←پیشگویی جنگ علی{{ع}} با خوارج
خط ۱۷۰: | خط ۱۷۰: | ||
روزی [[پیامبر]] بر ما وارد شد در حالی که پای افزارش پاره بود. آن را به علی{{ع}} داد تا بدوزد. سپس نشست و ما نیز پیرامونش نشستیم.... آنگاه فرمود: «بیگمان کسی از شما هست که بر سر [[تأویل قرآن]] خواهد جنگید؛ چنانکه من بر سر [[تنزیل قرآن]] با [[مردم]] جنگیدم». [[ابوبکر]] گفت: «من همویم ای [[رسول خدا]]؟» پیامبر{{صل}} فرمود: «نه». [[عمر]] گفت: «من همویم ای رسول خدا؟» پیامبر فرمود: «نه، او همان است که پای افزارم را میدوزد». آنگاه نزد علی{{ع}} رفتیم و او را به این [[فضیلت]] مژده دادیم، ولی سر برنداشت؛ گویی پیشتر این سخن را شنیده بود<ref>شیخ طوسی، الامالی، ج۱، ص۲۶۰؛ نسائی، خصائص امیرالمؤمنین، ص۱۳۴، ح ۱۵۲؛ دائرةالمعارف تشیع، ج۶، ص۱۸۶.</ref>.<ref>[[محسن معینی|معینی، محسن]]، [[امام علی در نگاه پیامبر (مقاله)| مقاله «امام علی در نگاه پیامبر»]]، [[دانشنامه امام علی ج۱۰ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۱۰]] ص ۲۸۹.</ref>. | روزی [[پیامبر]] بر ما وارد شد در حالی که پای افزارش پاره بود. آن را به علی{{ع}} داد تا بدوزد. سپس نشست و ما نیز پیرامونش نشستیم.... آنگاه فرمود: «بیگمان کسی از شما هست که بر سر [[تأویل قرآن]] خواهد جنگید؛ چنانکه من بر سر [[تنزیل قرآن]] با [[مردم]] جنگیدم». [[ابوبکر]] گفت: «من همویم ای [[رسول خدا]]؟» پیامبر{{صل}} فرمود: «نه». [[عمر]] گفت: «من همویم ای رسول خدا؟» پیامبر فرمود: «نه، او همان است که پای افزارم را میدوزد». آنگاه نزد علی{{ع}} رفتیم و او را به این [[فضیلت]] مژده دادیم، ولی سر برنداشت؛ گویی پیشتر این سخن را شنیده بود<ref>شیخ طوسی، الامالی، ج۱، ص۲۶۰؛ نسائی، خصائص امیرالمؤمنین، ص۱۳۴، ح ۱۵۲؛ دائرةالمعارف تشیع، ج۶، ص۱۸۶.</ref>.<ref>[[محسن معینی|معینی، محسن]]، [[امام علی در نگاه پیامبر (مقاله)| مقاله «امام علی در نگاه پیامبر»]]، [[دانشنامه امام علی ج۱۰ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۱۰]] ص ۲۸۹.</ref>. | ||
==[[پیشگویی]] | ==[[پیشگویی]] جنگ علی{{ع}} با [[خوارج]]== | ||
احادیثی بسیار از پیامبر [[روایت]] شدهاند که علی{{ع}} با گروهی [[جنگ]] میکند. از این [[احادیث]] است آنچه درباره خوارج فرموده است؛ مانند آنجا که کسی به نام | احادیثی بسیار از پیامبر [[روایت]] شدهاند که علی{{ع}} با گروهی [[جنگ]] میکند. از این [[احادیث]] است آنچه درباره خوارج فرموده است؛ مانند آنجا که کسی به نام ابوکثیر، [[غلام]] مردی [[انصاری]]، میگوید: با آقایم، آنگاه که [[اهل]] [[نهروان]] کشته شدند، همراه علی{{ع}} بودم. گویی مردم از اینکه آیا کشتن اینان کاری درست است یا نه، به تردید افتاده بودند. علی{{ع}} فرمود: «ای مردم، [[پیامبر خدا]]{{صل}} ما را خبر داده است از گروهی که همانند تیر از کمان میپرند و از [[دین]] بیرون میروند و هرگز بدان بازنمیگردند»<ref>احمد بن حنبل، مسند، ج۱، ص۸۱؛ نسائی، خصائص امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب، ص۱۴۳ - ۱۴۱؛ ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج۶، ص۶۱۸ - ۶۱۷؛ مسلم، الجامع الصحیح، ج۷، ص۱۶۵؛ ابن ماجه، سننن، ج۱، ص۷۳ - ۷۲.</ref>.<ref>[[محسن معینی|معینی، محسن]]، [[امام علی در نگاه پیامبر (مقاله)| مقاله «امام علی در نگاه پیامبر»]]، [[دانشنامه امام علی ج۱۰ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۱۰]] ص ۲۹۰.</ref>. | ||
با آقایم، آنگاه که [[اهل]] [[نهروان]] کشته شدند، همراه علی{{ع}} بودم. گویی مردم از اینکه آیا کشتن اینان کاری درست است یا نه، به تردید افتاده بودند. علی{{ع}} فرمود: «ای مردم، [[پیامبر خدا]]{{صل}} ما را خبر داده است از گروهی که همانند تیر از کمان میپرند و از [[دین]] بیرون میروند و هرگز بدان بازنمیگردند»<ref>احمد بن حنبل، مسند، ج۱، ص۸۱؛ نسائی، خصائص امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب، ص۱۴۳ - ۱۴۱؛ ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج۶، ص۶۱۸ - ۶۱۷؛ مسلم، الجامع الصحیح، ج۷، ص۱۶۵؛ ابن ماجه، سننن، ج۱، ص۷۳ - ۷۲.</ref>.<ref>[[محسن معینی|معینی، محسن]]، [[امام علی در نگاه پیامبر (مقاله)| مقاله «امام علی در نگاه پیامبر»]]، [[دانشنامه امام علی ج۱۰ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۱۰]] ص ۲۹۰.</ref>. | |||
==پیشگویی [[شهادت علی]]{{ع}}== | ==پیشگویی [[شهادت علی]]{{ع}}== |