←منابع
(←منابع) |
|||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
اخلاقیات، ارتباطی نزدیک و تنگاتنگ با [[ارزشها]] دارند و به آن همچون ابزاری نگریسته میشود که ارزشها را به عمل تبدیل میکند. اخلاق، یعنی رعایت اصول [[معنوی]] و ارزشهایی که بر [[رفتار]] شخص یا گروه، [[حاکم]] است؛ مبنی بر اینکه درست چیست و نادرست کدام است<ref>دفت، ریچاردال، تئوری سازمان و طراحی ساختار، ص۶۳۸.</ref>. | اخلاقیات، ارتباطی نزدیک و تنگاتنگ با [[ارزشها]] دارند و به آن همچون ابزاری نگریسته میشود که ارزشها را به عمل تبدیل میکند. اخلاق، یعنی رعایت اصول [[معنوی]] و ارزشهایی که بر [[رفتار]] شخص یا گروه، [[حاکم]] است؛ مبنی بر اینکه درست چیست و نادرست کدام است<ref>دفت، ریچاردال، تئوری سازمان و طراحی ساختار، ص۶۳۸.</ref>. | ||
اخلاق گاهی [[اخلاق فردی]]؛ [[اخلاق اجتماعی]]؛ [[اخلاق خانواده]]؛ اخلاق [[معلم]]؛ اخلاق دانشجو و... تقسیمات اخلاق، به اعتبار [[ارتباطات]] و موقعیتهای مختلفی است که [[انسان]] دارد. انسان در رابطهها و موقعیتهای گوناگونی قرار دارد؛ در [[خانه]]، در موقعیت پدر، مادر، [[همسر]] یا فرزند است و با اعضای دیگر [[خانواده]] رابطه دارد؛ در کوچه و محله، [[همسایه]] است و با [[همسایگان]] دیگر رابطه دارد؛ در [[جامعه]]، در موقعیت شغلی خویش، یا [[معلم]] و مربی است یا [[متعلم]] و متربی؛ گاه [[طبیب]] است، گاه [[فرمانده]]، [[مدیر]] یا [[رئیس]]. شخص در هر یک از این موقعیتها، به تناسب با افراد رابطه دارد<ref>حسینی، نجمه و عباسی، عفت، «راهکارهای نهادینه کردن اخلاق حرفهای در سازمانها از دیدگاه آموزههای دین»، نشریه علمی ترویجی اسلام و پژوهشهای مدیریتی، شماره اول، ص۱۳۲.</ref>. در [[آموزههای دینی]]، هم به [[اخلاق فردی]] و هم به [[اخلاق حرفهای]] توجه شده است. اخلاق فردی در [[سازمان]] این است که کارکنان در احوال شخصی خود، دارای چه [[اخلاق]] و [[روحیات]] و رفتارهایی باشند<ref>حسینی، نجمه و عباسی، عفت، «راهکارهای نهادینه کردن اخلاق حرفهای در سازمانها از دیدگاه آموزههای دین»، نشریه علمی ترویجی اسلام و پژوهشهای مدیریتی، شماره اول، ص۱۳۲.</ref>.<ref>[[امید چناری|چناری، امید]]، [[وظایف نهادهای حاکمیتی در قبال مفاسد اقتصادی (کتاب)|وظایف نهادهای حاکمیتی در قبال مفاسد اقتصادی]] ص ۲۶.</ref> | اخلاق گاهی [[اخلاق فردی]]؛ [[اخلاق اجتماعی]]؛ [[اخلاق خانواده]]؛ اخلاق [[معلم]]؛ اخلاق دانشجو و... تقسیمات اخلاق، به اعتبار [[ارتباطات]] و موقعیتهای مختلفی است که [[انسان]] دارد. انسان در رابطهها و موقعیتهای گوناگونی قرار دارد؛ در [[خانه]]، در موقعیت پدر، مادر، [[همسر]] یا فرزند است و با اعضای دیگر [[خانواده]] رابطه دارد؛ در کوچه و محله، [[همسایه]] است و با [[همسایگان]] دیگر رابطه دارد؛ در [[جامعه]]، در موقعیت شغلی خویش، یا [[معلم]] و مربی است یا [[متعلم]] و متربی؛ گاه [[طبیب]] است، گاه [[فرمانده]]، [[مدیر]] یا [[رئیس]]. شخص در هر یک از این موقعیتها، به تناسب با افراد رابطه دارد<ref>حسینی، نجمه و عباسی، عفت، «راهکارهای نهادینه کردن اخلاق حرفهای در سازمانها از دیدگاه آموزههای دین»، نشریه علمی ترویجی اسلام و پژوهشهای مدیریتی، شماره اول، ص۱۳۲.</ref>. در [[آموزههای دینی]]، هم به [[اخلاق فردی]] و هم به [[اخلاق حرفهای]] توجه شده است. اخلاق فردی در [[سازمان]] این است که کارکنان در احوال شخصی خود، دارای چه [[اخلاق]] و [[روحیات]] و رفتارهایی باشند<ref>حسینی، نجمه و عباسی، عفت، «راهکارهای نهادینه کردن اخلاق حرفهای در سازمانها از دیدگاه آموزههای دین»، نشریه علمی ترویجی اسلام و پژوهشهای مدیریتی، شماره اول، ص۱۳۲.</ref>.<ref>[[امید چناری|چناری، امید]]، [[وظایف نهادهای حاکمیتی در قبال مفاسد اقتصادی (کتاب)|وظایف نهادهای حاکمیتی در قبال مفاسد اقتصادی]] ص ۲۶.</ref> | ||
==[[اخلاق نیکو]]== | |||
یکی از معیارهای شایستگی از نظر اسلام «حسن الخلق» است. برای «[[حسن خلق]]» دو معنا ذکر شده است: | |||
# [[ملکه]] ثابت در نفس که صدور کارهایی را که از نظر عقلا و [[شرع]] [[نیکو]] هستند تسهیل میکند<ref>فیض کاشانی، ملامحسن، محجة البیضا، ج۵، ص۹۶.</ref>: | |||
#خوش برخورد بودن<ref>محمدی ری شهری، محمد، اخلاق مدیریت در اسلام، ص۶۳.</ref>، منظور از [[حسن خلق]] به عنوان یکی از معیارهای [[شایستگی]]، معنای دوم آن است نه معنای اول. با توجه به معنای دوم است که [[امام صادق]]{{ع}} در پاسخ شخصی که از ایشان خواسته بود تا حسن خلق را برای او تعریف کند، میفرماید: {{متن حدیث|تُلِينُ جَانِبَكَ وَ تُطِيبُ كَلَامَكَ وَ تَلْقَى أَخَاكَ بِبِشْرٍ حَسَنٍ}}<ref>محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۳، ص۱۴۲، ح۵۰۷۲.</ref>؛ «حسن خلق یعنی با [[مردم]] با [[فروتنی]] برخورد کنی، سخنت عطرآگین باشد، و با [[برادر دینی]] خود با چهره باز و بشاش [[ملاقات]] نمایی». یا [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در مورد کسی که چهار بار از آن حضرت تقاضای [[تعریف دین]] را کرده بود، بار اول، بار دوم و بار سوم میفرماید: [[دین]]، یعنی حسن الخلق. و بار چهارم میفرماید: دین، یعنی اینکه در برخورد عصبانی نشوی<ref>محمدی ری شهری، محمد، اخلاق مدیریت در اسلام، ص۶۴ و ۶۵.</ref>. این [[ذکر خاص]] پس از عام در [[سخن پیامبر]]{{صل}} به این معناست که دین یعنی همان برخورد نیکو با دیگران، به گونهای که اگر کسی برخورد شایسته با دیگران نداشته باشد، اصل وجود دین او مورد تردید قرار میگیرد. | |||
همانگونه که ذکر شد، یکی از معیارهای شایستگی حسن خلق است؛ یعنی افرادی که دارای حسن خلق بوده و خوش برخورد هستند نسبت به افرادی که فاقد آن ویژگی هستند، شایستگی بیشتری دارند که [[مسئولیت]] و [[مدیریت سازمان]] و [[جامعه]] را به عهده گیرند؛ زیرا [[مدیران]] با برخورد شایسته و بایسته خود بهتر میتوانند [[مدیریت]] کنند؛ یعنی، دیگران را به کار گیرند. [[انبیا]] و [[اولیا]]: در دوران [[رسالت]] خود خوش برخوردترین افراد با همه افراد جامعه بودند و به خصوص پیامبر اکرم{{صل}} با برخورد شایسته خود توانست «آن [[مردم]] نیمهوحشی و تندخو و بداخلاق و پراکنده را به خود جذب کند و از آنها امتی و نیرومند و نمونه بسازد»<ref>محمدی ری شهری، محمد، اخلاق مدیریت در اسلام، ص۶۶.</ref>. و این [[سیره پیامبر اکرم]]{{صل}} میتواند الگوی خوبی برای شیوه برخورد [[مدیران]] با مراجعه کنندگان باشد که با آنان برخورد شایسته و مناسب کنند: {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}<ref>«بیگمان فرستاده خداوند برای شما نمونهای نیکوست، برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد و خداوند را بسیار یاد میکند» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>. لازم به یادآوری است که امروزه «[[خوش برخوردی]]» یکی از عوامل [[موفقیت]] [[سازمان]] به خصوص سازمانهای [[تجاری]] و [[بازرگانی]]، به شمار میآید؛ یعنی آنها از طریق جذب افراد خوشاخلاق و خوشبرخورد برای فروش و بازاریابی، سودهای کلانی را عاید سازمان میکنند. از نظر [[قرآن کریم]]، عمدهترین عامل [[جاذبه]] [[پیامبر]]{{صل}} برخوردهای خوب و شایسته ایشان بود. قرآن کریم در این باره میفرماید: {{متن قرآن|فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ}}<ref>«پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref>. | |||
از عبارت {{متن قرآن|فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ}} استفاده میشود که «[[نرمخویی]] و خوشبرخوردی» یک ویژگی قابل [[تعلیم]] از ناحیه [[مدیر]] مافوق ([[خداوند]]) میباشد. خداوند این [[مرحمت]] و [[لطف]] را نسبت به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} داشته، و او نیز با [[اختیار]] خود اینگونه [[مهربان]] و خوش برخورد شده است؛ از این رو، خداوند در ادامه [[آیه]] شیوه برخورد با افراد تحت [[مدیریت]] را به پیامبر اکرم{{صل}} میآموزد: {{متن قرآن|فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ}}<ref>«پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref> یعنی: ای [[پیامبر]]، اگر در کارهای [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] از آنها کوتاهی دیدی و با تو [[همکاری]] [[صادقانه]] نداشتند، باز هم [[حق]] نداری با آنها برخورد تندی داشته باشی؛ گذشتهها را نادیده بگیر و نسبت به [[آینده]] تلاش کن، از طریق [[شور]] و [[مشاوره]] به آنها [[شخصیت]] بده و رفتارشان را [[اصلاح]] کن. بنابراین، یکی از معیارهای [[شایستگی]] افراد که باید در امر [[گزینش]] [[سازمان]] به طور جدی مورد توجه [[مدیران]] و [[دولتمردان]] قرار گیرد، [[حسن خلق]]، یعنی خوشبرخوردی است. این ویژگی، همانگونه که در [[اولیا]] و [[انبیا]] به صورت بسیار برجسته وجود داشته و چه بسا با [[اخلاق نیکو]] و برخوردهای شایستهشان، افراد بسیاری را جذب [[اسلام]] کردند، در [[مدیران جامعه]] [[اسلامی]] نیز باید مورد [[عنایت]] قرار گیرد. با مطالعه [[سیره]] آن بزرگواران، نمونههای بسیاری را میتوان در [[تاریخ اسلام]] یافت که [[هدایت]] افراد [[انسانی]] از طریق اخلاق نیکو رخ داده است.<ref>[[امید چناری|چناری، امید]]، [[وظایف نهادهای حاکمیتی در قبال مفاسد اقتصادی (کتاب)|وظایف نهادهای حاکمیتی در قبال مفاسد اقتصادی]] ص ۱۴۸.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |