ابوحصین سدوسی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
| لقب =   
| لقب =   
| اهل =  
| اهل =  
| از قبیله =   
| از قبیله = [[بنی‌سدوس]]  
| از تیره =   
| از تیره =   
| پدر =   
| پدر =   
خط ۵۱: خط ۵۱:
== مقدمه ==
== مقدمه ==
[[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۷، ص۷۷.</ref> او را از [[صحابه]] دانسته است. مستند او، آمدن نام ابو حصین در کتاب معرفة الصحابه [[ابن منده]] است. ابن حجر تنها می‌گوید: «ابوحصین از طریق برادرزاده خود از [[رسول خدا]] {{صل}} [[روایت]] دارد» و اصل روایت را نیز نیاورده است. در مستند [[صحابی]] بودن ابوحصین، نقل ابن منده است که در شرح حال او به این جمله که «او روایتی دارد» اکتفا شده است<ref>ابونعیم، ج۵، ص۲۸۶۹؛ ابن اثیر، ج۶، ص۷۲.</ref>. در [[منابع روایی]] گفته شده، [[نعیم]]، از عمویش (زیاد) و عمویش نیز از جدش «که ابوحصین باشد» نقل کرده که او گفته است: با شتری به [[مدینه]] آمدم. به رسول خدا {{صل}} عرض کردم: یا [[رسول الله]]! سفارش کن [[اهل]] مدینه مرا [[یاری]] و با [[نیکی]] با من [[رفتار]] کنند. آن [[حضرت]] سفارش کرد و آنان نیز چنین کردند. سپس رسول خدا {{صل}} او را خواند و دست بر سر و صورتش کشید و برایش [[دعا]] کرد<ref>مزی، ج۹، ص۴۵۴.</ref>. از ظاهر روایت بر می‌آید که نام ابو حصین در این روایت، از [[سند]] آن و از کلمه «[[جده]]» استفاده شده است، از این‌رو، [[خلیفة بن خیاط]]<ref>خلیفه بن خیاط، ص۸۵.</ref>، [[بخاری]]<ref>بخاری، ج۳، ص۱.</ref>، [[ابن حبان]]<ref>ابن حبان، ج۳، ص۸۸.</ref>، [[طبرانی]]<ref>طبرانی، ج۴، ص۳۰.</ref> و برخی منابع دیگر، داستان یاد شده را ذیل نام حصین بن اوس آورده‌اند. از این‌رو ممکن است ابن منده، روایتی را که از حصین اشهلی است، به ابوحصین سدوسی نسبت داده باشد. آنچه این احتمال را (انتساب روایت حصین را به ابوحصین) [[تضعیف]] می‌کند، سدوسی بودن ابوحصین و نهشلی بودن حصین بن اوس است که برخی این دو نسبت - نهشلی و سدوسی - را جمع ناشدنی دانسته‌اند<ref>مزی، ج۶، ص۵۱۴؛ ابن حجر، تهذیب، ج۲، ص۳۲۶.</ref>، ولی با توجه به [[عدنانی]] بودن هر دو تیره<ref>ابن حزم، ص۲۲۹.</ref>، نسبت نهشلی و سدوسی صحیح و قابل جمع خواهد بود.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوحصین سدوسی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۲۴۶.</ref>
[[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۷، ص۷۷.</ref> او را از [[صحابه]] دانسته است. مستند او، آمدن نام ابو حصین در کتاب معرفة الصحابه [[ابن منده]] است. ابن حجر تنها می‌گوید: «ابوحصین از طریق برادرزاده خود از [[رسول خدا]] {{صل}} [[روایت]] دارد» و اصل روایت را نیز نیاورده است. در مستند [[صحابی]] بودن ابوحصین، نقل ابن منده است که در شرح حال او به این جمله که «او روایتی دارد» اکتفا شده است<ref>ابونعیم، ج۵، ص۲۸۶۹؛ ابن اثیر، ج۶، ص۷۲.</ref>. در [[منابع روایی]] گفته شده، [[نعیم]]، از عمویش (زیاد) و عمویش نیز از جدش «که ابوحصین باشد» نقل کرده که او گفته است: با شتری به [[مدینه]] آمدم. به رسول خدا {{صل}} عرض کردم: یا [[رسول الله]]! سفارش کن [[اهل]] مدینه مرا [[یاری]] و با [[نیکی]] با من [[رفتار]] کنند. آن [[حضرت]] سفارش کرد و آنان نیز چنین کردند. سپس رسول خدا {{صل}} او را خواند و دست بر سر و صورتش کشید و برایش [[دعا]] کرد<ref>مزی، ج۹، ص۴۵۴.</ref>. از ظاهر روایت بر می‌آید که نام ابو حصین در این روایت، از [[سند]] آن و از کلمه «[[جده]]» استفاده شده است، از این‌رو، [[خلیفة بن خیاط]]<ref>خلیفه بن خیاط، ص۸۵.</ref>، [[بخاری]]<ref>بخاری، ج۳، ص۱.</ref>، [[ابن حبان]]<ref>ابن حبان، ج۳، ص۸۸.</ref>، [[طبرانی]]<ref>طبرانی، ج۴، ص۳۰.</ref> و برخی منابع دیگر، داستان یاد شده را ذیل نام حصین بن اوس آورده‌اند. از این‌رو ممکن است ابن منده، روایتی را که از حصین اشهلی است، به ابوحصین سدوسی نسبت داده باشد. آنچه این احتمال را (انتساب روایت حصین را به ابوحصین) [[تضعیف]] می‌کند، سدوسی بودن ابوحصین و نهشلی بودن حصین بن اوس است که برخی این دو نسبت - نهشلی و سدوسی - را جمع ناشدنی دانسته‌اند<ref>مزی، ج۶، ص۵۱۴؛ ابن حجر، تهذیب، ج۲، ص۳۲۶.</ref>، ولی با توجه به [[عدنانی]] بودن هر دو تیره<ref>ابن حزم، ص۲۲۹.</ref>، نسبت نهشلی و سدوسی صحیح و قابل جمع خواهد بود.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوحصین سدوسی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۲۴۶.</ref>
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
* [[بنی‌سدوس]] (قبیله)
{{پایان مدخل وابسته}}


