برابر بود، [[شکست]] [[سختی]] داد و [[امام علی]] را با اطلاع از این خبر بسیار [[خشنود]] ساخت. [[شبیب بن عامر]] نیز [[پیروزی]] [[کمیل]] را تبریک گفت و خود به تعقیب دیگر نیروهای شامی پرداخت. سرانجام خود را به بعلبک رساند. [[معاویه]] برای مقابله با وی، [[حبیب بن مسلمه]] را با نیروهای تحت فرمانش، اعزام کرد اما شبیب را نیافت.


شبیب از بعلبک بازگشت و در منطقه [[رقه]] و نواحی آنکه اکثر [[مردم]] [[عثمانی]] بودند (و با [[حضرت علی]] {{ع}} سر [[جنگ]] داشتند) حمله کرد و گوسفندانشان را با خود برد و سلاح‌ها و مرکب‌های آنان را گرفت؛ اما [[حضرت علی]] {{ع}} بعضی از کارهای او را [[تأیید]] ننمود، و او را از گرفتن [[اموال]] و حیوانات [[مردم]] [[نهی]] کرد و تنها اجازه داد که مرکب و سلاح‌هایی را که با آنها می‌جنگند به [[غنیمت]] بگیرد و در ضمن از تلاش و [[شجاعت]] شبیب [[تجلیل]] به عمل آورد و فرمود: "[[خداوند]]، شبیب را [[رحمت]] کند که [[دست]] [[غارتگران]] را از منطقه کوتاه کرد و شرشان را دور ساخت و [[پیروزی]] و [[نصرت]] را زود به ارمغان آورد"<ref>{{متن حدیث|رحم الله شبیبا لقد أبعد الغارة و عجل الانتصار}}؛ کامل ابن اثیر، ج۲، ص۴۲۸.</ref>.
شبیب از بعلبک بازگشت و در منطقه [[رقه]] و نواحی آنکه اکثر [[مردم]] [[عثمانی]] بودند (و با [[حضرت علی]] {{ع}} سر [[جنگ]] داشتند) حمله کرد و گوسفندانشان را با خود برد و سلاح‌ها و مرکب‌های آنان را گرفت؛ اما [[حضرت علی]] {{ع}} بعضی از کارهای او را [[تأیید]] ننمود، و او را از گرفتن [[اموال]] و حیوانات [[مردم]] [[نهی]] کرد و تنها اجازه داد که مرکب و سلاح‌هایی را که با آنها می‌جنگند به [[غنیمت]] بگیرد و در ضمن از تلاش و [[شجاعت]] شبیب [[تجلیل]] به عمل آورد و فرمود: «[[خداوند]]، شبیب را [[رحمت]] کند که [[دست]] [[غارتگران]] را از منطقه کوتاه کرد و شرشان را دور ساخت و [[پیروزی]] و [[نصرت]] را زود به ارمغان آورد»<ref>{{متن حدیث|رحم الله شبیبا لقد أبعد الغارة و عجل الانتصار}}؛ کامل ابن اثیر، ج۲، ص۴۲۸.</ref>.


[[امام]] {{ع}} در این سفارش به همه [[حاکمان]] درس [[مردانگی]] و [[بزرگواری]] داد و [[نماینده]] خود شبیب را که با برخورد با مخالفین و [[دشمنان]] خود در حد [[زیاده روی]] و دور از [[اخلاق]] دید او را منع کرد و بر [[عدل]] و [[انصاف]] توصیه نمود.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۷۱۰-۷۱۱.</ref>
[[امام]] {{ع}} در این سفارش به همه [[حاکمان]] درس [[مردانگی]] و [[بزرگواری]] داد و [[نماینده]] خود شبیب را که با برخورد با مخالفین و [[دشمنان]] خود در حد [[زیاده روی]] و دور از [[اخلاق]] دید او را منع کرد و بر [[عدل]] و [[انصاف]] توصیه نمود.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۷۱۰-۷۱۱.</ref>


