آهنگ‌پذیری قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
}}
}}


'''[[آهنگ‌پذیری قرآن]]''' یک‌چیز آهنگ پذیر آن چیزی است که وقتی آن را با آهنگ می‌خوانند آن را بهتر بیان می‌کند تا وقتی‌که ساده می‌خوانند، به این می‌گویند آهنگ‌پذیری.  
'''آهنگ‌پذیری قرآن''' یک‌چیز آهنگ پذیر آن چیزی است که وقتی آن را با آهنگ می‌خوانند آن را بهتر بیان می‌کند تا وقتی‌که ساده می‌خوانند، به این می‌گویند آهنگ‌پذیری.  


== مقدمه ==
== مقدمه ==
درباره آهنگ‌پذیری قرآن می‌توان چنین اظهارنظر کرد که این: تنها [[قرآن]] است که آهنگ پذیر است و این همان مطلبی است که از [[صدر اسلام]] به آن توجه شده است. اینکه توصیه‌شده است قرآن را به‌صورت حسن بخوانید برای همین بوده است که در قرآن جنین استعدادی و پذیرشی بوده و با آهنگ بهتر می‌توانسته است خودش را نشان بدهد ونمایان کند. در [[اخبار]] زیادی داریم: {{عربی|تغنوا بالقرآن}}<ref>«غنا بخوانید با قرآن» [[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[نبوت ۱(کتاب)|نبوت]]، مجموعه آثار، ج ۴، ص۵۵۴.</ref>[[شاهد]] مدعا آن است که ما می‌دانیم که از صدر اسلام عملاً این [[عنایت]] بوده است که قرآن را با [[آواز]] خوش بخوانند و خوش‌آوازهای [[صحابه]] [[پیغمبر]]{{صل}} می‌آمدند و قرآن را می‌خواندند. حتی خود [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} گاهی [[اصحاب]] را می‌گفت قرآن را بر او بخوانند. خودش قرآن بر او نازل شده بود، او که قرآن را می‌دانست، ولی از شنیدن قرآن لذتی می‌برد که از دانست آن قهرا [[انسان]] آن [[لذت]] را نمی‌برد چون خود شنیدن موضوعیت دارد، آن برای دانستن که نیست، برای [[فکر]] نیست. فکر می‌داند، چیزی که می‌داند دیگر تکرار [[لغو]] است. ولی [[دل]] هرچه تجدید شود می‌خواهد احساساتش تحریک شود. بسیاری از اوقات خد پیغمبر اکرم{{صل}} بعضی از اصحاب را امر می‌کردند که قرآن را باز کن برای من بخوان و او قرآن می‌خواند و پیغمبر اکرم{{صل}} گوش می‌کردند.<ref>مرتضی مطهری|مطهری مرتضی، نبوت ۱(کتاب)|نبوت، مجموعه آثار، ج ۴، ص۵۵۵.</ref> افزون بر دوران [[رسالت]] در [[دوران ائمه]]{{عم}} نیز به [[خواندن قرآن]] با آهنگ خوش و دل‌نواز اهتمام ویژه می‌شده است. [[ائمه]]{{عم}}خود قرآن با آوازی بس دل‌انگیز [[تلاوت]] می‌کردند. درباره [[امام سجاد]] و [[امام باقر]]{{عم}} هست که قرآن را آن‌چنان با آهنگ خوش و [[زیبا]] از داخل [[منزل]] با صدای بلند می‌خواندند که صدایشان به بیرون منزل منعکس می‌شد و مردمی که از کوچه می‌گذشتند به‌واسطه [[زیبایی]] و [[خوشی]] این آهنگ می‌ایستادند. بعد پشت [[خانه امام]] را نگاه می‌کردند می‌دیدند [[مردم]] داخل کوچه ایستاده‌اند دارند گوش می‌کنند و حتی نوشته‌اند آن‌قدر این صدا [[زیبا]] و جذاب بود که سقاها درحالی‌که مشک‌های سنگین را بر دوش می‌کشیدند و می‌آمدند عبور کنند، با همان مشک‌های پر از آب می‌ایستادند که گوش کنند.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[نبوت ۱(کتاب)|نبوت]]، مجموعه آثار، ج ۴، ص۵۵۶.</ref>[[راز]] سیری‌ناپذیری [[انسان]] از [[تلاوت قرآن]] حلاوت و شیرینی خاصی است که در [[قرآن]] نهفته است. این تنها قرآن است که یک چنین حلاوت و شیرینی‌ای داردکه انسان هرچه بخواند شیرینی آن سلب نمی‌شود. این حکایت می‌کند که یک نوع تناسب بسیار مرموز میان [[روح]] و [[فطرت بشر]] و این [[کلام]] که [[کلام خدا]] است، و انسان چون واقعاً کلام خالقش را دارد می‌شنود‌، ندای [[غیب]] و ماوراء [[طبیعت]] را دارد می‌شنود، هرچه تکرار خسته نمی‌شود.<ref>مرتضی مطهری|مطهری مرتضی، نبوت ۱(کتاب)|نبوت، مجموعه آثار، ج ۴، ص۵۶۱.</ref>.<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[چلچراغ حکمت ج۲۲ (کتاب)|قرآن‌شناسی، چلچراغ حکمت ج۲۲]]، ص۵۲.</ref>
درباره آهنگ‌پذیری قرآن می‌توان چنین اظهارنظر کرد که این: تنها [[قرآن]] است که آهنگ پذیر است و این همان مطلبی است که از صدر اسلام به آن توجه شده است. اینکه توصیه‌شده است قرآن را به‌صورت حسن بخوانید برای همین بوده است که در قرآن جنین استعدادی و پذیرشی بوده و با آهنگ بهتر می‌توانسته است خودش را نشان بدهد ونمایان کند. در [[اخبار]] زیادی داریم: {{عربی|تغنوا بالقرآن}}<ref>«غنا بخوانید با قرآن» [[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[نبوت ۱(کتاب)|نبوت]]، مجموعه آثار، ج ۴، ص۵۵۴.</ref>[[شاهد]] مدعا آن است که ما می‌دانیم که از صدر اسلام عملاً این عنایت بوده است که قرآن را با [[آواز]] خوش بخوانند و خوش‌آوازهای [[صحابه]] [[پیغمبر]]{{صل}} می‌آمدند و قرآن را می‌خواندند. حتی خود [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} گاهی [[اصحاب]] را می‌گفت قرآن را بر او بخوانند. خودش قرآن بر او نازل شده بود، او که قرآن را می‌دانست، ولی از شنیدن قرآن لذتی می‌برد که از دانست آن قهرا [[انسان]] آن [[لذت]] را نمی‌برد چون خود شنیدن موضوعیت دارد، آن برای دانستن که نیست، برای [[فکر]] نیست. فکر می‌داند، چیزی که می‌داند دیگر تکرار [[لغو]] است. ولی [[دل]] هرچه تجدید شود می‌خواهد احساساتش تحریک شود. بسیاری از اوقات خد پیغمبر اکرم{{صل}} بعضی از اصحاب را امر می‌کردند که قرآن را باز کن برای من بخوان و او قرآن می‌خواند و پیغمبر اکرم{{صل}} گوش می‌کردند.<ref>مرتضی مطهری|مطهری مرتضی، نبوت ۱(کتاب)|نبوت، مجموعه آثار، ج ۴، ص۵۵۵.</ref> افزون بر دوران [[رسالت]] در [[دوران ائمه]]{{عم}} نیز به [[خواندن قرآن]] با آهنگ خوش و دل‌نواز اهتمام ویژه می‌شده است. [[ائمه]]{{عم}}خود قرآن با آوازی بس دل‌انگیز [[تلاوت]] می‌کردند. درباره [[امام سجاد]] و [[امام باقر]]{{عم}} هست که قرآن را آن‌چنان با آهنگ خوش و [[زیبا]] از داخل [[منزل]] با صدای بلند می‌خواندند که صدایشان به بیرون منزل منعکس می‌شد و مردمی که از کوچه می‌گذشتند به‌واسطه [[زیبایی]] و [[خوشی]] این آهنگ می‌ایستادند. بعد پشت [[خانه امام]] را نگاه می‌کردند می‌دیدند [[مردم]] داخل کوچه ایستاده‌اند دارند گوش می‌کنند و حتی نوشته‌اند آن‌قدر این صدا [[زیبا]] و جذاب بود که سقاها درحالی‌که مشک‌های سنگین را بر دوش می‌کشیدند و می‌آمدند عبور کنند، با همان مشک‌های پر از آب می‌ایستادند که گوش کنند.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[نبوت ۱(کتاب)|نبوت]]، مجموعه آثار، ج ۴، ص۵۵۶.</ref>[[راز]] سیری‌ناپذیری [[انسان]] از [[تلاوت قرآن]] حلاوت و شیرینی خاصی است که در [[قرآن]] نهفته است. این تنها قرآن است که یک چنین حلاوت و شیرینی‌ای داردکه انسان هرچه بخواند شیرینی آن سلب نمی‌شود. این حکایت می‌کند که یک نوع تناسب بسیار مرموز میان [[روح]] و [[فطرت بشر]] و این [[کلام]] که [[کلام خدا]] است، و انسان چون واقعاً کلام خالقش را دارد می‌شنود‌، ندای [[غیب]] و ماوراء [[طبیعت]] را دارد می‌شنود، هرچه تکرار خسته نمی‌شود.<ref>مرتضی مطهری|مطهری مرتضی، نبوت ۱(کتاب)|نبوت، مجموعه آثار، ج ۴، ص۵۶۱.</ref>.<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[چلچراغ حکمت ج۲۲ (کتاب)|قرآن‌شناسی، چلچراغ حکمت ج۲۲]]، ص۵۲.</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۷ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۰۴

آهنگ‌پذیری قرآن یک‌چیز آهنگ پذیر آن چیزی است که وقتی آن را با آهنگ می‌خوانند آن را بهتر بیان می‌کند تا وقتی‌که ساده می‌خوانند، به این می‌گویند آهنگ‌پذیری.

