زید بن اسلم عدوی مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[زید بن اسلم عدوی مدنی در علوم قرآنی]] | پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = زید بن اسلم عدوی مدنی | مداخل مرتبط = [[زید بن اسلم عدوی مدنی در علوم قرآنی]] | پرسش مرتبط  = }}
 
== آشنایی اجمالی ==
== مقدمه ==
[[ابواسامه زید بن اسلم بن ثعلبه عدوی قرشی مدنی]] [[اهل]] [[مدینه]]<ref>الوافی بالوفیات ۱۵/۲۳.</ref> و از [[موالی]] [[عمر بن خطاب]] و از [[یاران امام سجاد]]،<ref>رجال الطوسی ۹۰ و ۱۹۷.</ref> [[امام باقر]] و [[امام صادق]]{{ع}} به شمار می‌‌رفت.<ref>رجال البرقی ۹و ۳۲.</ref> او از محضر [[امام زین العابدین]]{{ع}} بهره برد و از [[انس بن مالک]]،<ref>سیر اعلام النبلاء ۵/۳۱۶.</ref> [[عایشه]] و [[ابوهریره]] [[روایت]] نمود.<ref>خلاصة تهذیب تهذیب الکمال ۳/۳۹۵.</ref> ابواسامه فردی [[فقیه]]،<ref>الوافی بالوفیات ۱۵/۲۳.</ref> [[مفسر]]،<ref>الاعلام ۳/۵۶.</ref> مفتی و از علمای مدینه بود و در آنجا [[کرسی]] [[تدریس]] داشت<ref>سیر اعلام النبلاء ۵/۳۱۶.</ref> و حدود چهل تن از [[فقهای مدینه]] در جلسه درس او حاضر می‌‌شدند.<ref>لغت نامه دهخدا ۸/۱۱۵۱۹</ref> همچنین [[ابن جریح]]، [[ابوغسان]]، [[محمد بن مطرف]]، [[حفص بن میسره]] و [[هشام بن سعد]] از جمله کسانی هستند که از وی روایت کرده‌اند.<ref> تاریخ الاسلام ۸/۴۲۸.</ref> زید فردی [[عابد]]<ref>شذرات الذهب ۱/۱۹۴.</ref> و از [[تابعین]] در مدینه محسوب می‌‌شد. [[شیخ طوسی]] در مورد وثاقتش اظهار [[شک و تردید]] کرده است.<ref>رجال الطوسی ۹۰ و ۱۹۷.</ref> [[کتاب تفسیر]] اثر اوست.<ref>الذریعه ۴/۲۷۵.</ref> سرانجام در دهم [[ذی حجه]]<ref>خلاصة تهذیب تهذیب الکمال ۳/۳۹۵.</ref>[[ سال]] ۱۳۶ <ref>تاریخ الاسلام ۸/۴۲۸.</ref> در مدینه درگذشت<ref>الوافی بالوفیات ۱۵/۲۳.</ref>.<ref> [[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی]]، ج۱ ص۳۵۱.</ref>
«ابوعبدالله»<ref>برخی کنیه او را ابو اسامه نیز گفته‌اند (ر. ک: ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۳۴۱).</ref> زید بن اسلم عدوی مدنی<ref>(... - ۱۳۶ ه‍‌.ق) این تاریخ وفات از پسر وی (عبد الرحمان)، خلیفه و برخی دیگر نقل شده است (ر. ک: ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۳۱۶؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۳۴۲) ولی اسماعیل پاشا وفات او را در سال ۱۳۳ گفته است (ر. ک: بغدادی، هدیة العارفین... ، ج۵، ص۳۷۶).</ref> از [[مفسران]] [[تابعی]] است؛ زیرا بخشی از [[عمر]] وی در عصر [[صحابه]] بوده است و برخی از صحابه را دیده و از آنها [[روایت]] کرده است. [[ذهبی]] و داوودی گفته‌اند: از [[جابر بن عبد الله]]، [[انس بن مالک]] و [[عبد الله بن عمر]] روایت کرده...<ref>ر. ک: ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۳۱۶؛ بغدادی، طبقات المفسرین، ج۱، ص۱۷۶.</ref> و [[مفسر]] است؛ زیرا:
# [[روایات]] و آرای [[تفسیر]] فراوانی از وی در [[کتاب‌های تفسیری]] [[شیعه]] و [[سنی]] نقل شده است<ref>براساس برنامه رایانه‌ای معجم فقهی، موارد ذکر زید بن اسلم در تفاسیر اهل تسنن ۱۰۸۳ مورد در ۱۰۰ جلد و در تفاسیر شیعه ۸۴ مورد در ۴۲ جلد و در خصوص تفسیر جامع البیان طبری ۱۲۵ مورد و در تفسیر تبیان طوسی، ۲۱ مورد و در مجمع البیان طبرسی ۲۳ مورد و در الدر المنثور سیوطی ۱۷۶ مورد است.</ref>.
# رجال‌شناسان و کتاب‌شناسان خبر داده‌اند که وی کتاب [[تفسیری]] داشته است، هر چند کتاب وی به دست ما نرسیده است، و برخی [[گواهی]] داده‌اند که وی عالم به تفسیر بوده است. به گفتۀ ذهبی، برای زید تفسیری است که پسرش [[عبدالرحمان بن زید بن اسلم عدوی مدنی]] از او روایت کرده است<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۳۱۶.</ref>. [[ابن ندیم]] نیز با عبارت {{عربی|"كتاب التفسير عن زيد بن اسلم بخط‍ السكري}} به کتاب تفسیری وی اشاره کرده است<ref>ابن ندیم، الفهرست، ص۳۶.</ref>. داوودی او را در طبقات المفسرین آورده<ref>ر. ک: داوودی، طبقات المفسرین، ج۱، ص۱۷۶.</ref> و اسماعیل پاشا نیز با عبارت {{عربی|"له تفسير القرآن"}} از کتاب [[تفسیری]] وی خبر داده است<ref>بغدادی، هدیة العارفین {{عربی|اسماء المؤلّفین و آثار المصنفین من کشف الظنون}}، ج۵، ص۳۷۶.</ref>. [[ابن حجر]] از [[یعقوب بن شیبه]] نقل کرده که دربارۀ وی گفته است: [[ثقه]]، [[اهل]] [[فقه]] و [[علم]] و [[آگاه]] به [[تفسیر قرآن]] بوده است.
 
از [[عبیدالله بن عمر]] [[روایت]] کرده که گفته است: در او اشکالی نمی‌بینم جز اینکه [[قرآن]] را با رأیش تفسیر می‌کند<ref>ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۳۴۲.</ref>. برای آشنا شدن با وضعیت [[مذهب]]، [[وثاقت]]، استاد وی در تفسیر و ویژگی آرای تفسیری‌اش به [[مکاتب تفسیری]] [[رجوع]] شود<ref>بابایی، مکاتب تفسیری، ج۱، ص۲۴۵-۲۵۳.</ref>.<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۲۰۸-۲۰۹.</ref>
 
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
* [[عبدالرحمن بن زید بن اسلم]] (فرزند)
* [[اسامه بن زید بن اسلم]] (فرزند)
* [[عبدالله بن زید بن اسلم]] (فرزند)
* [[تفسیر زید بن اسلم]]
{{پایان مدخل‌ وابسته}}


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:IM009972.jpg|22px]] [[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|'''تاریخ تفسیر قرآن''']]
# [[پرونده: IM009687.jpg|22px]] جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۲۴: خط ۱۱:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده: زید بن اسلم عدوی مدنی]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]

نسخهٔ ‏۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۵۷

آشنایی اجمالی

ابواسامه زید بن اسلم بن ثعلبه عدوی قرشی مدنی اهل مدینه[۱] و از موالی عمر بن خطاب و از یاران امام سجاد،[۲] امام باقر و امام صادق(ع) به شمار می‌‌رفت.[۳] او از محضر امام زین العابدین(ع) بهره برد و از انس بن مالک،[۴] عایشه و ابوهریره روایت نمود.[۵] ابواسامه فردی فقیه،[۶] مفسر،[۷] مفتی و از علمای مدینه بود و در آنجا کرسی تدریس داشت[۸] و حدود چهل تن از فقهای مدینه در جلسه درس او حاضر می‌‌شدند.[۹] همچنین ابن جریح، ابوغسان، محمد بن مطرف، حفص بن میسره و هشام بن سعد از جمله کسانی هستند که از وی روایت کرده‌اند.[۱۰] زید فردی عابد[۱۱] و از تابعین در مدینه محسوب می‌‌شد. شیخ طوسی در مورد وثاقتش اظهار شک و تردید کرده است.[۱۲] کتاب تفسیر اثر اوست.[۱۳] سرانجام در دهم ذی حجه[۱۴]سال ۱۳۶ [۱۵] در مدینه درگذشت[۱۶].[۱۷]

منابع

  1. جمعی از پژوهشگران، فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱

پانویس

  1. الوافی بالوفیات ۱۵/۲۳.
  2. رجال الطوسی ۹۰ و ۱۹۷.
  3. رجال البرقی ۹و ۳۲.
  4. سیر اعلام النبلاء ۵/۳۱۶.
  5. خلاصة تهذیب تهذیب الکمال ۳/۳۹۵.
  6. الوافی بالوفیات ۱۵/۲۳.
  7. الاعلام ۳/۵۶.
  8. سیر اعلام النبلاء ۵/۳۱۶.
  9. لغت نامه دهخدا ۸/۱۱۵۱۹
  10. تاریخ الاسلام ۸/۴۲۸.
  11. شذرات الذهب ۱/۱۹۴.
  12. رجال الطوسی ۹۰ و ۱۹۷.
  13. الذریعه ۴/۲۷۵.
  14. خلاصة تهذیب تهذیب الکمال ۳/۳۹۵.
  15. تاریخ الاسلام ۸/۴۲۸.
  16. الوافی بالوفیات ۱۵/۲۳.
  17. فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی، ج۱ ص۳۵۱.