مقاسمه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[مقاسمه در قرآن]] - [[مقاسمه در حدیث]] - [[مقاسمه در فقه اسلامی]] - [[مقاسمه در فقه سیاسی]]| پرسش مرتبط  = مقاسمه (پرسش)}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[مقاسمه در فقه سیاسی]]| پرسش مرتبط  = }}
 
== مقدمه ==
== مقدمه ==
خراج و مقاسمه در لغت، باج گرفتن را گویند<ref>لغت‌نامه دهخدا، ج۷، ص۹۶۲۷.</ref> و در اصطلاح، به [[مالیات]] بر [[اراضی]] گفته می‌شد که [[دولت اسلامی]] از [[مسلمانان]] و یا غیر آنها، طبق شرایطی اخذ می‌کرد. خراج و مقاسمه شامل:
خراج و مقاسمه در لغت، باج گرفتن را گویند<ref>لغت‌نامه دهخدا، ج۷، ص۹۶۲۷.</ref> و در اصطلاح، به [[مالیات]] بر [[اراضی]] گفته می‌شد که [[دولت اسلامی]] از [[مسلمانان]] و یا غیر آنها، طبق شرایطی اخذ می‌کرد. خراج و مقاسمه شامل: ضریبه، [[جزیه]] و [[مال]] الفیء بوده و دو نوع از [[مالیات]] بر [[اراضی]] است که از سوی [[دولت اسلامی]]، بر زمین‌های مفتوحة العنوة - زمین‌هایی که [[مسلمانان]] با [[جنگ]] و [[غلبه]] به دست آورده باشند - [[تعیین]] می‌گردید؛ به گونه‌ای که زارع [[زمین]]، موظف بود هر ساله مبلغی جهت [[مالیات]] ارضی، به [[دولت اسلامی]] بپردازد، تا [[منافع]] آن در [[مصالح]] عموم [[مسلمانان]] [[مصرف]] گردد. خراج و مقاسمه هر دو [[مالیات]] ارضی بودند، ولی با این تفاوت که [[خراج]] عبارت بود از [[مالیات]] نقدی و از طرف [[دولت]] [[تعیین]] می‌گردید و کسانی که روی [[زمین]] کار می‌کردند موظف بودند سالیانه مبلغی را به [[خزانه]] [[دولت]] واریز کنند؛ برای مثال می‌بایست در هر جریب [[زمین]]، مبلغ ده [[دینار]] رایج بپردازند، اما [[مقاسمه]] آن بود که خود [[دولت]]، در محصول زمین‌های خراجیه، با کشاورزان سهیم و [[شریک]] می‌شد، مثلا ربع یا ثلث محصولات از آن [[دولت]] و بقیه [[مال]] کشاورز بود<ref>تاریخ التمدن الاسلامی، ج۲، ص۳۲۶؛ کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۴۵؛ قاطعة اللجاج، ص۳۴-۲۷.</ref>. انواع [[خراج]] به شرح ذیل تقسیم می‌گردید: [[خراج]] موظف: ([[وظیفه]] یا مواظفه) مقدار معینی از نقود و زراعت که طبق نظر [[حاکم]] و [[خلیفه]] [[تعیین]] می‌گردید؛ چنانکه [[عمر]]، بر [[اراضی سواد]] ([[عراق]]) نسبت به هر جریب، صاعی از گندم و جو و یک [[درهم]] معین کرد<ref>صبح الاعشی، ج۱، ص۴۲۴؛ مفتاح الکرامه، ج۱۳، ص۶۵؛ ابویعلی، الاحکام السلطانیه، ص۱۶۵.</ref>.
ضریبه، [[جزیه]] و [[مال]] الفیء بوده و دو نوع از [[مالیات]] بر [[اراضی]] است که از سوی [[دولت اسلامی]]، بر زمین‌های مفتوحة العنوة - زمین‌هایی که [[مسلمانان]] با [[جنگ]] و [[غلبه]] به دست آورده باشند - [[تعیین]] می‌گردید؛ به گونه‌ای که زارع [[زمین]]، موظف بود هر ساله مبلغی جهت [[مالیات]] ارضی، به [[دولت اسلامی]] بپردازد، تا [[منافع]] آن در [[مصالح]] عموم [[مسلمانان]] [[مصرف]] گردد. خراج و مقاسمه هر دو [[مالیات]] ارضی بودند، ولی با این تفاوت که [[خراج]] عبارت بود از [[مالیات]] نقدی و از طرف [[دولت]] [[تعیین]] می‌گردید و کسانی که روی [[زمین]] کار می‌کردند موظف بودند سالیانه مبلغی را به [[خزانه]] [[دولت]] واریز کنند؛ برای مثال می‌بایست در هر جریب [[زمین]]، مبلغ ده [[دینار]] رایج بپردازند، اما [[مقاسمه]] آن بود که خود [[دولت]]، در محصول زمین‌های خراجیه، با کشاورزان سهیم و [[شریک]] می‌شد، مثلا ربع یا ثلث محصولات از آن [[دولت]] و بقیه [[مال]] کشاورز بود<ref>تاریخ التمدن الاسلامی، ج۲، ص۳۲۶؛ کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۴۵؛ قاطعة اللجاج، ص۳۴-۲۷.</ref>. انواع [[خراج]] به شرح ذیل تقسیم می‌گردید:
 
[[خراج]] موظف: ([[وظیفه]] یا مواظفه) مقدار معینی از نقود و زراعت که طبق نظر [[حاکم]] و [[خلیفه]] [[تعیین]] می‌گردید؛ چنانکه [[عمر]]، بر [[اراضی سواد]] ([[عراق]]) نسبت به هر جریب، صاعی از گندم و جو و یک [[درهم]] معین کرد<ref>صبح الاعشی، ج۱، ص۴۲۴؛ مفتاح الکرامه، ج۱۳، ص۶۵؛ ابویعلی، الاحکام السلطانیه، ص۱۶۵.</ref>.
[[خراج]] الرأس: ([[خراج]] سرانه) پولی که در سرشماری از رعایا می‌گرفتند. خراجی: منسوب به [[خراج]] مالیاتی، نام سالی بود که در یک روز معین از آن، [[خراج]] وصول می‌شد<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۸۹.</ref>.
[[خراج]] الرأس: ([[خراج]] سرانه) پولی که در سرشماری از رعایا می‌گرفتند.
 
خراجی: منسوب به [[خراج]] مالیاتی، نام سالی بود که در یک روز معین از آن، [[خراج]] وصول می‌شد<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۸۹.</ref>.
== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
{{مدخل وابسته}}
خط ۲۳: خط ۲۳:
* [[مجهول المالک]]
* [[مجهول المالک]]
{{پایان مدخل‌ وابسته}}
{{پایان مدخل‌ وابسته}}
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* [[پرونده:11677.jpg|22px]] [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|'''واژه‌نامه فقه سیاسی''']]
# [[پرونده:11677.jpg|22px]] [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|'''واژه‌نامه فقه سیاسی''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۳۱: خط ۳۲:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مقاسمه]]
[[رده:اصطلاحات فقهی]]

نسخهٔ ‏۱۶ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۴۲

مقدمه

خراج و مقاسمه در لغت، باج گرفتن را گویند[۱] و در اصطلاح، به مالیات بر اراضی گفته می‌شد که دولت اسلامی از مسلمانان و یا غیر آنها، طبق شرایطی اخذ می‌کرد. خراج و مقاسمه شامل: ضریبه، جزیه و مال الفیء بوده و دو نوع از مالیات بر اراضی است که از سوی دولت اسلامی، بر زمین‌های مفتوحة العنوة - زمین‌هایی که مسلمانان با جنگ و غلبه به دست آورده باشند - تعیین می‌گردید؛ به گونه‌ای که زارع زمین، موظف بود هر ساله مبلغی جهت مالیات ارضی، به دولت اسلامی بپردازد، تا منافع آن در مصالح عموم مسلمانان مصرف گردد. خراج و مقاسمه هر دو مالیات ارضی بودند، ولی با این تفاوت که خراج عبارت بود از مالیات نقدی و از طرف دولت تعیین می‌گردید و کسانی که روی زمین کار می‌کردند موظف بودند سالیانه مبلغی را به خزانه دولت واریز کنند؛ برای مثال می‌بایست در هر جریب زمین، مبلغ ده دینار رایج بپردازند، اما مقاسمه آن بود که خود دولت، در محصول زمین‌های خراجیه، با کشاورزان سهیم و شریک می‌شد، مثلا ربع یا ثلث محصولات از آن دولت و بقیه مال کشاورز بود[۲]. انواع خراج به شرح ذیل تقسیم می‌گردید: خراج موظف: (وظیفه یا مواظفه) مقدار معینی از نقود و زراعت که طبق نظر حاکم و خلیفه تعیین می‌گردید؛ چنانکه عمر، بر اراضی سواد (عراق) نسبت به هر جریب، صاعی از گندم و جو و یک درهم معین کرد[۳].

خراج الرأس: (خراج سرانه) پولی که در سرشماری از رعایا می‌گرفتند. خراجی: منسوب به خراج مالیاتی، نام سالی بود که در یک روز معین از آن، خراج وصول می‌شد[۴].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. لغت‌نامه دهخدا، ج۷، ص۹۶۲۷.
  2. تاریخ التمدن الاسلامی، ج۲، ص۳۲۶؛ کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۴۵؛ قاطعة اللجاج، ص۳۴-۲۷.
  3. صبح الاعشی، ج۱، ص۴۲۴؛ مفتاح الکرامه، ج۱۳، ص۶۵؛ ابویعلی، الاحکام السلطانیه، ص۱۶۵.
  4. فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی، ص ۸۹.