خوشخلقی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
### '''خوشرویی:''' بدون [[شک]] [[گشادهرویی]] برای کسی که به [[حسن خلق]] آراسته نشده، بسیار مشکل است؛ ولی در صورتی که آثار و نتایج خوشرویی را در نظر داشته باشد و به هنگام [[ملاقات]] با دیگران از خویش مراقبت کند، میتواند با چهره گشاده با همه روبهرو شود. [[رسول خدا]] {{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|حُسْنُ الْبِشْرِ يَذْهَبُ بِالسَّخِيمَةِ}}<ref>«خوشرویی کینه را از دلها میبرد». محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۰۴.</ref>. | ### '''خوشرویی:''' بدون [[شک]] [[گشادهرویی]] برای کسی که به [[حسن خلق]] آراسته نشده، بسیار مشکل است؛ ولی در صورتی که آثار و نتایج خوشرویی را در نظر داشته باشد و به هنگام [[ملاقات]] با دیگران از خویش مراقبت کند، میتواند با چهره گشاده با همه روبهرو شود. [[رسول خدا]] {{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|حُسْنُ الْبِشْرِ يَذْهَبُ بِالسَّخِيمَةِ}}<ref>«خوشرویی کینه را از دلها میبرد». محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۰۴.</ref>. | ||
### '''احترام به دیگران:''' یکی از نمادهای [[حسن خلق]] احترام به دیگران است. احترام به دیگران هنری است که باید آن را آموخت و با [[مراقبت]]، تمرین و تکرار به ملکه نفسانی تبدیل کرد. [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|من اکرم مؤمنا اکرمه الله و من عظم مؤمنا عظمه الله}}<ref>«هر کس مؤمنی را احترام کند، خدا احترامش میکند و هر کسی مؤمنی را بزرگ بدارد، خدا بزرگش میدارد». سلیمان بن احمد طبرانی، مسند الشامیین، ج۳، ص۲۲۲.</ref>. | ### '''احترام به دیگران:''' یکی از نمادهای [[حسن خلق]] احترام به دیگران است. احترام به دیگران هنری است که باید آن را آموخت و با [[مراقبت]]، تمرین و تکرار به ملکه نفسانی تبدیل کرد. [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|من اکرم مؤمنا اکرمه الله و من عظم مؤمنا عظمه الله}}<ref>«هر کس مؤمنی را احترام کند، خدا احترامش میکند و هر کسی مؤمنی را بزرگ بدارد، خدا بزرگش میدارد». سلیمان بن احمد طبرانی، مسند الشامیین، ج۳، ص۲۲۲.</ref>. | ||
### '''[[تواضع]] و [[فروتنی]]:''' یکی از رفتارهایی که بر [[خوشاخلاقی]] [[انسان]] دلالت میکند، فروتنی با [[مردمان]] است. فروتنی در برابر دیگران به ویژه کسانی که در رتبه [[اجتماعی]] فروتری قرار دارند بر نفس گران میآید؛ بنابراین، نیاز به توجه و تمرین دارد. کسی میتواند تواضع را بر نفس خویش هموار کند که هم آثار و فواید تواضع را در نظر داشته باشد و هم عواقب و پیامدهای [[تکبر]] را، نه تنها بداند، بلکه به یاد داشته باشد که تواضع موجب [[خشنودی خدا]] و منشأ [[عزت]] و | ### '''[[تواضع]] و [[فروتنی]]:''' یکی از رفتارهایی که بر [[خوشاخلاقی]] [[انسان]] دلالت میکند، فروتنی با [[مردمان]] است. فروتنی در برابر دیگران به ویژه کسانی که در رتبه [[اجتماعی]] فروتری قرار دارند بر نفس گران میآید؛ بنابراین، نیاز به توجه و تمرین دارد. کسی میتواند تواضع را بر نفس خویش هموار کند که هم آثار و فواید تواضع را در نظر داشته باشد و هم عواقب و پیامدهای [[تکبر]] را، نه تنها بداند، بلکه به یاد داشته باشد که تواضع موجب [[خشنودی خدا]] و منشأ [[عزت]] و سربلندی است و تکبر کلید همه بدیهاست؛ چون [[توفیق]] [[تهذیب نفس]] را از انسان سلب میکند و او را از کسب [[فضایل]] باز میدارد<ref>میرزا محمدتقی اصفهانی، مکیال المکارم، ج۱، ص۴۱۲.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|التَّوَاضُعُ أَصْلُ كُلِّ خَيْرٍ نَفِيسٍ وَ مَرْتَبَةٍ رَفِيعَةٍ}}<ref>«فروتنی ریشه همه خیرات کمیاب و مراتب بلند است». محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۲، ص۱۳۱.