بدون خلاصۀ ویرایش
(←پانویس) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = زهد | | موضوع مرتبط = زهد | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = زهد | ||
| مداخل مرتبط = [[زهد در لغت]] - [[زهد در قرآن]] - [[زهد در حدیث]] - [[زهد در نهج البلاغه]] - [[زهد در اخلاق اسلامی]] - [[زهد در عرفان اسلامی]] - [[زهد در معارف دعا و زیارات]] - [[زهد در معارف و سیره علوی]] - [[زهد در معارف و سیره سجادی]] - [[زهد در معارف و سیره | | مداخل مرتبط = [[زهد در لغت]] - [[زهد در قرآن]] - [[زهد در حدیث]] - [[زهد در نهج البلاغه]] - [[زهد در اخلاق اسلامی]] - [[زهد در عرفان اسلامی]] - [[زهد در معارف دعا و زیارات]] - [[زهد در معارف و سیره نبوی]] - [[زهد در معارف و سیره علوی]] - [[زهد در معارف و سیره سجادی]] - [[زهد در معارف و سیره امام باقر]] - [[زهد در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
== [[سیره پیامبر]] {{صل}} در زهدورزی == | == [[سیره پیامبر]] {{صل}} در زهدورزی == | ||
[[قرآن]] میفرماید: | |||
#{{متن قرآن| لاَ تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ وَلاَ تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«به چیزی که دستههایی از کافران را بدان بهرهمند کردهایم چشم مدوز و برای آنان اندوه مخور و برای مؤمنان افتادگی کن!» سوره حجر، آیه ۸۸.</ref>؛ | #{{متن قرآن| لاَ تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ وَلاَ تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«به چیزی که دستههایی از کافران را بدان بهرهمند کردهایم چشم مدوز و برای آنان اندوه مخور و برای مؤمنان افتادگی کن!» سوره حجر، آیه ۸۸.</ref>؛ | ||
#{{متن قرآن| وَلا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى}}<ref> و به آنچه با آن دستههایی از آنان را بهرهمند گرداندهایم چشم مدوز، آراستگی زندگی این جهان را (به آنان دادهایم) تا آنان را در آن بیازماییم و روزی پروردگارت بهتر و پایاتر است؛ سوره طه، | #{{متن قرآن| وَلا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى}}<ref> و به آنچه با آن دستههایی از آنان را بهرهمند گرداندهایم چشم مدوز، آراستگی زندگی این جهان را (به آنان دادهایم) تا آنان را در آن بیازماییم و روزی پروردگارت بهتر و پایاتر است؛ سوره طه، آیه۱۳۱.</ref> | ||
[[زهد]] [[پیامبر]] در [[حدیث]]: | |||
# [[امام علی]] {{ع}} در یادکرد از [[پیامبر]] {{صل}} میفرماید: [[دنیا]] را کوچک و حقیر شمُرد و آن را به چیزی نگرفت و خوارش کرد و دانست که [[خداوند]]، آن را از سر خیرگُزینی، از او بر کنار داشته و از سر کوچکشماری، برای غیر او گسترانده است. پس با [[دل]] از [[دنیا]] روی گرداند و یاد آن را از [[جان]] خود [[پاک]] کرد و [[دوست]] میداشت که [[زیور]] [[دنیا]] را از دیدگانش پنهان بدارند تا از آن، جامهای بر نگیرد و به ماندن در آن، [[دل]] نبندد. عذری در رساندن [[پیام]] پروردگارش باقی ننهاد و از سر [[خیرخواهی]] برای [[امّت]]، به هشدار دادن پرداخت و فراخوانی به سوی [[بهشت]] را [[بشارت]] داد و با ترساندن از [[دوزخ]]، از آن بر حذر داشت<ref>{{متن حدیث|الإمام علیّ {{ع}} – فِي ذِكْرِ النَّبِيِّ {{صل}}: قَدْ حَقَّرَ الدُّنْيَا وَ صَغَّرَهَا وَ أَهْوَنَ بِهَا وَ هَوَّنَهَا وَ عَلِمَ أَنَّ اللَّهَ زَوَاهَا عَنْهُ اخْتِيَاراً وَ بَسَطَهَا لِغَيْرِهِ احْتِقَاراً فَأَعْرَضَ عَنِ الدُّنْيَا بِقَلْبِهِ وَ أَمَاتَ ذِكْرَهَا عَنْ نَفْسِهِ وَ أَحَبَّ أَنْ تَغِيبَ زِينَتُهَا عَنْ عَيْنِهِ لِكَيْلَا يَتَّخِذَ مِنْهَا رِيَاشاً أَوْ يَرْجُوَ فِيهَا مَقَاماً بَلَّغَ عَنْ رَبِّهِ مُعْذِراً وَ نَصَحَ لِأُمَّتِهِ مُنْذِراً وَ دَعَا إِلَى الْجَنَّةِ مُبَشِّراً وَ خَوَّفَ مِنَ النَّارِ مُحَذِّراً}}؛ نهج البلاغه، الخطبة ۱۰۹؛ غرر الحکم، ج۴، ص۴۸۹، ح۶۷۰۵؛ عیون الحکم و المواعظ، ص۳۶۸، ح۶۲۰۵ و فیهما صدره إلی «وبسطها لغیره احتقاراً» و «اختباراً» بدل «احتقاراً».