←مقدمه
(صفحهای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = عدالت اقتصادی | عنوان مدخل = عدالت اقتصادی | مداخل مرتبط = عدالت اقتصادی در قرآن - عدالت اقتصادی در معارف و سیره نبوی - عدالت اقتصادی در معارف و سیره علوی - عدالت اقتصادی در سیره معصوم - عدالت اقتصادی در فرهنگ و...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←مقدمه) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
در آغاز، [[اختلاف]] و انشقاقی که بین [[مسلمانان]] بعد از [[پیامبر]] پیش آمد فقط بعد سیاسی داشت و بحث [[حاکمیت]] بود که اندکی [[اصحاب خاص]] و با [[اعتقاد]] [[قوی]] پیامبر اینها قائل به امامت و [[رهبری]] [[امیر المؤمنین]] بودند. | در آغاز، [[اختلاف]] و انشقاقی که بین [[مسلمانان]] بعد از [[پیامبر]] پیش آمد فقط بعد سیاسی داشت و بحث [[حاکمیت]] بود که اندکی [[اصحاب خاص]] و با [[اعتقاد]] [[قوی]] پیامبر اینها قائل به امامت و [[رهبری]] [[امیر المؤمنین]] بودند. | ||
بخشی از [[انصار]]، قائل به [[خلافت]] [[ | بخشی از [[انصار]]، قائل به [[خلافت]] [[سعد بن عباده انصاری]] که حاضر به [[بیعت با ابوبکر]] نشده بود بودند. دو تیره هم از قریشیهای [[مهاجر]] یعنی [[بنی امیه]] و بنی ظهره، [[ابوبکر]] را به رسمیت نشناخته بودند. اگر چه انشقاق ایجاد شده بود و آن [[وحدت]] [[زمان پیامبر]] مخدوش گردیده بود، اما [[اختلافات]] فقط در ارتباط با حاکمیت بود نه در مسائل دیگر. | ||
اما هر چه جلوتر آمد بخصوص در [[زمان خلیفه دوم]] [[فتوحات]] در [[پوشش]] [[گسترش دین اسلام]] در ممالک دیگر پدید آمد. میبینیم که ارزشهای [[جامعه]] هم رنگ میبازد یعنی در حاکمیت این [[غاصبان]] [[ارزشهای دینی]] [[تغییر]] پیدا میکند. [[مردم]] مادی میشوند، [[دنیا]] زده میشوند، اگر چه [[ظواهر دینی]] را انجام میدهند و رعایت میکنند. حالا اگر چه زمان خلیفه دوم این وضعیت عمدتا کلید خورد و پیش آمد ولی [[خلیفه]] سعی میکرد اینها خیلی ظهور و بروز پیدا نکند. خود خلیفه [[آدم]] [[ساده زیستی]] بود و [[اجازه]] هم نمیداد که حاکمانش بخواهند [[زندگی]] مرفهی داشته باشند، جز [[معاویه بن ابی سفیان]] که [[اجازه]] داد در برابر [[رومیان]] در [[شام]]، کاخ سبزی بسازد و توجیه [[معاویه]] را قبول کند که برای نشان دادن [[عزت اسلام]] لازم است ما چنان دبدبه و کبکبهای داشته باشیم. اما ظاهر قضیه [[ساده زیستی]] در [[زمان عمر]] وجود داشت ولی [[دنیاطلبی]] رواج پیدا کرد و خود [[خلیفه]] هم مروجش بود. شما ببینید زمانی که میخواهد [[مردم]] را بعد از شکستی که از [[ایرانیان]] در [[جنگ]] خورده بودند دوباره [[تشویق]] کند که به ایرانیان [[حمله]] ببرند - چون مردم ترسیده بودند برای اینکه اینها را تشجیع و تحریک کند- میگوید گنجهای خسروان [[ایران]] و سرزمینهای مرغوب [[عراق]] در [[انتظار]] شماست در حالی که سابقا نگاهشان به این بود که - اهدی الحسنیین- برای [[پیروزی اسلام]] یا [[شهادت]] [[راه خدا]] میرویم. ولی اینجا خلیفه چه میگوید؟ حسنیین شان میشود گنجها و سرزمینهای مرغوب. | اما هر چه جلوتر آمد بخصوص در [[زمان خلیفه دوم]] [[فتوحات]] در [[پوشش]] [[گسترش دین اسلام]] در ممالک دیگر پدید آمد. میبینیم که ارزشهای [[جامعه]] هم رنگ میبازد یعنی در حاکمیت این [[غاصبان]] [[ارزشهای دینی]] [[تغییر]] پیدا میکند. [[مردم]] مادی میشوند، [[دنیا]] زده میشوند، اگر چه [[ظواهر دینی]] را انجام میدهند و رعایت میکنند. حالا اگر چه زمان خلیفه دوم این وضعیت عمدتا کلید خورد و پیش آمد ولی [[خلیفه]] سعی میکرد اینها خیلی ظهور و بروز پیدا نکند. خود خلیفه [[آدم]] [[ساده زیستی]] بود و [[اجازه]] هم نمیداد که حاکمانش بخواهند [[زندگی]] مرفهی داشته باشند، جز [[معاویه بن ابی سفیان]] که [[اجازه]] داد در برابر [[رومیان]] در [[شام]]، کاخ سبزی بسازد و توجیه [[معاویه]] را قبول کند که برای نشان دادن [[عزت اسلام]] لازم است ما چنان دبدبه و کبکبهای داشته باشیم. اما ظاهر قضیه [[ساده زیستی]] در [[زمان عمر]] وجود داشت ولی [[دنیاطلبی]] رواج پیدا کرد و خود [[خلیفه]] هم مروجش بود. شما ببینید زمانی که میخواهد [[مردم]] را بعد از شکستی که از [[ایرانیان]] در [[جنگ]] خورده بودند دوباره [[تشویق]] کند که به ایرانیان [[حمله]] ببرند - چون مردم ترسیده بودند برای اینکه اینها را تشجیع و تحریک کند- میگوید گنجهای خسروان [[ایران]] و سرزمینهای مرغوب [[عراق]] در [[انتظار]] شماست در حالی که سابقا نگاهشان به این بود که - اهدی الحسنیین- برای [[پیروزی اسلام]] یا [[شهادت]] [[راه خدا]] میرویم. ولی اینجا خلیفه چه میگوید؟ حسنیین شان میشود گنجها و سرزمینهای مرغوب. | ||