مقدمه

درباره آهنگ‌پذیری قرآن می‌توان چنین اظهارنظر کرد که این: تنها قرآن است که آهنگ پذیر است و این همان مطلبی است که از صدر اسلام به آن توجه شده است. اینکه توصیه‌شده است قرآن را به‌صورت حسن بخوانید برای همین بوده است که در قرآن جنین استعدادی و پذیرشی بوده و با آهنگ بهتر می‌توانسته است خودش را نشان بدهد ونمایان کند. در اخبار زیادی داریم: تغنوا بالقرآن[۱]شاهد مدعا آن است که ما می‌دانیم که از صدر اسلام عملاً این عنایت بوده است که قرآن را با آواز خوش بخوانند و خوش‌آوازهای صحابه پیغمبر(ص) می‌آمدند و قرآن را می‌خواندند. حتی خود پیغمبر اکرم(ص) گاهی اصحاب را می‌گفت قرآن را بر او بخوانند. خودش قرآن بر او نازل شده بود، او که قرآن را می‌دانست، ولی از شنیدن قرآن لذتی می‌برد که از دانست آن قهرا انسان آن لذت را نمی‌برد چون خود شنیدن موضوعیت دارد، آن برای دانستن که نیست، برای فکر نیست. فکر می‌داند، چیزی که می‌داند دیگر تکرار لغو است. ولی دل هرچه تجدید شود می‌خواهد احساساتش تحریک شود. بسیاری از اوقات خد پیغمبر اکرم(ص) بعضی از اصحاب را امر می‌کردند که قرآن را باز کن برای من بخوان و او قرآن می‌خواند و پیغمبر اکرم(ص) گوش می‌کردند.[۲] افزون بر دوران رسالت در دوران ائمه(ع) نیز به خواندن قرآن با آهنگ خوش و دل‌نواز اهتمام ویژه می‌شده است. ائمه(ع)خود قرآن با آوازی بس دل‌انگیز تلاوت می‌کردند. درباره امام سجاد و امام باقر(ع) هست که قرآن را آن‌چنان با آهنگ خوش و زیبا از داخل منزل با صدای بلند می‌خواندند که صدایشان به بیرون منزل منعکس می‌شد و مردمی که از کوچه می‌گذشتند به‌واسطه زیبایی و خوشی این آهنگ می‌ایستادند. بعد پشت خانه امام را نگاه می‌کردند می‌دیدند مردم داخل کوچه ایستاده‌اند دارند گوش می‌کنند و حتی نوشته‌اند آن‌قدر این صدا زیبا و جذاب بود که سقاها درحالی‌که مشک‌های سنگین را بر دوش می‌کشیدند و می‌آمدند عبور کنند، با همان مشک‌های پر از آب می‌ایستادند که گوش کنند.[۳]راز سیری‌ناپذیری انسان از تلاوت قرآن حلاوت و شیرینی خاصی است که در قرآن نهفته است. این تنها قرآن است که یک چنین حلاوت و شیرینی‌ای داردکه انسان هرچه بخواند شیرینی آن سلب نمی‌شود. این حکایت می‌کند که یک نوع تناسب بسیار مرموز میان روح و فطرت بشر و این کلام که کلام خدا است، و انسان چون واقعاً کلام خالقش را دارد می‌شنود‌، ندای غیب و ماوراء طبیعت را دارد می‌شنود، هرچه تکرار خسته نمی‌شود.[۴].[۵]

منابع

پانویس

  1. «غنا بخوانید با قرآن» مطهری مرتضی، نبوت، مجموعه آثار، ج ۴، ص۵۵۴.
  2. مرتضی مطهری|مطهری مرتضی، نبوت ۱(کتاب)|نبوت، مجموعه آثار، ج ۴، ص۵۵۵.
  3. مطهری مرتضی، نبوت، مجموعه آثار، ج ۴، ص۵۵۶.
  4. مرتضی مطهری|مطهری مرتضی، نبوت ۱(کتاب)|نبوت، مجموعه آثار، ج ۴، ص۵۶۱.
  5. نصیری، علی، قرآن‌شناسی، چلچراغ حکمت ج۲۲، ص۵۲.