</ref>. | # [[امام علی]] {{ع}} در یادکرد از [[پیامبر]] {{صل}} میفرماید: [[دنیا]] را کوچک و حقیر شمُرد و آن را به چیزی نگرفت و خوارش کرد و دانست که [[خداوند]]، آن را از سر خیرگُزینی، از او بر کنار داشته و از سر کوچکشماری، برای غیر او گسترانده است. پس با [[دل]] از [[دنیا]] روی گرداند و یاد آن را از [[جان]] خود [[پاک]] کرد و [[دوست]] میداشت که [[زیور]] [[دنیا]] را از دیدگانش پنهان بدارند تا از آن، جامهای بر نگیرد و به ماندن در آن، [[دل]] نبندد. عذری در رساندن [[پیام]] پروردگارش باقی ننهاد و از سر [[خیرخواهی]] برای [[امّت]]، به هشدار دادن پرداخت و فراخوانی به سوی [[بهشت]] را [[بشارت]] داد و با ترساندن از [[دوزخ]]، از آن بر حذر داشت<ref>{{متن حدیث|الإمام علیّ {{ع}} – فِي ذِكْرِ النَّبِيِّ {{صل}}: قَدْ حَقَّرَ الدُّنْيَا وَ صَغَّرَهَا وَ أَهْوَنَ بِهَا وَ هَوَّنَهَا وَ عَلِمَ أَنَّ اللَّهَ زَوَاهَا عَنْهُ اخْتِيَاراً وَ بَسَطَهَا لِغَيْرِهِ احْتِقَاراً فَأَعْرَضَ عَنِ الدُّنْيَا بِقَلْبِهِ وَ أَمَاتَ ذِكْرَهَا عَنْ نَفْسِهِ وَ أَحَبَّ أَنْ تَغِيبَ زِينَتُهَا عَنْ عَيْنِهِ لِكَيْلَا يَتَّخِذَ مِنْهَا رِيَاشاً أَوْ يَرْجُوَ فِيهَا مَقَاماً بَلَّغَ عَنْ رَبِّهِ مُعْذِراً وَ نَصَحَ لِأُمَّتِهِ مُنْذِراً وَ دَعَا إِلَى الْجَنَّةِ مُبَشِّراً وَ خَوَّفَ مِنَ النَّارِ مُحَذِّراً}}؛ نهج البلاغه، الخطبة ۱۰۹؛ غرر الحکم، ج۴، ص۴۸۹، ح۶۷۰۵؛ عیون الحکم و المواعظ، ص۳۶۸، ح۶۲۰۵ و فیهما صدره إلی «وبسطها لغیره احتقاراً» و «اختباراً» بدل «احتقاراً».</ref>. | ||
# [[امام علی]] {{ع}} میفرماید: از جمله دلیلهایی که تو را به [[پستی]] [[دنیا]] رهنمون میکند، آن است که خداوندِ جلیل ستوده، بساط آن را به نگاه [[عنایت]] و خیرگزینی، از [[اولیا]] و دوستانش جمع کرد و دور داشت و از سر [[آزمون]] و سنجش، برای دشمنانش گستراند. [[محمّد]]، پیامبرش، را با بر کنار داشتن از آن، گرامی داشت، آن هنگام که از شدّت [[گرسنگی]] بر شکمش سنگ یا کمربند بست<ref>{{متن حدیث|الإمام علی {{ع}}: مِمَّا يَدُلُّكَ عَلَى دَنَاءَةِ الدُّنْيَا أَنَّ اللَّهَ جَلَّ ثَنَاؤُهُ زَوَاهَا عَنْ أَوْلِيَائِهِ وَ أَحِبَّائِهِ نَظَراً وَ اخْتِيَاراً وَ بَسَطَهَا لِأَعْدَائِهِ فِتْنَةً وَ اخْتِبَاراً فَأَكْرَمَ عَنْهَا مُحَمَّداً نَبِيَّهُ {{صل}} حِينَ عَصَبَ عَلَى بَطْنِهِ مِنَ الْجُوعِ}}؛ دستور معالم الحکم، ص۴۰؛ بحار الأنوار، ج۷۳، ص۱۱۰، ح۱۰۹.</ref>. | # [[امام علی]] {{ع}} میفرماید: از جمله دلیلهایی که تو را به [[پستی]] [[دنیا]] رهنمون میکند، آن است که خداوندِ جلیل ستوده، بساط آن را به نگاه [[عنایت]] و خیرگزینی، از [[اولیا]] و دوستانش جمع کرد و دور داشت و از سر [[آزمون]] و سنجش، برای دشمنانش گستراند. [[محمّد]]، پیامبرش، را با بر کنار داشتن از آن، گرامی داشت، آن هنگام که از شدّت [[گرسنگی]] بر شکمش سنگ یا کمربند بست<ref>{{متن حدیث|الإمام علی {{ع}}: مِمَّا يَدُلُّكَ عَلَى دَنَاءَةِ الدُّنْيَا أَنَّ اللَّهَ جَلَّ ثَنَاؤُهُ زَوَاهَا عَنْ أَوْلِيَائِهِ وَ أَحِبَّائِهِ نَظَراً وَ اخْتِيَاراً وَ بَسَطَهَا لِأَعْدَائِهِ فِتْنَةً وَ اخْتِبَاراً فَأَكْرَمَ عَنْهَا مُحَمَّداً نَبِيَّهُ {{صل}} حِينَ عَصَبَ عَلَى بَطْنِهِ مِنَ الْجُوعِ}}؛ دستور معالم الحکم، ص۴۰؛ بحار الأنوار، ج۷۳، ص۱۱۰، ح۱۰۹.</ref>. | ||
خط ۳۱: | خط ۳۲: | ||
# [[امام باقر]] {{ع}} میفرماید: [[پیامبر خدا]] {{صل}} نه دیناری به [[ارث]] گذاشت و نه درهمی و نه بندهای و نه کنیزی و نه گوسفندی و نه شتری. زمانی که در [[گذشت]]، [[زره]] او در گروی یکی از [[یهودیان]] [[مدینه]] بود که در قبال قرض کردن بیست من جو برای خرجی خانوادهاش، آن را نزد وی به گرو گذاشته بود<ref>{{متن حدیث|الإمام الباقر {{ع}}: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} لَمْ يُوَرِّثْ دِينَاراً وَ لَا دِرْهَماً وَ لَا عَبْداً وَ لَا وَلِيدَةً وَ لَا شَاةً وَ لَا بَعِيراً وَ لَقَدْ قُبِضَ {{صل}} وَ إِنَّ دِرْعَهُ مَرْهُونَةٌ عِنْدَ يَهُودِيٍّ مِنْ يَهُودِ الْمَدِينَةِ بِعِشْرِينَ صَاعاً مِنْ شَعِيرٍ اسْتَسْلَفَهَا نَفَقَةً لِأَهْلِهِ}}؛ قرب الإسناد، ص۹۱، ح۳۰۴ عن الإمام الصادق {{ع}}؛ بحار الأنوار، ج۱۰۳، ص۱۴۴، ح۱۶.</ref>. | # [[امام باقر]] {{ع}} میفرماید: [[پیامبر خدا]] {{صل}} نه دیناری به [[ارث]] گذاشت و نه درهمی و نه بندهای و نه کنیزی و نه گوسفندی و نه شتری. زمانی که در [[گذشت]]، [[زره]] او در گروی یکی از [[یهودیان]] [[مدینه]] بود که در قبال قرض کردن بیست من جو برای خرجی خانوادهاش، آن را نزد وی به گرو گذاشته بود<ref>{{متن حدیث|الإمام الباقر {{ع}}: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} لَمْ يُوَرِّثْ دِينَاراً وَ لَا دِرْهَماً وَ لَا عَبْداً وَ لَا وَلِيدَةً وَ لَا شَاةً وَ لَا بَعِيراً وَ لَقَدْ قُبِضَ {{صل}} وَ إِنَّ دِرْعَهُ مَرْهُونَةٌ عِنْدَ يَهُودِيٍّ مِنْ يَهُودِ الْمَدِينَةِ بِعِشْرِينَ صَاعاً مِنْ شَعِيرٍ اسْتَسْلَفَهَا نَفَقَةً لِأَهْلِهِ}}؛ قرب الإسناد، ص۹۱، ح۳۰۴ عن الإمام الصادق {{ع}}؛ بحار الأنوار، ج۱۰۳، ص۱۴۴، ح۱۶.</ref>. | ||
# به [[نقل]] از [[ابن عبّاس]]: [[پیامبر]] {{صل}} [[قبض روح]] شد، در حالی که زرهاش در گروی مردی [[یهودی]] بود که در قبال سی من جو برای روزیِ خانوادهاش نزد وی گرو نهاده بود<ref>{{عربی|عن ابن عباس: قُبِضَ النَّبِيُّ {{صل}}، وَدِرْعُهُ مَرْهُونَةٌ عِنْدَ رَجُلٍ مِنْ يَهُودَ عَلَى ثَلَاثِينَ صَاعًا مِنْ شَعِيرٍ، أَخَذَهَا رِزْقًا لِعِيَالِهِ}}؛ مسند ابن حنبل، ج۱، ص۵۰۸، ح۲۱۰۹؛ المعجم الأوسط، ج۶، ص۸۳، ح۵۸۶۳؛ المصنّف لابن أبي شیبة، ج۵، ص۱۰، ح۹ ولیس فیه «عند رجل من یهود»؛ مکارم الأخلاق، ج۱، ص۶۵، ح۶۶؛ بحار الأنوار، ج۱۶، ص ۲۳۹، ح۳۵.</ref>. | # به [[نقل]] از [[ابن عبّاس]]: [[پیامبر]] {{صل}} [[قبض روح]] شد، در حالی که زرهاش در گروی مردی [[یهودی]] بود که در قبال سی من جو برای روزیِ خانوادهاش نزد وی گرو نهاده بود<ref>{{عربی|عن ابن عباس: قُبِضَ النَّبِيُّ {{صل}}، وَدِرْعُهُ مَرْهُونَةٌ عِنْدَ رَجُلٍ مِنْ يَهُودَ عَلَى ثَلَاثِينَ صَاعًا مِنْ شَعِيرٍ، أَخَذَهَا رِزْقًا لِعِيَالِهِ}}؛ مسند ابن حنبل، ج۱، ص۵۰۸، ح۲۱۰۹؛ المعجم الأوسط، ج۶، ص۸۳، ح۵۸۶۳؛ المصنّف لابن أبي شیبة، ج۵، ص۱۰، ح۹ ولیس فیه «عند رجل من یهود»؛ مکارم الأخلاق، ج۱، ص۶۵، ح۶۶؛ بحار الأنوار، ج۱۶، ص ۲۳۹، ح۳۵.</ref>. | ||
# [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: [[پیامبر خدا]] {{صل}} در حالی از [[دنیا]] رفت که بدهکار بود<ref>{{متن حدیث|الإمام الصادق {{ع}}: مَاتَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} وَ عَلَيْهِ دَيْنٌ}}؛ الکافي، ج۵، ص۹۳، ح؛ تهذیب الأحکام، ج۶، ص۱۸۴، ح۳۷۸؛ کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۱۸۲، ح۳۶۸۳؛ المحاسن، ج۲، ص۳۷، ح۱۱۱۷ کلّها عن معاویة بن وهب؛ بحار الأنوار، ج۱۶، ص۲۷۵، ح۱۱۱.