بحث:امنیت: تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱۱۳: خط ۱۱۳:
## '''شیوع خشونت و درگیری‌های سیاسی و اجتماعی در آن دوران''': دوران حکومت معاویه و یزید با شیوع گسترده خشونت و درگیری‌های سیاسی و اجتماعی همراه بود. اختلافات سیاسی و مذهبی میان حکومت بنی امیه و مخالفانش موجب درگیری‌های مسلحانه و خشونت‌باری شده بود. سرکوب شیعیان، علویان و سایر گروه‌های مخالف، اغلب با خشونت و کشتار همراه بود. علاوه بر این، اختلافات قومی و قبیله‌ای نیز گاه به درگیری‌های مسلحانه می‌انجامید. بنی امیه برای حفظ قدرت، به این اختلافات دامن می‌زد. از سوی دیگر، گسترش راهزنی و بی‌قانونی نیز موجب ناامنی و وقوع درگیری‌های خشن در سطح جامعه شده بود. مردم عادی نیز اغلب قربانی این خشونت‌ها می‌شدند. بنابراین می‌توان گفت در دوران بنی‌امیه، خشونت به عنوان ابزاری برای حفظ قدرت به کار گرفته می‌شد و جامعه را در بی‌ثباتی و ناامنی فرو برده بود. این وضعیت موجب شیوع گسترده خشونت در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی شده بود.
## '''شیوع خشونت و درگیری‌های سیاسی و اجتماعی در آن دوران''': دوران حکومت معاویه و یزید با شیوع گسترده خشونت و درگیری‌های سیاسی و اجتماعی همراه بود. اختلافات سیاسی و مذهبی میان حکومت بنی امیه و مخالفانش موجب درگیری‌های مسلحانه و خشونت‌باری شده بود. سرکوب شیعیان، علویان و سایر گروه‌های مخالف، اغلب با خشونت و کشتار همراه بود. علاوه بر این، اختلافات قومی و قبیله‌ای نیز گاه به درگیری‌های مسلحانه می‌انجامید. بنی امیه برای حفظ قدرت، به این اختلافات دامن می‌زد. از سوی دیگر، گسترش راهزنی و بی‌قانونی نیز موجب ناامنی و وقوع درگیری‌های خشن در سطح جامعه شده بود. مردم عادی نیز اغلب قربانی این خشونت‌ها می‌شدند. بنابراین می‌توان گفت در دوران بنی‌امیه، خشونت به عنوان ابزاری برای حفظ قدرت به کار گرفته می‌شد و جامعه را در بی‌ثباتی و ناامنی فرو برده بود. این وضعیت موجب شیوع گسترده خشونت در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی شده بود.
## '''میزان امنیت مرزها و تهدیدات خارجی علیه حکومت اسلامی''': در دوران حکومت معاویه و یزید، امنیت مرزهای حکومت اسلامی به شدت در معرض تهدید قرار داشت. در شرق، امپراتوری روم شرقی به طور مرتب به مرزهای اسلامی حمله‌ور شده و شهرهای مرزی را تهدید می‌کرد. در غرب نیز، همین امپراتوری روم شرقی، اراضی اسلامی را مورد تاخت و تاز قرار می‌داد. در داخل نیز، شورش‌ها و قیام‌هایی علیه حکومت بنی‌امیه صورت می‌گرفت که ثبات مرزها را به خطر می‌انداخت. در مجموع، به دلیل ضعف حکومت مرکزی، مرزهای اسلامی در معرض تهدیدات مداوم خارجی و داخلی قرار داشت و امنیت لازم را نداشت. این امر موجب آسیب‌پذیری حکومت اسلامی در برابر دشمنان شده بود.
## '''میزان امنیت مرزها و تهدیدات خارجی علیه حکومت اسلامی''': در دوران حکومت معاویه و یزید، امنیت مرزهای حکومت اسلامی به شدت در معرض تهدید قرار داشت. در شرق، امپراتوری روم شرقی به طور مرتب به مرزهای اسلامی حمله‌ور شده و شهرهای مرزی را تهدید می‌کرد. در غرب نیز، همین امپراتوری روم شرقی، اراضی اسلامی را مورد تاخت و تاز قرار می‌داد. در داخل نیز، شورش‌ها و قیام‌هایی علیه حکومت بنی‌امیه صورت می‌گرفت که ثبات مرزها را به خطر می‌انداخت. در مجموع، به دلیل ضعف حکومت مرکزی، مرزهای اسلامی در معرض تهدیدات مداوم خارجی و داخلی قرار داشت و امنیت لازم را نداشت. این امر موجب آسیب‌پذیری حکومت اسلامی در برابر دشمنان شده بود.
## گسترش ظلم و فساد در دستگاه حاکمیت بنی‌امیه
## '''گسترش ظلم و فساد در دستگاه حاکمیت بنی‌امیه''': دوران حکومت معاویه و یزید با گسترش فراگیر ظلم و فساد در دستگاه حاکمیت همراه بود. خلفا و حاکمان بنی امیه به طور گسترده در اموری همچون غارت بیت المال، رشوه‌خواری، اختلاس و سوء استفاده از قدرت دست داشتند. ثروت هنگفتی از این طریق به جیب آنها می‌رفت. علاوه بر این، مقامات و مأموران دولتی نیز به طور گسترده در فساد دخیل بودند و رشوه‌گیری و سوءاستفاده از قدرت، امری رایج محسوب می‌شد. قوانین و مقررات به نفع حاکمان وقت تغییر می‌کرد و عدالت قضایی نیز وجود نداشت. در مجموع، فساد ساختاری و نهادینه شده در دستگاه حکومت بنی امیه، موجب شده بود تا ظلم و ستم به عنوان ابزاری برای حفظ قدرت مورد استفاده قرار گیرد و منافع مردم پایمال شود.
## تضعیف نهادهای قضایی و انتظامی در زمان بنی‌امیه
## '''تضعیف نهادهای قضایی و انتظامی در زمان بنی‌امیه''': در دوران حکومت بنی امیه، نهادها و سازوکارهای قضایی و انتظامی به شدت تضعیف شده بودند. دستگاه قضایی تحت سلطه و نفوذ خلفا و حکام قرار داشت و استقلال لازم را نداشت. قضات فاقد شایستگی بوده و اغلب تحت تأثیر روابط و منافع شخصی یا حاکمیتی حکم صادر می‌کردند. نیروهای انتظامی نیز، بجای حفظ نظم عمومی، صرفاً حکومت را حمایت و با معترضان و منتقدان برخورد می‌کردند. همچنین نهادهایی برای نظارت و بازرسی از مقامات دولتی وجود نداشت و فساد گسترده بود. در نتیجه، عدالت قضایی وجود نداشته و امنیت جانی و مالی شهروندان تضمین نمی‌شد. تضعیف نهادهای قضایی و انتظامی، نقش مهمی در گسترش بی‌عدالتی در آن دوران داشته است.
# '''علل و عوامل ناامنی در دوران حکومت بنی‌امیه''':
# '''علل و عوامل ناامنی در دوران حکومت بنی‌امیه''':
## سرکوب شدید مخالفان سیاسی بنی‌امیه و نقض حقوق و آزادی‌های شهروندی
## سرکوب شدید مخالفان سیاسی بنی‌امیه و نقض حقوق و آزادی‌های شهروندی

نسخهٔ ‏۱۸ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۴۹

حفظ امنیت جامعه در معارف و سیره حسینی

نخست: تبیین مفهوم امنیت در آموزه‌های اسلامی

  1. تعریف لغوی و اصطلاحی امنیت
  2. امنیت در قرآن و روایات
  3. اهمیت و جایگاه امنیت در آموزه‌های اسلامی
  4. انواع و ابعاد امنیت در جامعه اسلامی (امنیت فردی، اجتماعی، سیاسی، فکری، فرهنگی، امنیت جانی، امنیت مالی و..)
  5. شاخص‌ها و معیارهای سنجش امنیت در جامعه اسلامی
  6. عوامل تأثیرگذار بر امنیت در جامعه اسلامی
  7. ارتباط امنیت با عدالت و اخلاق در متون اسلامی
  8. راهکارهای تأمین امنیت در جامعه اسلامی با تأکید بر آموزه‌های دینی
  9. نقش امامان و اولیاءالله در برقراری امنیت جامعه

دوم: بررسی جایگاه امنیت در جامعه اسلامی از منظر قرآن و سنت

  1. نقش امنیت در نظام اجتماعی اسلامی
  2. رویکردهای قرآنی به حفظ امنیت در جامعه
  3. بررسی وضعیت سیاسی جامعه اسلامی پس از رحلت پیامبر اکرم(ص)
  4. شرایط سیاسی در دوران خلافت امویان با تمرکز بر عصر معاویه و یزید
  5. بررسی اوضاع اجتماعی جامعه اسلامی در عصر امام حسین(ع)
  6. تحلیل شرایط فرهنگی و مذهبی جامعه در زمان امام حسین(ع)
  7. نقش حاکمان بنی امیه در ایجاد ناامنی و تزلزل در جامعه اسلامی
  8. بررسی جریان‌ها و گروه‌های سیاسی و اجتماعی موثر بر امنیت در این دوره

سوم: تحلیل شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه در زمان امام حسین (ع)

  1. وضعیت سیاسی حکومت بنی امیه
  2. ساختار قدرت و نظام حاکمیتی
  3. روابط اجتماعی و فرهنگی
  4. وضعیت اقتصادی مردم
  5. سیستم اداری و اجرایی
  6. رویکرد حکومت نسبت به مخالفان
  7. میزان برخورداری مردم از حقوق شهروندی
  8. سطح آزادی‌های سیاسی و اجتماعی
  9. مشارکت مردم در تصمیم‌گیری‌ها

چهارم: شناسایی عوامل تهدیدکننده امنیت در زمان امام حسین (ع)

  1. بی‌عدالتی و ستم‌گری حکام
  2. جور و ستم مالیاتی
  3. دخالت در امور مذهبی
  4. نادیده گرفتن حقوق مردم
  5. رشوه‌خواری و فساد مقامات
  6. سرکوب مخالفان و منتقدان
  7. تبعیض قومی و نژادی
  8. نقض آزادی بیان
  9. تضعیف ارزش‌های معنوی و اخلاقی
  10. عدم ایمنی و ناامنی جانی مردم

پنجم: بررسی راهبردها و برنامه‌های امام حسین(ع) در جهت حفظ امنیت جامعه

  1. ایجاد آگاهی در مردم درباره حقوقشان و مخالفت با سرکوب
  2. ترویج ارزش‌های معنوی مانند عدالت و برادری
  3. مقابله با بی‌ثباتی سیاسی و افزایش اعتماد مردم
  4. دفاع از آزادی‌های مذهبی و فکری مردم
  5. ایجاد امنیت روانی و روحی مردم در برابر ستمگری
  6. حفظ ثبات اجتماعی و ارزش‌های هویت‌ساز مردم
  7. ایجاد امنیت جانی مردم در برابر سرکوب و ظلم
  8. فراهم کردن امنیت فیزیکی و حفاظت از جان مردم
  9. تأمین امنیت روانی و فکری مردم در برابر ترس و ناامنی
  10. فراهم آوردن امنیت اقتصادی و مالی مردم
  11. حفاظت از امنیت اجتماعی و ثبات زندگی مردم
  12. تأمین امنیت سیاسی و حفاظت از حقوق شهروندی
  13. حفاظت از امنیت فرهنگی و هویتی مردم

ششم: تبیین نقش قیام امام حسین(ع) در بازگرداندن امنیت به جامعه اسلامی

  1. انتقاد امام حسین از ستم حکومت بنی امیه
  2. تاکید بر برقراری عدالت و حقوق مردم
  3. مخالفت با سیاست‌های مذهبی حکومت
  4. فراخوان به بازگرداندن ارزش‌های اسلامی
  5. اقدام برای اصلاح اوضاع سیاسی و اجتماعی
  6. مبارزه با فساد و فروپاشی اخلاقی جامعه
  7. دفاع از حقوق سیاسی و مذهبی مردم
  8. مخالفت با سرکوب مخالفان حکومت
  9. ایجاد امنیت فکری و عقيدتی برای مردم

