←امام و تفکرات و فرقههای انحرافی
(←غالیان) |
|||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
=== امام و [[تفکرات]] و فرقههای انحرافی=== | === امام و [[تفکرات]] و فرقههای انحرافی=== | ||
==== تشکیک و [[انحراف]] درباره [[امامت]] [[امام]] ==== | ==== تشکیک و [[انحراف]] درباره [[امامت]] [[امام]] ==== | ||
چنان که در درسهای پیشین دانسته شد، موضوع امامت از | چنان که در درسهای پیشین دانسته شد، موضوع امامت از زمان امام کاظم{{ع}} به دلیل مسائل مختلف با چالشهایی روبهرو شد و فرقههایی پدید آمد. اما به دلیل شرایط سخت پیشامده برای [[امام عسکری]]{{ع}} و به خصوص موضوع [[حضرت حجت]]{{ع}}، عرصه چنان تنگ شد که آن حضرت فرمودند: «هیچ یک از نیاکانم همانند من گرفتار [[شک و تردید]] این گروه (از [[شیعیان]]) نشد، اگر شما این امر (امامت) را به عنوان یک امر موقت پذیرفتهاید، جا دارد که در آن [[شک]] کنید (که آیا مدتش سپری شده یا نه)، اما اگر تا کارهای [[خدا]] باقیاند این هم هست، دیگر این شک چه معنایی دارد؟»<ref>ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۴۸۷.</ref>. | ||
همین [[مشکلات]] سبب شدند تا با وجود [[نصوص]] بسیاری که به برخی از آنها در بخش دلائل امامت اشاره شد، شیعیان پس از [[امام هادی]]{{ع}} سه گروه شوند: | همین [[مشکلات]] سبب شدند تا با وجود [[نصوص]] بسیاری که به برخی از آنها در بخش دلائل امامت اشاره شد، شیعیان پس از [[امام هادی]]{{ع}} سه گروه شوند: | ||
# گروهی قائل به امامت «محمد» پسر دیگر امام هادی{{ع}} شدند در حالی که او در [[زمان]] [[حیات]] پدرش، امام هادی{{ع}} از [[دنیا]] رفته بود؛ اما این گروه [[گمان]] میکردند که او زنده است و نمیمیرد. آنان برای این [[اعتقاد]] خود چنین [[استدلال]] میکردند که امام هادی{{ع}} به امامت او اشاره کرده و آنان را [[آگاه]] ساخته که پس از ایشان، محمد، امام است و چون جایز نیست امام [[دروغ]] گفته باشد و نیز جایز نیست درباره او «[[بداء]]» حاصل شود، پس محمد هرچند به ظاهر درگذشت؛ اما در [[حقیقت]] زنده است و پدرش، امام هادی{{ع}} بر [[جان]] او میترسید؛ ازاین رو، او را پنهان کرد و او همان [[مهدی]] قیامکننده است<ref>نوبختی، فرق الشیعه، ص۷۸ - ۷۹.</ref>؛ | # گروهی قائل به امامت «محمد» پسر دیگر امام هادی{{ع}} شدند در حالی که او در [[زمان]] [[حیات]] پدرش، امام هادی{{ع}} از [[دنیا]] رفته بود؛ اما این گروه [[گمان]] میکردند که او زنده است و نمیمیرد. آنان برای این [[اعتقاد]] خود چنین [[استدلال]] میکردند که امام هادی{{ع}} به امامت او اشاره کرده و آنان را [[آگاه]] ساخته که پس از ایشان، محمد، امام است و چون جایز نیست امام [[دروغ]] گفته باشد و نیز جایز نیست درباره او «[[بداء]]» حاصل شود، پس محمد هرچند به ظاهر درگذشت؛ اما در [[حقیقت]] زنده است و پدرش، امام هادی{{ع}} بر [[جان]] او میترسید؛ ازاین رو، او را پنهان کرد و او همان [[مهدی]] قیامکننده است<ref>نوبختی، فرق الشیعه، ص۷۸ - ۷۹.</ref>؛ | ||
# عدهای بسیار اندک به [[برادر]] امام عسکری{{ع}}، [[جعفر بن علی]] (مشهور به جعفر [[کذّاب]]) [[گرایش]] پیدا کردند و گفتند پس از درگذشت محمد، امام هادی{{ع}} به امامت جعفر [[وصیت]] کرد و [[اطاعت]] او را [[واجب]] شمرد و امر امامت وی را آشکار ساخت. این عده در اصل [[منکر امامت]] [[برادر]] جعفر، [[محمد بن علی]] شدند و گفتند پدرش، [[امام هادی]]{{ع}} برای | # عدهای بسیار اندک به [[برادر]] امام عسکری{{ع}}، [[جعفر بن علی]] (مشهور به جعفر [[کذّاب]]) [[گرایش]] پیدا کردند و گفتند پس از درگذشت محمد، امام هادی{{ع}} به امامت جعفر [[وصیت]] کرد و [[اطاعت]] او را [[واجب]] شمرد و امر امامت وی را آشکار ساخت. این عده در اصل [[منکر امامت]] [[برادر]] جعفر، [[محمد بن علی]] شدند و گفتند پدرش، [[امام هادی]]{{ع}} برای حفاظت و حمایت از جعفر، محمد را معرفی کرد؛ اما در حقیقت [[جعفر بن علی]]{{ع}} [[امام]] بوده است<ref>نوبختی، فرق الشیعه، ص۷۹.</ref>. | ||
با توجه به دلائل و [[نصوص]] [[امامت امام عسکری]]{{ع}} که اشاره شد این [[افکار]] [[انحرافی]] بلافاصله پایان یافت<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]]، ص ۲۵۰.</ref>. | با توجه به دلائل و [[نصوص]] [[امامت امام عسکری]]{{ع}} که اشاره شد این [[افکار]] [[انحرافی]] بلافاصله پایان یافت<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]]، ص ۲۵۰.</ref>. |