نصوص امامت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
خط ۱۹: خط ۱۹:
[[سید مرتضی]] درباره [[نص]] فعلی گفته است: “قول نیز داخل در آن است و مقصود، [[افعال]] و اقوال ویژه [[پیامبر]] {{صل}} درباره علی {{ع}} است که او را از عموم [[امت]] ممتاز می‌سازد، و بر [[تعظیم]] و [[تکریم]] ویژه وی از سوی پیامبر {{صل}} دلالت می‌کند، مانند اینکه او را به [[برادری]] با خود برگزید و دخترش را که [[برترین]] [[زنان]] عالم است به [[ازدواج]] او در آورد و هیچ یک از [[اصحاب]] را والی و [[امیر]] بر او نساخت و در هر مأموریت یا [[جنگی]] که علی {{ع}} در آن حضور داشت، وی را فرمانده کرد، و با اینکه بیشترین مصاحبت را با پیامبر {{صل}} داشت و مأموریت‌های بسیاری را به او سپرد، اما هیچ‌گاه وی را نکوهش نکرد و از او ایراد نگرفت، در حالی‌که نکوهش‌های بسیاری از سوی پیامبر {{صل}} که متوجه گروهی از اصحاب او شده است. رسول خدا {{صل}} درباره [[حضرت علی]] {{ع}} فرمود: “علی از من است و من از علی هستم” و “علی با [[حق]] و حق با علی است”. همچنین است افعال و اقوال دیگری که [[دوست]] و [[دشمن]] بر آنها [[اجماع]] دارند.
[[سید مرتضی]] درباره [[نص]] فعلی گفته است: “قول نیز داخل در آن است و مقصود، [[افعال]] و اقوال ویژه [[پیامبر]] {{صل}} درباره علی {{ع}} است که او را از عموم [[امت]] ممتاز می‌سازد، و بر [[تعظیم]] و [[تکریم]] ویژه وی از سوی پیامبر {{صل}} دلالت می‌کند، مانند اینکه او را به [[برادری]] با خود برگزید و دخترش را که [[برترین]] [[زنان]] عالم است به [[ازدواج]] او در آورد و هیچ یک از [[اصحاب]] را والی و [[امیر]] بر او نساخت و در هر مأموریت یا [[جنگی]] که علی {{ع}} در آن حضور داشت، وی را فرمانده کرد، و با اینکه بیشترین مصاحبت را با پیامبر {{صل}} داشت و مأموریت‌های بسیاری را به او سپرد، اما هیچ‌گاه وی را نکوهش نکرد و از او ایراد نگرفت، در حالی‌که نکوهش‌های بسیاری از سوی پیامبر {{صل}} که متوجه گروهی از اصحاب او شده است. رسول خدا {{صل}} درباره [[حضرت علی]] {{ع}} فرمود: “علی از من است و من از علی هستم” و “علی با [[حق]] و حق با علی است”. همچنین است افعال و اقوال دیگری که [[دوست]] و [[دشمن]] بر آنها [[اجماع]] دارند.


وجه دلالت این گفتار و افعال [[امامت علی]] {{ع}} این است که دلالت آنها بر تعظیم و تکریم ویژه، بیانگر آن است که او در [[قیام]] به امر [[رهبری]] بر دیگران شایسته‌تر است، زیرا روش عقلا این است که [[فرد]] شایسته‌تر برای احراز [[مقام رهبری]] را با تکریم و تعظیم ویژه به [[مردم]] معرفی می‌کنند. برخی از اصحاب ما گفته‌اند “چه بسا دلالت فعل بر دلالت قول [[برتری]] دارد، زیرا در قول، مجاز و [[تأویل]] راه دارد، ولی مجاز و تأویل در فعل راه ندارد”<ref>الشافی فی الامامة، ج۲، ص۶۵.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۱۳۹.</ref>
وجه دلالت این گفتار و افعال [[امامت علی]] {{ع}} این است که دلالت آنها بر تعظیم و تکریم ویژه، بیانگر آن است که او در [[قیام]] به امر [[رهبری]] بر دیگران شایسته‌تر است، زیرا روش عقلا این است که فرد شایسته‌تر برای احراز [[مقام رهبری]] را با تکریم و تعظیم ویژه به [[مردم]] معرفی می‌کنند. برخی از اصحاب ما گفته‌اند “چه بسا دلالت فعل بر دلالت قول [[برتری]] دارد، زیرا در قول، مجاز و [[تأویل]] راه دارد، ولی مجاز و تأویل در فعل راه ندارد”<ref>الشافی فی الامامة، ج۲، ص۶۵.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۱۳۹.</ref>


=== آیه ولایت ===
=== آیه ولایت ===

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۱

نصوص امامت

متکلمان شیعه، نصوص امامت را به دو گونه جلی و خفی تقسیم کرده‌اند. نصّ جلیّ آن است که دلالت آن بر امامت روشن است و به استدلال و استناد به قراین و شواهد نیاز ندارد و در نتیجه تأویل‌پذیر و مورد اختلاف نخواهد بود. نصّ خفی با ویژگی‌های مخالف آنها شناخته شده است[۱].

فرقه‌های شیعی بر اینکه امامت علی (ع) منصوص است اتفاق دارند، ولی در اینکه نص بر امامت امیرالمؤمنین (ع) جلیّ است یا خفیّ، متفق نیستند. از دیدگاه شیعه امامیه (اثناعشریه) امامت امیرالمؤمنین (ع) منصوص به نص جلیّ و خفیّ است، ولی فرقه‌های دیگر شیعی، امامت آن حضرت را منصوص به نصّ خفیّ می‌دانند[۲]. در این میان شیعه زیدیه، امامت امیرالمؤمنین (ع) را منصوص به نصّ خفیّ می‌داند، ولی به وجود نص جلی بر امامت امام حسن و امام حسین (ع) معتقد است و آن را این حدیث پیامبر (ص) می‌داند که فرمود: «الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ إِمَامَانِ قَامَا أَوْ قَعَدَا»، “حسن و حسین امام‌اند، خواه قیام کنند و خواه قعود کنند”[۳].

نصوص جلی امامت

متکلمان امامیه در کتاب‌های کلامی خود نمونه‌هایی از نصوص جلی بر امامت امیرالمؤمنین (ع) را نقل کرده‌اند. در این میان، سه حدیث اول پیش‌تر مورد استناد واقع شده است:

  1. حدیث:«سَلِّمُوا عَلَى عَلِيٍّ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِينَ‌»؛ “بر علی (ع) به‌عنوان امیرمؤمنان سلام بگویید”.
  2. حدیث: «هذا خلیفتی فیکم من بعدی فاسمعوا له و اطیعوا »؛ “این (علی (ع)) جانشین من در بین شماست، سخن او را بشنوید و از او اطاعت کنید”.
  3. حدیث الدار که وقتی پیامبر اکرم (ص) از سوی خدای متعال مأموریت یافت که نبوت خود را به خویشاوندانش ابلاغ کند: ﴿وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ[۴]، سه نوبت، آنان را به خانه ابوطالب دعوت و پس از پذیرایی از آنها مأموریت خویش را به آنان ابلاغ کرد، و فرمود: «ایکم یؤازرنی علی هذا الأمر حتی یکون أخی و وصیی و خلیفتی من بعدی» «کدامیک از شما مرا یاری می‌کند تا برادر، وصی و جانشینم باشد”. آنان به پیامبر (ص) پاسخ ندادند، جز علی (ع) که در هر سه نوبت، وفاداری خود را به پیامبر اعلان کرد و پیامبر (ص) در نوبت سوم به او فرمود: «أَنْتَ أَخِي وَ وَزِيرِي وَ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي مِنْ بَعْدِي‌»؛ “تو برادر، وصی و جانشین من هستی”[۵].[۶]

نصوص فعلی امامت

یکی از دلایل امامت امیرالمؤمنین (ع) این است که پیامبر اکرم (ص) با او به گونه‌ای خاص رفتار کرده و درباره وی به گونه‌ای سخن گفته است که بیانگر مقام و منزلت ویژه علی (ع) نزد رسول اکرم (ص) و شایستگی او برای عهده‌دار شدن امر امامت امت اسلامی از رسول خدا (ص) است. متکلمان شیعه از آن به‌عنوان “نصوص فعلی” بر امامت امیرالمؤمنین (ع) تعبیر کرده‌اند.

سید مرتضی درباره نص فعلی گفته است: “قول نیز داخل در آن است و مقصود، افعال و اقوال ویژه پیامبر (ص) درباره علی (ع) است که او را از عموم امت ممتاز می‌سازد، و بر تعظیم و تکریم ویژه وی از سوی پیامبر (ص) دلالت می‌کند، مانند اینکه او را به برادری با خود برگزید و دخترش را که برترین زنان عالم است به ازدواج او در آورد و هیچ یک از اصحاب را والی و امیر بر او نساخت و در هر مأموریت یا جنگی که علی (ع) در آن حضور داشت، وی را فرمانده کرد، و با اینکه بیشترین مصاحبت را با پیامبر (ص) داشت و مأموریت‌های بسیاری را به او سپرد، اما هیچ‌گاه وی را نکوهش نکرد و از او ایراد نگرفت، در حالی‌که نکوهش‌های بسیاری از سوی پیامبر (ص) که متوجه گروهی از اصحاب او شده است. رسول خدا (ص) درباره حضرت علی (ع) فرمود: “علی از من است و من از علی هستم” و “علی با حق و حق با علی است”. همچنین است افعال و اقوال دیگری که دوست و دشمن بر آنها اجماع دارند.

وجه دلالت این گفتار و افعال امامت علی (ع) این است که دلالت آنها بر تعظیم و تکریم ویژه، بیانگر آن است که او در قیام به امر رهبری بر دیگران شایسته‌تر است، زیرا روش عقلا این است که فرد شایسته‌تر برای احراز مقام رهبری را با تکریم و تعظیم ویژه به مردم معرفی می‌کنند. برخی از اصحاب ما گفته‌اند “چه بسا دلالت فعل بر دلالت قول برتری دارد، زیرا در قول، مجاز و تأویل راه دارد، ولی مجاز و تأویل در فعل راه ندارد”[۷].[۸]

آیه ولایت

آيه ولايت، آيۀ پنجاه و پنجم از سورۀ مائده است که دربارۀ ولايت خدا، رسول و ائمه(ع) است: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ[۹].

همه مفسران اجماع دارند که این آیه، در شأن علی بن ابی‌طالب(ع) نازل شده است و دلالت آن بر امامت، واضح است و حصر موجود در آیه: "سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده‌اند..." هر احتمال دیگری را برای معنای ولایت، غیر از سلطه و حکومت از بین مى‌برد؛ زیرا هیچ یک از معانی دیگر ولایت نمى‌تواند فقط مخصوص خدا و رسول خدا(ص) و مؤمنان خاص که در رأس آنان امیرالمؤمنین علی(ع) است، باشد[۱۰].

حدیث غدیر

یکی از روایات نبوی که دلالت بر امامت حضرت علی (ع) دارد حدیث غدیر است. این حدیث در حد تواتر است و به قدری راویان و محدثان، آن را نقل کرده‌اند که جای شک و تردید در صدور آن از پیغمبر باقی نمی‌ماند، خصوصاً اینکه روایت از طریق اهل تسنن آمده است: وقتی پیغمبر اکرم از «حجة الوداع» برمی‌گشت در غدیر خم، آیه ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ نازل شد. پیغمبر مردم را جمع کرد و نماز ظهر را خواند و سپس برخاست و فرمود: «ألست أولی بکم من أنفسکم، قالوا: بلی» آیا من از خود شما بر شما اولویت ندارم؟ گفتند: بلی، بعد فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ‌» معلوم است که حضرت می‌خواهد همان اولویت خودش بر نفوس را برای علی تصویب کند، و هنوز مردم متفرق نشده بودند که جبرئیل امین نازل شد و آیه ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا[۱۱] را آورد[۱۲].

حدیث غدیر، مهم‌ترین، مؤثرترین و ممتازترین حدیثی است که در جوامع شیعه و سنّی از رسول خدا (ص) بر امامت و ولایت حضرت علی (ع) نقل شده است و هیچ حدیثی از رسول خدا (ص) مانند حدیث غدیر در اثبات ولایت و امامت امیرمؤمنان (ع) جلوه ندارد، به‌گونه‌ای که ۱۱۰ نفر از اصحاب رسول خدا (ص)، ۸۴ نفر از تابعین و ۳۶۰ نفر از عالمان اهل سنت نیز، این حدیث را نقل کرده‌اند[۱۳].[۱۴]

حدیث منزلت

از جمله نصوصی که دلالت بر امامت و جانشینی امیرالمؤمنین (ع) دارد حدیث منزلت است: «أَنْتَ‏ مِنِّي‏ بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ‏ مِنْ‏ مُوسَى‏ إِلَّا أَنَّهُ‏ لَا نَبِيَّ بَعْدِي‏». پیامبر گرامی (ص) در موارد مختلف ـ که یکی از آنها در جریان سپردن امور مدینه به علی (ع) در مدتی که رسول خدا (ص) سپاه اسلام را در غزوه تبوک فرماندهی می‌کرد، بود ـ نسبت علی (ع) به خود را نسبت هارون به موسی (ع) تشبیه کرده است. با این تفاوت که هارون پیامبر بود، ولی چون پیامبری با رسول خدا (ص) پایان پذیرفته است علی (ع) پیامبر نخواهد بود. حدیث منزلت در منابع روایی شیعه به صورت متواتر نقل شده است[۱۵].[۱۶]

در استدلال به حدیث منزلت برای افاده عموم منزلت که از جمله آن جانشینی و تصدی امور بعد از رسول الله (ص) است به وجوهی استدلال شده[۱۷]، مانند اینکه تمام شئون رسول خدا (ص) برای امیرالمؤمنین (ع) ثابت است به غیر از شان نبوت زیرا استثناء همیشه از عموم و کلیت است. وقتی این معنا صحیح شد می‌گوئیم: از جمله منازل هارون نسبت به موسی خلافت بود که این منزلت هم برای امیرالمؤمنین علی (ع) ثابت است منتهی‌ هارون قبل از موسی مرد و خلافت بعد از موسی برای او فعلیت نیافت برخلاف علی (ع) نسبت به رسول اکرم (ص)[۱۸].[۱۹]

شبهه تعارض نصوص امامت

برخی از اهل‌سنّت برای خلافت ابوبکر به آیات و روایاتی استدلال کرده‌اند که یا از نظر سند مخدوش است و یا از نظر دلالت و چون این نصوص تنها از طریق اهل‌سنت روایت شده لذا نمی‌توان آنها را معارض با نصوص امامت امیرالمؤمنین (ع) دانست که از طریق فریقین نقل شده است. همچنین دلیل روشن بر منصوص نبودن خلافت ابوبکر، این است که وی در هیچ موردی به منصوص بودن خلافت خود استدلال نکرده است[۲۰].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ر.ک: الشافی فی الامامة، ج۲، ص۶۷؛ تلخیص الشافی، ج۲، ص۴۵؛ المنقذ من التقلید، ج۱، ص۳۰۰؛ اللوامع الإلهیة ص۳۳۵ و ۳۳۷؛ انیس الموحدین، ص۲۰۵؛ گوهر مراد، ص۴۸۶.
  2. گوهر مراد، ص۴۸۶.
  3. ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت، ص ۹۹.
  4. «و نزدیک‌ترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.
  5. ر.ک: الشافی فی الامامة، ج۲، ص۶۷؛ تلخیص الشافی، ج۲، ص۴۵؛ الیاقوت فی علم الکلام، ص۸۰؛ انوار الملکوت فی شرح الیاقوت، ص۲۱۴؛ تقریب المعارف، ص۱۳۷-۱۳۵؛ قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۸۷؛ المنقذ من التقلید، ج۲، ص۳۱۱-۳۱۰؛ کشف المراد، ص۴۹۷؛ اللوامع الالهیة، ص۳۳۵؛ ارشاد الطالبین، ص۳۳۹؛ المسلک فی اصولالدین، ص۲۲۱؛ گوهر مراد، ص۴۸۶.
  6. ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت، ص ۱۰۰.
  7. الشافی فی الامامة، ج۲، ص۶۵.
  8. ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت، ص ۱۳۹.
  9. «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
  10. اراکی، محسن، امامت در قرآن، ص۸۳-۸۴؛ ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «آیه ولایت»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص۱۰۶-۱۱۱.
  11. «امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.
  12. ناظم‌زاده، سید اصغر، تجلی امامت، ص ۵۲.
  13. ر. ک: الغدیر، ج۱، ص۱۴؛ عبقات الانوار فی امامة الأئمة الأطهار، ج۱، ص۷؛ نفحات الأزهار فی خلاصه عبقات الانوار، ج۱، ص۳۵؛ احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۲، ص۴۲۲؛ دلائل الصدق لنهج الحق، ج۱، ص۲۱.
  14. مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص۱۲۸؛ طباطبایی، سید محمد کاظم، مقاله «ادله و نصوص امامت علی»، دانشنامه امام علی ج۳، ص ۲۰۵.
  15. حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج۳؛ بحرانی، سیدهاشم، غایة المرام، ج۲.
  16. ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «امامت امام علی»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۴۵۵.
  17. ر.ک: تلخیص الشافی، ج ۲، ص ۲۲۰ و بالمنقذ من التقلید، ج۲، ص۳۵۳. نفحات الأزهار فی خلاصة عبقات الأنوار، ج۱۷، ص۲۷۱ و براهین و نصوص امامت، ص۳۴۳.
  18. کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد قسم الالهیات، ص ۱۹۲.
  19. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۱.
  20. ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت، ص ۳۵۹ ـ ۳۹۱.