== شبیب و [[جانشینی]] [[مالک اشتر]] ==
== شبیب و [[جانشینی]] [[مالک اشتر]] ==
در یکی از مکاتبه‌های [[حضرت علی]] {{ع}} به [[مالک اشتر]] که [[حاکم]] نصیبین و بلاد بود، آمده است: "من، [[محمد بن ابی بکر]] را [[والی]] [[مصر]] کردم، اما طاغیانی بر او [[خروج]] نمودند و او را که نوجوان و در امور [[جنگی]] کم‌تجربه بود، به [[شهادت]] رساندند. - خدایش [[رحمت]] فرماید به حال خودت نزد من بیا تا در مورد وقایع و اتفاقات [[مصر]] چاره‌ای بیندیشی. هم چنین یکی از [[یاران]] ناصح و مورد [[اعتماد]] و ۹ [[ثقه]] خود را به [[نیابت]] خود برگزین". مالک پس از دریافت [[پیام]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}}، [[شبیب بن عامر]] را به [[جانشینی]] خود در نصیبین و بلاد اطراف آن برگزید و خود عازم [[دیدار]] آن [[حضرت]] در [[کوفه]] گردید<ref>ر. ک: شرح ابن ابی الحدید، ج۶، ص۷۳؛ امالی مفید، ص۹۰ و تنقیح المقال، ج۲، ص۶۸۱.</ref>.
در یکی از مکاتبه‌های [[حضرت علی]] {{ع}} به [[مالک اشتر]] که [[حاکم]] نصیبین و بلاد بود، آمده است: «من، [[محمد بن ابی بکر]] را [[والی]] [[مصر]] کردم، اما طاغیانی بر او [[خروج]] نمودند و او را که نوجوان و در امور [[جنگی]] کم‌تجربه بود، به [[شهادت]] رساندند. - خدایش [[رحمت]] فرماید به حال خودت نزد من بیا تا در مورد وقایع و اتفاقات [[مصر]] چاره‌ای بیندیشی. هم چنین یکی از [[یاران]] ناصح و مورد [[اعتماد]] و ۹ [[ثقه]] خود را به [[نیابت]] خود برگزین». مالک پس از دریافت [[پیام]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}}، [[شبیب بن عامر]] را به [[جانشینی]] خود در نصیبین و بلاد اطراف آن برگزید و خود عازم [[دیدار]] آن [[حضرت]] در [[کوفه]] گردید<ref>ر. ک: شرح ابن ابی الحدید، ج۶، ص۷۳؛ امالی مفید، ص۹۰ و تنقیح المقال، ج۲، ص۶۸۱.</ref>.
از شرح حال شبیب و [[تاریخ]] وفاتش مدرک بیشتری در کتاب‌های [[تاریخ]] به [[دست]] نیامد، لذا به آن‌چه در بالا آوردیم، اکتفا نمودیم.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۷۱۱-۷۱۲.</ref>
از شرح حال شبیب و [[تاریخ]] وفاتش مدرک بیشتری در کتاب‌های [[تاریخ]] به [[دست]] نیامد، لذا به آن‌چه در بالا آوردیم، اکتفا نمودیم.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۷۱۱-۷۱۲.</ref>



نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۷:۳۹

شبیب بن عامر ازدی
تصویر قدیمی از مسجد کوفه
نام کاملشبیب بن عامر ازدی
جنسیتمرد
لقبجد کرمانی
از قبیلهازد
از اصحابامام علی
فعالیت‌های اوفرماندار نصیبین

مقدمه

شبیب بن عامر ازدی معروف به جد کرمانی[۱] از یاران و اصحاب امیرالمؤمنین (ع) و از افراد مورد وثوق آن حضرت بود، لذا به مالک اشتر دستور داد که او را خزانه‌دار بیت المال قرار دهد و در فرمان خود شبیب را اهل ثقه و خیرخواه و مورد اطمینان و اعتماد اعلام نمودند[۲]. و او در سرزمین جزیره و نصیبین جانشین مالک اشتر بود.[۳]

شبیب در جریان حمله کارگزار معاویه

ابن اثیر در حوادث سال ۳۹ هجری می‌نویسد: معاویه، گروهی به فرماندهی عبدالرحمان بن قباث بن اشیم را برای غارت جزیره گسیل داشت. در آن زمان شبیب بن عامر از جانب علی (ع) حاکم بر شهر نصیبین[۴] بود، در این وضعیت نامه‌ای به کمیل بن زیاد که حاکم هیت از جانب امام (ع) بود، نوشت و او را از تهاجم قوای شام مطلع ساخت و در نامه یادآور شد که نمی‌داند، او به ناحیه نصیبین می‌آید یا قصد فرات و هیت دارد.

