خشونت رفتاری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
در مدرسه [[نبوی]] هرگونه بدرفتاری در [[خانواده]]، تحت هر شرایطی، ممنوع اعلام شده و سخت از آن پرهیز داده شده است. [[پیامبر]] {{صل}} به [[پیروان]] خود آموخته است: {{متن حدیث|خَيْرُ الرِّجَالِ‏ مِنْ‏ أُمَّتِي‏ الَّذِينَ‏ لَا يَتَطَاوَلُونَ‏ عَلَى أَهْلِيهِمْ وَ يَحِنُّونَ‏ عَلَيْهِمْ‏ وَ لَا يَظْلِمُونَهُمْ}}<ref>«بهترین مردان امت من کسانی‌اند که بر خانواده خود گستاخی و تعدی نکنند و به آنان محبت ورزند و به ایشان ستم ننمایند». مکارم الاخلاق، ص۲۱۶-۲۱۷.</ref>.
در مدرسه [[نبوی]] هرگونه بدرفتاری در [[خانواده]]، تحت هر شرایطی، ممنوع اعلام شده و سخت از آن پرهیز داده شده است. [[پیامبر]] {{صل}} به [[پیروان]] خود آموخته است: {{متن حدیث|خَيْرُ الرِّجَالِ‏ مِنْ‏ أُمَّتِي‏ الَّذِينَ‏ لَا يَتَطَاوَلُونَ‏ عَلَى أَهْلِيهِمْ وَ يَحِنُّونَ‏ عَلَيْهِمْ‏ وَ لَا يَظْلِمُونَهُمْ}}<ref>«بهترین مردان امت من کسانی‌اند که بر خانواده خود گستاخی و تعدی نکنند و به آنان محبت ورزند و به ایشان ستم ننمایند». مکارم الاخلاق، ص۲۱۶-۲۱۷.</ref>.


بدرفتاری نسبت به خانواده در صورت‌های مختلف خود را نشان می‌دهد و لازم است از هر صورتی پرهیز شود تا زندگی معنای [[انسانی]] و [[ایمانی]] بیابد، که به مواردی از آنها اشاره می‌شود<ref>[[م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌|دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|[[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴]]، ص ۳۵۳.</ref>.
بدرفتاری نسبت به خانواده در صورت‌های مختلف خود را نشان می‌دهد و لازم است از هر صورتی پرهیز شود تا زندگی معنای [[انسانی]] و [[ایمانی]] بیابد، که به مواردی از آنها اشاره می‌شود<ref>[[م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌|دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی ج۴]]، ص ۳۵۳.</ref>.


== ترش‌رویی ==
== ترش‌رویی ==
خط ۱۵: خط ۱۵:
همچنین از قول [[عایشه]] نقل شده است که گفت: {{متن حدیث|كَانَ إذَا خَلاَ بِنِسَائِهِ أَلْيَنَ النَّاسِ وَأَكْرَمَ النَّاسِ ضَحَّاكاً بَسَّاماً}}<ref>«رسول خدا {{صل}} چون با همسرانش تنها بود نرم‌خوترین و بزرگ‌وارترین مردم بود و همواره خنده و تبسّم بر لب داشت». الجامع الصغیر، ج۲، ص۳۳۰؛ کنز العمال، ج۷، ص۱۲۸.</ref>.
همچنین از قول [[عایشه]] نقل شده است که گفت: {{متن حدیث|كَانَ إذَا خَلاَ بِنِسَائِهِ أَلْيَنَ النَّاسِ وَأَكْرَمَ النَّاسِ ضَحَّاكاً بَسَّاماً}}<ref>«رسول خدا {{صل}} چون با همسرانش تنها بود نرم‌خوترین و بزرگ‌وارترین مردم بود و همواره خنده و تبسّم بر لب داشت». الجامع الصغیر، ج۲، ص۳۳۰؛ کنز العمال، ج۷، ص۱۲۸.</ref>.


