توحید: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = | | موضوع مرتبط = اصول دین | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = | ||
| مداخل مرتبط = [[توحید در لغت]] - [[توحید در قرآن]] - [[توحید در حدیث]] - [[توحید در نهج البلاغه]] - [[توحید در کلام اسلامی]] - [[توحید در اخلاق اسلامی]] - [[توحید در معارف دعا و زیارات]] - [[توحید در معارف و سیره علوی]] - [[توحید در معارف و سیره فاطمی]] - [[توحید در معارف و سیره سجادی]] - [[توحید در معارف و سیره امام جواد]] - [[توحید در فقه اسلامی]] - [[توحید در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | | مداخل مرتبط = [[توحید در لغت]] - [[توحید در قرآن]] - [[توحید در حدیث]] - [[توحید در نهج البلاغه]] - [[توحید در کلام اسلامی]] - [[توحید در اخلاق اسلامی]] - [[توحید در معارف دعا و زیارات]] - [[توحید در معارف و سیره علوی]] - [[توحید در معارف و سیره فاطمی]] - [[توحید در معارف و سیره سجادی]] - [[توحید در معارف و سیره امام جواد]] - [[توحید در فقه اسلامی]] - [[توحید در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = |
نسخهٔ ۱۵ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۱
توحید، اعتقاد به یگانگی خداوند و ستایش خالصانه و دور از شرک است و اوّلین و مهمترین اصل اعتقادی و زیربنای نظام اعتقادی و ارزشی اسلام است که بدون فهم درست آن، شناختن صفات خداوند متعال ممکن نیست. توحید دارای اقسامی است: توحید ذاتی؛ توحید صفاتی؛ توحید افعالی؛ توحید عبادی و ... . از آثار موحّد بودن، تقوی و اطاعت الهی؛ رهایی از پریشانی و تشویش؛ توکل و اعتماد به خدا؛ صبر، رضا و تسلیم و دفع و رفع بدیها را میتوان نام برد.
جایگاه و اهمیت توحید
توحید، اوّلین و مهمترین اصل اعتقادی و زیربنای نظام اعتقادی و ارزشی اسلام و نخستین دعوت همۀ پیامبران الهی بوده است. پایه همه ادیان آسمانی بر توحید بوده و شعار توحید ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ﴾[۱] است. به یکتاپرستان "موحّد" گفته میشود. قرآن به موضوع توحید اهمیتی ویژه داده و نام یکی از سورههای قرآن توحید هست[۲].
توحید در لغت به معنای یکی ساختن چیزی و حکم به یکتایی آن[۳] و در اصطلاح، خدا را به ربوبیت شناختن و به وحدانیتش اقرار داشتن و اضداد و امثال را از او نفی کردن است[۴]. انسان با توحید، به بالاترین مرتبه کمال میرسد و مدار سعادت و شقاوت انسان، توحید و شرک است[۵].
احادیث نیز توحید را در جایگاهی بس رفیع قرار دادهاند که چیزی در ثواب و پاداش الهی به پایه شهادت به توحید نمیرسد[۶] و هرکس کلمه ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ﴾ را با اخلاص ادا کند، به بهشت میرود[۷]. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «خداوند به وسیلۀ توحید، بدنهای امّت مرا بر جهنّم حرام گردانید»[۸]. امام رضا (ع) نیز فرمود: «خداوند میفرماید: کلمه ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ﴾ دژ استوار من است و هر کس به دژ من پناه آورد، از عذاب من ایمن است»[۹].[۱۰]
اقسام و مراتب توحید
توحید دارای مراتبی است که ملاحظه تمام مراتب آن، توحید کامل است و موحد کامل کسی است که به همه مراتب آن، اعتقاد داشته باشد. تقسیماتی که برای توحید شده عبارت است از:
- توحید ذاتی: یعنی تمام موجودات، وجودشان از خداوند است، لذا برخی، توحید ذاتی را همان معنای عبارت شریف ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ﴾ دانستهاند. در توحید ذاتی گاه نظر به یگانگی و شریک نداشتن خداوند است و گاه نظر به احدیت اوست، یعنی یکتایی و بساطت و جزء نداشتن[۱۱].
- توحید صفاتی: یعنی صفات خدا، عین ذات اوست بدین معنی که علم و قدرت و حیات و دیگر صفات خدا همه عبارت از ذات است و صفات اثبات شده برای خدا، کثرت بردار نیست[۱۲].
- توحید افعالی: یعنی هیچ چیزی به جز از خدا در عالم وجود مؤثّر نیست، عالم با همه دقایق و تفصیلاتش، اعم از أفعالی که مستقیم به خدا منسوباند و أفعال و تأثیراتی که به دیگران نسبت داده میشوند، در حقیقت از خدا و اراده او صادر شدهاند که خود به صورتهای گوناگون تجلّی مییابد و عمده آنها عبارتاند از: توحید در خالقیت؛ توحید در مالکیت؛ توحید در حاکمیت؛ توحید در ربوبیت؛ توحید در ولایت؛ توحید در رازقیت؛ توحید در شفاعت[۱۳].
- توحید عبادی: یعنی هیچ موجودی جز خداوند، شایستگی پرستیده شدن را ندارد. این سخن همان معنی عبارت ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ﴾ است که انسان تنها خدا را شایستۀ پرستش میداند[۱۴].
توحید در قرآن
واژه "توحید" و مشتقات آن در قرآن به کار نرفته است. قرآن از یگانگی خدا با تعابیری نظیر ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ﴾[۱۵]، ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ﴾[۱۶] و ﴿إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ﴾[۱۷] یاد کرده است. قرآن کریم از آنجا که کتاب هدایت است و انسانها را به استوارترین طریقه، یعنی کلمه توحید، ایمان به خدا و پیامبران و اطاعت از او هدایت میکند[۱۸]، در جای جای آن به نوعی سخن از اثبات توحید و نفی شرک است تا حدّی که برخی غرض نهایی عموم آیات قرآن را اثبات توحید دانستهاند، زیرا اصل اعتقاد به وجود خدای خالق آسمانها و زمین امری بدیهی و فطری است و به نیازی به اثبات ندارد، از این رو عنایت ویژۀ قرآن به اثبات صفات خدا و در رأس آنها بارزترین صفت یعنی وحدت، معطوف است[۱۹].
قرآن در آیات بسیاری به بیان ابعاد مختلف توحید پرداخته است که مهمترین آنها عبارتاند از:
- توحید ذاتی، به معنای یگانگی خداوند: ﴿سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ﴾[۲۰]؛ ﴿لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ﴾[۲۱]؛ ﴿وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ﴾[۲۲].
- توحید صفاتی: ﴿لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ﴾[۲۳].
- توحید افعالی با همه جلوههایش یعنی:
- توحید در خالقیت: ﴿وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ﴾[۲۴]؛
- توحید در ربوبیت: قُلْ أَغَیْرَ اللَّهِ أَبْغِی رَبًّا وَهُوَ رَبُّ کُلِّ شَیْءٍ؛
- توحید در حاکمیت: ﴿إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ﴾[۲۵]؛
- توحید در مالکیت: ﴿وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ﴾[۲۶]؛
- توحید در رازقیت: ﴿وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُبِينٍ﴾[۲۷]؛
- توحید در ولایت: ﴿أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ﴾[۲۸]؛
- توحید در شفاعت: ﴿مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ﴾[۲۹].
- توحید عملی با صورتها و وجوهش یعنی:
- توحید در عبادت: ﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ﴾[۳۰]؛
- توحید در حمد: ﴿فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَرَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعَالَمِينَ﴾[۳۱].
- توحید در دعا: ﴿وَلَا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَ﴾[۳۲].
- توحید در استعانت: ﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ﴾[۳۳].
- توحید در اطاعت: ﴿وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ﴾[۳۴].[۳۵]
فطری بودن توحید
توحید ریشه در فطرت انسانها دارد. اعتقاد یا رفتار غیرتوحیدی نشانۀ انحراف از فطرت و ناشی از عوامل روانی، محیطی، جغرافیایی و تاریخی است. پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: هر طفلی برپایه فطرت و به همراه آن به دنیا میآید، یعنی برپایه شناخت خداوند به اینکه خداوند خالق اوست؛ آیۀ ﴿وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ﴾[۳۶] نیز اشاره به همین مطلب دارد[۳۷]. امام صادق (ع) نیز درباره آیۀ ﴿فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا﴾[۳۸] فرمودند: «منظور از این فطرت، توحید است»[۳۹].[۴۰]
رهاوردهای توحید
توحید خاستگاه همۀ فضایل و رهاوردهای مثبت علمی و عملی است، توحید عدلی است عظیم که بر پایه آن عقاید، اخلاق و رفتار جامعه انسانی سامان مییابد. قرآن کریم حقیقت توحید را به درختی پاک تمثیل کرده است: ﴿أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ﴾[۴۱].
توحید چون فهمیده شود در اعماق قلب ریشه میگیرد و شاخههای خویش را به صورت فضایل خُلقی و اعمال صالح میگستراند و زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی انسان را انتظام بخشیده، در نهایت به سعادت ابدی میانجامد[۴۲].
مهمترین آثار توحید در قرآن عبارتاند از:
- تقوی و اطاعت الهی: نظام توحیدی ما را مکلّف میکند نه فقط در عبادات خویش تنها خداوند را پرستش کنیم، بلکه در اطاعت هم تنها از او اطاعت کنیم و از هر اطاعتی جز اطاعت او بپرهیزیم. نظام توحیدی از ما تقوا میطلبد؛ تقوایی که محصول شناخت ذات خداوند است[۴۳].
- رهایی از پریشانی و تشویش: انسان موحّد مانند کسی است که تسلیم فرمان یک نفر است که مهربان بوده، وی را به تکالیف طاقتفرسا وانمی دارد و مشرک مانند شخصی است که ارباب گوناگونی دارد که همه مخالف یکدیگرند و هر یک از آنها او را به کارهای سخت میگمارد: ﴿ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَجُلًا فِيهِ شُرَكَاءُ مُتَشَاكِسُونَ وَرَجُلًا سَلَمًا لِرَجُلٍ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلًا الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ﴾[۴۴].
- توکل و اعتماد به خدا: از لوازم و آثار توحید افعالی، توکل است زیرا وقتی انسان یقین کند تدبیر امور و حوادث جهان به ارادۀ پروردگار است و هیچ موجودی در شئون و آثار خود مستقل نیست، زمام امور خویش را به دست خدا میسپرد و در عین جدّیت و تلاش، بر خدا توکل و اعتماد میکند. از این رو خداوند به پیامبر (ص) میفرماید: ﴿فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ﴾[۴۵].
- صبر، رضا و تسلیم: بر اساس توحید افعالی هیچ مصیبتی رخ نمیدهد مگر به اذن خدا: ﴿مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ﴾[۴۶] و پروردگار قلب مؤمن را هدایت و هنگام ورود مصیبتها و بروز ناملایمات، به او صبر میدهد تا بیتابی نکند و به قضای الهی رضا دهد چون ایمان دارد که خدای حکیم، بیمصلحت حادثهای را پدید نمیآورد.
- دفع و رفع بدیها: توحید حسنهای است که همه بدیها و پلیدیها را دفع میکند، زیرا اساس کژیهای اخلاقی و رفتاری انسان ظلمت شرک است که با نور توحید از صحنه زندگی محو میگردد[۴۷].
جستارهای وابسته
- ذات الهی
- صفات الهی
- توحید الوهی
- توحید حقیقی
- توحید در توکل
- توحید در طلب
- توحید در مالکیت
- توحید در محبت
- توحید صرف
- توحید فطری
- توحید کامل
- توحید وهابیت
- توحید عملی
- توحید نظری
- توحید افعالی
- توحید ذاتی
- توحید صفاتی
- توحید عبادی
- ادله توحید
- استشفاع به خالق
- استشفاع به مخلوق
- استغاثه به خدا
- استغاثه به غیر خدا
- اعتقاد به توحید
- آلهه جماد
- آلهه حی
- ایمان به خدا
- امر الهی
- تثلیث
- تنزه الهی از اتحاد با غیر
- توسل به مخلوق
- توسل به مقام انسان صالح
- توسل عمر به مقام عموی پیامبر
- حقیت اجماع انبیا بر توحید
- حقیقت شرک
- درجات توحید
- دستور عثمان به توسل به پیامبر
- دعای خدا
- دعای غیر خدا
- شرک
- عقاید فرعی
- فنای در توحید
- کمال توحید
- اهمیت توحید
- انواع توحید
- آثار کلمه توحید
- توحید ذاتی
- توحید عملی:
- توحید در عبادت
- توحید افعالی:
منابع
پانویس
- ↑ «هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۱۴؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۹۹.
- ↑ المنجد، ص ۸۹۰؛ التعریفات، ص ۹۶، «التوحید».
- ↑ التعریفات، ص ۹۶.
- ↑ ر.ک: رمضانی، حسن، توحید، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۷۲ ـ ۱۱۵.
- ↑ التوحید صدوق، ص ۱۸ ـ ۳۰.
- ↑ التوحید صدوق، ص ۱۸ ـ ۳۰.
- ↑ «فِی خَبَرِ أَسْمَاءِ النَّبِیِّ وَ أَوْصَافِهِ (ص):... فَبِالتَّوْحِیدِ حَرَّمَ أَجْسَادَ أُمَّتِی عَلَی النَّارِ»؛ بحار الأنوار، ج ۳، ص ۳.
- ↑ «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی»؛ التوحید صدوق، ص ۱۸ ـ ۳۰.
- ↑ ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۱، ص ۳۴۰-۳۴۱؛ رمضانی، حسن، توحید، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۷۲ ـ ۱۱۵؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۹۹ ـ ۲۰۰.
- ↑ ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۳۱؛ رمضانی، حسن، توحید، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۷۲ – ۱۱۵؛ دینپرور، سید حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۱، ص ۲۱۹.
- ↑ ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۳۲۰؛ رمضانی، حسن، توحید، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۷۲ – ۱۱۵؛ دینپرور، سید حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۱، ص ۲۱۹.
- ↑ ر.ک: شاهدی، غفار، توحید و حکومت دینی، فصلنامه حکومت اسلامی، ص ۳۲۹ تا ۳۶۹؛ رمضانی، حسن، توحید، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۷۲ ـ ۱۱۵؛ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۱، ص ۳۲۱.
- ↑ ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۳۲۰؛ رمضانی، حسن، توحید، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۷۲ ـ ۱۱۵؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۹۹-۲۰۰.
- ↑ «هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.
- ↑ «و خدای شما خدایی یگانه است» سوره بقره، آیه ۱۶۳.
- ↑ سوره انعام، آیه ۱۹.
- ↑ ﴿إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ﴾«بیگمان این قرآن به آیین استوارتر رهنمون میگردد» سوره اسراء، آیه ۹.
- ↑ ر.ک: رمضانی، حسن، توحید، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۷۲ – ۱۱۵؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۹۹.
- ↑ «پاکا که اوست، او خداوند یگانه دادفرماست» سوره زمر، آیه ۴.
- ↑ «چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست» سوره شوری، آیه ۱۱.
- ↑ «و نه هیچ کس او را همانند است» سوره اخلاص، آیه ۴.
- ↑ «چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست» سوره شوری، آیه ۱۱.
- ↑ «و اوست آن کس که آسمانها و زمین را به درستی آفرید» سوره انعام، آیه ۷۳.
- ↑ «داوری جز با خداوند نیست (که) حق را پی میگیرد و او بهترین جداکنندگان (حق از باطل) است» سوره انعام، آیه ۵۷.
- ↑ «از آن خداست فرمانروايى آسمانها و زمين و آنچه در ميان آنهاست و بازگشت همه به اوست». سوره مائده، آیه ۱۸.
- ↑ «و هیچ جنبندهای در زمین نیست مگر که روزیاش بر خداوند است و (خداوند) آرامشگاه و ودیعهگاه او را میداند؛ (این) همه در کتابی روشن (آمده) است» سوره هود، آیه ۶.
- ↑ «آیا ندانستهای فرمانفرمایی آسمانها و زمین از آن خداوند است و جز خداوند یار و یاوری ندارید؟» سوره بقره، آیه ۱۰۷.
- ↑ «کیست که جز به اذن وی نزد او شفاعت آورد» سوره بقره، آیه ۲۵۵.
- ↑ «تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم» سوره فاتحه، آیه ۵.
- ↑ «و سپاس خداوند راست، پروردگار آسمانها و پروردگار زمین، پروردگار جهانیان» سوره جاثیه، آیه ۳۶.
- ↑ «و به جای خداوند چیزی را (به پرستش) مخوان که نه تو را سودی میرساند و نه زیانی» سوره یونس، آیه ۱۰۶.
- ↑ «تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم» سوره فاتحه، آیه ۵.
- ↑ «و شیطانها بیگمان در یاران خویش میدمند که با شما چالش ورزند و اگر از آنان فرمانبرداری کنید به یقین مشرک خواهید بود» سوره انعام، آیه ۱۲۱.
- ↑ ر.ک: رمضانی، حسن، توحید، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۷۲ ـ ۱۱۵.
- ↑ «و اگر از آنان بپرسی: چه کسی آسمانها و زمین را آفریده است؟ میگویند: خداوند» سوره لقمان، آیه ۲۵.
- ↑ «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): کُلُّ مَوْلُودٍ یُولَدُ عَلَی الْفِطْرَةِ یَعْنِی عَلَی الْمَعْرِفَةِ بِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَالِقُهُ فَذَلِکَ قَوْلُهُ وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ»؛ بحار الأنوار، ج ۳، ص ۲۷۹.
- ↑ «بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است» سوره روم، آیه ۳۰.
- ↑ «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ! فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا قَالَ: التَّوْحِیدُ»؛ بحار الأنوار، ج ۳، ص ۲۷۷.
- ↑ ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۱، ص ۳۴۱-۳۴۲؛ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص ۲۱۸.
- ↑ «آیا درنیافتهای که خداوند چگونه به کلمهای پاک مثل میزند که همگون درختی پاک است، ریشهاش پابرجاست و شاخهاش سر بر آسمان دارد. به اذن پروردگارش هر دم بر خود را میدهد و خداوند مثلها را برای مردم میزند باشد که پند گیرند» سوره ابراهیم، آیه ۲۴ ـ۲۵.
- ↑ ر.ک: رمضانی، حسن، توحید، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.
- ↑ ر.ک: دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص ۲۲۰.
- ↑ «خداوند به مردی (برده) مثل میزند که چند ارباب ناسازگار در (مالکیت) او شریکند و مردی (برده) که فرمانبر یک تن است؛ آیا این دو در مثل برابرند؟ سپاس خداوند را، امّا بیشتر آنان نمیدانند» سوره زمر، آیه ۲۹.
- ↑ «پس اگر رو بگردانند بگو: خداوندی که خدایی جز او نیست مرا بس؛ بر او توکّل دارم و او پروردگار اورنگ سترگ (فرمانفرمایی جهان) است» سوره توبه، آیه ۱۲۹.
- ↑ «هیچ بلایی (به کسی) نمیرسد مگر به اذن خداوند» سوره تغابن، آیه ۱۱.
- ↑ ر.ک: رمضانی، حسن، توحید، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.