خودکفایی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۲: خط ۲:
| موضوع مرتبط =  
| موضوع مرتبط =  
| عنوان مدخل  =  
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط =  
| مداخل مرتبط = [[خودکفایی در قرآن]]
| پرسش مرتبط  =
| پرسش مرتبط  =
}}
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۲۲

استقلال‌یابی امت اسلام

خداوند در آیات قرآنی بر استقلال همه‌جانبه امت اسلام از جوامع دیگر تاکید می‌کند. برخی از آیات به‌صراحت هر گونه وابستگی به ویژه در حوزه اقتصادی را مردود شمرده و از مسلمانان خواسته تا به گونه‌ای اقتصاد جامعه را بنیاد گذاشته و استوار سازند که نیازی به بیگانگان وجود نداشته باشد؛ زیرا اقتصاد، قوام جامعه است[۱] و همانند ستون میانی خیمه عمل می‌کند. پس اگر اقتصاد خودکفا و مستقل وجود نداشته باشد، جامعه فاقد ستون اصلی و میانی خواهد بود و توان ایستادگی و مقاومت نخواهد داشت. خداوند با تمثلی در آیه ۲۹ سوره فتح وضعیت مسلمانی و جامعه اسلامی را همانند گیاهی دانسته که بر ساق خود استوار است و به جایی تکیه ندارد. خداوند می‌فرماید: «محمد پیامبر خدا و کسانی که با او هستند بر کافران سختگیرند و با یکدیگر مهربان؛ آنان را می‌بینی که رکوع می‌کنند، به سجده می‌آیند و جویای فضل و خشنودی خدا هستند، نشانشان اثر سجده‌ای است که بر چهره آنهاست، این است وصفشان در تورات و در انجیل، که چون کشته‌ای هستند که جوانه بزند و آن جوانه محکم شود و بر پاهای خود بایستد و کشاورزان را به شگفتی وادارد، تا آنجا که کافران را به خشم آورد، خدا از میان آنها کسانی را که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند به آمرزش و پاداشی بزرگ وعده داده است». در این آیه خداوند می‌فرماید امت اسلام، امتی است که با خودشان مهربان و نسبت به دشمنان سختگیر هستند. اهل عبادت و بندگی بوده و آثار سجود در پیشانی‌شان دیده می‌شود. همچنین آنان همانند گیاهی هستند که جوان و محکم روی پای خود ایستاده‌اند و تکیه‌ای به کسی و چیزی ندارند.

در این عبارت آئین مسلمانی توضیح داده شده که شامل امور زیر است: همراهی با پیامبر(ص)، شدت و سختگیری نسبت به کفار، مهربانی نسبت به یکدیگر، اهل رکوع و سجود دائمی و اقامه نماز، جست‌وجوگر فضل و ثواب خداوندی و رضوان و خشنودی الهی، دارندگان چهره و سیمای اهل عبادت و آثار و نشانه سجده‌های بسیار، مفید چون گیاه، هماره در حال رشد و جوانی، استحکام داخلی، استواری بیرونی، موجب شادمانی خداوند و پیامبر(ص) به عنوان کشاورز و زارع، موجب خشم دشمنان. در تفسیر مجمع‌البیان در ذیل آیه آمده است: در آیه شریفه خدای فرزانه در قالب این مثال به وصف پیامبر و ایمان‏آوردگان پرداخته که منظور از کِشت و زراعت، وجود گرانمایه پیامبر است و جوانه‏ها یاران فداکار و پراخلاص آن حضرت که بر گرد خورشید وجود او هستند. آنان در آغاز طلوع اسلام ناتوان و بی‌یار و یاور بودند، همان‌گونه که هر نهال و زراعتی در آغاز ضعیف است و آنگاه بتدریج قوت و توان می‏یابد و رشد می‏‌کند، مردم توحیدگرا و با ایمان نیز دست یاری بر دست یکدیگر نهادند و رفته رفته با ایمان و اخلاص و خودسازی و تقوا و دانش و بینش و مدیریت درست، به قدرتی شکست‏ناپذیر تبدیل شده و بر کارها تسلط یافتند. مفسران تفسیر نمونه نیز می‌نویسند: در توصیف دوم که در انجیل آمده نیز پنج وصف عمده برای مؤمنان و یاران محمد(ص) ذکر شده است: جوانه زدن، کمک کردن برای پرورش، محکم شدن، بر پای خود ایستادن، و نمو چشمگیر اعجاب‌انگیز.