[[پیامبر اکرم]] {{صل}} ترش‌رویی را سخت نکوهیده می‌دانست و [[پیروان]] خود را پرهیز می‌داد که برای یکدیگر روی درهم کشند و اخم و تخم کنند، چنان‌که از [[علی]] {{ع}} [[روایت]] شده است که [[پیامبر خدا]] {{صل}} همیشه می‌فرمود: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ يُبْغِضُ الْمُعَبِّسَ‏ فِي‏ وَجْهِ‏ إِخْوَانِهِ‏}}<ref>«خداوند کسی را که با برادران خود ترش‌رویی کند دشمن می‌دارد». الجامع الصغیر، ج۱، ص۲۸۳؛ کنز العمال، ج۳، ص۴۴۱؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۱۵، ص۵۲۶.</ref>.<ref>[[م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌|دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|[[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴]]، ص ۳۵۳.</ref>
[[پیامبر اکرم]] {{صل}} ترش‌رویی را سخت نکوهیده می‌دانست و [[پیروان]] خود را پرهیز می‌داد که برای یکدیگر روی درهم کشند و اخم و تخم کنند، چنان‌که از [[علی]] {{ع}} [[روایت]] شده است که [[پیامبر خدا]] {{صل}} همیشه می‌فرمود: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ يُبْغِضُ الْمُعَبِّسَ‏ فِي‏ وَجْهِ‏ إِخْوَانِهِ‏}}<ref>«خداوند کسی را که با برادران خود ترش‌رویی کند دشمن می‌دارد». الجامع الصغیر، ج۱، ص۲۸۳؛ کنز العمال، ج۳، ص۴۴۱؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۱۵، ص۵۲۶.</ref>.<ref>[[م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌|دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی ج۴]]، ص ۳۵۳.</ref>


== فخرفروشی و خودنمایی ==
== فخرفروشی و خودنمایی ==
خط ۳۰: خط ۳۰:
[[رسول خدا]] {{صل}} برای آنکه فخرفروشی‌ها و خودنمایی‌ها پایان پذیرد، در سخنی تهدیدآمیز فرموده است: {{متن حدیث|لَيَنْتَهِيَنَّ أَقْوَامٌ يَفْتَخِرُونَ بِآبَائِهِمُ الَّذِينَ مَاتُوا، إِنَّمَا هُمْ فَحْمٌ جَهَنَّمَ، أَوْ لَيَكُونُنَّ أَهْوَنَ عَلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مِنْ الْجُعَلِ الَّذِي يُدَهْدِهُ الْخِرَاءَ بِأَنْفِهِ، إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَذْهَبَ عَنْكُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَذْهَبَ عَنْكُمْ عُبِّيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ وَفَخْرَهَا بِالْآبَاءِ، إِنَّمَا هُوَ مُؤْمِنٌ تَقِيٌّ، وَفَاجِرٌ شَقِيٌّ، النَّاسُ كُلُّهُمْ بَنُو آدَمَ، وَآدَمُ خُلِقَ مِنْ تُرَابٍ}}<ref>«آنانی که به پدران مرده خود، که در حقیقت زغال جهنمند فخر می‌فروشند، از این کار دست بردارند وگرنه نزد خدای عزّوجلّ پست‌تر از سرگین غلطان هستند که با بینی خود سرگین را می‌غلتاند. خداوند نخوت‌ها و فخرفروشی‌های خاندانی جاهلیت را از شما برده است. [آدمی] یا مؤمن پرواپیشه است یا نابکار بدبخت. مردم فرزندان آدم هستند و آدم از مشتی خاک آفریده شده است». سنن الترمذی، ج۵، ص۳۹۰؛ أبوزید عبدالرحمن بن محمد بن مخلوف الثعالبی، تفسیر الثعالبی (جواهر الحسان فی تفسیر القرآن)، تحقیق عبدالفتاح أبوسنة، علی محمد معوض، عادل احمد عبدالموجود، الطبعة الاولی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۱۸ ق. ج۵، ص۲۷۷؛ کنزالعمال، ج۱، ص۲۵۸.</ref>.
[[رسول خدا]] {{صل}} برای آنکه فخرفروشی‌ها و خودنمایی‌ها پایان پذیرد، در سخنی تهدیدآمیز فرموده است: {{متن حدیث|لَيَنْتَهِيَنَّ أَقْوَامٌ يَفْتَخِرُونَ بِآبَائِهِمُ الَّذِينَ مَاتُوا، إِنَّمَا هُمْ فَحْمٌ جَهَنَّمَ، أَوْ لَيَكُونُنَّ أَهْوَنَ عَلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مِنْ الْجُعَلِ الَّذِي يُدَهْدِهُ الْخِرَاءَ بِأَنْفِهِ، إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَذْهَبَ عَنْكُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَذْهَبَ عَنْكُمْ عُبِّيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ وَفَخْرَهَا بِالْآبَاءِ، إِنَّمَا هُوَ مُؤْمِنٌ تَقِيٌّ، وَفَاجِرٌ شَقِيٌّ، النَّاسُ كُلُّهُمْ بَنُو آدَمَ، وَآدَمُ خُلِقَ مِنْ تُرَابٍ}}<ref>«آنانی که به پدران مرده خود، که در حقیقت زغال جهنمند فخر می‌فروشند، از این کار دست بردارند وگرنه نزد خدای عزّوجلّ پست‌تر از سرگین غلطان هستند که با بینی خود سرگین را می‌غلتاند. خداوند نخوت‌ها و فخرفروشی‌های خاندانی جاهلیت را از شما برده است. [آدمی] یا مؤمن پرواپیشه است یا نابکار بدبخت. مردم فرزندان آدم هستند و آدم از مشتی خاک آفریده شده است». سنن الترمذی، ج۵، ص۳۹۰؛ أبوزید عبدالرحمن بن محمد بن مخلوف الثعالبی، تفسیر الثعالبی (جواهر الحسان فی تفسیر القرآن)، تحقیق عبدالفتاح أبوسنة، علی محمد معوض، عادل احمد عبدالموجود، الطبعة الاولی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۱۸ ق. ج۵، ص۲۷۷؛ کنزالعمال، ج۱، ص۲۵۸.</ref>.


[[پیامبر اکرم]] {{صل}} با فخرفروشی‌ها و خودنمایی‌ها مقابله می‌کرد تا از میدان یافتن این [[خلق و خوی]] جلوگیری شود و [[زندگی]] [[مسلمانان]] از آن [[پاک]] گردد. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|أَتَى رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} رَجُلٌ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَنَا فُلَانُ بْنُ فُلَانٍ حَتَّى عَدَّ تِسْعَةً فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} أَمَا إِنَّكَ‏ عَاشِرُهُمْ‏ فِي‏ النَّارِ}}<ref>«مردی خدمت رسول خدا {{صل}} آمد و گفت: ای رسول خدا، من فلان پسر فلان هستم. و تا نُه پشت خود را برشمرد. رسول خدا {{صل}} به او فرمود: بدان که تو دهمین نفر آنان در دوزخ هستی». الکافی، ج۲، ص۳۲۹؛ وسائل الشیعة، ج۱۱، ص۳۳۵؛ بحارالانوار، ج۲۲، ص۱۳۱، ج۷۳، ص۲۲۶؛ مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۲۷؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۱۳، ص۴۴۷، ج۱۴، ص۷۴.</ref>.<ref>[[م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌|دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|[[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴]]، ص ۳۵۵.</ref>
[[پیامبر اکرم]] {{صل}} با فخرفروشی‌ها و خودنمایی‌ها مقابله می‌کرد تا از میدان یافتن این [[خلق و خوی]] جلوگیری شود و [[زندگی]] [[مسلمانان]] از آن [[پاک]] گردد. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|أَتَى رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} رَجُلٌ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَنَا فُلَانُ بْنُ فُلَانٍ حَتَّى عَدَّ تِسْعَةً فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} أَمَا إِنَّكَ‏ عَاشِرُهُمْ‏ فِي‏ النَّارِ}}<ref>«مردی خدمت رسول خدا {{صل}} آمد و گفت: ای رسول خدا، من فلان پسر فلان هستم. و تا نُه پشت خود را برشمرد. رسول خدا {{صل}} به او فرمود: بدان که تو دهمین نفر آنان در دوزخ هستی». الکافی، ج۲، ص۳۲۹؛ وسائل الشیعة، ج۱۱، ص۳۳۵؛ بحارالانوار، ج۲۲، ص۱۳۱، ج۷۳، ص۲۲۶؛ مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۲۷؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۱۳، ص۴۴۷، ج۱۴، ص۷۴.</ref>.<ref>[[م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌|دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی ج۴]]، ص ۳۵۵.</ref>