کمیل بلافاصله با شش صد نیروی سواره برای مقابله با نیروهای عبدالرحمان بن قباث عازم آن منطقه شد و دشمن را که تعدادشان چند برابر بود، شکست سختی داد و امام علی را با اطلاع از این خبر بسیار خشنود ساخت. شبیب بن عامر نیز پیروزی کمیل را تبریک گفت و خود به تعقیب دیگر نیروهای شامی پرداخت. سرانجام خود را به بعلبک رساند. معاویه برای مقابله با وی، حبیب بن مسلمه را با نیروهای تحت فرمانش، اعزام کرد اما شبیب را نیافت.

شبیب از بعلبک بازگشت و در منطقه رقه و نواحی آنکه اکثر مردم عثمانی بودند (و با حضرت علی (ع) سر جنگ داشتند) حمله کرد و گوسفندانشان را با خود برد و سلاح‌ها و مرکب‌های آنان را گرفت؛ اما حضرت علی (ع) بعضی از کارهای او را تأیید ننمود، و او را از گرفتن اموال و حیوانات مردم نهی کرد و تنها اجازه داد که مرکب و سلاح‌هایی را که با آنها می‌جنگند به غنیمت بگیرد و در ضمن از تلاش و شجاعت شبیب تجلیل به عمل آورد و فرمود: «خداوند، شبیب را رحمت کند که دست غارتگران را از منطقه کوتاه کرد و شرشان را دور ساخت و پیروزی و نصرت را زود به ارمغان آورد»[۵].

امام (ع) در این سفارش به همه حاکمان درس مردانگی و بزرگواری داد و نماینده خود شبیب را که با برخورد با مخالفین و دشمنان خود در حد زیاده روی و دور از اخلاق دید او را منع کرد و بر عدل و انصاف توصیه نمود.[۶]

شبیب و جانشینی مالک اشتر

در یکی از مکاتبه‌های حضرت علی (ع) به مالک اشتر که حاکم نصیبین و بلاد بود، آمده است: «من، محمد بن ابی بکر را والی مصر کردم، اما طاغیانی بر او خروج نمودند و او را که نوجوان و در امور جنگی کم‌تجربه بود، به شهادت رساندند. - خدایش رحمت فرماید به حال خودت نزد من بیا تا در مورد وقایع و اتفاقات مصر چاره‌ای بیندیشی. هم چنین یکی از یاران ناصح و مورد اعتماد و ۹ ثقه خود را به نیابت خود برگزین». مالک پس از دریافت پیام امیرالمؤمنین (ع)، شبیب بن عامر را به جانشینی خود در نصیبین و بلاد اطراف آن برگزید و خود عازم دیدار آن حضرت در کوفه گردید[۷]. از شرح حال شبیب و تاریخ وفاتش مدرک بیشتری در کتاب‌های تاریخ به دست نیامد، لذا به آن‌چه در بالا آوردیم، اکتفا نمودیم.[۸]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. مقصود از کرمانی که شبیب جد اوست، «اجدیع بن علی بن شبیب» است که در سال ۱۲۰ هجری والی خراسان شد و بعد برکنار گردید، و نصر بن سیار در سال ۱۲۶ او را زندانی کرد، اما کرمانی در سنه ۱۲۸ هجری پس از آزادی با نصر جنگید و با ابو مسلم خراسانی همکاری داشت. تا این که در سال ۱۲۹ هجری در جنگ نصر مجروح شد و سپس کرمانی را دستگیر کردند و به دار آویختند. (تاریخ طبری، ج۷، ص۱۵۴ و ۲۸۵ و....).
  2. تنقیح المقال، ج۲، ص۸۰ و ۸۱.
  3. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۷۱۰.
  4. نصیبین از شهرهای آباد جزیره در مسیر موصل به شام است.
  5. «رحم الله شبیبا لقد أبعد الغارة و عجل الانتصار»؛ کامل ابن اثیر، ج۲، ص۴۲۸.
  6. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۷۱۰-۷۱۱.
  7. ر. ک: شرح ابن ابی الحدید، ج۶، ص۷۳؛ امالی مفید، ص۹۰ و تنقیح المقال، ج۲، ص۶۸۱.
  8. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۷۱۱-۷۱۲.