در حقیقت اوصافی که در تورات برای آنها ذکر شده اوصافی است که ابعاد وجودی آنها را از نظر عواطف و اهداف و اعمال و صورت ظاهر بیان می‌‌کند و اما اوصافی که در انجیل آمده بیانگر حرکت و نمو و رشد آنها در جنبه‌های مختلف است. آری آنها انسان‌هایی هستند با صفات والا که آنی از«حرکت» باز نمی‌ایستند، همواره جوانه می‌زنند و جوانه‌ها پرورش می‌یابد و بارور می‌شود. همواره اسلام را با گفتار و اعمال خود در جهان نشر می‌دهند و روز به روز خیل تازه‌ای بر جامعه اسلامی می‌افزایند. آنها هرگز از پای نمی‌نشینند و دائما رو به جلو حرکت می‌کنند، در عین عابد بودن مجاهدند، و در عین جهاد عابدند، ظاهری آراسته، باطنی پیراسته، عواطفی نیرومند و نیاتی پاک دارند، در برابر دشمنان حق مظهر خشم خدایند و در برابر دوستان حق، نمایانگر لطف و رحمت او. سپس در دنباله آیه می‌افزاید: این اوصاف عالی، این نمو و رشد سریع و این حرکت پربرکت، به همان اندازه که دوستان را به شوق و نشاط می‌آورد سبب خشم کفار می‌شود.[۲]

در این آیه به صراحت با عباراتی چون ﴿فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ[۳] از جامعه اسلامی خواسته شده تا به عنوان آئین مسلمانی به استقلال و خودکفایی برسند؛ لذا از آئین مسلمانی یکی این است که جامعه و امت اسلامی باید خودکفا، مستحکم و مستقل باشد و روی پای خود بایستد و هیچ نیازی به دشمنان نداشته باشد، بلکه باید چنان در حالت سرزندگی و جوانی و کوشش و تلاش و رشد و نمو باشد و از همه جهات مستقل و خودکفا که دشمنان را به خشم آورد و موجبات نومیدی آنان را فراهم آورد؛ به طوری که اگر تحریم کردند نه تنها اندوهگین نشود، بلکه آن را عاملی برای افزایش قدرت و رشد و شکوفایی خود بداند و گمان نبرد که با تحریم اقتصادی، اقتصادش فرو می‌پاشد و جامعه بی‌ستون قوام بخشی به نام اقتصاد خواهد ماند. خداوند در آیه ۲۸ توبه خواستار قطع رابطه اقتصادی با دشمنان اسلام و مسلمانان می‌شود که از آئین مسلمانی است که با دشمنان قطع ارتباط کنید. سپس به مسلمانان نسبت به تحریم اقتصادی و قطع رابطه با دشمنان دلگرمی می‌دهد و می‌فرماید که اگر رابطه اقتصادی با دشمنان قطع شود شما ضرر و زیانی نخواهید کرد؛ زیرا خداوند از فضل خویش شما را کمک می‌کند و مشکلات اقتصادی شما را حل و فصل می‌کند؛ چنانکه می‌فرماید: ﴿وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شَاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ[۴] اینکه خداوند در آیات قرآن خواستار استقلال همه‌جانبه به‌ویژه اقتصادی است، از آن روست که اقتصاد، قوام بخش جامعه و ستون آن است؛ و استقلال و خودکفایی به معنای استقلال در زمینه‌های دیگر نیز خواهد بود؛ اما وابستگی اقتصادی موجب می‌شود تا جامعه فاقد ستون اصلی باشد و نتواند بر ساق خود استوار و محکم بایستد و هماره نیازمند تکیه گاهی است که بر آن تکیه دهد.

این خودکفایی و استقلال اقتصادی است که زمینه و بستر استقلال سیاسی و نظامی را فراهم می‌آورد؛ زیرا اگر جامعه اسلامی بخواهد دارای استقلال سیاسی باشد باید از توان نظامی نیز برخوردار باشد و وابستگی به دیگران نداشته و یا اجازه ندهد تا دیگران بر آنان سلطه یافته و چیره گردند. این گونه است که اگر بخواهیم به مفاد آیه ۶۰ سوره انفال عمل کنیم و در حد استطاعت از نفرات و تجهیزات جنگی و دفاعی برخوردار باشیم باید استقلال اقتصادی داشته و بتوانیم همه قوت و توان نظامی را از این راه به دست آوریم. پس، از آنجا که استقلال سیاسی و نظامی در گرو استقلال اقتصادی است، لازم است تا به عنوان امت اسلام و یک هویت مستقل در عرصه جامعه جهانی و در میان امت‌های دیگر، از استقلال اقتصادی برخوردار بوده و از هر گونه وابستگی اقتصادی رهایی یافته و بر پا و ساق خود استوار بوده و تکیه و اعتمادی به دیگران نداشته باشیم؛ چراکه خداوند در آیه ۵ سوره نساء و به‌صراحت کامل در آیه ۲۸ سوره توبه بیان می‌کند که وابستگی اقتصادی مهم‌ترین عامل وابستگی جامعه به بیگانگان خواهد بود؛ از همین روست که در توصیف مسلمانی و آئین آن در آیه ۲۹ سوره فتح می‌فرماید که خودکفایی و استقلال و اعتماد بر خود و برپای خود ایستادن، از آئین مسلمانی است.[۵].

عوامل تأمین‌کننده

امت جویای رسیدن به خودکفایی و استقلال اقتصادی باید اصول و قواعدی را مراعات کند. در اینجا به برخی از مهم‌ترین اصول و راه‌های دستیابی به استقلال و خودکفایی اقتصادی از نگاه آیات قرآن ‌اشاره می‌شود:

  1. کار: شکی نیست که اصل اولی در تولید اقتصادی کار است. از این رو در آیات قرآنی بر این اصل اساسی و مهم تاکید شده است.[۶]انسان در زندگی دنیوی هر آنچه بکارد در آخرت درو می‌کند؛ از همین روست که باید عامل خود باشد تا بهشتی غنی و آخرتی سعادتمند داشته باشد. اصولا انسان در زمین آمده تا با کار در آن بتواند خود و جهان را بسازد و آخرت خویش را تأمین نماید.[۷] از آیات قرآنی به دست می‌آید که امت اسلام اگر بخواهد به امر خودکفایی و استقلال واقعی دست یابد، باید مجاهدت و تلاش کند و تنها به کار عادی بسنده نکند.
  2. توزیع درست منابع و ثروت: کار، نیازمند منابع و ثروت است که آن نیز به وفور در زمین به‌اشکال گوناگون وجود دارد. آب و خاک و هوا و معادن و مانند آنها همه از منابع ثروت و اقتصاد است که اگر به‌درستی توزیع شود و در اختیار همگان قرار گیرد، اقتصاد جامعه شکل مناسب به خود می‌گیرد و امکان توسعه و پیشرفت اقتصادی و همه‌جانبه برای جامعه فراهم می‌آید. خداوند در آیات قرآنی یکی از اصول اساسی اسلام و مسلمانی را توزیع عادلانه ثروت دانسته و بر توزیع و گردش سالم اقتصاد در همه حوزه‌ها از جمله منابع و ثروت ملی تاکید کرده است. از جمله مهم‌ترین آیات در این زمینه می‌توان به آیه ۷ سوره حشر‌اشاره کرد.[۸]
  3. اعتدال در مصرف: شاید یکی از مهم‌ترین عوامل موثر در استقلال و خودکفایی اقتصادی طریق درست مصرف کردن است؛ زیرا در هر نقطه‌ای از جغرافیای زمین زندگی کنیم، نیازهای انسانی در حد مورد نیاز فراهم است؛ اما به علت اسراف و تبذیر یعنی افراط در مصرف و بدتر از آن ریخت و پاش و استفاده نادرست و دور ریز محصولات و فراورده‌های اقتصادی، خود و جامعه را گرفتار مشکل اقتصادی می‌کنیم. از همین رو در آیات قرآن از هرگونه اسراف حتی در نوشیدنی‌هایی چون آب تاکید شده[۹] و از تبذیر و ریخت‌وپاش نهی شده است.[۱۰]
  4. قناعت: می‌توان از اصل پیشین این معنا را نیز به دست آورد؛ اما از آنجا که قناعت به معنای بسنده کردن به آنچه در اختیار است، می‌توان گفت که این نیز یک اصل مهم در آئین مسلمانی در حوزه رفتار اقتصادی است. یعنی اینکه انسان به آنچه دارد قناعت کند و با تعفف و عفت‌مداری و عزت محوری اجازه ندهد تا برای وضعیت بهتر دست به سوی دیگران دراز کند. بسیاری از مشکلات اقتصادی که در خانوارها پدید می‌آید به سبب عدم توجه به این اصل مهم اقتصادی است؛ زیرا کسی که اهل قناعت باشد و به داشته‌های اندک خود بسنده کند دیگر هرگز دست ذلت و خواری به سوی دیگری دراز نمی‌کند و زیر بار قرض و وام و ربا و مانند آن نخواهد رفت.
  5. عدالت و اجتناب از بی‌عدالتی و ظلم اقتصادی: از دیگر مواردی که مانع جدی در برابر اقتصاد و خودکفایی و استقلال اقتصادی است، کم‌فروشی، گران‌فروشی، اختلاس، ویژه خواری و رانت‌خواری و مانند آنهاست که همه به عنوان ظلم اقتصادی و بی‌عدالتی اقتصادی مطرح است. آیات بسیاری از قرآن به این مسئله پرداخته است؛ زیرا جوامعی چون جامعه شعیب به سبب همین ظلم اقتصادی فروپاشیده و دچار مصیبت نابودی و هلاکت جمعی شده است.[۱۱]
  6. اجتناب از اقتصاد ربوی و مانند آن: یکی از راه‌های خودکفایی در حوزه اقتصادی اجتناب از هرگونه روش‌ها و راه‌هایی است که به ظاهر اقتصادی است ولی در عمل و بلندمدت ضداقتصادی خواهد بود و آثار و تبعات آن به جای رشد و بهره‌وری اقتصادی و پیشرفت و توسعه و تولید و کار، موجب بی‌کاری و دامن زدن به اقتصاد انگلی و وابسته و بیمار می‌شود. اقتصاد ربوی از جمله اقتصادهایی است که به عنوان اقتصاد بیمار و فاقد توان ایستادگی و مقاومت بر پای خود و عامل فروپاشی جامعه معرفی و به عنوان جنگ با خود بیان شده است.[۱۲]
  7. استفاده از تولید داخلی: از آیه ۲۸ سوره توبه این اصل استفاده می‌شود که یکی از راه‌های رسیدن به خودکفایی، عدم وابستگی اقتصادی به بیگانگان و تکیه بر محصولات داخلی است. خداوند می‌فرماید که اگر جامعه اسلامی از وابستگی اقتصادی به بیگانگان به ویژه دشمنان رها شود و به تولیدات و محصولات داخلی تکیه کند، خداوند به فضل خویش جامعه اسلامی را به حدی از خودکفایی و استقلال اقتصادی می‌رساند که هیچ نیازی به بیگانه و تولیدات بیگانگان نداشته باشد و سربار دیگران نشود.
  8. مدیریت عالمانه و متعهدانه: از دیگر عوامل موثر در صحنه اقتصادی، مدیریت عالمانه، تخصص‌گرایانه و متعهدانه است. خداوند در آیات ۵۴ و ۵۵ سوره یوسف به این امر در مدیریت اقتصادی به‌ویژه برای عبور از بحران توجه می‌دهد. از آیه ۲۶ سوره قصص نیز این معنا قابل استنباط است. تعهد بی‌تخصص و تخصص بی‌تعهد نمی‌تواند مفید باشد. بنابراین در راس امور اقتصادی کسانی باید قرار گیرند که دارای چنین جامعیتی باشند؛ زیرا متخصص بی‌تعهد سرمایه ملی را تباه کرده و با اختلاس و ویژه خواری و مانند آن از مسیر عدالت خارج می‌شود و عالمانه به اقتصاد جامعه ضربه می‌زند و متعهد غیرمتخصص نیز جاهلانه با برخی از تصمیم‌گیری‌های نادرست خود، اقتصاد را فرو می‌پاشاند.

آنچه بیان شد تنها برخی از اصول و آئین مسلمانی در حوزه عمل و کار اقتصادی و روش‌های رسیدن به خودکفایی است. به هر حال، اگر به آئین مسلمانی عمل کنیم باید اقتصادی را ایجاد کنیم که بر پای خودش بایستد و همواره چون گیاهی با طراوت و جوان و در حال رشد و نمو باشد. چنین شرایطی تنها با فضل الهی و توجه به اصول و قواعدی شدنی است که در آیات قرآن به عنوان اصول و آئین مسلمانی مطرح و بیان شده است.[۱۳].

منابع

پانویس

  1. نساء، آیه ۵
  2. تفسیر نمونه ذیل آیه.
  3. «محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با وی‌اند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند؛ آنان را در حال رکوع و سجود می‌بینی که بخشش و خشنودی‌یی از خداوند را خواستارند؛ نشان (ایمان) آنان در چهره‌هایشان از اثر سجود، نمایان است، داستان آنان در تورات همین است و داستان آنان در انجیل مانند کشته‌ای است که جوانه‌اش را برآورد و آن را نیرومند گرداند و ستبر شود و بر ساقه‌هایش راست ایستد، به گونه‌ای که دهقانان را به شگفتی آورد تا کافران را با آنها به خشم انگیزد، خداوند به کسانی از آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند نوید آمرزش و پاداشی سترگ داده است» سوره فتح، آیه ۲۹.
  4. «اگر از ناداری بیمناکید خداوند به زودی شما را با بخشش خویش اگر بخواهد بی‌نیاز می‌گرداند که خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۲۸.
  5. منصوری، خلیل، خودکفایی اقتصادی از منظر قرآن.
  6. نحل، آیه ۱۴؛ اسراء، آیات ۱۲ و ۶۶؛ قصص، آیه ۷۳؛ روم، آیه ۴۶؛ مزمل، آیه ۲۰
  7. ﴿وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُجِيبٌ «و به سوی (قوم) ثمود برادر آنان صالح را (فرستادیم)، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید، او شما را از زمین پدیدار کرد و شما را در آن به آبادانی گمارد پس، از او آمرزش بخواهید سپس به درگاه وی توبه کنید که پروردگار من، پاسخ دهنده‌ای است» سوره هود، آیه ۶۱.
  8. ﴿مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ «آنچه خداوند از (دارایی‌های) اهل این شهرها بر پیامبرش (به غنیمت) بازگرداند از آن خداوند و پیامبر و خویشاوند و یتیمان و مستمندان و در راه مانده است تا میان توانگران شما دست به دست نگردد و آنچه پیامبر به شما می‌دهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز می‌دارد دست بکشید و از خداوند پروا کنید که خداوند، سخت کیفر است» سوره حشر، آیه ۷.
  9. ﴿يَا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ «ای فرزندان آدم! در هر نمازگاهی زیور خود را بردارید و بخورید و بیاشامید و گزافکاری نکنید که او گزافکاران را دوست نمی‌دارد» سوره اعراف، آیه ۳۱.
  10. ﴿وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَغَيْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ «و اوست که باغ‌هایی با داربست و بی‌داربست و خرمابن و کشتزار با خوردنی‌هایی گوناگون و زیتون و انار، همگون و ناهمگون آفریده است؛ از میوه‌اش چون بار آورد بخورید و حقّ (مستمندان) را از آن، روز درو (یا چیدن) آن بپردازید و گزافکاری نکنید که او گزافکاران را دوست نمی‌دارد» سوره انعام، آیه ۱۴۱.
  11. ﴿وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ «و به سوی مدین، برادرشان شعیب را فرستادیم، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که جز او خدایی ندارید، بی‌گمان برهانی از سوی پروردگارتان برایتان آمده است پس پیمانه و ترازو را تمام بپیمایید و چیزهای مردم را به آنان کم ندهید و در این سرزمین پس از سامان یافتن آن تباهی نورزید، این برای شما اگر مؤمن باشید بهتر است» سوره اعراف، آیه ۸۵؛ ﴿وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ وَلاَ تَنقُصُواْ الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ إِنِّيَ أَرَاكُم بِخَيْرٍ وَإِنِّيَ أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ مُّحِيطٍ * وَيَا قَوْمِ أَوْفُواْ الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ وَلاَ تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلاَ تَعْثَوْا فِي الأَرْضِ مُفْسِدِينَ * بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ * قَالُواْ يَا شُعَيْبُ أَصَلاتُكَ تَأْمُرُكَ أَن نَّتْرُكَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَوْ أَن نَّفْعَلَ فِي أَمْوَالِنَا مَا نَشَاء إِنَّكَ لَأَنتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ * قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلَىَ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَرَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا وَمَا أُرِيدُ أَنْ أُخَالِفَكُمْ إِلَى مَا أَنْهَاكُمْ عَنْهُ إِنْ أُرِيدُ إِلاَّ الإِصْلاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلاَّ بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ «و به سوی (قوم) مدین، برادرشان شعیب را (فرستادیم که به ایشان) گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید و در پیمانه و ترازو کم ننهید، من شما را در رفاه می‌یابم و بر شما از عذاب روزی فراگیر می‌هراسم * و ای قوم من! پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید و چیزهای مردم را به آنان کم ندهید و در زمین تبهکارانه آشوب نورزید * برنهاده خداوند برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید و من بر شما نگهبان نیستم * گفتند: ای شعیب! آیا دینت تو را وا می‌دارد که (به ما بگویی) آنچه را پدرانمان می‌پرستیدند وا نهیم یا با دارایی‌های خود آنچه می‌خواهیم انجام ندهیم؟ بی‌گمان تو خود بردبار راهدانی * گفت: ای قوم من! به من بگویید که اگر برهانی از پروردگار خود داشته باشم و او نیز از نزد خویش به من روزی نیکویی ارزانی داشته باشد (شما چه خواهید کرد؟) و من در آنچه شما را از آن باز می‌دارم نمی‌خواهم با شما مخالفت کنم، تا آنجا که می‌توانم جز اصلاح نظری ندارم و توفیق من جز با خداوند نیست، بر او توکل دارم و به سوی او باز می‌گردم» سوره هود، آیه ۸۴-۸۸؛ ﴿وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ «و ای قوم من! پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید و چیزهای مردم را به آنان کم ندهید و در زمین تبهکارانه آشوب نورزید» سوره هود، آیه ۸۵.
  12. ﴿الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لاَ يَقُومُونَ إِلاَّ كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَن جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَانتَهَىَ فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ * يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ وَاللَّهُ لاَ يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ * إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ * يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَذَرُواْ مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ * فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ فَأْذَنُواْ بِحَرْبٍ مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِن تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُؤُوسُ أَمْوَالِكُمْ لاَ تَظْلِمُونَ وَلاَ تُظْلَمُونَ «آنان که ربا می‌خورند جز به گونه کسی که شیطان او را با برخورد، آشفته سر کرده باشد (به انجام کارها) بر نمی‌خیزند؛ این (آشفته سری) از آن روست که آنان می‌گویند خرید و فروش هم مانند رباست در حالی که خداوند خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده است پس کسانی که اندرزی از پروردگارشان به آنان برسد و (از رباخواری) باز ایستند، آنچه گذشته، از آن آنهاست و کارشان با خداوند است و کسانی که (بدین کار) باز گردند دمساز آتشند و در آن جاودانند * خداوند ربا را کاستی می‌دهد و صدقات را افزایش می‌بخشد و خداوند هیچ ناسپاس بزهکاری را دوست نمی‌دارد * کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند و نماز بر پا داشته و زکات داده‌اند پاداش آنان نزد پروردگارشان است و نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند * ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و اگر مؤمنید آنچه از ربا که باز مانده است رها کنید * و اگر (رها) نکردید پس، از پیکاری از سوی خداوند و فرستاده وی (با خویش) آگاه باشید و اگر توبه کنید سرمایه‌هایتان از آن شماست، نه ستم می‌ورزید و نه بر شما ستم می‌رود» سوره بقره، آیه ۲۷۵- ۲۷۹؛ ﴿وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ رِبًا لِيَرْبُوَ فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا يَرْبُو عِنْدَ اللَّهِ وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ «و هر آنچه ربا بدهید تا (بهره شما را) در دارایی‌های مردم بیفزاید نزد خدا نمی‌افزاید و آنچه زکات بدهید که خشنودی خداوند را بخواهید؛ چنین کسان دو چندان (پاداش) دارند» سوره روم، آیه ۳۹.
  13. منصوری، خلیل، خودکفایی اقتصادی از منظر قرآن.