شخصیت: تفاوت میان نسخهها
خط ۹: | خط ۹: | ||
==شاخصهای حفظ شخصیت== | ==شاخصهای حفظ شخصیت== | ||
#شوخیهای بیمورد: شوخی در عین حال که خوب است و [[نشانه]] [[شادابی]] و [[نشاط]] [[انسان]] است، اما شوخی بیمورد، موجب میشود تا شخصیت و آبروی انسان به خطر بیفتاد؛ برای مثال در نظر بگیرید، اگر انسان با بزرگتر یا کوچکتر از خود [[مزاح]] کند، در واقع خود را سبک کرده است، یا مناسب نیست که در مراسم فاتحه، [[تشییع جنازه]] و... شوخی کند؛ زیرا از قدیم گفتهاند که هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. | # '''شوخیهای بیمورد:''' شوخی در عین حال که خوب است و [[نشانه]] [[شادابی]] و [[نشاط]] [[انسان]] است، اما شوخی بیمورد، موجب میشود تا شخصیت و آبروی انسان به خطر بیفتاد؛ برای مثال در نظر بگیرید، اگر انسان با بزرگتر یا کوچکتر از خود [[مزاح]] کند، در واقع خود را سبک کرده است، یا مناسب نیست که در مراسم فاتحه، [[تشییع جنازه]] و... شوخی کند؛ زیرا از قدیم گفتهاند که هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. | ||
#درخواستهای بیجا و مکرر: اصرار و پافشاری بیش از حد انسان در امری که [[مقبولیت]] [[اجتماعی]] ندارد و از [[واجبات]] و [[مستحبات]] [[الهی]] هم نیست، باعث میشود تا به شخصیت او لطمه وارد شده، | # '''درخواستهای بیجا و مکرر:''' اصرار و پافشاری بیش از حد انسان در امری که [[مقبولیت]] [[اجتماعی]] ندارد و از [[واجبات]] و [[مستحبات]] [[الهی]] هم نیست، باعث میشود تا به شخصیت او لطمه وارد شده، منزوی شود. | ||
#بار خود را بر دوش دیگران انداختن: اگر انسان بکوشد خود را سبکبال کرده، بار خود را به دوش [[جامعه]] بیندازد، در روابط اجتماعی خود دچار [[زیان]] خواهد شد و به زودی [[محبوبیت]] خود را از دست خواهد داد. | # '''بار خود را بر دوش دیگران انداختن:''' اگر انسان بکوشد خود را سبکبال کرده، بار خود را به دوش [[جامعه]] بیندازد، در روابط اجتماعی خود دچار [[زیان]] خواهد شد و به زودی [[محبوبیت]] خود را از دست خواهد داد. | ||
#بازگو کردن [[مشکلات]]: برخی از افراد جامعه اگر کوچکترین مشکلی متوجهشان گردد، [[زمین]] و [[زمان]] را به هم میزنند و از کاه [[کوه]] ساخته و به هر کسی آن را بازگو میکنند. این افراد سفره [[دل]] خود را جلو هر کسی پهن نموده با او [[درد]] دل میکنند و [[اسرار]] [[خانواده]] و فرزندانشان را با دیگران در میان میگذارند و در واقع با تیشه بر پیکر شخصیت خود میکوبند. [[امام صادق]]{{ع}} به [[مفضل]] چنین سفارش نمود: ای مفضل! از بازگو کردن شرح حال خود برای [[مردم]] دوری کن؛ زیرا اگر چنین کنی نزد مردم [[ذلیل]] و [[خوار]] میشوی<ref>بحارالانوار، ج۴۷، ص۴۴ (به نقل از: سیمای مسلمان، ص۸۷).</ref>. در هر حال انسان باید تلاش کند از مواضع [[اتهام]] بپرهیزد و از سخن و حرکتی که موجب میشود [[شخصیت انسان]] یا دوستانش آسیب ببیند، [[پرهیز]] کند<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم - برهانی (کتاب)| سیره اجتماعی پیامبر اعظم]]، ص ۷۹-۸۰.</ref>. | # '''بازگو کردن [[مشکلات]]:''' برخی از افراد جامعه اگر کوچکترین مشکلی متوجهشان گردد، [[زمین]] و [[زمان]] را به هم میزنند و از کاه [[کوه]] ساخته و به هر کسی آن را بازگو میکنند. این افراد سفره [[دل]] خود را جلو هر کسی پهن نموده با او [[درد]] دل میکنند و [[اسرار]] [[خانواده]] و فرزندانشان را با دیگران در میان میگذارند و در واقع با تیشه بر پیکر شخصیت خود میکوبند. [[امام صادق]]{{ع}} به [[مفضل]] چنین سفارش نمود: ای مفضل! از بازگو کردن شرح حال خود برای [[مردم]] دوری کن؛ زیرا اگر چنین کنی نزد مردم [[ذلیل]] و [[خوار]] میشوی<ref>بحارالانوار، ج۴۷، ص۴۴ (به نقل از: سیمای مسلمان، ص۸۷).</ref>. در هر حال انسان باید تلاش کند از مواضع [[اتهام]] بپرهیزد و از سخن و حرکتی که موجب میشود [[شخصیت انسان]] یا دوستانش آسیب ببیند، [[پرهیز]] کند<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم - برهانی (کتاب)| سیره اجتماعی پیامبر اعظم]]، ص ۷۹-۸۰.</ref>. | ||
== [[وحدت شخصیت]] == | == [[وحدت شخصیت]] == |
نسخهٔ ۱۹ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۳۳
ثبات شخصیت
ثبات شخصیت پیامبر
یکی از ویژگیهای انسان کامل و ظهور آن در پیامبر، ثبات شخصیت است. منظور از ثبات، قدرت ایستادگی در برابر مسائل و مشکلات و فشارهایی است که به فرد وارد میشود. علامت این ثبات این است که در اثر این تحولات بیرونی، دچار دگرگونی و اضطراب نمیشود. رنگ به رنگ نمیشود (تلون پیدا نمیکند). قرآن برای این ثبات معنوی، علائمی ذکر کرده، مانند افسوس نخوردن در اثر از دست دادن چیزی و شادمان و سرمست نشدن از به دست آوردن نعمت است: ﴿لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ﴾[۱]دنیا و مادیات را به چیزی نمیگیرد. از سوی دیگر ثبات در قلب به عنوان کانون احساسات و عواطف، خودش را در مقام رضایت نشان میدهد: ﴿وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا﴾[۲] و برای پیامبر شخصیتی که خدا از آن خبر میدهد: ﴿كَذَلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلًا﴾[۳] و البته بخشی از این ثبات در گفتار است که به عنوان ویژگی پسندیده انسان مؤمن در دنیا و آخرت معرفی میشود: ﴿يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ﴾[۴] و ثبات در رفتار به عنوان مدد و یاری خداوند برای مؤمنان: ﴿إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ﴾[۵] سه خصلت توصیف شده در قرآن که شخصیت انسان را ثابت نگه داشته و به عنوان پاداش ایمان و عمل صالح دانسته و آن را به درختی پاک تشبیه کرده است که ریشه و اساس آن استوار و غیرقابل تغییر است ﴿أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ﴾[۶]
حفظ شخصیت
یکی از اموری که بایستی در روابط اجتماعی رعایت شود، شخصیت و احترام خود فرد است. شاید شما نیز با ما هم نظر باشید که احترام و شخصیت هر کس وابسته به رفتار خود اوست.[۷]
شاخصهای حفظ شخصیت
- شوخیهای بیمورد: شوخی در عین حال که خوب است و نشانه شادابی و نشاط انسان است، اما شوخی بیمورد، موجب میشود تا شخصیت و آبروی انسان به خطر بیفتاد؛ برای مثال در نظر بگیرید، اگر انسان با بزرگتر یا کوچکتر از خود مزاح کند، در واقع خود را سبک کرده است، یا مناسب نیست که در مراسم فاتحه، تشییع جنازه و... شوخی کند؛ زیرا از قدیم گفتهاند که هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.
- درخواستهای بیجا و مکرر: اصرار و پافشاری بیش از حد انسان در امری که مقبولیت اجتماعی ندارد و از واجبات و مستحبات الهی هم نیست، باعث میشود تا به شخصیت او لطمه وارد شده، منزوی شود.
- بار خود را بر دوش دیگران انداختن: اگر انسان بکوشد خود را سبکبال کرده، بار خود را به دوش جامعه بیندازد، در روابط اجتماعی خود دچار زیان خواهد شد و به زودی محبوبیت خود را از دست خواهد داد.
- بازگو کردن مشکلات: برخی از افراد جامعه اگر کوچکترین مشکلی متوجهشان گردد، زمین و زمان را به هم میزنند و از کاه کوه ساخته و به هر کسی آن را بازگو میکنند. این افراد سفره دل خود را جلو هر کسی پهن نموده با او درد دل میکنند و اسرار خانواده و فرزندانشان را با دیگران در میان میگذارند و در واقع با تیشه بر پیکر شخصیت خود میکوبند. امام صادق(ع) به مفضل چنین سفارش نمود: ای مفضل! از بازگو کردن شرح حال خود برای مردم دوری کن؛ زیرا اگر چنین کنی نزد مردم ذلیل و خوار میشوی[۸]. در هر حال انسان باید تلاش کند از مواضع اتهام بپرهیزد و از سخن و حرکتی که موجب میشود شخصیت انسان یا دوستانش آسیب ببیند، پرهیز کند[۹].
وحدت شخصیت
رشد شخصیت
شخصیت پیامبر
شناخت شخصیت اهل بیت
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «تا بر آنچه از دست شما رفت دریغ نخورید و بر آنچه به شما دهد شادی نکنید و خداوند هیچ خود پسند خویشتن ستایی را دوست نمیدارد» سوره حدید، آیه ۲۳.
- ↑ «و گفتارشان جز این نبود که (می) گفتند: پروردگارا! از گناهان ما و گزافکاریها که در کار خویش کردهایم در گذر و گامهای ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز گردان» سوره آل عمران، آیه ۱۴۷.
- ↑ «و کافران گفتند: چرا قرآن بر او یکجا فرو فرستاده نشده است؟ این چنین (فرو فرستادهایم) تا دلت را بدان استوار داریم و آن را (بر تو) بسیار آرام خواندیم» سوره فرقان، آیه ۳۲.
- ↑ «خداوند، مؤمنان را در زندگی این جهان و جهان واپسین با گفتار استوار پا برجا میدارد و خداوند ستمگران را بیراه میگذارد و خداوند هر چه بخواهد انجام میدهد» سوره ابراهیم، آیه ۲۷.
- ↑ «ای مؤمنان! اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری میکند و گامهایتان را استوار میدارد» سوره محمد، آیه ۷.
- ↑ «آیا درنیافتهای که خداوند چگونه به کلمهای پاک مثل میزند که همگون درختی پاک است، ریشهاش پابرجاست و شاخهاش سر بر آسمان دارد» سوره ابراهیم، آیه ۲۴.
- ↑ برهانی، محمد جواد، سیره اجتماعی پیامبر اعظم، ص 78-79.
- ↑ بحارالانوار، ج۴۷، ص۴۴ (به نقل از: سیمای مسلمان، ص۸۷).
- ↑ برهانی، محمد جواد، سیره اجتماعی پیامبر اعظم، ص ۷۹-۸۰.