هفتم: بررسی آثار و پیامدهای قیام امام حسین(ع) در تحقق امنیت پایدار در جامعه

  1. تاثیر قیام حسینی در مقابله با ظلم و ستم و ثبات امنیت عمومی
  2. تاثیر قیام در حفظ امنیت جانی مردم
  3. تاثیر قیام در حفظ امنیت روانی
  4. تاثیر قیام در حفظ امنیت اقتصادی
  5. تاثیر قیام در ایجاد بیداری سیاسی مردم و تقویت امنیت و مشارکت سیاسی
  6. نقش قیام در حفظ آزادی‌های مذهبی و تقویت هویت مذهبی (حفظ ارزش‌های اسلامی)
  7. تاثیر قیام بر حفظ امنیت و وحدت اجتماعی و ایجاد و تقویت همدلی و پیوندهای اجتماعی
  8. نقش قیام در حفظ امنیت و اصالت فرهنگی و جلوگیری از بیگانه‌سازی فرهنگی

طرح دوم

نخست: تبیین مفهوم امنیت در آموزه‌های اسلامی

  1. آشنایی با مفهوم امنیت در آیات قرآنی
  2. نگاه به سیره و روایات اهل بیت (ع) درباره امنیت

دوم: بررسی جایگاه امنیت در جامعه اسلامی از منظر قرآن و سنت

  1. نقش امنیت در نظام اجتماعی اسلامی
  2. رویکردهای قرآنی به حفظ امنیت در جامعه

سوم: تحلیل شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه در زمان امام حسین (ع)

  1. شرح وضعیت سیاسی جامعه در زمان قیام
  2. تأثیر شرایط اجتماعی بر امنیت جامعه

چهارم: شناسایی عوامل تهدیدکننده امنیت در زمان امام حسین (ع)

  1. نقش عوامل سیاسی در تهدید امنیت
  2. نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی در تهدید امنیت

پنجم: بررسی راهبردها و اقدامات امام حسین (ع) در جهت حفظ امنیت جامعه

  1. استراتژی‌های امام حسین (ع) برای حفظ امنیت
  2. نمونه‌های عملی از راهبردها و اقدامات امام حسین (ع)

ششم: تبیین نقش قیام امام حسین (ع) در بازگرداندن امنیت به جامعه اسلامی

  1. انتقال ارزش‌های امنیتی از طریق قیام
  2. تأثیر قیام در تحقق امنیت جامعه

هفتم: بررسی آثار و پیامدهای قیام امام حسین (ع) در تحقق امنیت پایدار در جامعه

  1. اثرات فرهنگی و روحی قیام امام حسین (ع)
  2. تأثیرات اجتماعی و سیاسی قیام در تحقق امنیت پایدار

طرح سوم

نخست: بررسی وضعیت امنیت در زمان حکومت بنی‌امیه

  1. شرایط سیاسی اجتماعی جامعه اسلامی:
    1. نبود آزادی‌های سیاسی، اجتماعی و فردی مردم در زمان بنی‌امیه: در زمان حکومت معاویه و پس از او یزید، آزادی‌های سیاسی، اجتماعی و فردی مردم به شدت محدود شده بود. از لحاظ سیاسی، هرگونه اعتراض و مخالفت با حکومت بنی امیه، به شدت سرکوب می‌شد. مخالفان و منتقدان سیاسی اغلب زندانی یا تبعید می‌شدند. آزادی بیان و اظهارنظر وجود نداشت و تمامی مکاتبات و نامه‌نگاری‌ها تحت کنترل شدید نیروهای امنیتی حکومت بود. حاکم اسلامی بر اساس حکم الهی شرعی انتخاب نمی‌شد و خلفای بنی امیه با زور به قدرت می‌رسیدند. همچنین: والیان و کارگزاران نظام بر اساس معیارهای درستی گمارده نمی‌شدند. از لحاظ اجتماعی نیز، آزادی‌های اجتماعی و فرهنگی مردم به شدت محدود شده بود. اجتماعات و گردهمایی‌های غیرهمسو با حاکمیت بنی‌امیه به شدت مورد حساسیت سلطه‌گران بود. مخالفان سیاسی و اقلیت‌های مذهبی و قومی تحت ستم و آزار بودند. همچنین آزادی‌های فردی نیز پایمال می‌شد. حریم خصوصی افراد محترم شمرده نمی‌شد. شهروندان امنیت جانی و مالی لازم را نداشتند. شکنجه و زندان بدون محاکمه، امری عادی بود. بنابراین می‌توان گفت که در دوران بنی امیه، آزادی‌های سیاسی، اجتماعی و فردی مردم به شدت نقض می‌شد و جامعه در یک فضای خفقان، اختناق و بی‌عدالتی به سر می‌برد. حکومت مستبد بنی امیه مانع از بروز آزادی‌های مشروع مردم می‌شد.
    2. انعدام امنیت جانی و مالی مردم تحت حاکمیت بنی‌امیه: در دوران حکومت معاویه و یزید، امنیت جانی و مالی مردم به شدت تهدید می‌شد و مردم از امنیت لازم برخوردار نبودند. از لحاظ جانی، مخالفان و منتقدان حکومت همواره در معرض خطر جانی قرار داشتند. شکنجه، زندان و اعدام‌های خودسرانه امری عادی به شمار می‌رفت. حتی شهروندان عادی نیز از امنیت جانی برخوردار نبودند و گاه به بهانه‌های واهی زندانی یا مجازات می‌شدند. از لحاظ مالی نیز وضعیت نابسامان بود. مأموران حکومتی به صورت خودسرانه اموال و دارایی مردم را غارت می‌کردند. مالیات‌های سنگین بر مردم تحمیل می‌شد و ثروت‌های عمومی توسط حکام بنی امیه غارت می‌گردید. دزدی و راهزنی نیز رواج داشت. علاوه بر اینها، نبود نهادها و سازوکارهای حقوقی و قضایی مناسب برای حفاظت از جان و مال مردم، وضعیت را بدتر می‌کرد. در مجموع، می‌توان گفت که در دوران بنی امیه، مردم فاقد ابتدایی‌ترین حقوق شهروندی بودند و نه جان و نه مال آنان در امان نبود. این وضعیت نشان‌دهنده فقدان امنیت اجتماعی در آن زمان است.
    3. سرکوب مخالفان و معترضان به حکومت بنی‌امیه: دستگاه‌های معاویه و یزید با هرگونه اعتراض و مخالفتی به شدت برخورد می‌کرد و معترضان و مخالفان را سرکوب می‌نمود. مخالفان سیاسی بنی امیه مانند شیعیان و علویان به شدت مورد آزار و اذیت قرار می‌گرفتند. بسیاری از آنها زندانی یا تبعید می‌شدند و خانواده‌هایشان نیز مورد آزار قرار می‌گرفت. شکنجه و اعدام مخالفان امری عادی به شمار می‌رفت. حتی معترضان عادی نیز از سرکوب در امان نبودند. هرگونه اعتراضی نسبت به وضعیت نابسامان معیشتی و اجتماعی با زور سرکوب می‌شد. معترضان به زندان افکنده می‌شدند یا مورد ضرب و شتم قرار می‌گرفتند. رهبران مذهبی منتقد نیز هدف حملات و فشارهای بنی امیه قرار می‌گرفتند. بسیاری از علما زندانی یا تبعید شدند. مراکز مذهبی منتقد نیز تعطیل یا ویران می‌شد. بنابراین باید گفت که بنی امیه با سرکوب خشونت‌آمیز معترضان و منتقدان، زمینه را برای هرگونه اعتراض مسالمت‌آمیز علیه خود مسدود کرده بود.
