ولایت خدا: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۹: خط ۳۹:
باید توجه داشت که اگر ولایت در رسول و [[امام]] به گونه‌ای دیگر بود، خداوند می‌بایست عبارت را به شکلی بیاورد که [[اشتباه]] رخ ندهد، همان طور که در موارد مشابه این گونه است؛ به آیه توجه کنید {{متن قرآن|قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَيُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و برخی از ایشان کسانی هستند که پیغمبر را آزار می‌کنند و می‌گویند او خوش‌باور است؛ بگو سخن نیوش خوبی برای شماست که به خداوند ایمان و مؤمنان را باور دارد و برای آن دسته از شما که ایمان آورده‌اند رحمت است و برای آن کسان که به فرستاده خداوند آزار می‌رسانند» سوره توبه، آیه ۶۱.</ref>. در این آیه، لفظ [[ایمان]] تکرار شده است، چون معنای آن درباره خداوند با معنای آن درباره مؤمنان یکسان نیست<ref>[[سید محمد مرتضوی|مرتضوی، سید محمد]]، [[آیات ولایت در قرآن ج۱ (کتاب)|آیات ولایت در قرآن ج۱]]، ص۲۰۶.</ref>.
باید توجه داشت که اگر ولایت در رسول و [[امام]] به گونه‌ای دیگر بود، خداوند می‌بایست عبارت را به شکلی بیاورد که [[اشتباه]] رخ ندهد، همان طور که در موارد مشابه این گونه است؛ به آیه توجه کنید {{متن قرآن|قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَيُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و برخی از ایشان کسانی هستند که پیغمبر را آزار می‌کنند و می‌گویند او خوش‌باور است؛ بگو سخن نیوش خوبی برای شماست که به خداوند ایمان و مؤمنان را باور دارد و برای آن دسته از شما که ایمان آورده‌اند رحمت است و برای آن کسان که به فرستاده خداوند آزار می‌رسانند» سوره توبه، آیه ۶۱.</ref>. در این آیه، لفظ [[ایمان]] تکرار شده است، چون معنای آن درباره خداوند با معنای آن درباره مؤمنان یکسان نیست<ref>[[سید محمد مرتضوی|مرتضوی، سید محمد]]، [[آیات ولایت در قرآن ج۱ (کتاب)|آیات ولایت در قرآن ج۱]]، ص۲۰۶.</ref>.


علت نامگذاری آن به ولایت تشریعی، این است که ناشی از [[دین]] و [[دین‌مداری]] است، وگرنَه ولایت خداوند متعال بر مؤمنین و متقین به معنای [[واقعی]] کلمه "مطلقه" است و همه شؤون آنان را شامل می‌شود و اعم از [[ولایت تکوینی]] و [[تشریعی]] است. [[آیه]] به معنای ولایت تشریعی بدون لفظ‍ ولیّ‌: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى الله وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ}}<ref>«و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد» سوره احزاب، آیه ۳۶.</ref>.<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۳۸-۳۹.</ref>
علت نامگذاری آن به ولایت تشریعی، این است که ناشی از [[دین]] و [[دین‌مداری]] است، وگرنَه ولایت خداوند متعال بر مؤمنین و متقین به معنای واقعی کلمه "مطلقه" است و همه شؤون آنان را شامل می‌شود و اعم از [[ولایت تکوینی]] و [[تشریعی]] است. [[آیه]] به معنای ولایت تشریعی بدون لفظ‍ ولیّ‌: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى الله وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ}}<ref>«و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد» سوره احزاب، آیه ۳۶.</ref>.<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۳۸-۳۹.</ref>


تحقق ولایت تشریعی [[خدا]] و کسی که حق ولایت تشریعی را دارا است، مشروط به [[پذیرش ولایت]] و [[حق سرپرستی]] آنان توسط مردم است؛ چون ولایت تشریعی، با طبیعت‏ یا اشیای خارجی سر و کار ندارد بلکه مربوط به افعال و [[رفتار]] انسان‌ها است، [[انسانی]] که دارای [[آزادی]] و [[اختیار]] است؛ یعنی ولایت تشریعی در ظرف اختیار [[مکلف]] [[اعمال]] می‏‌شود و قبول و پذیرش اختیاری مولی علیه شرط تحقق این [[ولایت]] است.  
تحقق ولایت تشریعی [[خدا]] و کسی که حق ولایت تشریعی را دارا است، مشروط به [[پذیرش ولایت]] و حق سرپرستی آنان توسط مردم است؛ چون ولایت تشریعی، با طبیعت‏ یا اشیای خارجی سر و کار ندارد بلکه مربوط به افعال و [[رفتار]] انسان‌ها است، [[انسانی]] که دارای [[آزادی]] و [[اختیار]] است؛ یعنی ولایت تشریعی در ظرف اختیار [[مکلف]] [[اعمال]] می‏‌شود و قبول و پذیرش اختیاری مولی علیه شرط تحقق این [[ولایت]] است.  


البته این بدان معنا نیست که خداوند [[سرپرست]] مردمی که او را نپذیرفتند نیست؛ چون او اصالتا حق سرپرستی بر همه مردم را دارد و همه را ملزم به پذیرش ولایت‏ خود کرده است اما این [[سرپرستی]] را در ظرف [[اختیار انسان]] اعمال می‏‌کند نه تکوین؛ از این رو، حق حاکمیت ‏خدا با آزادی [[انسان‌ها]] منافات ندارد؛ زیرا انسان‌ها در پذیرش ولایت‏ [[خداوند]] مختارند؛ همچنانکه راه [[گمراهی]] نیز به روی آنان گشوده است<ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref>.
البته این بدان معنا نیست که خداوند [[سرپرست]] مردمی که او را نپذیرفتند نیست؛ چون او اصالتا حق سرپرستی بر همه مردم را دارد و همه را ملزم به پذیرش ولایت‏ خود کرده است اما این [[سرپرستی]] را در ظرف [[اختیار انسان]] اعمال می‏‌کند نه تکوین؛ از این رو، حق حاکمیت ‏خدا با آزادی [[انسان‌ها]] منافات ندارد؛ زیرا انسان‌ها در پذیرش ولایت‏ [[خداوند]] مختارند؛ همچنانکه راه [[گمراهی]] نیز به روی آنان گشوده است<ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref>.
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش