|
|
خط ۱۲۱: |
خط ۱۲۱: |
|
| |
|
| [[ابن سعد]] [[فرزندان امام حسن بن علی]] {{عم}} را چنین نام میبرد: [[محمد اصغر]]، [[جعفر]]، [[حمزه]] و [[فاطمه]] که همگی در [[کودکی]] درگذشتند و مادرشان، [[ام کلثوم]]، دختر [[فضل بن عباس بن عبدالمطلب بن هاشم]] بوده است؛ [[محمد اکبر]] که کثیه آن حضرت برگرفته از نام اوست؛ [[حسن]] و دو دختر که مادرشان خوله بود <ref>او دختر منظور بن زبّان بن سیار بن عمرو بن جابر بن عقیل بن هلال بن سمی بن مازن بن فزارة بن ذبیان بن بغیض بن مرة بن غطفان است.</ref>. این هر دو دختر در [[کودکی]] در گذشتند و به [[بلوغ]] نرسیدند؛ [[زید]]، [[امالحسن]] و [[امالخیر]] که مادرشان، [[امبشیر]] دختر [[ابومسعود]] بوده است<ref>ابومسعود همان عقبة بن عمرو بن ثعلبة بن أسیرة بن عسیرة بن عطیة بن جدارة بن عوف بن حارث بن خزرج است که از انصار بود.</ref>. [[اسماعیل]] و [[یعقوب]] و دو دختر که این دو دختر در کوکی در گذشتند و مادرشان، [[جعده]]، دختر [[اشعث بن قیس بن معدیکرب]] کندی بوده است. [[قاسم]]، [[ابوبکر]] و [[عبدالله]]<ref>بلاذری به جای عبدالله، از عبدالرحمان نام برده است. (انساب الاشراف، ص۷۳).</ref> که مادرشان کنیزی به نام [[بقیله]] بوده است؛ اینان همراه [[حسین بن علی بن ابیطالب]] {{ع}} [[شهید]] شدند و نسلی از آنان باقی نماند؛ [[حسین اثرم]]<ref>اثرم، یعنی کسی که دندانهای پیشین او افتاده باشد.</ref>، [[عبدالرحمان]] و [[ام سلمه]] که مادرشان کنیزی به نام [[ظمیا]] بوده است؛ عمرو که مادرش [[کنیز]] بود و از او نسلی باقی نماند؛ [[مادر]] [[ام عبدالله]] که نام اصلی او [[فاطمه]] است، کنیزی به نام [[صافیه]] بوده است. این بانو [[مادر]] [[امام]] [[ابوجعفر محمد بن علی بن حسین]] - [[باقر]] العلوم - نیز میباشد؛ [[طلحه]] که مادرش، [[ام اسحاق]]، دختر [[طلحة بن عبیدالله بن عثمان]] تیمی بوده و از او نسلی باقی نمانده است؛ [[عبدالله اصغر]] که مادرش، [[زینب]]، دختر [[سبیع بن عبدالله]] و برادرزاده [[جریر بن عبدالله بجلی]] بوده است<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۵، ص۲.</ref><ref>[[حسین شهسواری|شهسواری، حسین]]، [[امام حسن بن علی بن ابی طالب (مقاله)| مقاله «امام حسن بن علی بن ابی طالب»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)|اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص۱۵۰-۱۵۲ و [[حسن بن علی بن ابی طالب (مقاله)| مقاله «حسن بن علی بن ابی طالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۰۷-۴۱۰.</ref> | | [[ابن سعد]] [[فرزندان امام حسن بن علی]] {{عم}} را چنین نام میبرد: [[محمد اصغر]]، [[جعفر]]، [[حمزه]] و [[فاطمه]] که همگی در [[کودکی]] درگذشتند و مادرشان، [[ام کلثوم]]، دختر [[فضل بن عباس بن عبدالمطلب بن هاشم]] بوده است؛ [[محمد اکبر]] که کثیه آن حضرت برگرفته از نام اوست؛ [[حسن]] و دو دختر که مادرشان خوله بود <ref>او دختر منظور بن زبّان بن سیار بن عمرو بن جابر بن عقیل بن هلال بن سمی بن مازن بن فزارة بن ذبیان بن بغیض بن مرة بن غطفان است.</ref>. این هر دو دختر در [[کودکی]] در گذشتند و به [[بلوغ]] نرسیدند؛ [[زید]]، [[امالحسن]] و [[امالخیر]] که مادرشان، [[امبشیر]] دختر [[ابومسعود]] بوده است<ref>ابومسعود همان عقبة بن عمرو بن ثعلبة بن أسیرة بن عسیرة بن عطیة بن جدارة بن عوف بن حارث بن خزرج است که از انصار بود.</ref>. [[اسماعیل]] و [[یعقوب]] و دو دختر که این دو دختر در کوکی در گذشتند و مادرشان، [[جعده]]، دختر [[اشعث بن قیس بن معدیکرب]] کندی بوده است. [[قاسم]]، [[ابوبکر]] و [[عبدالله]]<ref>بلاذری به جای عبدالله، از عبدالرحمان نام برده است. (انساب الاشراف، ص۷۳).</ref> که مادرشان کنیزی به نام [[بقیله]] بوده است؛ اینان همراه [[حسین بن علی بن ابیطالب]] {{ع}} [[شهید]] شدند و نسلی از آنان باقی نماند؛ [[حسین اثرم]]<ref>اثرم، یعنی کسی که دندانهای پیشین او افتاده باشد.</ref>، [[عبدالرحمان]] و [[ام سلمه]] که مادرشان کنیزی به نام [[ظمیا]] بوده است؛ عمرو که مادرش [[کنیز]] بود و از او نسلی باقی نماند؛ [[مادر]] [[ام عبدالله]] که نام اصلی او [[فاطمه]] است، کنیزی به نام [[صافیه]] بوده است. این بانو [[مادر]] [[امام]] [[ابوجعفر محمد بن علی بن حسین]] - [[باقر]] العلوم - نیز میباشد؛ [[طلحه]] که مادرش، [[ام اسحاق]]، دختر [[طلحة بن عبیدالله بن عثمان]] تیمی بوده و از او نسلی باقی نمانده است؛ [[عبدالله اصغر]] که مادرش، [[زینب]]، دختر [[سبیع بن عبدالله]] و برادرزاده [[جریر بن عبدالله بجلی]] بوده است<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۵، ص۲.</ref><ref>[[حسین شهسواری|شهسواری، حسین]]، [[امام حسن بن علی بن ابی طالب (مقاله)| مقاله «امام حسن بن علی بن ابی طالب»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)|اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص۱۵۰-۱۵۲ و [[حسن بن علی بن ابی طالب (مقاله)| مقاله «حسن بن علی بن ابی طالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۰۷-۴۱۰.</ref> |
|
| |
| == [[نزول آیات]] در [[شأن امام]] [[امام حسن|حسن]] {{ع}} ==
| |
| [[خداوند متعال]] در [[آیه مباهله]] {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}<ref>«بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو:بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref> به [[پیامبر]] خود [[دستور]] میدهد که به نجرانیان بگو: ما با [[زنان]] و [[فرزندان]] و [[جان]] خودمان جمع شده، [[مباهله]] میکنیم. در این واقعه، مصداق خارجی {{متن قرآن|أَبْنَاءَنَا}} کسی جز دو [[فرزند فاطمه]] {{س}} و [[علی]] {{ع}}؛ یعنی [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}} نیستند<ref>تفسیر العیاشی، عیاشی، ج۱، ص۱۷۶.</ref>. و تمام [[مفسران]] و مؤرخان درباره این واقعه و مصداق آن همنظر هستند.
| |
|
| |
| [[عیاشی]] در [[تفسیر]] خود در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ قِيلَ لَهُمْ كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ إِذَا فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَخْشَوْنَ النَّاسَ كَخَشْيَةِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْيَةً وَقَالُوا رَبَّنَا لِمَ كَتَبْتَ عَلَيْنَا الْقِتَالَ لَوْلَا أَخَّرْتَنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ قُلْ مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ لِمَنِ اتَّقَى وَلَا تُظْلَمُونَ فَتِيلًا}}<ref>«آیا به (حال و روز) کسانی ننگریستهای که به آنان گفته شد (چندی) دست (از جنگ) بکشید و نماز را بر پا دارید و زکات را بپردازید (ولی آنان آرزومند جهاد بودند) و چون بر آنان کارزار مقرر شد ناگهان دستهای از آنان (چنان) از مردم (کافر) ترسیدند چون ترسیدن از خداوند یا فراتر از آن و گفتند: پروردگارا! چرا نبرد را بر ما مقرر کردی؟ چرا زمانی کوتاه ما را مهلت ندادی؟ (به اینان) بگو: بهره این جهان، اندک است و سرای واپسین برای آن کس که پرهیزگاری ورزد بهتر است و سر مویی بر شما ستم نخواهد رفت» سوره نساء، آیه ۷۷.</ref> از [[امام باقر]] و [[امام]] [[جعفر صادق]] {{عم}} [[روایت]] میکند که فرمودهاند: "به [[خدا]] قسم! [[سازش]] [[امام حسن]] {{ع}} با [[معاویه]] برای این [[امت]] از هرچه که [[آفتاب]] بر آن میتابد، بهتر است. به [[خدا]] سوگند! این [[آیه]] درباره [[امام حسن]] {{ع}} نازل شده است. این [[آیه]] درباره [[اطاعت]] کردن از [[امام]] است؛ وقتی [[مردم]] از [[خدا]] خواستند که بجنگند و بر آنان [[واجب]] شد که در رکاب [[امام حسن]] {{ع}} بجنگند، گفتند: "پروردگارا! چرا [[جنگیدن]] را بر ما [[واجب]] کردی؟ کاش ما را تا زمان نزدیکی به تأخیر میانداختی""<ref>تفسیر العیاشی، عیاشی، ج۱، ص۲۵۸.</ref>.
| |
|
| |
| نیز در [[تفسیر عیاشی]] از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده که آن حضرت فرموده است: "[[آیه]] {{متن قرآن|كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ}} در [[شأن امام]] [[امام حسن|حسن]] {{ع}} نازل شده است؛ زیرا [[خدا]] آن حضرت را [[مأمور]] کرد که از [[جنگ]] با [[معاویه]] خودداری کند". آنگاه فرمود: [[آیه]] {{متن قرآن|فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ}}<ref>«اما چون بر آنان جنگ مقرر شد جز تنی چند رو گرداندند.».. سوره بقره، آیه ۲۴۶.</ref> در [[شأن]] [[امام حسین]] {{ع}} نازل شده است؛ زیرا [[خدا]] بر آن حضرت و عموم [[اهل]] [[زمین]] [[واجب]] کرده که در رکاب ایشان بجنگند"<ref>تفسیر العیاشی، عیاشی، ج۱، ص۲۵۸. علامه مجلسی میگوید: علی بن اسباط در کتاب نوادر از حسن بن زیاد نقل میکند که گفت: به حضرت امام جعفر صادق {{ع}} گفتم: منظور از آیه ۷۷ سوره نساء که خداوند میفرماید: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ قِيلَ لَهُمْ كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ}} چیست؟ فرمود: «این آیه در شأن امام حسن مجتبی {{ع}} نازل شده است، زیرا خدا به او دستور داد که از جنگ با معاویه خودداری کند». گفتم: منظور از این قسمت که میفرماید: {{متن قرآن|فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ}} چیست؟ فرمود: «در شأن امام حسین {{ع}} نازل شده است؛ زیرا خدا بر آن حضرت و بر جمیع اهل زمین واجب کرده است که در رکاب آن بزرگوار بجنگند. (زندگانی امام حسن مجتبی {{ع}}، محمدجواد نجفی، ص۲۳۲)</ref>.
| |
|
| |
| [[پس از شهادت امام علی]] {{ع}} [[امام حسن]] {{ع}} در [[سخنرانی]] خود فرمود: "من از همان خانوادهای هستم که [[محبت]] و [[مودت]] آنها طبق [[آیه]] {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref> بر هر [[مسلمانی]] [[واجب]] شده است؛ و فرمود: "اقتراف [[حسنه]]" [[مودت]] ما [[خانواده]] است. [[حسین بن علی]] {{ع}} نیز درباره [[آیه]] {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref> فرمود: "آن خویشاوندانی که [[خدا]] به [[مودت]] با آنها [[دستور]] داده و خیر و [[برکت]] را در آن [[خاندان]] نهاده، [[خویشاوندی]] ما [[خاندان]] است که [[حق]] ما را بر هر [[مسلمان]] [[واجب]] کرده است"<ref>تأویل الآیات الظاهره، استرآبادی، ص۵۳۰.</ref><ref>[[حسین شهسواری|شهسواری، حسین]]، [[امام حسن بن علی بن ابی طالب (مقاله)| مقاله «امام حسن بن علی بن ابی طالب»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)|اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص۳۷-۳۹ و [[حسن بن علی بن ابی طالب (مقاله)| مقاله «حسن بن علی بن ابی طالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۱۸-۳۱۹.</ref>
| |
|
| |
|
| == اوصاف و [[کرامات امام حسن مجتبی]] {{ع}} == | | == اوصاف و [[کرامات امام حسن مجتبی]] {{ع}} == |