    4. شیوع خشونت و درگیری‌های سیاسی و اجتماعی در آن دوران: دوران حکومت معاویه و یزید با شیوع گسترده خشونت و درگیری‌های سیاسی و اجتماعی همراه بود. اختلافات سیاسی و مذهبی میان حکومت بنی امیه و مخالفانش موجب درگیری‌های مسلحانه و خشونت‌باری شده بود. سرکوب شیعیان، علویان و سایر گروه‌های مخالف، اغلب با خشونت و کشتار همراه بود. علاوه بر این، اختلافات قومی و قبیله‌ای نیز گاه به درگیری‌های مسلحانه می‌انجامید. بنی امیه برای حفظ قدرت، به این اختلافات دامن می‌زد. از سوی دیگر، گسترش راهزنی و بی‌قانونی نیز موجب ناامنی و وقوع درگیری‌های خشن در سطح جامعه شده بود. مردم عادی نیز اغلب قربانی این خشونت‌ها می‌شدند. بنابراین می‌توان گفت در دوران بنی‌امیه، خشونت به عنوان ابزاری برای حفظ قدرت به کار گرفته می‌شد و جامعه را در بی‌ثباتی و ناامنی فرو برده بود. این وضعیت موجب شیوع گسترده خشونت در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی شده بود.
    5. میزان امنیت مرزها و تهدیدات خارجی علیه حکومت اسلامی: در دوران حکومت معاویه و یزید، امنیت مرزهای حکومت اسلامی به شدت در معرض تهدید قرار داشت. در شرق، امپراتوری روم شرقی به طور مرتب به مرزهای اسلامی حمله‌ور شده و شهرهای مرزی را تهدید می‌کرد. در غرب نیز، همین امپراتوری روم شرقی، اراضی اسلامی را مورد تاخت و تاز قرار می‌داد. در داخل نیز، شورش‌ها و قیام‌هایی علیه حکومت بنی‌امیه صورت می‌گرفت که ثبات مرزها را به خطر می‌انداخت. در مجموع، به دلیل ضعف حکومت مرکزی، مرزهای اسلامی در معرض تهدیدات مداوم خارجی و داخلی قرار داشت و امنیت لازم را نداشت. این امر موجب آسیب‌پذیری حکومت اسلامی در برابر دشمنان شده بود.
    6. گسترش ظلم و فساد در دستگاه حاکمیت بنی‌امیه: دوران حکومت معاویه و یزید با گسترش فراگیر ظلم و فساد در دستگاه حاکمیت همراه بود. خلفا و حاکمان بنی امیه به طور گسترده در اموری همچون غارت بیت المال، رشوه‌خواری، اختلاس و سوء استفاده از قدرت دست داشتند. ثروت هنگفتی از این طریق به جیب آنها می‌رفت. علاوه بر این، مقامات و مأموران دولتی نیز به طور گسترده در فساد دخیل بودند و رشوه‌گیری و سوءاستفاده از قدرت، امری رایج محسوب می‌شد. قوانین و مقررات به نفع حاکمان وقت تغییر می‌کرد و عدالت قضایی نیز وجود نداشت. در مجموع، فساد ساختاری و نهادینه شده در دستگاه حکومت بنی امیه، موجب شده بود تا ظلم و ستم به عنوان ابزاری برای حفظ قدرت مورد استفاده قرار گیرد و منافع مردم پایمال شود.
    7. تضعیف نهادهای قضایی و انتظامی در زمان بنی‌امیه: در دوران حکومت بنی امیه، نهادها و سازوکارهای قضایی و انتظامی به شدت تضعیف شده بودند. دستگاه قضایی تحت سلطه و نفوذ خلفا و حکام قرار داشت و استقلال لازم را نداشت. قضات فاقد شایستگی بوده و اغلب تحت تأثیر روابط و منافع شخصی یا حاکمیتی حکم صادر می‌کردند. نیروهای انتظامی نیز، بجای حفظ نظم عمومی، صرفاً حکومت را حمایت و با معترضان و منتقدان برخورد می‌کردند. همچنین نهادهایی برای نظارت و بازرسی از مقامات دولتی وجود نداشت و فساد گسترده بود. در نتیجه، عدالت قضایی وجود نداشته و امنیت جانی و مالی شهروندان تضمین نمی‌شد. تضعیف نهادهای قضایی و انتظامی، نقش مهمی در گسترش بی‌عدالتی در آن دوران داشته است.
  2. علل و عوامل ناامنی در دوران حکومت بنی‌امیه:
    1. سرکوب شدید مخالفان سیاسی بنی‌امیه و نقض حقوق و آزادی‌های شهروندی
    2. اعمال خشونت و شکنجه علیه معترضان به ویژه گروه‌های مذهبی
    3. تضعیف نهادهای انتظامی و امنیتی و گسترش بی‌قانونی
    4. عدم پاسخگویی دستگاه قضایی به ظلم و جنایت‌های حکومت
    5. تحریک اختلافات قومی و مذهبی در میان گروه‌های مختلف مردم
    6. تسلط عناصر فاسد و غارتگر بر منابع و ثروت‌های عمومی
    7. غفلت از تأمین امنیت مرزها و مناطق حاشیه‌ای حکومت
    8. گسترش احساس ناامنی و بی‌عدالتی در میان اقشار مختلف مردم

دوم: اهداف و انگیزه‌های امنیتی امام حسین(ع) در قیام علیه بنی‌امیه

  1. اهداف امنیتی امام حسین(ع) از قیام علیه بنی‌امیه:
    1. پایان دادن به سرکوب و خفقان سیاسی توسط بنی‌امیه
    2. مبارزه با ناامنی و بی‌ثباتی ناشی از حکومت ظالمانه بنی‌امیه
    3. برقراری امنیت و آزادی‌های سیاسی و اجتماعی مردم
    4. جهت حفاظت از جان و مال و ناموس مردم در برابر حکومت غاصب
    5. رفع تهدیدات امنیتی گسترده علیه مخالفان سیاسی
    6. جهت فراهم کردن فضای امن برای احیای مکتب اهل‌بیت(ع)
    7. حفظ امنیت فکری و اعتقادی مسلمانان در برابر انحرافات
  2. انگیزه‌های امنیتی امام حسین(ع) برای بازگرداندن امنیت به جامعه:
    1. خاتمه دادن به نقض گسترده حقوق و آزادی‌های مردم
    2. پایان دادن به سرکوب خشن مخالفان سیاسی توسط حکومت
    3. جلوگیری از تهدیدات جانی و مالی علیه شهروندان بی‌گناه
    4. رفع ترس و وحشت ناشی از حکومت ستمگر بنی‌امیه
    5. فراهم کردن امنیت لازم برای عبادت و پرستش آزادانه مردم
    6. تضمین حفظ جان و ناموس مردم در مقابل حاکمیت جور

سوم: روش‌ها و راهکارهای امام حسین(ع) برای بازگرداندن امنیت

  1. روش‌های مقابله امام حسین(ع) با عوامل ناامنی:
    1. تلاش امام حسین(ع) برای افشاگری و آگاه‌سازی مردم نسبت به جنایات و ظلم حکومت یزید
    2. تحریم و قطع همکاری امام حسین(ع) با دستگاه حکومت ظالم بنی‌امیه
    3. تدارک و بسیج نیروهای مؤمن و آزادی‌خواه برای قیام علیه حکومت یزید
    4. موضع‌گیری قاطع امام حسین(ع) علیه حاکمیت جور و دعوت مردم به مبارزه با ظلم
    5. الگوسازی و الهام‌بخشی امام(ع) به مردم برای مقاومت و ایستادگی در برابر ستم
    6. تبیین صحیح معارف و آموزه‌های دینی به منظور مبارزه با انحرافات و بدعت‌ها
    7. ترویج فرهنگ شهادت‌طلبی و ایثار در راه دفاع از حق و عدالت
    8. جلب همراهی و پشتیبانی افراد و گروه‌های مؤثر جامعه علیه حکومت ستمگر
  2. تلاش برای بسیج و مشارکت مردم:
    1. دعوت مردم به پیوستن و همراهی با قیام امام حسین(ع) علیه ظلم
    2. بیان آسیب‌ها و تبعات سکوت در برابر ظلم و ترغیب مردم به مقاومت
    3. تبیین اهداف واقعی قیام امام حسین(ع) برای مردم و جلب حمایت آنها
    4. ترسیم چشم‌انداز مطلوب آینده و حکومت عدل پس از سرنگونی ظالمان
    5. القای احساس مسئولیت در مردم برای دفاع از اسلام و ارزش‌های آن
    6. تشویق و ترغیب یاران و خاندان به همراهی و فداکاری در رکاب امام(ع)
    7. پاسخگویی به شبهات مطرح شده در مورد قیام و رفع تردیدها
    8. الهام‌بخشی و الگوسازی برای جلب مشارکت عمومی در قیام علیه ظلم
  3. نقش شهادت امام حسین(ع):
    1. نقش شهادت امام حسین(ع) در برانگیختن مردم برای مبارزه با حکومت ظالمانه یزید
    2. تأثیر شهادت امام(ع) در تضعیف مشروعیت و اقتدار سیاسی حکومت یزید
    3. کارکرد شهادت امام حسین(ع) در افزایش آگاهی مردم نسبت به جنایات حکومت
    4. تسریع سقوط حکومت یزید در پی شهادت امام حسین(ع) و ایجاد فضای ناامنی
    5. الگوسازی امام حسین(ع) از طریق شهادتش برای مقاومت در برابر حکومت‌های ظالم
    6. تداوم راه و هدف امام حسین(ع) از طریق شهادت وی در مبارزه با ظلم و ستم

چهارم: نتایج و پیامدهای امنیتی قیام امام حسین(ع)

  1. آثار و پیامدهای قیام بر امنیت جامعه اسلامی:
    1. کاهش سرکوب و خفقان سیاسی پس از سقوط حکومت یزید
    2. افزایش امنیت جانی و مالی مردم در پی تضعیف حکومت یزید
    3. کاهش تهدیدات و خطرات امنیتی علیه مخالفان سیاسی و مذهبی
    4. بازگشت نسبی آرامش و امنیت به جامعه پس از شهادت امام حسین(ع)
    5. تقویت باور مردم به لزوم مقاومت در برابر حکومت‌های ستمگر
    6. الگوسازی امام حسین(ع) در مبارزه با حکومت‌های غاصب و طاغوتی
    7. تداوم راه و هدف امام(ع) در تأمین عدالت و امنیت برای مردم
  2. دستاوردهای قیام در بازگرداندن ثبات و آرامش:
    1. کاهش خشونت‌های سیاسی و اجتماعی پس از سقوط حکومت یزید
    2. کاهش تنش‌ها و درگیری‌های مذهبی و قومی در جامعه
    3. بازسازی نسبی نهادهای عدلی و انتظامی جامعه توسط حکومتهای بعدی
    4. افزایش امنیت روانی و رفع ترس و وحشت در میان عموم مردم
    5. تقویت امید به آینده و احساس امنیت در جامعه پس از شهادت امام(ع)
    6. تداوم الگوی مقاومت امام حسین(ع) علیه حکومت‌های ستمگر در طول تاریخ
    7. الهام‌بخشی قیام امام(ع) به جنبش‌های عدالت‌خواهانه و آزادی‌بخش
    8. ترویج فرهنگ ایستادگی در برابر ظلم و استبداد در جامعه

معناشناسی

امنیت، یک موهبت بزرگ الهی و نیاز مهم فطری انسان است. احساس امنیت روانی، از برجسته‌ترین ویژگی‌های شخصیتی افراد خلاق و سالم است. احساس امنیت روانی، آن زمان می‌تواند به صورت مطلوب در میان مردم یک جامعه وجود داشته باشد، که افراد بدون دغدغه خاطر و به دور از اندیشه پیدا کردن فردی صاحب نفوذ، در کوتاه‌ترین زمان ممکن و در تمام اوقات شبانه‌روز، به امکانات مادی و معنوی دست‌رسی داشته باشند[۱].

پانویس

  1. افروز، غلام علی، احساس امنیت، سرمقاله مجله پیوند، نشریه ماهانه آموزشی- تربیتی، شماره ۲۳۱، تهران، دی‌ماه ۱۳۷۷: http://magpayvand.ir/index.php?route=product/category&path=۰&page=۱۹.