</ref><ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[سیره پیامبر خاتم ج۱ (کتاب)|سیره پیامبر خاتم]]، | # [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: [[پیامبر خدا]] {{صل}} در حالی از [[دنیا]] رفت که بدهکار بود<ref>{{متن حدیث|الإمام الصادق {{ع}}: مَاتَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} وَ عَلَيْهِ دَيْنٌ}}؛ الکافي، ج۵، ص۹۳، ح؛ تهذیب الأحکام، ج۶، ص۱۸۴، ح۳۷۸؛ کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۱۸۲، ح۳۶۸۳؛ المحاسن، ج۲، ص۳۷، ح۱۱۱۷ کلّها عن معاویة بن وهب؛ بحار الأنوار، ج۱۶، ص۲۷۵، ح۱۱۱.</ref>.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[سیره پیامبر خاتم ج۱ (کتاب)|سیره پیامبر خاتم ج۱]]، ص ۴۰۲-۴۱۳.</ref> | ||
== تمثّل [[دنیا]] برای [[پیامبر]] {{صل}} == | == تمثّل [[دنیا]] برای [[پیامبر]] {{صل}} == | ||
# به [[نقل]] از [[ابوبکر]]: با [[پیامبر]] {{صل}} بودم که دیدم چیزی را از خود میرانَد، درحالی که کسی را با ایشان ندیدم. گفتم: ای [[پیامبر خدا]]! چه چیزی را از خود میرانی؟ فرمود: "این [[دنیا]] برایم مجسّم شد و من به او گفتم: از من دور شو. دوباره آمد و گفت: اگر تو از من گریختی، کسانی که پس از تو میآیند، از چنگ من نخواهند گریخت!" <ref>{{عربی|عن أبی بکر: كُنْتُ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} فَرَأَيْتُهُ يَدْفَعُ عَنْ نَفْسِهِ شَيْئًا وَلَمْ أَرَ مَعَهُ أَحَدًا فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا الَّذِي تَدْفَعُ عَنْ نَفْسِكَ؟ قَالَ: هَذِهِ الدُّنْيَا مُثِّلَتْ لِي فَقُلْتُ لَهَا إِلَيْكِ عَنِّي ثُمَّ رَجَعَتْ فَقَالَتْ إِنْ أَفْلَتَّ مِنِّي فَلَنْ يَنْفَلِتَ مِنِّي مَنْ بَعْدَكَ}}؛ المستدرك علی الصحیحین، ج۴، ص۳۴۴، ح۷۸۵۶؛ شعب الإیمان، ج۷، ص۳۴۳، ح۱۰۵۱۸؛ تاریخ بغداد، ج۱۰، ص۲۶۸، الرقم۵۳۸۲؛ حلیلة الأولیاء، ج۱، ص۳۰ نحوه؛ کنز العمّال، ج۷، ص۱۸۴، ح۱۸۵۹۸؛ تنبیه الخواطر، ج۱، ص۱۲۸ نحوه.</ref>. | # به [[نقل]] از [[ابوبکر]]: با [[پیامبر]] {{صل}} بودم که دیدم چیزی را از خود میرانَد، درحالی که کسی را با ایشان ندیدم. گفتم: ای [[پیامبر خدا]]! چه چیزی را از خود میرانی؟ فرمود: "این [[دنیا]] برایم مجسّم شد و من به او گفتم: از من دور شو. دوباره آمد و گفت: اگر تو از من گریختی، کسانی که پس از تو میآیند، از چنگ من نخواهند گریخت!" <ref>{{عربی|عن أبی بکر: كُنْتُ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} فَرَأَيْتُهُ يَدْفَعُ عَنْ نَفْسِهِ شَيْئًا وَلَمْ أَرَ مَعَهُ أَحَدًا فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا الَّذِي تَدْفَعُ عَنْ نَفْسِكَ؟ قَالَ: هَذِهِ الدُّنْيَا مُثِّلَتْ لِي فَقُلْتُ لَهَا إِلَيْكِ عَنِّي ثُمَّ رَجَعَتْ فَقَالَتْ إِنْ أَفْلَتَّ مِنِّي فَلَنْ يَنْفَلِتَ مِنِّي مَنْ بَعْدَكَ}}؛ المستدرك علی الصحیحین، ج۴، ص۳۴۴، ح۷۸۵۶؛ شعب الإیمان، ج۷، ص۳۴۳، ح۱۰۵۱۸؛ تاریخ بغداد، ج۱۰، ص۲۶۸، الرقم۵۳۸۲؛ حلیلة الأولیاء، ج۱، ص۳۰ نحوه؛ کنز العمّال، ج۷، ص۱۸۴، ح۱۸۵۹۸؛ تنبیه الخواطر، ج۱، ص۱۲۸ نحوه.</ref>. | ||
# [[پیامبر خدا]] {{صل}} میفرماید: [[دنیا]] برایم گردن کشید و من گفتم: از من دور شو! گفت: هان! اگر تو به من ملحق نمیشوی، کسانی که پس از تو میآیند، خود را به من میرسانند<ref>{{متن حدیث|رسول الله {{صل}}: الدُّنْيَا تطاولت إِلَيّ بعنقها فَقلت إِلَيْك عني فَقَالَت أما إِنَّك إِن لم تلحقني فسيلحقني الَّذِي بعْدك}}؛ الفردوس، ج۲، ص۲۳۳، ح۳۱۲۰ عن أبي بکر.</ref><ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[سیره پیامبر خاتم ج۱ (کتاب)|سیره پیامبر خاتم]]، | # [[پیامبر خدا]] {{صل}} میفرماید: [[دنیا]] برایم گردن کشید و من گفتم: از من دور شو! گفت: هان! اگر تو به من ملحق نمیشوی، کسانی که پس از تو میآیند، خود را به من میرسانند<ref>{{متن حدیث|رسول الله {{صل}}: الدُّنْيَا تطاولت إِلَيّ بعنقها فَقلت إِلَيْك عني فَقَالَت أما إِنَّك إِن لم تلحقني فسيلحقني الَّذِي بعْدك}}؛ الفردوس، ج۲، ص۲۳۳، ح۳۱۲۰ عن أبي بکر.</ref>.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[سیره پیامبر خاتم ج۱ (کتاب)|سیره پیامبر خاتم ج۱]]، ص ۴۱۲-۴۱۵.</ref> | ||
== داستانهایی از [[زهد]] [[پیامبر]] {{صل}} == | == داستانهایی از [[زهد]] [[پیامبر]] {{صل}} == | ||
خط ۵۱: | خط ۵۲: | ||
# [[ابن خَوَلی]]، ظرفی از شیر و عسل برای [[پیامبر]] {{صل}} آورد. [[پیامبر خدا]] {{صل}} از خوردن آن [[امتناع]] ورزید و فرمود: "دو نوشیدنی، در یک [[وعده]] و دو ظرف، در یک ظرف!؟" [[پیامبر]] {{صل}} آن را نخورد و فرمود: "من خوردن این را [[حرام]] نمیدارم؛ امّا خوش ندارم که [[فخر]] بفروشم و فردای [[قیامت]] به خاطر چیزهای زیادی [[دنیا]]، [[حسابرسی]] شوم. من [[فروتنی]] را [[دوست]] دارم؛ زیرا هر که برای [[خدا]] [[فروتنی]] کند، [[خداوند]]، او را رفعت میبخشد"<ref>{{عربی|جَاءَهُ {{صل}} ابْنُ خَوَلِيٍّ بِإِنَاءٍ فِيهِ عَسَلٌ وَ لَبَنٌ فَأَبَى أَنْ يَشْرَبَهُ فَقَالَ شَرْبَتَانِ فِي شَرْبَةٍ وَ إِنَاءَانِ فِي إِنَاءٍ وَاحِدٍ فَأَبَى أَنْ يَشْرَبَهُ. ثُمَّ قَالَ مَا أُحَرِّمُهُ وَ لَكِنِّي أَكْرَهُ الْفَخْرَ وَ الْحِسَابَ بِفُضُولِ الدُّنْيَا غَداً وَ أُحِبُّ التَّوَاضُعَ فَإِنَّ مَنْ تَوَاضَعَ لِلَّهِ رَفَعَهُ اللَّهُ}}؛ مکارم الأخلاق، ج۱، ص۷۹، ح۱۲۴؛ بحار الأنوار، ج۱۶، ص۲۴۷، ح۳۵ وراجع؛ التواضع و الخمول لابن أبي الدنیا، ص۱۰۱، ح۱۷ و کتنز العمّال، ج۳، ص۲۴۱، ح۶۳۵۰.</ref>. | # [[ابن خَوَلی]]، ظرفی از شیر و عسل برای [[پیامبر]] {{صل}} آورد. [[پیامبر خدا]] {{صل}} از خوردن آن [[امتناع]] ورزید و فرمود: "دو نوشیدنی، در یک [[وعده]] و دو ظرف، در یک ظرف!؟" [[پیامبر]] {{صل}} آن را نخورد و فرمود: "من خوردن این را [[حرام]] نمیدارم؛ امّا خوش ندارم که [[فخر]] بفروشم و فردای [[قیامت]] به خاطر چیزهای زیادی [[دنیا]]، [[حسابرسی]] شوم. من [[فروتنی]] را [[دوست]] دارم؛ زیرا هر که برای [[خدا]] [[فروتنی]] کند، [[خداوند]]، او را رفعت میبخشد"<ref>{{عربی|جَاءَهُ {{صل}} ابْنُ خَوَلِيٍّ بِإِنَاءٍ فِيهِ عَسَلٌ وَ لَبَنٌ فَأَبَى أَنْ يَشْرَبَهُ فَقَالَ شَرْبَتَانِ فِي شَرْبَةٍ وَ إِنَاءَانِ فِي إِنَاءٍ وَاحِدٍ فَأَبَى أَنْ يَشْرَبَهُ. ثُمَّ قَالَ مَا أُحَرِّمُهُ وَ لَكِنِّي أَكْرَهُ الْفَخْرَ وَ الْحِسَابَ بِفُضُولِ الدُّنْيَا غَداً وَ أُحِبُّ التَّوَاضُعَ فَإِنَّ مَنْ تَوَاضَعَ لِلَّهِ رَفَعَهُ اللَّهُ}}؛ مکارم الأخلاق، ج۱، ص۷۹، ح۱۲۴؛ بحار الأنوار، ج۱۶، ص۲۴۷، ح۳۵ وراجع؛ التواضع و الخمول لابن أبي الدنیا، ص۱۰۱، ح۱۷ و کتنز العمّال، ج۳، ص۲۴۱، ح۶۳۵۰.