== منابع ==
== منابع ==
خط ۶۲: خط ۶۷:
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
[[رده:بنی‌سدوس]]

نسخهٔ ‏۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۲۸

ابوحصین سدوسی
تصویر قدیمی مدینه
نام کاملابوحصین سدوسی
جنسیتمرد
از قبیلهبنی‌سدوس
از اصحابپیامبر خاتم

مقدمه

ابن حجر[۱] او را از صحابه دانسته است. مستند او، آمدن نام ابو حصین در کتاب معرفة الصحابه ابن منده است. ابن حجر تنها می‌گوید: «ابوحصین از طریق برادرزاده خود از رسول خدا (ص) روایت دارد» و اصل روایت را نیز نیاورده است. در مستند صحابی بودن ابوحصین، نقل ابن منده است که در شرح حال او به این جمله که «او روایتی دارد» اکتفا شده است[۲]. در منابع روایی گفته شده، نعیم، از عمویش (زیاد) و عمویش نیز از جدش «که ابوحصین باشد» نقل کرده که او گفته است: با شتری به مدینه آمدم. به رسول خدا (ص) عرض کردم: یا رسول الله! سفارش کن اهل مدینه مرا یاری و با نیکی با من رفتار کنند. آن حضرت سفارش کرد و آنان نیز چنین کردند. سپس رسول خدا (ص) او را خواند و دست بر سر و صورتش کشید و برایش دعا کرد[۳]. از ظاهر روایت بر می‌آید که نام ابو حصین در این روایت، از سند آن و از کلمه «جده» استفاده شده است، از این‌رو، خلیفة بن خیاط[۴]، بخاری[۵]، ابن حبان[۶]، طبرانی[۷] و برخی منابع دیگر، داستان یاد شده را ذیل نام حصین بن اوس آورده‌اند. از این‌رو ممکن است ابن منده، روایتی را که از حصین اشهلی است، به ابوحصین سدوسی نسبت داده باشد. آنچه این احتمال را (انتساب روایت حصین را به ابوحصین) تضعیف می‌کند، سدوسی بودن ابوحصین و نهشلی بودن حصین بن اوس است که برخی این دو نسبت - نهشلی و سدوسی - را جمع ناشدنی دانسته‌اند[۸]، ولی با توجه به عدنانی بودن هر دو تیره[۹]، نسبت نهشلی و سدوسی صحیح و قابل جمع خواهد بود.[۱۰]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. الاصابه، ج۷، ص۷۷.
  2. ابونعیم، ج۵، ص۲۸۶۹؛ ابن اثیر، ج۶، ص۷۲.
  3. مزی، ج۹، ص۴۵۴.
  4. خلیفه بن خیاط، ص۸۵.
  5. بخاری، ج۳، ص۱.
  6. ابن حبان، ج۳، ص۸۸.
  7. طبرانی، ج۴، ص۳۰.
  8. مزی، ج۶، ص۵۱۴؛ ابن حجر، تهذیب، ج۲، ص۳۲۶.
  9. ابن حزم، ص۲۲۹.
  10. محمدی، رمضان، مقاله «ابوحصین سدوسی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۲۴۶.