میراث نبوت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←مقدمه) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[مقام ولایت]] و [[امامت]] [[حضرت رسول]]{{صل}} پس از وفاتش به [[وصی]] او [[حضرت علی]]{{ع}} منتقل شد و آن حضرت، [[وارث علم]] و فضل و [[حکمت]] [[پیامبر]] بود. | [[مقام ولایت]] و [[امامت]] [[حضرت رسول]]{{صل}} پس از وفاتش به [[وصی]] او [[حضرت علی]]{{ع}} منتقل شد و آن حضرت، [[وارث علم]] و فضل و [[حکمت]] [[پیامبر]] بود. وراثت انبیاء، همان [[مقام خلافت]] و [[وصایت]] است که به [[امام]] میرسد. میراثی که علی{{ع}} از [[پیامبر خدا]]{{صل}} برده است، زر و سیم و متاع [[دنیوی]] نبود، بلکه همان مقام خلافت و ویژگی [[طهارت]] و [[عصمت]] و [[حق ولایت]] بر [[امّت]] بود که مخالفان بر آن [[سلطه]] یافتند و حضرت را از آن "[[ارث]] [[معنوی]]" [[محروم]] ساختند. | ||
[[امام علی]]{{ع}} در [[خطبه شقشقیه]] با اشاره به [[غصب خلافت]] و | [[امام علی]]{{ع}} در [[خطبه شقشقیه]] با اشاره به [[غصب خلافت]] و تحمّل آن دوران سخت همچون کسی که استخوان در گلو و خار در چشم داشته باشد، از [[خلافت]] به عنوان [[میراث]] غارتشدۀ خویش یاد میکند {{متن حدیث|أری تراثی نهبا}}<ref>[[نهج البلاغه]]، خطبه ۳.</ref> و در جای دیگر از حقکشی و [[ستم]] [[بنی امیّه]] دربارۀ آن حضرت نسبت به میراث [[محمّد]]{{صل}} [[سخن]] میگوید<ref>نهج البلاغه، خطبه ۷۷.</ref> و در سخن دیگر، حق ولایت و وصایت و [[وراثت]] را مخصوص [[اهل بیت]] میداند که دیگران به آن دستدرازی کردند: {{متن حدیث|و لهم حقّ الولایة و فیهم الوصیّة و الوراثة}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲.</ref>. | ||
تعبیر {{متن حدیث|و میراث النّبوّة عندکم}} در [[زیارت جامعه]] نیز به این وراثت [[مقدّس]] و [[حق]] مسلّم اهل بیت اشاره دارد. امام علی{{ع}} [[وارث]] راستین پیامبر خدا بود و باوجود عموی پیامبر [[عباس بن عبدالمطلب]]، حضرت رسول{{صل}}، [[امیر مؤمنان]] را به وصایت خویش برگزید و وارث خود گردانید و عهدهدار امور خود پس از وفاتش ساخت. هنگام [[وفات]]، انگشتر از دست خود بیرون آورد و به علی{{ع}} داد. او هم آن را به انگشت دست راست خود کرد، سپس پیامبر به [[بلال]] فرمود تا کلاهخود، [[زره]]، [[پرچم]]، [[شمشیر]]، [[عمامه]]، برد، ابریق و عصای حضرت را بیاورد. همه را به علی{{ع}} داد، حتّی کلاه [[سفر]] و مرکب سواری (شهباء و [[دلدل]]، عضباء و صحباء) و چیزهای دیگر را به علی{{ع}} داد و فرمود: [[یا علی]]، اینها را تا من زندهام بگیر، تا پس از من کسی دربارۀ آنها با تو [[نزاع]] نکند<ref>بحارالأنوار، ج ۲۲ ص۴۵۶.</ref>. سپردن این میراثها به [[امیر مؤمنان]] نیز [[گواه]] دیگری بر [[خلافت]] و [[جانشینی]] او به شمار میرود<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۵۶۰.</ref>. | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |
نسخهٔ ۵ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۲
مقدمه
مقام ولایت و امامت حضرت رسول(ص) پس از وفاتش به وصی او حضرت علی(ع) منتقل شد و آن حضرت، وارث علم و فضل و حکمت پیامبر بود. وراثت انبیاء، همان مقام خلافت و وصایت است که به امام میرسد. میراثی که علی(ع) از پیامبر خدا(ص) برده است، زر و سیم و متاع دنیوی نبود، بلکه همان مقام خلافت و ویژگی طهارت و عصمت و حق ولایت بر امّت بود که مخالفان بر آن سلطه یافتند و حضرت را از آن "ارث معنوی" محروم ساختند.
امام علی(ع) در خطبه شقشقیه با اشاره به غصب خلافت و تحمّل آن دوران سخت همچون کسی که استخوان در گلو و خار در چشم داشته باشد، از خلافت به عنوان میراث غارتشدۀ خویش یاد میکند «أری تراثی نهبا»[۱] و در جای دیگر از حقکشی و ستم بنی امیّه دربارۀ آن حضرت نسبت به میراث محمّد(ص) سخن میگوید[۲] و در سخن دیگر، حق ولایت و وصایت و وراثت را مخصوص اهل بیت میداند که دیگران به آن دستدرازی کردند: «و لهم حقّ الولایة و فیهم الوصیّة و الوراثة»[۳].
تعبیر «و میراث النّبوّة عندکم» در زیارت جامعه نیز به این وراثت مقدّس و حق مسلّم اهل بیت اشاره دارد. امام علی(ع) وارث راستین پیامبر خدا بود و باوجود عموی پیامبر عباس بن عبدالمطلب، حضرت رسول(ص)، امیر مؤمنان را به وصایت خویش برگزید و وارث خود گردانید و عهدهدار امور خود پس از وفاتش ساخت. هنگام وفات، انگشتر از دست خود بیرون آورد و به علی(ع) داد. او هم آن را به انگشت دست راست خود کرد، سپس پیامبر به بلال فرمود تا کلاهخود، زره، پرچم، شمشیر، عمامه، برد، ابریق و عصای حضرت را بیاورد. همه را به علی(ع) داد، حتّی کلاه سفر و مرکب سواری (شهباء و دلدل، عضباء و صحباء) و چیزهای دیگر را به علی(ع) داد و فرمود: یا علی، اینها را تا من زندهام بگیر، تا پس از من کسی دربارۀ آنها با تو نزاع نکند[۴]. سپردن این میراثها به امیر مؤمنان نیز گواه دیگری بر خلافت و جانشینی او به شمار میرود[۵].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۳.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۷۷.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۲.
- ↑ بحارالأنوار، ج ۲۲ ص۴۵۶.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۶۰.