</ref>. | ||
# [[امام حسین]] {{ع}} در [[بیان]] [[حدیثی]] از [[امام علی]] {{ع}} در پاسخ پرسشهای یکی از رؤسای [[یهودیان]]: مرد [[یهودی]] به ایشان گفت: ادّعا میکنند که [[عیسی]] {{ع}} [[زاهد]] بوده است. [[علی]] {{ع}} به او فرمود: "او ([[عیسی]] {{ع}}) چنین بوده است؛ ولی [[محمّد]]، زاهدترینِ [[پیامبران]] بوده است. او افزون بر کنیزانی که با آنها هم بستر میشد، سیزده [[همسر]] داشت؛ اما هرگز سفرهای پر از [[غذا]] برایش گسترده نشد و هیچگاه نان گندم نخورد و از نان جو نیز سه شبِ پی در پی سیر نخورد. [[پیامبر خدا]] {{صل}} در [[گذشت]]، درحالی که زرهاش در برابر چهار درهم در گروی مردی [[یهودی]] بود، با آن که سرزمینها و [[شهرها]] به تصرفش و غنیمتهای [[بندگان]] به اختیارش در آمده بودند. طلا و نقرهای بر جای ننهاد و گاه در یک روز، سیصد هزار و چهارصد هزار درهم قسمت میکرد و شب که گدا به نزدش میآمد، میگفت: "[[سوگند]] به آن که [[محمّد]] را به [[حق]] برانگیخت، در [[خاندان]] [[محمّد]]، یک من جو یا گندم و یا یک درهم و [[دینار]] نمانده است"<ref>{{متن حدیث|الإمام الحسین {{ع}} – فی حدیث عن الإمام علی {{ع}} فی جواب أسئلة یهودیّ من رؤساء الیهود-: قَالَ لَهُ الْيَهُودِيُّ فَإِنَّ عِيسَى يَزْعُمُونَ أَنَّهُ كَانَ زَاهِداً؟ قَالَ لَهُ عَلِيٌّ {{ع}} لَقَدْ كَانَ كَذَلِكَ وَ مُحَمَّدٌ {{صل}} أَزْهَدُ الْأَنْبِيَاءِ {{عم}} كَانَ لَهُ ثَلَاثَ عَشْرَةَ زَوْجَةً سِوَى مَنْ يُطِيفُ بِهِ مِنَ الْإِمَاءِ مَا رُفِعَتْ لَهُ مَائِدَةٌ قَطُّ وَ عَلَيْهَا طَعَامٌ وَ لَا أَكَلَ خُبْزَ بُرٍّ قَطُّ وَ لَا شَبِعَ مِنْ خُبْزِ شَعِيرٍ ثَلَاثَ لَيَالٍ مُتَوَالِيَاتٍ قَطُّ. تُوُفِّيَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} وَ دِرْعُهُ مَرْهُونَةٌ عِنْدَ يَهُودِيٍّ بِأَرْبَعَةِ دَرَاهِمَ مَا تَرَكَ صَفْرَاءَ وَ لَا بَيْضَاءَ مَعَ مَا وُطِّئَ لَهُ مِنَ الْبِلَادِ وَ مُكِّنَ لَهُ مِنْ غَنَائِمِ الْعِبَادِ- وَ لَقَدْ كَانَ يَقْسِمُ فِي الْيَوْمِ الْوَاحِدِ الثَّلَاثَمِائَةِ أَلْفٍ وَ أَرْبَعَمِائَةِ أَلْفٍ وَ يَأْتِيهِ السَّائِلُ بِالْعَشِيِّ فَيَقُولُ وَ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ مَا أَمْسَى فِي آلِ مُحَمَّدٍ صَاعٌ مِنْ شَعِيرٍ وَ لَا صَاعٌ مِنْ بُرٍّ وَ لَا دِرْهَمٌ وَ لَا دِينَارٌ}}؛ الاحتجاج، ج۱، ص۵۳۵، ح۱۲۷ عن الإمام الکاظم عن آبائه {{عم}}؛ بحار الأنوار، ج۱۷، ص۲۹۷، ح۷.</ref>. | # [[امام حسین]] {{ع}} در [[بیان]] [[حدیثی]] از [[امام علی]] {{ع}} در پاسخ پرسشهای یکی از رؤسای [[یهودیان]]: مرد [[یهودی]] به ایشان گفت: ادّعا میکنند که [[عیسی]] {{ع}} [[زاهد]] بوده است. [[علی]] {{ع}} به او فرمود: "او ([[عیسی]] {{ع}}) چنین بوده است؛ ولی [[محمّد]]، زاهدترینِ [[پیامبران]] بوده است. او افزون بر کنیزانی که با آنها هم بستر میشد، سیزده [[همسر]] داشت؛ اما هرگز سفرهای پر از [[غذا]] برایش گسترده نشد و هیچگاه نان گندم نخورد و از نان جو نیز سه شبِ پی در پی سیر نخورد. [[پیامبر خدا]] {{صل}} در [[گذشت]]، درحالی که زرهاش در برابر چهار درهم در گروی مردی [[یهودی]] بود، با آن که سرزمینها و [[شهرها]] به تصرفش و غنیمتهای [[بندگان]] به اختیارش در آمده بودند. طلا و نقرهای بر جای ننهاد و گاه در یک روز، سیصد هزار و چهارصد هزار درهم قسمت میکرد و شب که گدا به نزدش میآمد، میگفت: "[[سوگند]] به آن که [[محمّد]] را به [[حق]] برانگیخت، در [[خاندان]] [[محمّد]]، یک من جو یا گندم و یا یک درهم و [[دینار]] نمانده است"<ref>{{متن حدیث|الإمام الحسین {{ع}} – فی حدیث عن الإمام علی {{ع}} فی جواب أسئلة یهودیّ من رؤساء الیهود-: قَالَ لَهُ الْيَهُودِيُّ فَإِنَّ عِيسَى يَزْعُمُونَ أَنَّهُ كَانَ زَاهِداً؟ قَالَ لَهُ عَلِيٌّ {{ع}} لَقَدْ كَانَ كَذَلِكَ وَ مُحَمَّدٌ {{صل}} أَزْهَدُ الْأَنْبِيَاءِ {{عم}} كَانَ لَهُ ثَلَاثَ عَشْرَةَ زَوْجَةً سِوَى مَنْ يُطِيفُ بِهِ مِنَ الْإِمَاءِ مَا رُفِعَتْ لَهُ مَائِدَةٌ قَطُّ وَ عَلَيْهَا طَعَامٌ وَ لَا أَكَلَ خُبْزَ بُرٍّ قَطُّ وَ لَا شَبِعَ مِنْ خُبْزِ شَعِيرٍ ثَلَاثَ لَيَالٍ مُتَوَالِيَاتٍ قَطُّ. تُوُفِّيَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} وَ دِرْعُهُ مَرْهُونَةٌ عِنْدَ يَهُودِيٍّ بِأَرْبَعَةِ دَرَاهِمَ مَا تَرَكَ صَفْرَاءَ وَ لَا بَيْضَاءَ مَعَ مَا وُطِّئَ لَهُ مِنَ الْبِلَادِ وَ مُكِّنَ لَهُ مِنْ غَنَائِمِ الْعِبَادِ- وَ لَقَدْ كَانَ يَقْسِمُ فِي الْيَوْمِ الْوَاحِدِ الثَّلَاثَمِائَةِ أَلْفٍ وَ أَرْبَعَمِائَةِ أَلْفٍ وَ يَأْتِيهِ السَّائِلُ بِالْعَشِيِّ فَيَقُولُ وَ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ مَا أَمْسَى فِي آلِ مُحَمَّدٍ صَاعٌ مِنْ شَعِيرٍ وَ لَا صَاعٌ مِنْ بُرٍّ وَ لَا دِرْهَمٌ وَ لَا دِينَارٌ}}؛ الاحتجاج، ج۱، ص۵۳۵، ح۱۲۷ عن الإمام الکاظم عن آبائه {{عم}}؛ بحار الأنوار، ج۱۷، ص۲۹۷، ح۷.</ref>. | ||
# به [[نقل]] از [[عقبة بن حارث]]: [[نماز عصر]] را با [[پیامبر]] {{صل}} خواندم. هنگامی که [[سلام]] داد، سریع برخاست و بر یکی از همسرانش وارد شد و سپس بیرون آمد و چون تعجّب حاضران را از سرعتش در چهرههایشان دید، فرمود: "در [[نماز]]، یادم آمد که مقداری طلای غیر مسکوک نزدم هست. خوش نداشتم که تا پایان روز و در طول شب، پیشم باشد. از این رو به قسمت کردنش [[فرمان]] دادم"<ref>{{عربی|عَنْ عُقْبَةَ بْنِ الحَارِثِ: صَلَّيْتُ مَعَ النَّبِيِّ {{صل}} العَصْرَ، فَلَمَّا سَلَّمَ قَامَ سَرِيعًا دَخَلَ عَلَى بَعْضِ نِسَائِهِ، ثُمَّ خَرَجَ وَرَأَى مَا فِي وُجُوهِ القَوْمِ مِنْ تَعَجُّبِهِمْ لِسُرْعَتِهِ. فَقَالَ: ذَكَرْتُ وَأَنَا فِي الصَّلاَةِ تِبْرًا عِنْدَنَا، فَكَرِهْتُ أَنْ يُمْسِيَ - أَوْ يَبِيتَ عِنْدَنَا - فَأَمَرْتُ بِقِسْمَتِهِ}}؛ صحیح البخاري، ج۱، ص۴۰۸، ح۱۱۶۳، مسند ابن حنبل، ج۵، ص۴۶۰، ح۱۶۱۵۱؛ السنن الکبری، ج۲، ص۴۹۱، ح۳۸۷۰؛ سبل الهدی و الرشاد، ج۸، ص۱۸۶؛ کنزالعمّال، ج۳، ص۲۴۳، ح۶۳۶۰.</ref><ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[سیره پیامبر خاتم ج۱ (کتاب)|سیره پیامبر خاتم]]، | # به [[نقل]] از [[عقبة بن حارث]]: [[نماز عصر]] را با [[پیامبر]] {{صل}} خواندم. هنگامی که [[سلام]] داد، سریع برخاست و بر یکی از همسرانش وارد شد و سپس بیرون آمد و چون تعجّب حاضران را از سرعتش در چهرههایشان دید، فرمود: "در [[نماز]]، یادم آمد که مقداری طلای غیر مسکوک نزدم هست. خوش نداشتم که تا پایان روز و در طول شب، پیشم باشد. از این رو به قسمت کردنش [[فرمان]] دادم"<ref>{{عربی|عَنْ عُقْبَةَ بْنِ الحَارِثِ: صَلَّيْتُ مَعَ النَّبِيِّ {{صل}} العَصْرَ، فَلَمَّا سَلَّمَ قَامَ سَرِيعًا دَخَلَ عَلَى بَعْضِ نِسَائِهِ، ثُمَّ خَرَجَ وَرَأَى مَا فِي وُجُوهِ القَوْمِ مِنْ تَعَجُّبِهِمْ لِسُرْعَتِهِ. فَقَالَ: ذَكَرْتُ وَأَنَا فِي الصَّلاَةِ تِبْرًا عِنْدَنَا، فَكَرِهْتُ أَنْ يُمْسِيَ - أَوْ يَبِيتَ عِنْدَنَا - فَأَمَرْتُ بِقِسْمَتِهِ}}؛ صحیح البخاري، ج۱، ص۴۰۸، ح۱۱۶۳، مسند ابن حنبل، ج۵، ص۴۶۰، ح۱۶۱۵۱؛ السنن الکبری، ج۲، ص۴۹۱، ح۳۸۷۰؛ سبل الهدی و الرشاد، ج۸، ص۱۸۶؛ کنزالعمّال، ج۳، ص۲۴۳، ح۶۳۶۰.</ref>.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[سیره پیامبر خاتم ج۱ (کتاب)|سیره پیامبر خاتم ج۱]]، ص ۴۱۴-۴۲۵.</ref> | ||
== [[مذمت]] [[دنیا]] و [[گریز]] از آن == | == [[مذمت]] [[دنیا]] و [[گریز]] از آن == | ||
خط ۵۸: | خط ۵۹: | ||
# [[امیر المؤمنین]] {{ع}} فرمودند: "بیاعتنائی به [[دنیا]]، از [[برترین]] [[یاوران]] [[انسان]] برای [[حفظ دین]] خود است" <ref>{{متن حدیث| عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ {{ع}} قَالَ: قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ {{ع}} إِنَّ مِنْ أَعْوَنِ الْأَخْلَاقِ عَلَى الدِّينِ الزُّهْدَ فِي الدُّنْيَا}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۲۸.</ref>؛ | # [[امیر المؤمنین]] {{ع}} فرمودند: "بیاعتنائی به [[دنیا]]، از [[برترین]] [[یاوران]] [[انسان]] برای [[حفظ دین]] خود است" <ref>{{متن حدیث| عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ {{ع}} قَالَ: قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ {{ع}} إِنَّ مِنْ أَعْوَنِ الْأَخْلَاقِ عَلَى الدِّينِ الزُّهْدَ فِي الدُّنْيَا}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۲۸.</ref>؛ | ||
# [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: "هر قلبی که در آن [[شک]] و یا [[شرک]] باشد، سقوط میکند. زاهدان، [[زهد]] و [[گریز]] از [[دنیا]] را برای آن خواستهاند که قلبهایشان برای بهدست آوردن و یاد [[آخرت]]، فارغ باشد" <ref>{{متن حدیث| عَنْ سُفْيَانَ بْنِ عُيَيْنَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} وَ هُوَ يَقُولُ كُلُّ قَلْبٍ فِيهِ شَكٌّ أَوْ شِرْكٌ فَهُوَ سَاقِطٌ وَ إِنَّمَا أَرَادُوا بِالزُّهْدِ فِي الدُّنْيَا لِتَفْرُغَ قُلُوبُهُمْ لِلْآخِرَةِ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۲۹.</ref>؛ | # [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: "هر قلبی که در آن [[شک]] و یا [[شرک]] باشد، سقوط میکند. زاهدان، [[زهد]] و [[گریز]] از [[دنیا]] را برای آن خواستهاند که قلبهایشان برای بهدست آوردن و یاد [[آخرت]]، فارغ باشد" <ref>{{متن حدیث| عَنْ سُفْيَانَ بْنِ عُيَيْنَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} وَ هُوَ يَقُولُ كُلُّ قَلْبٍ فِيهِ شَكٌّ أَوْ شِرْكٌ فَهُوَ سَاقِطٌ وَ إِنَّمَا أَرَادُوا بِالزُّهْدِ فِي الدُّنْيَا لِتَفْرُغَ قُلُوبُهُمْ لِلْآخِرَةِ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۲۹.</ref>؛ | ||
# [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمودند: "در بهدست آوردن [[دنیا]] ضرر رسانیدن به [[آخرت]] است، و در بهدست آوردن [[آخرت]]، ضرر رسانیدن به [[دنیا]]؛ حال به دنیایتان ضرر بزنید که او شایستهتر از [[آخرت]] به ضرر دیدن میباشد" <ref>{{متن حدیث| عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّه{{ع}}: قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: إِنَّ فِي طَلَبِ الدُّنْيَا إِضْرَاراً بِالْآخِرَةِ وَ فِي طَلَبِ الْآخِرَةِ إِضْرَاراً بِالدُّنْيَا فَأَضِرُّوا بِالدُّنْيَا فَإِنَّهَا أَوْلَى بِالْإِضْرَارِ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۳۱.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، | # [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمودند: "در بهدست آوردن [[دنیا]] ضرر رسانیدن به [[آخرت]] است، و در بهدست آوردن [[آخرت]]، ضرر رسانیدن به [[دنیا]]؛ حال به دنیایتان ضرر بزنید که او شایستهتر از [[آخرت]] به ضرر دیدن میباشد" <ref>{{متن حدیث| عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّه{{ع}}: قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: إِنَّ فِي طَلَبِ الدُّنْيَا إِضْرَاراً بِالْآخِرَةِ وَ فِي طَلَبِ الْآخِرَةِ إِضْرَاراً بِالدُّنْيَا فَأَضِرُّوا بِالدُّنْيَا فَإِنَّهَا أَوْلَى بِالْإِضْرَارِ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۳۱.</ref>.<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی ج۲]]، ص ۲۶۱-۲۶۳.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |