علم فعلی معصوم: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۲۸: خط ۲۸:
#مفضل بن عمر نقل می کند، امام صادق(علیه السلام) فرمودند:<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج 1، ص 124</ref> «خداوند واجب می‌کند طاعت عبدی را بر بندگان و بعد از آن بنده می‌پوشاند خبر آسمان را؟ نه به خدا قسم خداوند کریم و رحیم‌تر از آن است که واجب کند اطاعت عبدی را بعد از آن بپوشاند خبر آسمان و صبح و شام را.»<ref>ر.ک. مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص 89</ref>
#مفضل بن عمر نقل می کند، امام صادق(علیه السلام) فرمودند:<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج 1، ص 124</ref> «خداوند واجب می‌کند طاعت عبدی را بر بندگان و بعد از آن بنده می‌پوشاند خبر آسمان را؟ نه به خدا قسم خداوند کریم و رحیم‌تر از آن است که واجب کند اطاعت عبدی را بعد از آن بپوشاند خبر آسمان و صبح و شام را.»<ref>ر.ک. مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص 89</ref>


==مقدمه==
==چیستی علم شأنی و علم فعلی==
==چیستی علم شأنی و علم فعلی==
*مراد از علم شأنی یا ارادی امام آن است که علم به صورت فعلی و آنی نزد امام حاضر نیست، بلکه امام هر وقت اراده کند از علوم و امور غیبی آگاه می‏‌شود<ref>ر.ک. نصیری، محمد حسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟؛ سبحانی، سیدمحمدجعفر، منابع علم امامان شیعه، ص 80؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص 89</ref> به عبارتی دیگر ارادۀ امام علت تامه برای علم است که اگر اراده کند و بخواهد علم پیدا می کند<ref>ر.ک. وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، صفحه؟؟؟</ref> یعنی با مرحلۀ فعلیت تنها یک اراده فاصله است<ref>ر.ک. بخارایی زاده، سیدحبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص 19</ref> و البته گاهی هم بدون اراده، در خواب و رؤیا این علم حاصل می شود.<ref>ر.ک. وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، صفحه؟؟؟</ref> از علم شأنی به غیر حضوری، ارادی و بالقوه و اشائی یاد کرده‌اند.<ref>ر.ک. واعظی، حسین، گستره و چگونگی علم امام از منظر کتاب، سنت و عقل، ص 190 ـ 191؛ بخارایی زاده، سیدحبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص 19</ref> مرحوم مظفر در تعریف علم شأنی چنین آورده است:<ref>ر.ک. مظفر، محمدحسین، پژوهشی در باب علم امام، ص 34</ref> "همانا مراد از علم ارادی و انشائی علمی است که از جانب خداوند متعال داده شده و از جانب ایشان از طریق یکی از راه های الهام یا نقر یا شنیدن یا آموزش توسط پیامبر یا موارد دیگر افاضه شده باشد و این علمی است که ویژه امام است و شامل افراد دیگر نمی‌گردد".<ref>ر.ک. نصیری، محمد حسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟</ref> و مراد از علم فعلی علمی است که از مرتبۀ قوه و استعداد گذشته و به مرتبه فعلیت رسیده است.<ref>ر.ک. بخارایی زاده، سیدحبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص 19</ref> مطابق علم فعلی امامان(علیهم السلام) همه چیز را بالفعل می‌دانند، جز بخش ویژه ای که مخصوص ذات پاک خداوند است.<ref>ر.ک. مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص 89</ref> از علم فعلی به حضوری و احاطی نیز تعبیر شده است.<ref>ر.ک. واعظی، حسین، گستره و چگونگی علم امام از منظر کتاب، سنت و عقل، ص 190 ـ 191</ref> برخی قائلند: "تمامی اوصاف امام(علیه السلام) و کمالات وی در مقام فعليت و در مرحله موجودیت است؛ یعنی امام، عالِم است فعلاً و دارای مقام علم فعلی است و اوصافش از علم و غیر آن در مرحله شأنیّت نیست؛ به این معنی که اگر خداوند به امام علم آموخت، می‌داند و اگر نياموخت و یاد نداد، نمی‌داند. این حرف ناشی از جهالت پاره‌ای از اشخاص است که به فکر قاصر خودشان تصور کرده‌اند؛ زیرا این حرف که اگر خدا به پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امام(علیه السلام) یاد داد، می‌داند و اگر یاد نداد، نمی‌داند نسبت به تمامی موجودات و سایر اشخاص یکسان است".<ref>ر.ک. قاضی طباطبایی، سیدمحمد علی، مقدمه ایی بر کتاب علم امام، ص 495</ref>
*مراد از علم شأنی یا ارادی امام آن است که علم به صورت فعلی و آنی نزد امام حاضر نیست، بلکه امام هر وقت اراده کند از علوم و امور غیبی آگاه می‏‌شود<ref>ر.ک. نصیری، محمد حسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟؛ سبحانی، سیدمحمدجعفر، منابع علم امامان شیعه، ص 80؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص 89</ref> به عبارتی دیگر ارادۀ امام علت تامه برای علم است که اگر اراده کند و بخواهد علم پیدا می کند<ref>ر.ک. وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، صفحه؟؟؟</ref> یعنی با مرحلۀ فعلیت تنها یک اراده فاصله است<ref>ر.ک. بخارایی زاده، سیدحبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص 19</ref> و البته گاهی هم بدون اراده، در خواب و رؤیا این علم حاصل می شود.<ref>ر.ک. وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، صفحه؟؟؟</ref> از علم شأنی به غیر حضوری، ارادی و بالقوه و اشائی یاد کرده‌اند.<ref>ر.ک. واعظی، حسین، گستره و چگونگی علم امام از منظر کتاب، سنت و عقل، ص 190 ـ 191؛ بخارایی زاده، سیدحبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص 19</ref> مرحوم مظفر در تعریف علم شأنی چنین آورده است:<ref>ر.ک. مظفر، محمدحسین، پژوهشی در باب علم امام، ص 34</ref> "همانا مراد از علم ارادی و انشائی علمی است که از جانب خداوند متعال داده شده و از جانب ایشان از طریق یکی از راه های الهام یا نقر یا شنیدن یا آموزش توسط پیامبر یا موارد دیگر افاضه شده باشد و این علمی است که ویژه امام است و شامل افراد دیگر نمی‌گردد".<ref>ر.ک. نصیری، محمد حسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟</ref> و مراد از علم فعلی علمی است که از مرتبۀ قوه و استعداد گذشته و به مرتبه فعلیت رسیده است.<ref>ر.ک. بخارایی زاده، سیدحبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص 19</ref> مطابق علم فعلی امامان(علیهم السلام) همه چیز را بالفعل می‌دانند، جز بخش ویژه ای که مخصوص ذات پاک خداوند است.<ref>ر.ک. مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص 89</ref> از علم فعلی به حضوری و احاطی نیز تعبیر شده است.<ref>ر.ک. واعظی، حسین، گستره و چگونگی علم امام از منظر کتاب، سنت و عقل، ص 190 ـ 191</ref> برخی قائلند: "تمامی اوصاف امام(علیه السلام) و کمالات وی در مقام فعليت و در مرحله موجودیت است؛ یعنی امام، عالِم است فعلاً و دارای مقام علم فعلی است و اوصافش از علم و غیر آن در مرحله شأنیّت نیست؛ به این معنی که اگر خداوند به امام علم آموخت، می‌داند و اگر نياموخت و یاد نداد، نمی‌داند. این حرف ناشی از جهالت پاره‌ای از اشخاص است که به فکر قاصر خودشان تصور کرده‌اند؛ زیرا این حرف که اگر خدا به پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امام(علیه السلام) یاد داد، می‌داند و اگر یاد نداد، نمی‌داند نسبت به تمامی موجودات و سایر اشخاص یکسان است".<ref>ر.ک. قاضی طباطبایی، سیدمحمد علی، مقدمه ایی بر کتاب علم امام، ص 495</ref>

نسخهٔ ‏۲۲ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۱۱

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث علم معصوم است. "علم فعلی معصوم" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم معصوم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • از علم فعلی با نام های دیگری مانند: علم حضوری، علم دائمی و علم احاطی نیز یاد شده است.[۱] یعنی همۀ اینها تعبیرات گوناگونی از علم فعلی هستند.

چیستی علم فعلی

  • در برخی از کلمات فقها در مورد علم امامان(علیهم السلام) از تعبیر علم حضوری و فعلی استفاده شده است،[۲] مراد از فعلی بودن علم امام، آن است که علم، نزد ایشان حاضر (بالفعل) باشد، یعنی علم به اشیاء یا به تعبیر صحیح‌تر اشیاء و حقایق در پیش امام حاضر هستند و امام به همۀ اشیا به حسب مقام نورانیت خود آگاه است.[۳] مراد، انکشاف معلومات است برای امام به صورت فعلی.[۴] به عبارتی دیگر مراد از علم حضوری انبیا و امامان(علیهم السلام) علم باطنی فطری لدنی موهوبی از جانب خداوند عالم است، با وحی مع‌الواسطه یا بلاواسطه یا الهام و یا هر اسبابی که اختصاص به انبیا و اوصیا آنها دارد.[۵] در این صورت تفاوت علم امام با علم خداوند در این است که علم آنها غیرذاتی و علم خداوند ذاتی است.[۶] در مقابلِ علم فعلی، علم شأنی قرار دارد؛ شأنی دانستن علم امام بدین معنا است که امام به برخی موضوعات علم ندارد؛ اما توان دریافت آنها را به شیوه های خاص خود دارد.[۷] یعنی آنان هر وقت بخواهند و اراده کنند می‌دانند و خداوند آنان را آگاه می‌کند و اگر نخواهند نمی‌دانند؟[۸]
  • بسیاری از اندیشمندان و محققین، از علم غیب فعلی و مطلق پیامبران و امامان(علیهم السلام) جانبداری می‌کنند و بر این باورند که بندگان برگزیدۀ الهی همواره از همۀ امور مربوط به حال و گذشته و آینده آگاهند و چیزی از رویدادهای جهان بر آنان پوشیده نمی‌ماند.[۹]

ادلۀ فعلی بودن علم امام

  • برای فعلی بودن علم امام به برخی از ادله استناد کرده اند[۱۰] مانند اینکه اصل در علم فعلی بودن است و یا اینکه آیات و روایات علم را برای ایشان به صورت مطلق اثبات می کند و قید ارادی ندارد، همچنین روایاتی[۱۱] وجود دارد که بیانگر احاطه امام بر دنیا است و این با فعلی بودن علم آنان سازگاری دارد،[۱۲] مانند روایت سماعة بن مهران از امام صادق(علیه السلام) که فرمودند:[۱۳] «دنیا برای امام تمثل پیدا می‌کند مثل نصف یک گردو (گردوی شکافته) که چیزی از آن، از او پنهان نیست.» یعنی امام به کل دنیا احاطه دارد.[۱۴] و یا اینکه از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است:[۱۵] «رسول خدا(صلی الله علیه و آله) مرا متولد کرد (من فرزند او هستم) در حالی که به کتاب خدا عالم هستم که در آن ابتداء آفرینش و آنچه موجود می‌شود تا روز قیامت، در آن هست، و خبر آسمان و خبر زمین و خبر بهشت و خبر جهنم و خبر آنچه بود و هست، در آن می‌باشد، این امور را آن چنان که به کف دستم نگاه می‌کنم، می‌دانم، زیرا خداوند می‌فرماید: در قرآن بیان هر چیزی وجود دارد.»[۱۶] البته این ادله مورد نقد و بررسی قرار گرفته است که در جای خود به آن اشاره شده است.[۱۷]

دائمی بودن علم امام و فعلی نبودن علم تفصیلی ایشان

  • بر اساس روایات، علم امام(علیه السلام) فعلی و دائمی بوده[۱۸] و متصل به سرچشمۀ غیبی است و دائماً در حال افزایش است. در غیر این صورت موجب نقص می‌شود.[۱۹] مقام معصوم از همگان بالاتر و برتر است، لذا طبیعی است که جامعیت و سعۀ وجودیشان اقتضاء‌ نماید که بتوانند به راحتی در آن واحد به عوالم مختلف دسترسی داشته و تفصیلاً به همۀ آنها توجه نموده و همه را با هم داشته باشند.[۲۰] منتها آیا حالت علم تفصیلی برای ایشان همیشگی است؟ باید گفت صریح آیات و روایات این است که این حالت برای امام همیشگی نیست یعنی علم تفصیلی امامان(علیهم السلام) همیشگی و مستمر نیست بلکه گاه به جهت تنزّل به عالم پائین به عوالم بالاتر توجه نمی‌کنند و گاه به جهت غرق شدن در عوالم توحیدی از توجه به عالم کثرت باز می‌مانند.[۲۱] مرحوم کراجکی می‌فرماید:[۲۲] "امامان(علیهم السلام) در کمال دانش و عصمت هستند و خداوند تمام آنها را به ایشان تعلیم داده و به تمام اسرار آگاهند، اما نه به صورت مستمر و پیوسته، بلکه در مقاطعی ممکن است امری طبق مصلحت از ایشان پنهان بماند"،[۲۳] یعنی علم غیب ایشان ذاتی و استقلالی نیست بلکه ارادی بوده[۲۴] و احتیاج به افاضۀ خداوند دارند.[۲۵]

روایاتی دربارۀ فعلی بودن علم امام

  • برخی از روایات دال بر فعلی بودن علم امام هستند[۲۶] مانند:
  1. امام صادق(علیه السلام) می فرمایند:[۲۷] «اگر بر دانش ما افزوده نمی‌شد بی‌علم می‌ماندیم.»[۲۸]
  2. در روایتی دیگر مفضل بن عمر می گوید: روزی امام صادق(علیه السلام) به من فرمودند:[۲۹] «ما را هر شب جمعه شادی و سروری است! گفتم: خدایش افزایش دهد، آن شادی چیست؟ فرمودند: هر شب جمعه روح پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) و امامان(علیهم السلام) تا عرش بالا می‌رود، و روح ما هم با روح آنان بالا می‌رود، و این ارواح به بدن‌های خود باز نگردند، مگر با معرفتی و علمی تازه و جدید، و اگر چنین نبود که علم ما تمام می‌شد.»[۳۰]
  3. همچنین روایاتی وجود دارد با عنوان «إِذَا شَاءُوا أَنْ یَعْلَمُوا علِمُوا»[۳۱] معنای این روایات آن است که امامان(علیهم السلام) مقامی دارند که علم به هر چه که بخواهند در دسترس ایشان است، اما اگر مصلحت در ندانستن چیزی باشد کاری نمی‌کنند که آن را بدانند.[۳۲] به عبارتی دیگر علم غیب ایشان ممکن است بالفعل نباشد اما هنگامی که اراده کنند خداوند به آنها تعليم می‌دهد.[۳۳]
  4. مفضل بن عمر نقل می کند، امام صادق(علیه السلام) فرمودند:[۳۴] «خداوند واجب می‌کند طاعت عبدی را بر بندگان و بعد از آن بنده می‌پوشاند خبر آسمان را؟ نه به خدا قسم خداوند کریم و رحیم‌تر از آن است که واجب کند اطاعت عبدی را بعد از آن بپوشاند خبر آسمان و صبح و شام را.»[۳۵]

چیستی علم شأنی و علم فعلی

  • مراد از علم شأنی یا ارادی امام آن است که علم به صورت فعلی و آنی نزد امام حاضر نیست، بلکه امام هر وقت اراده کند از علوم و امور غیبی آگاه می‏‌شود[۳۶] به عبارتی دیگر ارادۀ امام علت تامه برای علم است که اگر اراده کند و بخواهد علم پیدا می کند[۳۷] یعنی با مرحلۀ فعلیت تنها یک اراده فاصله است[۳۸] و البته گاهی هم بدون اراده، در خواب و رؤیا این علم حاصل می شود.[۳۹] از علم شأنی به غیر حضوری، ارادی و بالقوه و اشائی یاد کرده‌اند.[۴۰] مرحوم مظفر در تعریف علم شأنی چنین آورده است:[۴۱] "همانا مراد از علم ارادی و انشائی علمی است که از جانب خداوند متعال داده شده و از جانب ایشان از طریق یکی از راه های الهام یا نقر یا شنیدن یا آموزش توسط پیامبر یا موارد دیگر افاضه شده باشد و این علمی است که ویژه امام است و شامل افراد دیگر نمی‌گردد".[۴۲] و مراد از علم فعلی علمی است که از مرتبۀ قوه و استعداد گذشته و به مرتبه فعلیت رسیده است.[۴۳] مطابق علم فعلی امامان(علیهم السلام) همه چیز را بالفعل می‌دانند، جز بخش ویژه ای که مخصوص ذات پاک خداوند است.[۴۴] از علم فعلی به حضوری و احاطی نیز تعبیر شده است.[۴۵] برخی قائلند: "تمامی اوصاف امام(علیه السلام) و کمالات وی در مقام فعليت و در مرحله موجودیت است؛ یعنی امام، عالِم است فعلاً و دارای مقام علم فعلی است و اوصافش از علم و غیر آن در مرحله شأنیّت نیست؛ به این معنی که اگر خداوند به امام علم آموخت، می‌داند و اگر نياموخت و یاد نداد، نمی‌داند. این حرف ناشی از جهالت پاره‌ای از اشخاص است که به فکر قاصر خودشان تصور کرده‌اند؛ زیرا این حرف که اگر خدا به پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امام(علیه السلام) یاد داد، می‌داند و اگر یاد نداد، نمی‌داند نسبت به تمامی موجودات و سایر اشخاص یکسان است".[۴۶]

روایات دربارۀ علم شأنی

  • کسانی که قائل به علم اشائی و ارادی معصوم هستند به برخی از روایات استدلال کرده اند و مضمون آنها این است، اهل بیت(علیهم السلام) هر گاه بخواهند، خداوند آنان را آگاه می‏‌سازد،[۴۷] اما اگر مصلحت در ندانستن چیزی باشد کاری نمی‌کنند که آن را بدانند.[۴۸] در اصول کافی بابی وجود دارد با عنوان:[۴۹] «بابُ أنَّ الأئِمَةَ إِذَا شَاءُوا أَنْ یَعْلَمُوا عُلِّمُوا»[۵۰] سه روایت مختلف از امام صادق(علیه السلام)[۵۱] وارد شده که فرمودند: "امام هر گاه بخواهد می‌داند و یا هر وقت بخواهد خداوند آگاهش می‌کند": «إِنَّ الْإِمامَ إِذَا شَاءَ أَنْ یَعْلَمَ عُلِّم»، «إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ يَعْلَمَ أُعْلِم» و «إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ یَعْلَمَ شَیْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِكَ».[۵۲] این روایات علم امام را منوط بر تعلیم الهی کرده اند.[۵۳]

جمع بندی

  • در جمع بندی میان دو نظر می توان گفت حصول علم برای انسان کامل متوقف بر التفات و توجّه است که بدون اراده نیز حاصل می‌شود،[۵۴] منتها چنین نیست که تمام علوم اهل بیت(علیهم السلام) شأنی باشد بلکه برخی از علوم ایشان فعلی و حضوری است، مانند علم باطن امام که همیشه به همه چیز فعلی است و متوقف بر هیچ شرطی نیست.[۵۵] و با توجه به این مطالب تفاوت علم فعلی و شأنی امام روشن می شود.

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

مدخل های زیرشاخه

  1. علم فعلی امام؛
  2. علم فعلی پیامبر؛
  3. علم فعلی پیامبر خاتم؛
  4. علم فعلی ولی؛
  5. علم فعلی وصی؛
  6. علم فعلی اهل بیت (ع)؛
  7. علم فعلی فاطمه زهرا (ع).

منبع‌شناسی جامع علم فعلی معصوم

منابع


پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک. واعظی، حسین، گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل، ص 190 ـ 191
  2. ر.ک. هاشمی، سیدعلی، ویژگی های علوم ائمه از دیدگاه علمای امامیه، صفحه؟؟؟
  3. ر.ک. زرین جویی، عین الله، مسألۀ علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی، ص 62 ـ 65
  4. ر.ک. نجفی لاری، سیدعبدالحسین، آگاهی های آسمانی، ص 35؛ رستمی، محمد زمان، آل بویه، طاهره، علم امام، ص 123
  5. ر.ک. موسوی، سیدامین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص 248
  6. ر.ک. کرباسی زاده، علی، رضایی، محمدجعفر، علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان، فصلنامه نقد و نظر، ش 69، ص 132 و 133
  7. ر.ک. هاشمی، سیدعلی، ویژگی های علوم ائمه از دیدگاه علمای امامیه، صفحه؟؟؟
  8. ر.ک. مهدی فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی ها ابعاد و مبادی آن، ص 218؛ رضایی اصفهانی، محمد علی، تفسیر قرآن مهر، ج 21، ص 292؛ رستمی، محمد زمان، آل بویه، طاهره، علم امام، ص 123
  9. ر.ک. موسوی، سیدامین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص 248
  10. ر.ک. واعظی، حسین، گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل، ص 190 ـ 191
  11. ر.ک. رهبری، حسن، بازاندیشی در علم امام، ص 51؛ افقی، داوود، بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات، ص ص 75 و 76
  12. ر. ک. لطیفی، رحیم، علم غیب معصوم، ماهنامۀ معرفت، ش 48، صفحه؟؟؟
  13. مفید، محمد بن محمد، اختصاص، ص 217
  14. ر.ک. مهدی فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، ص 218
  15. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۶۱، ح ۸
  16. ر.ک. تحریری، محمد باقر، جلوه های لاهوتی، ج 1، ص 256
  17. ر.ک. مهدی فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، ص 218
  18. ر.ک. مولوی، محمد، نیاز جهان به امام زمان، ص 19؛ سبحانی، سید محند جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص 147 ـ 150
  19. ر.ک. مولوی، محمد، نیاز جهان به امام زمان، ص 19
  20. ر.ک. وکیلی، محمد حسن، علم غیب امام (تکمیل نظریه اعتدالی و پاسخ به شبهات، وبگاه عرفان و حکمت در پرتو قرآن و عترت
  21. ر.ک. وکیلی، محمد حسن، علم غیب امام (تکمیل نظریه اعتدالی و پاسخ به شبهات، وبگاه عرفان و حکمت در پرتو قرآن و عترت؛ قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص 462
  22. کراجکی، محمد بن علی، کنزالفوائد، ص 112
  23. ر.ک. هاشمی، سید علی، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران رهروان ولایت
  24. ر.ک. رفیعی، ناصر، علم غیب ائمه، ص دوفصلنامه مطالعات اهل بیت‌شناسی، ص ۱۷ و ۱۸
  25. ر.ک. امینی، ابراهیم، بررسی مسائل کلی امامت، ص 295 ـ 298
  26. ر.ک. امینی، ابراهیم، بررسی مسائل کلی امامت، ص 295 ـ 298؛ رفیعی، ناصر، علم غیب ائمه، دوفصلنامه مطالعات اهل بیت‌شناسی، ص ۱۷ و ۱۸
  27. قمی مشهدی، محمد بن محمد رضا، کنزالدقائق، ج 8، ص 357
  28. ر.ک. مولوی، محمد، نیاز جهان به امام زمان، ص 19
  29. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۱، ص ۳۷۳
  30. ر.ک. مولوی، محمد، نیاز جهان به امام زمان، ص 19
  31. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 258
  32. ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، شرح دعای 45 صحیفۀ سجادیه؛ غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی، صفحه؟؟؟
  33. ر.ک. مکارم، ناصر، تفسیر نمونه، ج 17، ص 100؛ جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج 3، ص 418
  34. صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج 1، ص 124
  35. ر.ک. مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص 89
  36. ر.ک. نصیری، محمد حسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟؛ سبحانی، سیدمحمدجعفر، منابع علم امامان شیعه، ص 80؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص 89
  37. ر.ک. وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، صفحه؟؟؟
  38. ر.ک. بخارایی زاده، سیدحبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص 19
  39. ر.ک. وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، صفحه؟؟؟
  40. ر.ک. واعظی، حسین، گستره و چگونگی علم امام از منظر کتاب، سنت و عقل، ص 190 ـ 191؛ بخارایی زاده، سیدحبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص 19
  41. ر.ک. مظفر، محمدحسین، پژوهشی در باب علم امام، ص 34
  42. ر.ک. نصیری، محمد حسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟
  43. ر.ک. بخارایی زاده، سیدحبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص 19
  44. ر.ک. مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص 89
  45. ر.ک. واعظی، حسین، گستره و چگونگی علم امام از منظر کتاب، سنت و عقل، ص 190 ـ 191
  46. ر.ک. قاضی طباطبایی، سیدمحمد علی، مقدمه ایی بر کتاب علم امام، ص 495
  47. ر.ک. نصیری، محمد حسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟
  48. ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، شرح دعای 45 صحیفۀ سجادیه، وبگاه آیت الله مصباح
  49. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 258
  50. ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، شرح دعای 45 صحیفۀ سجادیه، وبگاه آیت الله مصباح؛ سبحانی، سیدمحمدجعفر، منابع علم امامان شیعه، ص 80؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص 89
  51. هر سه روایت در: کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 258
  52. ر.ک. نصیری، محمد حسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟؛ سبحانی، سیدمحمدجعفر، منابع علم امامان شیعه، ص 80؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص 89؛ وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، صفحه؟؟؟
  53. ر.ک. نصیری، محمد حسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟
  54. ر.ک. وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، صفحه؟؟؟
  55. ر.ک. وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، صفحه؟؟؟