== خشم و عصبانیت ==
== خشم و عصبانیت ==
خط ۴۹: خط ۴۹:
بنابراین لازم است خشم و عصبانیت به عنوان یکی از شاخه‌های [[خشونت]]، جدی گرفته شود و [[انسان]] در پی درمان آن برآید. [[رسول خدا]] {{صل}} در سفارش‌های خود به [[علی]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|يَا عَلِيُّ لَا تَغْضَبْ فَإِذَا غَضِبْتَ فَاقْعُدْ وَ تَفَكَّرْ فِي‏ قُدْرَةِ الرَّبِ‏ عَلَى‏ الْعِبَادِ وَ حِلْمِهِ عَنْهُمْ وَ إِذَا قِيلَ لَكَ اتَّقِ اللَّهَ فَانْبِذْ غَضَبَكَ وَ رَاجِعْ حِلْمَكَ}}<ref>«ای علی، خشمگین و عصبانی مشو، و هرگاه به خشم آمدی و عصبانی شدی بنشین و درباره قدرتی که پروردگار بر بندگان دارد و گذشتی که از آنان می‌کند، بیندیش. و هرگاه به تو گفته شد: از خدا بترس، خشم و عصبانیت خود را دور افکن، و به گذشت و بردباری خویش مراجعه کن». تحف العقول، ص۱۲؛ بحارالانوار، ج۷۷، ص۶۷.</ref>.
بنابراین لازم است خشم و عصبانیت به عنوان یکی از شاخه‌های [[خشونت]]، جدی گرفته شود و [[انسان]] در پی درمان آن برآید. [[رسول خدا]] {{صل}} در سفارش‌های خود به [[علی]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|يَا عَلِيُّ لَا تَغْضَبْ فَإِذَا غَضِبْتَ فَاقْعُدْ وَ تَفَكَّرْ فِي‏ قُدْرَةِ الرَّبِ‏ عَلَى‏ الْعِبَادِ وَ حِلْمِهِ عَنْهُمْ وَ إِذَا قِيلَ لَكَ اتَّقِ اللَّهَ فَانْبِذْ غَضَبَكَ وَ رَاجِعْ حِلْمَكَ}}<ref>«ای علی، خشمگین و عصبانی مشو، و هرگاه به خشم آمدی و عصبانی شدی بنشین و درباره قدرتی که پروردگار بر بندگان دارد و گذشتی که از آنان می‌کند، بیندیش. و هرگاه به تو گفته شد: از خدا بترس، خشم و عصبانیت خود را دور افکن، و به گذشت و بردباری خویش مراجعه کن». تحف العقول، ص۱۲؛ بحارالانوار، ج۷۷، ص۶۷.</ref>.


به منظور درمان [[خشم]] و [[عصبانیت]] باید اسباب و عوامل آن را [[شناخت]] و به حل و رفع و ریشه کن کردن آنها پرداخت؛ اسباب و عوامل: درونی و بیرونی، فردی و [[اجتماعی]]، [[فرهنگی]] و [[اقتصادی]]، [[تربیتی]] و [[خانوادگی]] و... همچنین با در نظر آوردن و یاد کردن پیوسته خوبی‌های [[همسر]]، فداکاری‌های او، زحمات وی، [[تعهد]] همسری، سفارش‌های [[الهی]] و [[راه و رسم نبوی]] می‌توان خشم و عصبانیت را فرونهاد و بدان میدان نداد. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در سفارشی والا فرموده است: {{متن حدیث|لَا يَفْرَكُ‏ مُؤْمِنٌ‏ مُؤْمِنَةً، إِنْ كَرِهَ مِنْهَا خُلُقَاً رَضِيَ مِنْهَا آخَرَ}}<ref>«هیچ مرد مؤمنی نسبت به همسر مؤمن خویش خشم نمی‌گیرد و از او متنفر نمی‌شود، زیرا اگر از یکی از خلقیات او ناخوشایند باشد، از اخلاق دیگرش خشنود باشد». أبوعوّانة یعقوب بن اسحاق الاسفرائنی، مسند أبی عوانة، تحقیق ایمن بن عارف الدمشقی، الطبعة الاولی، دارالمعرفة، بیروت، ۱۴۱۹ ق. ج۳، ص۱۴۱؛ ضیاء الدین أبوعبد عبدالله محمد بن عبدالواحد المقدسی، السنن و الاحکام عن المصطفی علیه أفضل الصلاة و السلام، تحقیق أبوعبدالله حسین بن عکاشة، الطبعة الاولی، دار ماجد عسیری، جدة، ۱۴۲۵ ق. ج۵، ص۲۱۸.</ref>.<ref>[[م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌|دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|[[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴]]، ص ۳۵۷.</ref>
به منظور درمان [[خشم]] و [[عصبانیت]] باید اسباب و عوامل آن را [[شناخت]] و به حل و رفع و ریشه کن کردن آنها پرداخت؛ اسباب و عوامل: درونی و بیرونی، فردی و [[اجتماعی]]، [[فرهنگی]] و [[اقتصادی]]، [[تربیتی]] و [[خانوادگی]] و... همچنین با در نظر آوردن و یاد کردن پیوسته خوبی‌های [[همسر]]، فداکاری‌های او، زحمات وی، [[تعهد]] همسری، سفارش‌های [[الهی]] و [[راه و رسم نبوی]] می‌توان خشم و عصبانیت را فرونهاد و بدان میدان نداد. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در سفارشی والا فرموده است: {{متن حدیث|لَا يَفْرَكُ‏ مُؤْمِنٌ‏ مُؤْمِنَةً، إِنْ كَرِهَ مِنْهَا خُلُقَاً رَضِيَ مِنْهَا آخَرَ}}<ref>«هیچ مرد مؤمنی نسبت به همسر مؤمن خویش خشم نمی‌گیرد و از او متنفر نمی‌شود، زیرا اگر از یکی از خلقیات او ناخوشایند باشد، از اخلاق دیگرش خشنود باشد». أبوعوّانة یعقوب بن اسحاق الاسفرائنی، مسند أبی عوانة، تحقیق ایمن بن عارف الدمشقی، الطبعة الاولی، دارالمعرفة، بیروت، ۱۴۱۹ ق. ج۳، ص۱۴۱؛ ضیاء الدین أبوعبد عبدالله محمد بن عبدالواحد المقدسی، السنن و الاحکام عن المصطفی علیه أفضل الصلاة و السلام، تحقیق أبوعبدالله حسین بن عکاشة، الطبعة الاولی، دار ماجد عسیری، جدة، ۱۴۲۵ ق. ج۵، ص۲۱۸.</ref>.<ref>[[م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌|دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی ج۴]]، ص ۳۵۷.</ref>


== زورگویی و سلطه‌گری ==
== زورگویی و سلطه‌گری ==
خط ۶۶: خط ۶۶:
[[امام صادق]] {{ع}} نیز در بیان جایگاه [[پست]] زورگویان و سلطه‌گران فرموده است: {{متن حدیث|الْجَبَّارُونَ‏ أَبْعَدُ النَّاسِ‏ مِنَ‏ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَّ‏ يَوْمَ‏ الْقِيَامَةِ}}<ref>«در روز رستاخیز، جباران دورترین مردمان از خدای عزّوجلّ هستند». وسائل الشیعة، ج۱۱، ص۳۰۴، جامع أحادیث الشیعة، ج۱۳، ص۴۵.</ref>.
[[امام صادق]] {{ع}} نیز در بیان جایگاه [[پست]] زورگویان و سلطه‌گران فرموده است: {{متن حدیث|الْجَبَّارُونَ‏ أَبْعَدُ النَّاسِ‏ مِنَ‏ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَّ‏ يَوْمَ‏ الْقِيَامَةِ}}<ref>«در روز رستاخیز، جباران دورترین مردمان از خدای عزّوجلّ هستند». وسائل الشیعة، ج۱۱، ص۳۰۴، جامع أحادیث الشیعة، ج۱۳، ص۴۵.</ref>.


زورگویی و سلطه‌گری افراد ریشه در [[حقارت]] نفس آنان دارد و برای درمان این ویژگی پست، لازم است [[بیماری]] حقارت نفس آنان درمان شود. امام صادق {{ع}} این [[حقیقت]] را به [[صراحت]] بیان فرموده است: {{متن حدیث|مَا مِنْ رَجُلٍ تَكَبَّرَ أَوْ تَجَبَّرَ إِلَّا لِذِلَّةٍ وَجَدَهَا فِي‏ نَفْسِهِ}}<ref>«هیچ انسانی گردن‌فرازی یا زورگویی و سلطه‌گری نکرد مگر به سبب پستی و حقارتی که در نفس خویش احساس می‌کند». الکافی، ج۲، ص۳۱۲؛ بحارالانوار، ج۷۳، ص۲۲۵؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۱۳، ص۴۵۴.</ref>.<ref>[[م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌|دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|[[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴]]، ص ۳۶۱.</ref>
زورگویی و سلطه‌گری افراد ریشه در [[حقارت]] نفس آنان دارد و برای درمان این ویژگی پست، لازم است [[بیماری]] حقارت نفس آنان درمان شود. امام صادق {{ع}} این [[حقیقت]] را به [[صراحت]] بیان فرموده است: {{متن حدیث|مَا مِنْ رَجُلٍ تَكَبَّرَ أَوْ تَجَبَّرَ إِلَّا لِذِلَّةٍ وَجَدَهَا فِي‏ نَفْسِهِ}}<ref>«هیچ انسانی گردن‌فرازی یا زورگویی و سلطه‌گری نکرد مگر به سبب پستی و حقارتی که در نفس خویش احساس می‌کند». الکافی، ج۲، ص۳۱۲؛ بحارالانوار، ج۷۳، ص۲۲۵؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۱۳، ص۴۵۴.</ref>.<ref>[[م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌|دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی ج۴]]، ص ۳۶۱.</ref>


== غیرت‌ورزی و تعصب بی‌جا ==
== غیرت‌ورزی و تعصب بی‌جا ==
خط ۷۵: خط ۷۵:
اما اگر همین ویژگی به [[افراط]] کشیده شود و تا سرحدّ [[وسواس]] پیش رود و با [[بدگمانی]] آمیخته گردد و به [[سخت‌گیری]] منجر شود، غیرت‌ورزی و تعصب بی‌جا [[ظهور]] می‌کند که خود [[بدرفتاری]] است و موجب بدرفتاری‌های گوناگون می‌شود و اعضای خانواده را به واکنش‌های مختلف می‌کشاند. رسول خدا {{صل}} دراین‌باره فرموده است: {{متن حدیث|مِنْ الْغَيْرَةِ مَا يُحِبُّ اللَّهُ وَمِنْهَا مَا يَكْرَهُ اللَّهُ، فَأَمَّا مَا يُحِبُّ الله فَالْغَيْرَةُ فِي الرِّيبَةِ، وَأَمَّا مَا يَكْرَهُ، فَالْغَيْرَةُ فِي غَيْرِ رِيبَةِ}}<ref>«غیرتی هست که خدا دوست دارد و غیرتی هست که دوست ندارد. غیرتی که آن را دوست دارد غیرت‌ورزی بجا و هنگام شک است، و غیرتی که دوست ندارد، غیرت نشان دادن نابجا و در جایی است که شکی در بین نباشد». سنن ابن ماجة، ج۱، ص۶۴۳؛ کنز العمال، ج۳، ص۳۸۵.</ref>.
اما اگر همین ویژگی به [[افراط]] کشیده شود و تا سرحدّ [[وسواس]] پیش رود و با [[بدگمانی]] آمیخته گردد و به [[سخت‌گیری]] منجر شود، غیرت‌ورزی و تعصب بی‌جا [[ظهور]] می‌کند که خود [[بدرفتاری]] است و موجب بدرفتاری‌های گوناگون می‌شود و اعضای خانواده را به واکنش‌های مختلف می‌کشاند. رسول خدا {{صل}} دراین‌باره فرموده است: {{متن حدیث|مِنْ الْغَيْرَةِ مَا يُحِبُّ اللَّهُ وَمِنْهَا مَا يَكْرَهُ اللَّهُ، فَأَمَّا مَا يُحِبُّ الله فَالْغَيْرَةُ فِي الرِّيبَةِ، وَأَمَّا مَا يَكْرَهُ، فَالْغَيْرَةُ فِي غَيْرِ رِيبَةِ}}<ref>«غیرتی هست که خدا دوست دارد و غیرتی هست که دوست ندارد. غیرتی که آن را دوست دارد غیرت‌ورزی بجا و هنگام شک است، و غیرتی که دوست ندارد، غیرت نشان دادن نابجا و در جایی است که شکی در بین نباشد». سنن ابن ماجة، ج۱، ص۶۴۳؛ کنز العمال، ج۳، ص۳۸۵.</ref>.


[[شکّ]] بی‌مورد و [[تجسس]] در کارهای اعضای [[خانواده]] و [[اعمال]] باید و نبایدهای بی‌مورد از اموری است که خود منشأ آسیب و [[نادرستی]] می‌گردد. [[امیر مؤمنان علی]] {{ع}} در سفارش‌های خود به فرزندش [[حسن]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|إِيَّاكَ‏ وَ التَّغَايُرَ فِي‏ غَيْرِ مَوْضِعِ‏ غَيْرَةٍ فَإِنَّ ذَلِكَ يَدْعُو الصَّحِيحَةَ إِلَى السَّقَمِ، وَ الْبَرِیئَةَ إِلَی الرَّیْبِ}}<ref>«از غیرت نابجا بپرهیز که آن، درستکار را به نادرستی کشاند، و پاکدامن را به بدگمانی (اندیشه گنهکاری) خوانَد». نهج البلاغه، نامه ۳۱.</ref>.<ref>[[م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌|دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|[[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴]]، ص ۳۶۴.</ref>
[[شکّ]] بی‌مورد و [[تجسس]] در کارهای اعضای [[خانواده]] و [[اعمال]] باید و نبایدهای بی‌مورد از اموری است که خود منشأ آسیب و [[نادرستی]] می‌گردد. [[امیر مؤمنان علی]] {{ع}} در سفارش‌های خود به فرزندش [[حسن]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|إِيَّاكَ‏ وَ التَّغَايُرَ فِي‏ غَيْرِ مَوْضِعِ‏ غَيْرَةٍ فَإِنَّ ذَلِكَ يَدْعُو الصَّحِيحَةَ إِلَى السَّقَمِ، وَ الْبَرِیئَةَ إِلَی الرَّیْبِ}}<ref>«از غیرت نابجا بپرهیز که آن، درستکار را به نادرستی کشاند، و پاکدامن را به بدگمانی (اندیشه گنهکاری) خوانَد». نهج البلاغه، نامه ۳۱.</ref>.<ref>[[م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌|دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی ج۴]]، ص ۳۶۴.</ref>


== کناره‌گیری ==
== کناره‌گیری ==
خط ۸۳: خط ۸۳:


در خبری آمده است که همسر عثمان بن مظعون نزد [[همسران رسول خدا]] {{صل}} رفت و آنان او را افسرده و بدظاهر و ژولیده دیدند. پرسیدند: “تو را چه می‌شود؟ در [[قریش]] کسی به [[ثروتمندی]] شوهر تو نیست؟ ” او پاسخ داد: “ما در [[زندگی خانوادگی]] بهره‌ای از او نداریم، که او شب را تا به [[صبح]] [[عبادت]] مشغول است و [[روز]] را هم به [[روزه]] می‌گذراند”. چون [[پیامبر]] {{صل}} آمد، همسرانش ماجرا را برای آن حضرت بیان کردند. [[رسول خدا]] {{صل}} [[عثمان بن مظعون]] را [[دیدار]] کرد و به او فرمود: “أما لک بی أسوة؟ ” مگر من برای تو [[الگو]] و [[سرمشق]] نیستم؟ گفت: “پدر و مادرم فدای تو باد، چه پیش‌آمده است؟ ” فرمود: “روزها را روزه می‌گیری و شب‌ها را [[نماز]] می‌گزاری؟ ” گفت:”آری چنین می‌کنم”. فرمود: {{متن حدیث|لَا تَفْعَلْ! إِنَّ لِعَيْنِكَ عَلَيْكَ حَقًّا، وإِنَّ لِجَسَدِكَ عَلَيْكَ حَقًّا، وإِنَّ لأِهْلِكَ عَلَيْكَ حَقًّا، فَصَلِّ وَنَمْ، وصُمْ وأَفْطِرْ}}.<ref>.چنین مکن که برای چشمت بر تو حقّی است، و برای جسمت بر تو حقی است، و برای همسرت بر تو حقی است. نماز بگزار و روزه بگیر و هم بخواب و هم افطار کن.</ref>.
در خبری آمده است که همسر عثمان بن مظعون نزد [[همسران رسول خدا]] {{صل}} رفت و آنان او را افسرده و بدظاهر و ژولیده دیدند. پرسیدند: “تو را چه می‌شود؟ در [[قریش]] کسی به [[ثروتمندی]] شوهر تو نیست؟ ” او پاسخ داد: “ما در [[زندگی خانوادگی]] بهره‌ای از او نداریم، که او شب را تا به [[صبح]] [[عبادت]] مشغول است و [[روز]] را هم به [[روزه]] می‌گذراند”. چون [[پیامبر]] {{صل}} آمد، همسرانش ماجرا را برای آن حضرت بیان کردند. [[رسول خدا]] {{صل}} [[عثمان بن مظعون]] را [[دیدار]] کرد و به او فرمود: “أما لک بی أسوة؟ ” مگر من برای تو [[الگو]] و [[سرمشق]] نیستم؟ گفت: “پدر و مادرم فدای تو باد، چه پیش‌آمده است؟ ” فرمود: “روزها را روزه می‌گیری و شب‌ها را [[نماز]] می‌گزاری؟ ” گفت:”آری چنین می‌کنم”. فرمود: {{متن حدیث|لَا تَفْعَلْ! إِنَّ لِعَيْنِكَ عَلَيْكَ حَقًّا، وإِنَّ لِجَسَدِكَ عَلَيْكَ حَقًّا، وإِنَّ لأِهْلِكَ عَلَيْكَ حَقًّا، فَصَلِّ وَنَمْ، وصُمْ وأَفْطِرْ}}.<ref>.چنین مکن که برای چشمت بر تو حقّی است، و برای جسمت بر تو حقی است، و برای همسرت بر تو حقی است. نماز بگزار و روزه بگیر و هم بخواب و هم افطار کن.</ref>.
پس از این [[گفتگو]]، [[همسر]] عثمان بن مظعون نزد [[همسران پیامبر]] {{صل}} رفت درحالی‌که خوش‌رو و خوش‌بو و سرزنده و سرحال بود. گفتند: “چه خبر است؟ ” گفت: “آنچه همه [[مردم]] از آن بهره‌مندند به ما هم رسید”<ref>الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۹۵.</ref>. رسول خدا {{صل}} در آموزه‌های مکرر مردان و [[زنان]] را از [[خشونت]] [[رفتاری]] در [[لباس]] کناره‌گیری و وقت‌ناگذاری برای یکدیگر [[پرهیز]] می‌داد و بر [[روابط]] لطیف و وقت‌گذاری برای هم تأکید می‌نمود.<ref>[[م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌|دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|[[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴]]، ص ۳۶۶.</ref>
پس از این [[گفتگو]]، [[همسر]] عثمان بن مظعون نزد [[همسران پیامبر]] {{صل}} رفت درحالی‌که خوش‌رو و خوش‌بو و سرزنده و سرحال بود. گفتند: “چه خبر است؟ ” گفت: “آنچه همه [[مردم]] از آن بهره‌مندند به ما هم رسید”<ref>الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۹۵.</ref>. رسول خدا {{صل}} در آموزه‌های مکرر مردان و [[زنان]] را از [[خشونت]] [[رفتاری]] در [[لباس]] کناره‌گیری و وقت‌ناگذاری برای یکدیگر [[پرهیز]] می‌داد و بر [[روابط]] لطیف و وقت‌گذاری برای هم تأکید می‌نمود.<ref>[[م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌|دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی ج۴]]، ص ۳۶۶.</ref>


== کتک زدن ==
== کتک زدن ==
خط ۹۲: خط ۹۲:


از منظر [[پیامبر]] این دو چگونه باهم جمع می‌گردد؟ و مگر می‌شود کسی بهره‌ای از [[انسانیت]] داشته باشد و [[اهل]] [[دیانت]] باشد و چنین کند؟
از منظر [[پیامبر]] این دو چگونه باهم جمع می‌گردد؟ و مگر می‌شود کسی بهره‌ای از [[انسانیت]] داشته باشد و [[اهل]] [[دیانت]] باشد و چنین کند؟
از نظر رسول خدا {{صل}} آنکه با همسر خویش با خشونت رفتار می‌کند مستوجب سخت‌ترین عذاب‌هاست، و آنکه همسر خویش را می‌زند، خود باید [[مجازات]] شود، چنان‌که آن حضرت می‌فرمود: {{متن حدیث|إِنِّي‏ أَتَعَجَّبُ‏ مِمَّنْ‏ يَضْرِبُ‏ امْرَأَتَهُ‏ وَ هُوَ بِالضَّرْبِ أَوْلَى مِنْهَا}}<ref>«من در شگفتم از کسی که زنش را می‌زند، حال آنکه او خود به کتک خوردن سزاوارتر است». جامع الاخبار، ص۱۵۴؛ بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۴۹؛ مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۲۵۰؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۲۰، ص۲۴۸.</ref>.<ref>[[م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌|دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|[[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴]]، ص ۳۶۷.</ref>
از نظر رسول خدا {{صل}} آنکه با همسر خویش با خشونت رفتار می‌کند مستوجب سخت‌ترین عذاب‌هاست، و آنکه همسر خویش را می‌زند، خود باید [[مجازات]] شود، چنان‌که آن حضرت می‌فرمود: {{متن حدیث|إِنِّي‏ أَتَعَجَّبُ‏ مِمَّنْ‏ يَضْرِبُ‏ امْرَأَتَهُ‏ وَ هُوَ بِالضَّرْبِ أَوْلَى مِنْهَا}}<ref>«من در شگفتم از کسی که زنش را می‌زند، حال آنکه او خود به کتک خوردن سزاوارتر است». جامع الاخبار، ص۱۵۴؛ بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۴۹؛ مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۲۵۰؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۲۰، ص۲۴۸.</ref>.<ref>[[م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌|دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی ج۴]]، ص ۳۶۷.</ref>


== پرسش مستقیم ==
== پرسش مستقیم ==
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش