ام خلف: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
[[همسر]] [[مسلم بن عوسجه]]، از [[زنان]] برجسته [[شیعه]] که در [[کربلا]] از [[یاران]] [[امام حسین|حضرت سید الشهدا]] {{ع}} بود. پس از [[شهادت]] [[مسلم بن عوسجه]]، پسرش [[خلف]] آماده [[جنگ]] شد. [[امام حسین]] از او خواست که به [[سرپرستی]] مادرش بپردازد. ولی مادرش او را [[تشویق]] به [[جنگ]] کرد و گفت: جز با [[یاری]] پسر [[پیغمبر]]، از تو [[راضی]] نخواهم شد. [[خلف]] پس از نبردی دلیرانه به [[شهادت]] رسید. پس از شهادتش، سر او را به طرف مادرش پر تاب کردند. او هم سر رابرداشته، بوسید و گریست<ref>ر. ک. ریاحین الشریعه، ذبیح االله محلاتی، ج ۳،ص ۳۰۵</ref> ماجرایی نظیر این، درباره [[ام وهب]] و پسرش [[وهب بن عبد الله کلبی]] [[نقل]] شده است. از آنجا که در میان [[شهدای کربلا]] کسی به نام [[خلف]] بن مسلم نیست، احتمالا اشتباهی در [[نقل]] پیش آمده و [[ام وهب]] و پسرش وهب صحیحتر باشد<ref>ر. ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۶۲.</ref>.
[[همسر]] [[مسلم بن عوسجه]]، از [[زنان]] برجسته [[شیعه]] که در [[کربلا]] از [[یاران]] [[امام حسین|حضرت سید الشهدا]] {{ع}} بود. پس از [[شهادت]] [[مسلم بن عوسجه]]، پسرش [[خلف]] آماده [[جنگ]] شد. [[امام حسین]] از او خواست که به [[سرپرستی]] مادرش بپردازد. ولی مادرش او را [[تشویق]] به [[جنگ]] کرد و گفت: جز با [[یاری]] پسر [[پیغمبر]]، از تو [[راضی]] نخواهم شد. [[خلف]] پس از نبردی دلیرانه به [[شهادت]] رسید. پس از شهادتش، سر او را به طرف مادرش پر تاب کردند. او هم سر رابرداشته، بوسید و گریست<ref>ر.ک: ریاحین الشریعه، ذبیح االله محلاتی، ج ۳،ص ۳۰۵</ref> ماجرایی نظیر این، درباره [[ام وهب]] و پسرش [[وهب بن عبد الله کلبی]] [[نقل]] شده است. از آنجا که در میان [[شهدای کربلا]] کسی به نام [[خلف]] بن مسلم نیست، احتمالا اشتباهی در [[نقل]] پیش آمده و [[ام وهب]] و پسرش وهب صحیحتر باشد<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۶۲.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۱۴

مقدمه

همسر مسلم بن عوسجه، از زنان برجسته شیعه که در کربلا از یاران حضرت سید الشهدا (ع) بود. پس از شهادت مسلم بن عوسجه، پسرش خلف آماده جنگ شد. امام حسین از او خواست که به سرپرستی مادرش بپردازد. ولی مادرش او را تشویق به جنگ کرد و گفت: جز با یاری پسر پیغمبر، از تو راضی نخواهم شد. خلف پس از نبردی دلیرانه به شهادت رسید. پس از شهادتش، سر او را به طرف مادرش پر تاب کردند. او هم سر رابرداشته، بوسید و گریست[۱] ماجرایی نظیر این، درباره ام وهب و پسرش وهب بن عبد الله کلبی نقل شده است. از آنجا که در میان شهدای کربلا کسی به نام خلف بن مسلم نیست، احتمالا اشتباهی در نقل پیش آمده و ام وهب و پسرش وهب صحیحتر باشد[۲].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ر.ک: ریاحین الشریعه، ذبیح االله محلاتی، ج ۳،ص ۳۰۵
  2. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۶۲.