</ref>. | ||
### '''[[حلم]] و [[بردباری]]:''' [[رفتار]] دیگری که بدون [[شک]] [[نشانه]] [[حسن خلق]] است، ولی بدون تمرین و [[تهذیب]] دستیافتنی نیست، حلم و بردباری است. [[فروبردن خشم]]، بخشیدن بیمهریهای دیگران و بالاتر از همه مقابله به [[نیکی]]. [[قرآن کریم]] در وصف بندگان خاص [[خدا]] میفرماید: {{متن قرآن|وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا}}<ref>«و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند» سوره فرقان، آیه ۶۳.</ref>. | ### '''[[حلم]] و [[بردباری]]:''' [[رفتار]] دیگری که بدون [[شک]] [[نشانه]] [[حسن خلق]] است، ولی بدون تمرین و [[تهذیب]] دستیافتنی نیست، حلم و بردباری است. [[فروبردن خشم]]، بخشیدن بیمهریهای دیگران و بالاتر از همه مقابله به [[نیکی]]. [[قرآن کریم]] در وصف بندگان خاص [[خدا]] میفرماید: {{متن قرآن|وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا}}<ref>«و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند» سوره فرقان، آیه ۶۳.</ref>. | ||
## '''تمرین گفتاری:''' یکی از نمادهای [[حسن خلق]]، گفتار پیراسته از درشتی و رکاکت است؛ بنابراین برای دستیابی به [[فضیلت]] حسن خلق، لازم است در حوزه گفتار از همه شیوههای ناپسند گفتاری پرهیز کرد؛ از جمله: پُرحرفی و بیهودهگویی؛ فریاد و صدای ناهنجار و [[فحش]] و [[ناسزا]]. | ## '''تمرین گفتاری:''' یکی از نمادهای [[حسن خلق]]، گفتار پیراسته از درشتی و رکاکت است؛ بنابراین برای دستیابی به [[فضیلت]] حسن خلق، لازم است در حوزه گفتار از همه شیوههای ناپسند گفتاری پرهیز کرد؛ از جمله: پُرحرفی و بیهودهگویی؛ فریاد و صدای ناهنجار و [[فحش]] و [[ناسزا]]. |
نسخهٔ ۱۰ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۰
خوشخلقی یا حُسن خلق به معنای برخورد پسندیده با دیگران است که در آیات و روایات فراوانی به آن توصیه شده است و سنت معصومین (ع) هم گویای حسن خلق ایشان در زندگی است. باتوجه به اینکه خوشخلقی از علایم ایمان است لذا نشانههای حسن خلق همان نشانههای ایمان است. آثار و فواید دنیوی و اخروی زیادی برای خوشخلقی بیان شده است مانند نزول رحمت الهی و افزوده شدن رزق.
معناشناسی
حُسن در لغت نقیض قبح[۱] به معنی نیکی و جمال[۲] است و خُلق به معنی سرشت و سجیه به کار رفته است[۳]؛ بنابراین، حسن خُلق به معنی خوشخویی، نیکوسیرتی و زیباصفتی است[۴].
خوشخلقی یا حسن خلق در اصطلاح به معنای برخورد پسندیده با دیگران است که از فضیلتهای اخلاقی محسوب میشود. اسلام مردم را به متصف شدن به این صفت نیک فرا میخواند. البته در روایات اهل بیت (ع)، حُسن خُلق، گاهی به معنای خوش برخوردی به کار میرود، مانند سخن پیامبر (ص): «بهترین شما، خوشخوترین شماست؛ آنان که اُنس میگیرند و با آنها اُنس گرفته میشود»[۵].[۶]
خوشخلقی در قرآن
خداوند متعال در آیات متعدد و از جمله آیات زیر پیامبر اکرم (ص) را به حسن خلق در برابر همۀ افراد جامعه سفارش کرده است:
- ﴿وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ﴾[۷]؛
- ﴿فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ﴾[۸]؛
- ﴿ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ﴾[۹] و... .
در این آیات اشاره به حسن خلق پیامبر اکرم (ص) شده و خداوند پیامبر را توصیه و سفارش به حسن خلق کرده است، چه در برابر مؤمنان و چه در برابر اهل کتاب و در مجموع در برابر تمام افراد جامعه[۱۰].
خوشخلقی در روایات
روایات فراوانی درباره اخلاق نیکو وجود دارد که برخی از آنها عبارتاند از:
- رسول خدا (ص) فرمود: «کسانی از برترین ایمان برخوردارند که بهترین اخلاق را دارند»[۱۱].
- همچنین فرمودند: «دینتان را به حسن خلق بیارایید»[۱۲].
- حسن خلق بهترین و برترین عمل و اولین و سنگینترین کرداری است که در ترازوی اعمال کسی قرار داده میشود، رسول خدا (ص) فرمود: «روز قیامت در میزان کسی برتر از حسن خلق نهاده نمیشود»[۱۳].
- از پیامبر اکرم (ص) پرسیدند: یا رسول الله! حسن خلق چیست؟ فرمود: «با کسی که از تو قطع رحم کرده، صله رحم کنی و از کسی که به تو ستم کرده است، درگذری و به کسی که تو را محروم کرده است عطا کنی»[۱۴].
- امام صادق (ع) فرمود: «مردمی که اخلاقشان بهتر است کاملترین عقل را دارند»[۱۵]
- امام سجاد (ع) درباره خوش خلقی با والدین میفرمایند: «بارخدایا صدایم را در برابر ایشان آهسته؛ سخنم را خوشایند و خویم را نرم نما؛ و دلم را بر آنها مهربان کن؛ و مرا به ایشان سازگار و بر آنان رحیم گردان»[۱۶].[۱۷]
اقسام حسن خلق
اقسام حسن خلق به اعتبار کسانی که انسان با آنها خوشاخلاقی میکند، به سه قسم تقسیم میشود.
- حسن خلق با مردم: وسیعترین حوزهای که انسان موظف است حسن خلق را مراعات کند، جامعه انسانی است؛ به این معنی که انسان وظیفه دارد با همه انسانها با اخلاق نیکو رفتار کند. رسول خدا (ص) فرمود: «أَفَاضِلُكُمْ أَحْسَنُكُمْ أَخْلَاقاً الْمُوَطَّئُونَ أَكْنَافاً الَّذِينَ يَأْلَفُونَ وَ يُؤْلَفُونَ وَ تُوَطَّأُ رِحَالُهُمْ»[۱۸].
- حسن خلق با اهل ایمان: رعایت اخلاق با اهل ایمان یا جامعه همکیشان از اهمیت بیشتری برخوردار است و به همین دلیل در شرع مقدس بر آن تأکید بیشتری شده تا آنجا که یک حق تلقی شده است. امام سجاد (ع) فرموده است: حق همکیشان بر تو آن است که با آنها مهربان باشی با بدکارانشان مدارا کنی با آنها الفتگیری در اصلاحشان بکوشی. از نیکوکارانشان تشکر کنی و آزاری به آنها نرسانی و برای آنها همان را بخواهی که برای خودت میخواهی و آنچه را برای خود نمیپسندی برای ایشان هم نپسندی. پیرمردان آنها را چون پدر انگاری و پیرزنانشان را چون مادر. جوانان همکیشت را چون برادر بدانی و کوچکترها را چون فرزندانت[۱۹].
- حسن خلق با خانواده: مهمترین حوزهای که انسان موظف به مراعات حسن خلق است، حوزه خانواده است. در این حوزه نه تنها زن و مرد به طور یکسان موظف به خوشاخلاقی میباشند، بلکه موظفند بدخلقی همسر خود را نیز تحمل کنند. رسول خدا (ص) فرمود: «مَنْ صَبَرَ عَلَى سُوءِ خُلُقِ امْرَأَتِهِ أَعْطَاهُ اللَّهُ مِنَ الْأَجْرِ مثل ما اعطی عَلَى ایوب بَلَائِهِ وَ مَنْ صَبَرَتْ عَلَى سُوءِ خُلُقِ زَوْجِهَا أَعْطَاهَا الله مِثْلَ ثَوَابِ آسِيَةَ امرءة فرعون»[۲۰].[۲۱]
ریشههای حسن خلق
از مطالعه روایات استفاده میشود که حسن خلق از شش منبع ناشی میشود:
- فطرت: انسان موجودی اجتماعی است و جز در جامعه به سعادت و کمال نمیرسد. حسن خلق به معنی خوشرویی و خوشگویی، ضرورت زندگی اجتماعی است؛ بنابراین، خداوند متعال همانطور که سایر نیروهای مورد نیاز انسان را به او عطا کرده، خوشاخلاقی را نیز در وجود او به ودیعت نهاده است. امام صادق (ع) میفرماید: "اخلاقی عطایی است که خداوند عزوجل به آفریدگانش میبخشد، برخی از آن به صورت غریزی و فطری داده میشود و برخی به نیت و قصد انسان بستگی دارد"[۲۲]؛ به این معنی که با اکتساب و تمرین به دست میآید.
- وراثت: انسان همانطور که ظواهر جسمانی را از والدین و اجداد خود ارث میبرد، در خصوصیات روحی ـ روانی هم تحت تأثیر ایشان است[۲۳]. به همین دلیل بخشی از ویژگیهای اخلاقی هرکس به صورت موروثی به او منتقل میشود. علی (ع) میفرماید: "اخلاق نیک نشانه ریشه نیکوست"[۲۴].
- عقل: یکی از سرچشمههای حسن خلق در وجود آدمی، عقل است. به همین دلیل هر چه عقل کاملتر میشود، خلق و خوی انسان بهتر میشود. امام صادق (ع) میفرماید: «أَكْمَلُ النَّاسِ عَقْلًا أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً»[۲۵]
- ایمان: منشأ دیگر حسن خلق، ایمان است. رسول خدا (ص) میفرماید: «إِنَّ أَكْمَلَ الْمُؤْمِنِينَ إِيمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً»[۲۶].
- حسن خلق به معنی عام (عدالت نفسانی): برقراری عدالت در وجود انسان، موجب خوشاخلاقی میشود؛ چراکه رفتار زیبا از نفس زیبا ناشی میشود، ولی باید توجه داشت که زیبایی نفس خود به اعتدال همه قوا منوط است.
- امدادهای الهی: هیچ یک از فضایل و کمالات اخلاقی بدون یاری پروردگار نصیب انسان نمیشود. حسن خلق نیز از این قاعده مستثنی نیست. حتی رسول خدا (ص) که صاحب خلق عظیم است با عنایت حضرت پروردگار به این مرتبه نائل شد. قرآن کریم میفرماید: ﴿فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ﴾[۲۷].[۲۸]
نشانههای حسن خلق
حسن خلق ملکهای درونی است که همانند سایر حالتها و نهادهای درونی مثل غم و شادی و سخاوت و شجاعت، به وسیله آثار و نشانههای ظاهری باز شناخته میشود. وقتی از امام صادق (ع) پرسیدند: حسن خلق چیست؟ فرمود: اینکه فروتن و خوشسخن باشی و با برادرت با روی گشاده برخورد کنی[۲۹]. طبق این سخن شریف، نشانههای حسن خلق تحت سه عنوان قابل دستهبندی است: خوشرویی، خوشگویی و خوشرفتاری.
- خوشرویی: دو نفر پیش از آنکه با هم سخنی بگویند یا رفتاری به هم نشان دهند، با چهره همدیگر مواجه میشوند. کیفیت و حالت چهرهها به هنگام برخورد اولیه در پیدایش گفتار و رفتار نقش بهسزایی دارد؛ به این معنی که میتواند باعث خوشرفتاری و خوشگفتاری طرف مقابل شود و میتواند او را به گفتار زشت و رفتار ناخوشایند وادارد؛ بنابراین، اولین نماد حسن خلق، خوشرویی است.
- خوشگویی: یکی دیگر از نشانههای حسن خلق، خوشگویی است. خوشگویی عبارت از آن است که با مردم چنان سخن بگویی که میل داری با تو سخن بگویند. یعنی به جای تحقیر، تشویق کنی؛ به جای عیبجویی، تشکر و تقدیر و تحسین کنی؛ به جای ملامت و سرزنش پروبال دهی و امید بیافرینی؛ و به جای زخمزبان، مرهم بگذاری و تسلی دهی. امیرالمؤمنین (ع) فرمود: «زیبا سخن بگویید تا جواب زیبا بشنوید»[۳۰].
- خوشرفتاری: نشانه دیگر حسن خلق، خوشرفتاری به معنی رفتار نیک و شایسته است. وقار و طمأنینه، فروتنی، بردباری، رعایت آداب و هنجارهای اجتماعی، احترام و مهربانی با دیگران، اعتراف به حقوق و شایستگیها، صرفنظر از اشتباهات و... نمونههایی از خوشرفتاری است که مراعات آنها از حسن خلق انسان حکایت میکند[۳۱].
آثار حسن خلق
آثار دنیوی حسن خلق
- طول عمر و آبادانی: امام صادق (ع) میفرماید: "نیکی و خوشخلقی شهرها را آباد و عمرها را طولانی میکند"[۳۲].
- رفاه و روزی: امام صادق (ع) میفرماید: "خوشخلقی جزء دین است و روزی را افزایش میدهد"[۳۳].
- زندگی لذیذ و آسوده: خوشاخلاقی، در صورتی که تبدیل به یک نهاد نفسانی شود و انسان بدون هیچ زحمت و رنجی خوشرفتار و خوشگفتار باشد، هم خود لذتبخش و گواراست و هم موجب آسایش و آسانی زندگی میشود. امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: «لَا عَيْشَ أَهْنَأُ مِنْ حُسْنِ الْخُلُقِ»[۳۴].
- پیشرفت اجتماعی: امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: «كَمْ مِنْ وَضِيعٍ رَفَعَهُ حُسْنُ خُلُقِهِ»[۳۵]
- جلب محبت و ایجاد انس: رسول خدا (ص) میفرماید: «حُسْنُ الْخُلُقِ يُثْبِتُ الْمَوَدَّةَ وَ حُسْنُ الْبِشْرِ يُذْهِبُ السَّخِيمَةَ»[۳۶].[۳۷]
آثار اخروی
- جلب محبت خدا: رسول خدا (ص) میفرماید: «أحبّ عباد اللَّه إلى اللَّه أحسنهم خلقا»[۳۸].
- پاککردن گناهان: رسول خدا (ص) میفرماید: «إِنَّ الْخُلُقَ الْحَسَنَ يُذِيبُ الذُّنُوبَ كَمَا تُذِيبُ الشَّمْسُ الْجَمَدَ»[۳۹].
- پاداش الهی: اخلاق نیک به همان میزان که گناهان را پاک میکند، پاداش الهی را موجب میشود؛ به همین دلیل در روایات، پاداش حسن خلق با پاداش برخی عبادات معادل شمرده شده است؛ از جمله رسول خدا (ص) فرمود: «پاداش انسان خوشاخلاق همانند پاداش روزهداران شبزندهدار است»[۴۰].
- درجات آخرت: رسول خدا (ص) فرمود: «بنده با حسن خلق به بالاترین درجات و رفیعترین مراتب آخرت میرسد با آنکه عبادت زیادی ندارد»[۴۱].
- آسانی حساب: امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: «حَسِّنْ خُلُقَكَ يُخَفِّفِ اللَّهُ حِسَابَكَ»[۴۲].
- سنگینی میزان عمل: رسول خدا (ص) فرمود: «مَا مِنْ شَيْءٍ أَثْقَلَ فِي الْمِيزَانِ مِنْ حُسْنِ الْخُلُقِ»[۴۳].[۴۴]
راههای دستیابی به حسن خلق
برای رسیدن به خوش اخلاقی دو گونه راه علمی و عملی پیشنهاد شده است.
- راههای علمی: راهکار علمی رسیدن به حسن خلق، تنها اندیشه و تأمل است. با اندیشه در زمینههای مختلف است که انسان به معرفت مجهز میشود و خود را به حسن خلق نیازمند میبیند و برای رسیدن به آن تلاش میکند. راهکار علمی در حقیقت زمینهساز جهاد عملی است؛ بنابراین تفکر در دو حوزه پیشنهاد شده است: تفکر در آثار حسن خلق و تفکر در پیامدهای بداخلاقی.
- راههای عملی: راههای عملی برای رسیدن به حسن خلق، همه به مراقبت و تمرین منتهی میشود. کسی که در پی کسب اخلاق خوش است باید در سه زمینه تمرین و از خویش مراقبت کند. رفتار، گفتار و نهادهای نفسانی.
- تمرین رفتاری: در این حوزه لازم است انسان، چهار خصلت را به طور مداوم تمرین کند:
- خوشرویی: بدون شک گشادهرویی برای کسی که به حسن خلق آراسته نشده، بسیار مشکل است؛ ولی در صورتی که آثار و نتایج خوشرویی را در نظر داشته باشد و به هنگام ملاقات با دیگران از خویش مراقبت کند، میتواند با چهره گشاده با همه روبهرو شود. رسول خدا (ص) میفرماید: «حُسْنُ الْبِشْرِ يَذْهَبُ بِالسَّخِيمَةِ»[۴۵].
- احترام به دیگران: یکی از نمادهای حسن خلق احترام به دیگران است. احترام به دیگران هنری است که باید آن را آموخت و با مراقبت، تمرین و تکرار به ملکه نفسانی تبدیل کرد. رسول خدا (ص) فرمود: «من اکرم مؤمنا اکرمه الله و من عظم مؤمنا عظمه الله»[۴۶].
- تواضع و فروتنی: یکی از رفتارهایی که بر خوشاخلاقی انسان دلالت میکند، فروتنی با مردمان است. فروتنی در برابر دیگران به ویژه کسانی که در رتبه اجتماعی فروتری قرار دارند بر نفس گران میآید؛ بنابراین، نیاز به توجه و تمرین دارد. کسی میتواند تواضع را بر نفس خویش هموار کند که هم آثار و فواید تواضع را در نظر داشته باشد و هم عواقب و پیامدهای تکبر را، نه تنها بداند، بلکه به یاد داشته باشد که تواضع موجب خشنودی خدا و منشأ عزت و سربلندی است و تکبر کلید همه بدیهاست؛ چون توفیق تهذیب نفس را از انسان سلب میکند و او را از کسب فضایل باز میدارد[۴۷]. امام صادق (ع) فرمود: «التَّوَاضُعُ أَصْلُ كُلِّ خَيْرٍ نَفِيسٍ وَ مَرْتَبَةٍ رَفِيعَةٍ»[۴۸].
- حلم و بردباری: رفتار دیگری که بدون شک نشانه حسن خلق است، ولی بدون تمرین و تهذیب دستیافتنی نیست، حلم و بردباری است. فروبردن خشم، بخشیدن بیمهریهای دیگران و بالاتر از همه مقابله به نیکی. قرآن کریم در وصف بندگان خاص خدا میفرماید: ﴿وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا﴾[۴۹].
- تمرین گفتاری: یکی از نمادهای حسن خلق، گفتار پیراسته از درشتی و رکاکت است؛ بنابراین برای دستیابی به فضیلت حسن خلق، لازم است در حوزه گفتار از همه شیوههای ناپسند گفتاری پرهیز کرد؛ از جمله: پُرحرفی و بیهودهگویی؛ فریاد و صدای ناهنجار و فحش و ناسزا.
- تمرین نفسانی: برای رسیدن به حسن خلق، همزمان با تمرین شیوههای رفتاری و گفتاری لازم است که انسان نهادهای نفسانی حسن خلق را نیز فراهم کند. تنها در این صورت است که تمرین و مراقبت از رفتار و گفتار نتیجه میدهد؛ بنابراین، لازم است که قوای تحریکی مثل غضب و شهوت در حد اعتدال حفظ شده، تحت فرماندهی عقل قرار گیرند. در این صورت حسن خلق نفسانی فراهم میشود و همه رفتارهایی که پیش از آن تنها با تمرین و مراقبت برای انسان میسور میشد به صورت طبیعت ثانوی از نفس صادر میشود.
- مبارزه با ریشهها و مظاهر بداخلاقی: کسب فضایل همیشه همراه و دوشادوش درمان رذایل رخ میدهد. بدون درمان یک خصلت ناشایست نمیتوان محیط نفس را به ضد آن آراست؛ بنابراین کسب حسن خلق باید همزمان و مقارن با درمان بداخلاقی صورت گیرد. برای درمان بداخلاقی نیز دو راه بیشتر وجود ندارد.
- مبارزه با ریشههای بداخلاقی: منظور از ریشههای بداخلاقی، سجایا و صفاتی است که انسان را به رفتارهای ناشایست و گفتارهای ناهنجار چون ترشرویی، اخمکردن، فریادزدن، فحاشی، کتک زدن و زیانرسانی وادار میکند.
- مبارزه با مظاهر بداخلاقی: نهادهای نفسانی در مَثَل به ریشه درخت شباهت دارند و رفتارها و گفتارها به منزله شاخ و برگ و میوه آنهاست. ریشه درخت بدون شاخ و برگ ظهور و بروزی ندارد و به اندک زمانی در خاک میپوسد، چنان که گویی هیچ وقت نبوده است. صفات و سجایای نفسانی با گفتار و کرداری که از آنها ناشی میشود، تقویت میشوند؛ بنابراین، در صورتی که انسان بتواند از بروز این آثار جلوگیری کند صفات زشت درونی خود به خود از صحن وجود رخت بر میبندند.
- تقویت ایمان: ایمان با حسن خلق رابطه مستقیم دارد. هر چه ایمان قویتر باشد، اخلاق نیکوتر و صفات نفسانی زیباتر است و هر چه ایمان ضعیف شود، اخلاق زشتتر و رفتار ناشی از آن ناهنجارتر میشود.
- پرهیز از همنشین بداخلاق: همنشین، بیشترین تأثیر را بر انسان میگذارد؛ بنابراین کسی که در صدد کسب فضیلتی است، باید با کسانی معاشرت کند که به آن فضیلت آراسته و از ضد آن پیراستهاند. همنشینی با انسانهای کجخلق همه تلاش انسان را در راه کسب خوشاخلاقی به هدر میدهد، پس باید از دوستان بداخلاق دوری کرد و با معاشران خوشاخلاق درآمیخت.
- دعا و درخواست از خدا: بدون شک تلاش انسان در تهذیب نفس و مبارزه با رذایل اخلاقی، مؤثرترین عامل در کسب فضایل و پیراستن رذایل است، ولی نباید فراموش کرد که تأثیر سعی و تلاش انسان در همه عرصههای زندگی به اراده حضرت پروردگار، مربی جهان آفرینش منوط است؛ به ویژه در زمینه تهذیب که طبق صریح قرآن رشحهای از رحمت الاهی است که فرمود: ﴿فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ﴾[۵۰].[۵۱]
- تمرین رفتاری: در این حوزه لازم است انسان، چهار خصلت را به طور مداوم تمرین کند:
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ طریحی، مجمع البحرین، ج۶، ص۲۳۵؛ ابنمنظور، لسانالعرب، ج۱۳، ص۱۱۴.
- ↑ لوئیس معلوف، المنجد، ص۱۳۵.
- ↑ لوئیس معلوف، المنجد، ص۱۹۴.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۱۷۹.
- ↑ «خِیَارُکُمْ أَحَاسِنُکُمْ أَخْلَاقاً الَّذِینَ یَأْلِفُونَ وَ یُؤْلَفُونَ»؛ تحف العقول، ص۴۵.
- ↑ ر.ک: دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص۲۸۸ ـ ۲۸۹؛ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱، ص۴۸-۴۹.
- ↑ «و برای مؤمنان افتادگی کن!» سوره حجر، آیه ۸۸.
- ↑ «پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
- ↑ «بدی را با روشی که نیکوتر است دور کن؛ ما به آنچه وصف میکنند داناتریم» سوره مؤمنون، آیه ۹۶.
- ↑ ر.ک: سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱، ص۴۵۳.
- ↑ «أَفْضَلُ النَّاسِ إِیمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً»؛ علی بن حسین صدوق، امالی، ص۷۳؛ علی بن حسین صدوق، معانی الاخبار، ص۱۹۶.
- ↑ سلیمان بن احمد طبرانی، المعجم الکبیر، ج۱۸، ص۱۵۹؛ سلیمان بن احمد طبرانی، المعجم الاوسط، ج۸، ص۱۶۵؛ علی بن ابیبکر هیثمی، مجمع الزوائد، ج۳، ص۱۲۷.
- ↑ «مَا یُوضَعُ فِی مِیزَانِ اِمْرِئٍ یَوْمَ اَلْقِیَامَةِ أَفْضَلُ مِنْ حُسْنِ اَلْخُلُقِ»؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۹۹؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۸، ص۵۰۵.
- ↑ «هو ان تصل من قطعک و تعطی من حرمک و تعفو عن ظلمک»؛ محسن فیض کاشانی، محجة البیضاء، ترجمه محمد صادق عارف، ج۳، ص۳۴۷.
- ↑ «أَکْمَلُ اَلنَّاسِ عَقْلاً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً»؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۲۳.
- ↑ «اللَّهُمَّ خَفِّضْ لَهُمَا صَوْتِی، وَ أَطِبْ لَهُمَا کَلَامِی، وَ أَلِنْ لَهُمَا عَرِیکَتِی، وَ اعْطِفْ عَلَیْهِمَا قَلْبِی، وَ صَیِّرْنِی بِهِمَا رَفِیقاً، وَ عَلَیْهِمَا شَفِیقاً»؛ صحیفه سجادیه، دعای ۲۴.
- ↑ ر.ک: تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱، ص۴۹-۵۱؛ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۲۲۹.
- ↑ «برترین شما خوشاخلاقترین شماست، آنان که شانههایشان زیر پای دیگران است (کنایه از تواضع)، آنان که با مردم الفت میگیرند و فرصت میدهند مردم با ایشان الفت گیرند. آنان که خانههایشان با پای مردم آشناست». محمد بن حسن حر عاملی، وسائلالشیعة (آل البیت)، ج۱۲، ص۱۵۸.
- ↑ سید عبدالله شبر، الاخلاق، ص۸۵.
- ↑ «هر مردی که بدخلقی همسرش را تحمل کند خداوند پاداشی به او میدهد همانند پاداشی که به ایوب به خاطر گرفتاریاش داد و هر زنی که بدخلقی شوهرش را تحمل کند خداوند پاداشی همانند پاداش آسیه همسر فرعون به او میدهد». محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۲۴۷.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱۴، ص۱۸۸ ـ ۱۸۹.
- ↑ «إِنَّ الْخُلُقَ مِنْحَةٌ يَمْنَحُهَا اللَّهُ خَلْقَهُ فَمِنْهُ سَجِيَّةٌ وَ مِنْهُ نِيَّةٌ»، محمد بن حسن حر عاملی، وسائلالشیعه (آلالبیت)، ج۱۲، ص۱۵۱.
- ↑ بعید نیست که تفاوت انسانها در حسن خلق فطری از وراثت متأثر باشد.
- ↑ «حُسْنُ الْأَخْلَاقِ بُرْهَانُ كَرَمِ الْأَعْرَاقِ»، علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص۲۲۸.
- ↑ «آنکه اخلاق بهتری دارد از عقل کاملتری برخوردار است». محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۳۳.
- ↑ «هر مؤمنی اخلاقش کاملتر است، اخلاقش بهتر است». حسن بن علی بن شعبه حرانی، تحفالعقول عن آل الرسول، ص۴۷.
- ↑ «پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱۴، ص۱۹۵ ـ ۱۹۷.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۳، ص۱۶۲.
- ↑ «أَجْمِلُوا فِي الْخِطَابِ تَسْمَعُوا جَمِيلَ الْجَوَابِ»، علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۹۱.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱۴، ص۱۹۷ ـ ۲۰۱.
- ↑ «الْبِرَّ وَ حُسْنَ الْخُلُقِ يَعْمُرَانِ الدِّيَارَ وَ يَزِيدَانِ فِي الْأَعْمَارِ»، محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۰۰.
- ↑ «حُسْنُ الْخُلُقِ مِنَ الدِّينِ وَ هُوَ يَزِيدُ فِي الرِّزْقِ»، حسن بن علی بن شعبه حرانی، تحفالعقول عن آل الرسول، ص۳۷۳؛ ابوالفضل علی طبرسی، مشکاة الأنوار فی غررالاخبار، ص۳۹۱.
- ↑ «هیچ بهرهای در زندگی گواراتر از حسن خلق نیست». محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۸، ص۲۴۴؛ صدوق، عللالشرایع، ج۲، ص۵۶۰.
- ↑ «چه بسا انسان فروقدری که خوشاخلاقی او را برکشیده است». علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۴۴۹.
- ↑ «خوشاخلاقی محبت را ثابت میکند و کدورت را میبرد». ابوالفضل علی طبرسی، مشکاة الانوار فی غرر الاخبار، ص۱۳۸؛ بخش اول این حدیث در تحفالعقول، ص۴۵ و بخش دوم آن در کافی، ج۲، ص۱۰۴ آمده است.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱۴، ص۲۰۲-۲۰۷.
- ↑ «محبوبترین بندگان نزد خداوند متعال، خوشاخلاقترین آنهایند». سیوطی، الجامع الصغیر، ج۱، ص۳۹.
- ↑ «اخلاق نیک گناهان را ذوب میکند آن چنان که خورشید یخ را». ابوالفضل علی طبرسی، مشکاة الانوار فی غرر الاخبار، ص۳۹۲.
- ↑ «إِنَّ صَاحِبَ الْخُلُقِ الْحَسَنِ، لَهُ مِثْلُ أَجْرِ الصَّائِمِ الْقَائِمِ»، محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۰۰؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائلالشیعه (آل البیت)، ج۱۲، ص۱۴۹.
- ↑ «ان العبد لیبلغ بحسن خلقه عظیم درجات الآخره و شرف المنازل و انه ضعیف العبادة»، ابن ابی الدنیا، التواضع والخمول، ص۲۱۴؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۱، ص۲۶۰.
- ↑ «اخلاقت را نیک کن تا خداوند در حساب بر تو آسان گیرد». صدوق، امالی، ص۲۷۸؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۶۸، ۳۸۲.
- ↑ «هیچ چیز در ترازوی عمل سنگینتر از خوشاخلاقی نیست». صدوق، عیون اخبارالرضا (ع)، ج۱، ص۴۱؛ محمد بن الفتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۳۷۸.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱۴، ص۲۰۲-۲۰۷.
- ↑ «خوشرویی کینه را از دلها میبرد». محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۰۴.
- ↑ «هر کس مؤمنی را احترام کند، خدا احترامش میکند و هر کسی مؤمنی را بزرگ بدارد، خدا بزرگش میدارد». سلیمان بن احمد طبرانی، مسند الشامیین، ج۳، ص۲۲۲.
- ↑ میرزا محمدتقی اصفهانی، مکیال المکارم، ج۱، ص۴۱۲.
- ↑ «فروتنی ریشه همه خیرات کمیاب و مراتب بلند است». محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۲، ص۱۳۱.
- ↑ «و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند» سوره فرقان، آیه ۶۳.
- ↑ «پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱۴، ص۲۰۹-۲۱۸.