تمسک به اهل بیت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
=== دوم: محبّت به عترت === | === دوم: محبّت به عترت === | ||
{{اصلی|محبت اهل بیت}} | {{اصلی|محبت اهل بیت}} | ||
این مرتبه از مراتب | این مرتبه از مراتب تمسک به اهل بیت، با [[قلوب]] [[شیعیان]] درآمیخته است. این [[محبّت]] برای محبّان بسیار پرثمر بوده و شیعیان را از [[آتش دوزخ]] نجات میدهد؛ چه اینان هرچند وارد جهنّم شوند، اما اگر لیاقت [[شفاعت]] را بیابند به واسطه آن از آن مظهر [[غضب الهی]] خارج میشوند. این در شمار فوائد اُخروی [[محبّت]] به ائمّه هدی {{عم}} است. در [[دنیا]] امّا، بازداشتن [[انسان]] از بسیاری از امور هلاکت آفرین و [[هدایت]] او به راههای [[نجات]]، در شمار مهمترین این فوائد قرار دارد؛و در نتیجه میتوان گفت که [[محبّت]] به [[عترت]] [[طاهر]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، فخری است که هیچ افتخار دیگری همسان و هماورد آن نیست<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)| دانش اخلاق اسلامی ج۴]]، ص ۴۱۱ ـ ۴۱۳.</ref>. | ||
=== سوم: متابعت از اهل بیت {{عم}} === | === سوم: متابعت از اهل بیت {{عم}} === |
نسخهٔ ۲۸ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۷:۵۵
مقدمه
یکی از وظایف مسلمانان نسبت به اهل بیت (ع) تمسّک به آنهاست. تمسک به اهل بیت (ع) در قالب حدیث شریف ثقلین تبیین شده است[۱]. تمسک به اهل بیت (ع) نیز بهمعنای چنگ زدن به اهل بیت (ع) و محکم گرفتن آنهاست، به گونهای که با وجودمان آمیخته گردد و هیچ جدایی از آن نداشته باشیم.
تمسّک به قرآن و اهل بیت (ع) انسان را از ضلالت و گمراهی حفظ میکند[۲] و به سعادت میرساند[۳].[۴]
مراتب تمسّک به اهل بیت
نخست: شناخت امام
مهمترین وظیفه امّت در قبال امام، معرفت نسبت به اوست؛ زیرا بهرهگیری از وجود امام و هدایتهای او فرع بر شناخت اوست و بدون شناخت او هرگز نمیتواند به اسلام واقعی برسد و اگر کسی امام خود را نشناسد در گمراهی و جهل خواهد بود:«مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً». شناخت امام هم میتواند نسبت به جایگاه او باشد یا شناخت حقوق و سیره و معارف ایشان. چندین راه نیز برای شناخت امام بیان شده است مانند: تبیین و معرفی پیامبر؛ وصیت امام پیشین؛ معجزه و شواهد و قراین قطعی مانند: اخلاق پسندیده، علم و حکمت و غیره[۵].
دوم: محبّت به عترت
این مرتبه از مراتب تمسک به اهل بیت، با قلوب شیعیان درآمیخته است. این محبّت برای محبّان بسیار پرثمر بوده و شیعیان را از آتش دوزخ نجات میدهد؛ چه اینان هرچند وارد جهنّم شوند، اما اگر لیاقت شفاعت را بیابند به واسطه آن از آن مظهر غضب الهی خارج میشوند. این در شمار فوائد اُخروی محبّت به ائمّه هدی (ع) است. در دنیا امّا، بازداشتن انسان از بسیاری از امور هلاکت آفرین و هدایت او به راههای نجات، در شمار مهمترین این فوائد قرار دارد؛و در نتیجه میتوان گفت که محبّت به عترت طاهر پیامبر اکرم (ص)، فخری است که هیچ افتخار دیگری همسان و هماورد آن نیست[۶].
سوم: متابعت از اهل بیت (ع)
محبّت، گاهی از عقل و مبانی عقلانی نشأت میگیرد. محبّتی که عالم و علمآموز نسبت به دانش در خود مییابند، از همین نمونه است، و از همین رو است که این هر دو عمری را در کار آن میکنند تا هم بیاموزندش و هم آن را به دیگران بیاموزند[۷]؛ گاهی نیز از قلب بر میخیزد. محبّتی که مادر نسبت به فرزند خود در دل مییابد، محبّتی قلبی است؛ گاه نیز از احساس و عواطف پدید میآید. در این مورد معمولاً آثار عقلی و قلبی چندانی بر آن پدید نمیآید. سِرّ آنکه برخی از متابعان اهل بیت (ع) در عین محبّت ایشان، دست به گناه آلوده میکنند نیز در همین نکته است که آنان بر اساس عواطف و احساسات خود به محبّت اهل بیت (ع) گرویدهاند[۸].
چهارم: تسلیم بودن در مقابل اهل بیت (ع)
تسلیم اهل بیت (ع) بودن، دستوری الهی است. خداوند فرشتگان را موظف کرده که به همراه او بر پیامبر عظیمالشأن اسلام (ص) درود بفرستند: ﴿إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا﴾[۹] و در برابر راهنمایی آن حضرت تسلیم محض باشند. ازاینرو، مؤمن واقعی کسی است که درون جانش، در برابر دستورات و حکم پیامبر (ص) تسلیم محض باشد و در خود احساس ضیق و تنگی نکند[۱۰].
پنجم: توسّل به اهل بیت (ع)
دستور به توسل یک دستور الهی است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ﴾[۱۱]. مصادیق وسیله نیز، در نگاه رسول خدا (ص) اهل بیتاند[۱۲] در جایی دیگر فرمودند: ما وسیله بهسوی خداییم و اتصال به رضوان الهی [۱۳]. سرّ توسل به اهل بیت (ع) و سوگند دادن خدا به حق ایشان این است که آنان بهترین مجرای فیض الهیاند[۱۴].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ»؛ وسائل الشیعة، ج۲۷، ص۳۳.
- ↑ «مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا»
- ↑ «وَ فَازَ مَنْ تَمَسَّكَ بِكُمْ».
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۹۳.
- ↑ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۱، ص ۲۶۶؛ محمدی، رضا، امامشناسی، ص۸۳-۸۶.
- ↑ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۴، ص ۴۱۱ ـ ۴۱۳.
- ↑ سوره آل عمران، آیه ۳۱.
- ↑ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۴، ص ۴۱۳ ـ ۴۱۴.
- ↑ «خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود میفرستند، ای مؤمنان! بر او درود فرستید و به شایستگی (بدو) سلام کنید» سوره احزاب، آیه ۵۶.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۱۰۳-۱۰۴.
- ↑ «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید» سوره مائده، آیه ۳۵.
- ↑ «وَ هُمُ الْوَسِيلَةُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»؛ عیون أخبار الرضا، ج۲، ص۵۸.
- ↑ «وَ نَحْنُ الْوَسِيلَةُ إِلَى اللَّهِ وَ الْوُصْلَةُ إِلَى رِضْوَانِ اللَّهِ»؛ بحارالأنوار، ج۲۵، ص۲۳.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۸۶-۸۷.