بدون خلاصۀ ویرایش
(←پانویس) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = پیامبر خاتم | | موضوع مرتبط = پیامبر خاتم | ||
خط ۷: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
[[سیره]] به معنای طریقه، روش و [[رفتار]] و [[اخلاق]] | [[سیره]] به معنای طریقه، روش و [[رفتار]] و [[اخلاق عملی]] به کار رفته است. وقتی '''[[سیره پیامبر]]''' یا [[امامان]] گفته میشود، نمونههایی از [[اخلاق]] و رفتار مستمر آنان مقصود است که در [[زندگی]] بر آن روش عمل میکردند. [[رفتار پیامبر]] خاتم{{صل}} همچون سخنان او برای ما [[راهنما]] و سند است: {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الآخِرَ}}. برخی از ابعاد سیره آن حضرت را میتوان در [[سبک زندگی]]، [[اخلاقی]]، [[عبادی]]، [[خانوادگی]]، [[تربیتی]] و... [[مشاهده]] کرد. | ||
== معناشناسی | == معناشناسی سیره == | ||
سیره در لغت به معنای رفتن، جریان داشتن و در [[حرکت]] بودن به کار رفته است<ref>ر. ک: محمدمرتضی زبیدی، تاجالعروس من جواهر القاموس، ج۲، ص۵۴؛ جمالالدین محمد بن مکرم، لسانالعرب، ج۲، ص۲۵۲.</ref> و نوعی دوام و استمرار در معنای سیره نهفته است و در اصطلاح [[دینی]] به معانی طریقه، روش و رفتار و اخلاق عملی به کار رفته است. وقتی سیره پیامبر یا امامان گفته میشود، نمونههایی از اخلاق و رفتار مستمر آنان مقصود است که در زندگی بر آن روش عمل میکردند. گاهی هم اخلاق و سیره و [[سنّت]] به یک معنی به کار میرود<ref>[[محمد ملکزاده|ملکزاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور]] ص۲۷؛ [[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص۷۰؛ [[محمد باقر پورامینی|پورامینی، محمد باقر]]، [[پیامبر اسلام (کتاب)|پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت]]، صفحه ۴۵ تا ۷۳.</ref>. | |||
== [[پیامبر]]، [[اسوه]] و [[امام]] == | == [[پیامبر]]، [[اسوه]] و [[امام]] == | ||
رفتار پیامبر{{صل}} همچون سخنان او برای ما راهنما و سند است و باید از آن بهره گیریم. [[رفتارهای پیامبر]] معنا و [[تفسیر]] دارد و باید در آنها [[تعمق]] کرد: {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الآخِرَ}}<ref> قطعاً برای شما در اقتدا به رسول خدا سرمشقی نیکو است. برای آن کس که به خدا و روز بازپسین امید دارد و خدا را فراوان یاد میکند؛ سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref> وجود ایشان کانونی است که ما از آن کانون باید [[روش زندگی]] را استخراج کنیم. [[رفتار پیامبر]] آنقدر عمیق است که از جزئیترین کار ایشان میشود قوانینی را استخراج کرد. یک چراغ است که تا مسافتهای بسیار دور را نشان میدهد. [[رسول]] یعنی [[انسان کامل]]، یعنی [[انسانی]] که مشخصات [[بشریت]] را دارد با کمال عالی مافوق زمینی؛ یعنی مانند یک [[بشر]] گرسنه میشود، [[تشنه]] میشود، به [[خواب]] پیدا احتیاج میکند، بچههای خودش را [[دوست]] دارد، [[غریزه جنسی]] دارد، [[عاطفه]] دارد، ولی میتواند [[مقتدا]] باشد. اگر اینگونه نبود نمیتوانست [[امام]] و [[پیشوا]] باشد<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[سیری در سیره نبوی (کتاب)|سیری در سیره نبوی]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، صص ۴۸ و ۵۳.</ref>.<ref>[[محمد باقر پورامینی|پورامینی، محمد باقر]]، [[پیامبر اسلام (کتاب)|پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت]]، ص۴۵ تا ۷۳.</ref> | |||
== ابعاد سیره نبوی == | == ابعاد [[سیره نبوی]] == | ||
=== [[سبک زندگی پیامبر خاتم]] === | === [[سبک زندگی پیامبر خاتم]] === | ||
برخی از سبکهای [[پیامبر خاتم]] {{صل}} عبارت است از: | برخی از سبکهای [[پیامبر خاتم]]{{صل}} عبارت است از: | ||
# '''بهداشت فردی:''' یکی از ویژگیهای ممتاز [[رفتاری]] آن حضرت، رعایت | # '''[[بهداشت فردی]]:''' یکی از ویژگیهای ممتاز [[رفتاری]] آن حضرت، رعایت بهداشت فردی و [[پاکیزگی]] بود. [[رسول خدا]]{{صل}} از نظر [[لباس]]، [[موی سر]] و چهره، بسیار آراسته بود. [[پیامبر]] به [[مسواک]] اهمیت ویژه میداد. پیوسته دندانهای مبارکش [[پاک]] و سفید بود. | ||
# '''برخورد و [[معاشرت]]:''' در [[معاشرت با مردم]]، [[مهربان]] و [[گشادهرو]] بود. در [[سلام]] به همه حتی [[کودکان]] و بردگان پیشی میگرفت<ref> | # '''برخورد و [[معاشرت]]:''' در [[معاشرت با مردم]]، [[مهربان]] و [[گشادهرو]] بود. در [[سلام]] به همه حتی [[کودکان]] و [[بردگان]] پیشی میگرفت<ref>مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی، [[وحی و نبوت ۲(کتاب)|وحی و نبوت]]، مجموعه آثار، ج ۲، ص۲۵۵.</ref>. | ||
# '''[[زهد]] و [[سادهزیستی]]:''' | # '''[[زهد]] و [[سادهزیستی]]:'''ساده غذا میخورد، [[ساده]] لباس میپوشید و ساده [[حرکت]] میکرد. در عین [[سادگی]]، طرفدار [[فلسفه]] [[فقر]] نبود. | ||
# '''[[اراده]] و [[استقامت]]:''' اراده و استقامتش بینظیر بود. این ویژگی از او به یارانش سرایت کرده بود. [[ایمان]] نیرومندش به [[موفقیت]] یک لحظه [[متزلزل]] نشد<ref>[[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]]، ج۱، ص۷۵؛ | # '''[[اراده]] و [[استقامت]]:''' اراده و استقامتش بینظیر بود. این ویژگی از او به یارانش سرایت کرده بود. [[ایمان]] نیرومندش به [[موفقیت]] یک لحظه [[متزلزل]] نشد<ref>[[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]]، ج۱، ص۷۵؛ محمد باقر پورامینی|پورامینی، محمد باقر، پیامبر اسلام (کتاب)|پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت، ص۴۵ ـ ۷۳.</ref>. | ||
=== [[سیره اخلاقی پیامبر خاتم]] === | === [[سیره اخلاقی پیامبر خاتم]] === | ||
در میان ویژگیهای رسول خدا {{صل}}، [[رفتار]] [[اخلاقی]] آن حضرت مهمترین ویژگی آن بزرگوار محسوب میشد. این ویژگی را [[خداوند]] در [[قرآن]] ستوده و فرموده است: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}<ref>«و به راستی تو را خویی است سترگ» سوره قلم، آیه ۴.</ref>. [[پیامبر]] نیز خود فرمود برای احیای [[مکارم اخلاقی]] [[مبعوث]] گشته است<ref>{{متن حدیث| إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ اَلْأَخْلاَقِ}}؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۸.</ref>. | در میان ویژگیهای [[رسول خدا]]{{صل}}، [[رفتار]] [[اخلاقی]] آن حضرت مهمترین ویژگی آن [[بزرگوار]] محسوب میشد. این ویژگی را [[خداوند]] در [[قرآن]] [[ستوده]] و فرموده است: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}<ref>«و به راستی تو را خویی است سترگ» سوره قلم، آیه ۴.</ref>. [[پیامبر]] نیز خود فرمود برای احیای [[مکارم اخلاقی]] [[مبعوث]] گشته است<ref>{{متن حدیث| إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ اَلْأَخْلاَقِ}}؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۸.</ref>. | ||
در برخی از [[روایات]] ویژگیهای اخلاقی آن حضرت بیان شده است: "هر کس را که میدید به [[سلام دادن]] پیشی میگرفت. جز در مورد [[لزوم]] صحبت نمیفرمود. [[سکوت]] او ممتد بود و هنگام گفتار، تمام دهان را نمیگشود. نرم گفتار بود و پرگوی نبود. در گفتار خود به هیچ کس [[ستم]] روانمیداشت. بیشتر خندهاش به صورت [[تبسم]] بود". [[سیره رسول خدا]] {{صل}} برگرفته از | در برخی از [[روایات]] [[ویژگیهای اخلاقی]] آن حضرت بیان شده است: "هر کس را که میدید به [[سلام دادن]] پیشی میگرفت. جز در مورد [[لزوم]] صحبت نمیفرمود. [[سکوت]] او ممتد بود و هنگام گفتار، تمام دهان را نمیگشود. نرم گفتار بود و پرگوی نبود. در گفتار خود به هیچ کس [[ستم]] روانمیداشت. بیشتر خندهاش به صورت [[تبسم]] بود". [[سیره رسول خدا]]{{صل}} برگرفته از قرآن بود<ref>کان خلقه القرآن: بخاری، ادب مفرد. ص۷۴.</ref> و...<ref>[[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]]، ج۱، ص۷۲-۷۵.</ref>. | ||
=== [[سیره عبادی پیامبر خاتم]] ([[سیره معنوی پیامبر خاتم]]) === | === [[سیره عبادی پیامبر خاتم]] ([[سیره معنوی پیامبر خاتم]]) === | ||
پارهای از شب، گاهی نصف، گاهی ثلث و گاهی دو ثلث شب را به [[عبادت]] میپرداخت. گاهی آنقدر [[ | پارهای از شب، گاهی نصف، گاهی ثلث و گاهی دو ثلث شب را به [[عبادت]] میپرداخت. گاهی آنقدر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} روی پای مبارکشان به عبادت ایستاده بودند که پاهایشان ورم کرده بود. با اینکه تمام عمر مبارکش به خصوص در اوقات توقف در [[مدینه]]، در تلاش بود، از وقت عبادتش نمیکاست. با [[رهبانیت]] و [[گوشهگیری]] مخالف بود<ref>مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی، [[وحی و نبوت ۲(کتاب)|وحی و نبوت]]، مجموعه آثار، ج ۲، ص۲۵۷.</ref>.<ref>[[محمد باقر پورامینی|پورامینی، محمد باقر]]، [[پیامبر اسلام (کتاب)|پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت]]، صفحه ۴۵ تا ۷۳.</ref> | ||
=== [[سیره خانوادگی پیامبر خاتم]] === | === [[سیره خانوادگی پیامبر خاتم]] === | ||
از جمله سیرههای [[خانوادگی]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}} چگونگی | از جمله سیرههای [[خانوادگی]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} چگونگی رفتار ایشان با [[همسران]] و [[فرزندان]] بیان شده است. رسول خدا{{صل}} بخشی از وقت خویش را به همسرانش اختصاص میداد. چون به [[خانه]] میرفت، با آنان [[گفتگو]] میکرد و اُنس میگرفت و [[نیازهای روحی]] و [[عاطفی]] ایشان را برآورده میساخت<ref>ابن سیدالناس، ج۲، ص۴۰۲.</ref>. همچنین با [[فرزندان]] و با فرزندزادگان خود فوقالعاده [[مهربان]] بود و به آنها [[محبت]] میکرد؛ آنها را روی دامن خویش مینشاند، بر دوش خویش سوار میکرد<ref>[[محمد باقر پورامینی|پورامینی، محمد باقر]]، [[پیامبر اسلام (کتاب)|پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت]]، صفحه ۴۵ تا ۷۳.</ref>. | ||
=== [[سیره تربیتی پیامبر خاتم]] === | === [[سیره تربیتی پیامبر خاتم]] === | ||
=== [[سیره اجتماعی پیامبر خاتم]] === | === [[سیره اجتماعی پیامبر خاتم]] === | ||
از جمله سیرههای [[اجتماعی]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} میتوان به دو مورد زیر اشاره کرد: | از جمله سیرههای [[اجتماعی]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} میتوان به دو مورد زیر اشاره کرد: | ||
# '''[[مبارزه]] با نقاط [[ضعف]]:''' او از نقاط ضعف [[مردم]] و جهالتهای آنان استفاده نمیکرد؛ برعکس، با آن نقاط ضعف مبارزه میکرد و مردم را به جهالتشان واقف میساخت. | # '''[[مبارزه]] با نقاط [[ضعف]]:''' او از نقاط ضعف [[مردم]] و جهالتهای آنان استفاده نمیکرد؛ برعکس، با آن نقاط ضعف مبارزه میکرد و مردم را به جهالتشان واقف میساخت. | ||
# '''با بردگان:''' نسبت به بردگان فوقالعاده | # '''با [[بردگان]]:''' نسبت به بردگان فوقالعاده مهربان بود. به مردم میگفت: اینها [[برادران]] شمایند. از هر غذا که میخورید به آنها بخورانید و از هر نوع [[جامه]] که میپوشید آنها را بپوشانید<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[وحی و نبوت ۲(کتاب)|وحی و نبوت]]، مجموعه آثار، ج ۲، صص ۲۵۴، ۲۵۵ و ۲۶۰</ref>.<ref>محمد باقر پورامینی|پورامینی، محمد باقر، پیامبر اسلام (کتاب)|پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت، ص۴۵ تا ۷۳.</ref> | ||
=== [[سیره علمی پیامبر خاتم]] === | === [[سیره علمی پیامبر خاتم]] === | ||
پیامبر اکرم{{صل}} به [[علم]] و سواد [[تشویق]] میکرد. [[کودکان]] اصحابش را وادار کرد که سواد بیاموزند. میگفت: دانشجویی بر هر [[مسلمان]] فرض و [[واجب]] است<ref>[[محمد باقر مجلسی]]، بحارالانوار، ج ۱، ص۱۷۷.</ref>. این تأکید و تشویقها درباره علم سبب شد که [[مسلمانان]] با [[همت]] و سرعت بینظیری به جستوجوی علم در همه [[جهان]] پرداختند و از این راه یکی از شکوهمندترین [[تمدنها]] و فرهنگهای [[تاریخ]] [[بشریت]] را آفریدند که به نام [[تمدن]] و [[فرهنگ اسلامی]] شناخته شده و میشود<ref>مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی، وحی و نبوت ۲(کتاب)|وحی و نبوت، مجموعه آثار، ج ۲، ص۲۶۳.</ref>.<ref>محمد باقر پورامینی|پورامینی، محمد باقر، پیامبر اسلام (کتاب)|پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت، ص۴۵ تا ۷۳.</ref> | |||
=== [[سیره تبلیغی پیامبر خاتم]] === | === [[سیره تبلیغی پیامبر خاتم]] === | ||
در | در [[تبلیغ اسلام]] سهلگیر بود نه سختگیر. بیشتر بر [[بشارت]] و [[امید]] تکیه میکرد تا بر [[ترس]] و [[تهدید]]. به یکی از اصحابش که برای تبلیغ اسلام به [[یمن]] فرستاد دستور داد: آسان بگیر و سخت نگیر، نوید بده (میلها را تحریک کن) و [[مردم]] را متنفر نساز<ref>صحیح بخاری، ج ۵، ص۲۶۴.</ref>. گروه فراوانی از یارانش را به [[حبشه]] فرستاد، آنها ضمن [[نجات]] از [[آزار]] [[مکیان]]، [[اسلام]] را [[تبلیغ]] کردند و زمینه اسلام [[نجاشی]]، [[پادشاه]] حبشه و نیمی از مردم حبشه را فراهم کردند<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[وحی و نبوت ۲(کتاب)|وحی و نبوت]]، مجموعه آثار، ج۲، ص۲۶۳.</ref>.<ref>[[محمد باقر پورامینی|پورامینی، محمد باقر]]، [[پیامبر اسلام (کتاب)|پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت]]، صفحه ۴۵ تا ۷۳.</ref> | ||
=== [[سیره سیاسی پیامبر خاتم]] === | === [[سیره سیاسی پیامبر خاتم]] === | ||
از مواردی که میتوان به عنوان نمونه از | از مواردی که میتوان به عنوان نمونه از [[سیرههای سیاسی پیامبر خاتم]]{{صل}} نام برد موارد زیر است: | ||
# '''واجد بودن | # '''واجد بودن [[شرایط رهبری]]:''' [[پیامبر]]{{صل}} تمام شرایط رهبری را در حد کمال داشت: [[حس]] تشخیص، [[قاطعیت]]، [[شهامت]]، اقدام و [[بیم]] نداشتن از عواقب احتمالی، علاقه شدید به [[سازمان]] و [[تشکیلات]] برای شکل دادن و [[انتظام]] دادن به [[نیروهای انسانی]]. | ||
# '''[[رهبری]] و [[مدیریت]] و [[مشورت]]:''' در کارهایی که از طرف [[خدا]] دستور نرسیده بود، با اصحاب مشورت میکرد و نظر آنها را محترم میشمرد و از این راه به آنها شخصیت میداد. | # '''[[رهبری]] و [[مدیریت]] و [[مشورت]]:''' در کارهایی که از طرف [[خدا]] دستور نرسیده بود، با [[اصحاب]] مشورت میکرد و نظر آنها را [[محترم]] میشمرد و از این راه به آنها [[شخصیت]] میداد. | ||
# '''[[نظم و انضباط]]:''' نظم و انضباط بر کارهایش حکمفرما بود. اوقات خویش را تقسیم میکرد و به این عمل توصیه میکرد. اصحابش تحت تأثیر [[نفوذ]] او دقیقاً [[انضباط]] را رعایت میکردند<ref> | # '''[[نظم و انضباط]]:''' نظم و انضباط بر کارهایش حکمفرما بود. اوقات خویش را تقسیم میکرد و به این عمل توصیه میکرد. اصحابش تحت تأثیر [[نفوذ]] او دقیقاً [[انضباط]] را رعایت میکردند<ref>محمد باقر پورامینی|پورامینی، محمد باقر، پیامبر اسلام (کتاب)|پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت، صفحه ۴۵ تا ۷۳.</ref>. | ||
=== [[سیره اقتصادی پیامبر خاتم]] === | === [[سیره اقتصادی پیامبر خاتم]] === | ||
=== [[سیره فرهنگی پیامبر خاتم]] === | === [[سیره فرهنگی]] [[پیامبر خاتم]] === | ||
=== [[سیره مدیریتی پیامبر خاتم | === [[سیره مدیریتی]] پیامبر خاتم === | ||
هنگامی که پیامبر به [[مدینه]] [[هجرت]] کرد، با اقداماتی که انجام داد، [[نظم اجتماعی]] و [[اداری]] جدیدی را پدید آورد که بر اساس [[اصول اسلام]] پایهریزی شده بود. آن حضرت | هنگامی که پیامبر به [[مدینه]] [[هجرت]] کرد، با اقداماتی که انجام داد، [[نظم اجتماعی]] و [[اداری]] جدیدی را پدید آورد که بر اساس [[اصول اسلام]] پایهریزی شده بود. آن حضرت کارها را به حسب نیاز به افرادی میداد و پس از انجام آن، آنان را از [[مسئولیت]] معاف میداشت. برخی از [[مناصب]] [[دولت رسول خدا]]{{صل}} به شرح زیر است: | ||
# [[کارگزاران]]: [[رسول خدا]] {{صل}}، [[والیان]] و امیرانی را برای شهرهایی | # [[کارگزاران]]: [[رسول خدا]]{{صل}}، [[والیان]] و امیرانی را برای شهرهایی تعیین کرد، چنان که رؤسای قبایلی که [[اسلام]] میآوردند به عنوان [[رئیس]] [[منصوب]] از سوی [[رسول خدا]]{{صل}} در آن [[قبیله]] محسوب میشدند. | ||
# | # قاضیان: در مورد [[قضاوت]] نیز رسول خدا{{صل}} خود این سمت را در [[مدینه]] عهدهدار بود. | ||
# عاملان صدقات: رسول خدا {{صل}} کسانی را به عنوان [[مأمور]] جمعآوری [[صدقات]] و زکاتها معین کرد. | # [[عاملان صدقات]]: رسول خدا{{صل}} کسانی را به عنوان [[مأمور]] جمعآوری [[صدقات]] و [[زکاتها]] معین کرد. | ||
# کُتّاب: آن حضرت نویسندگانی داشت که کارهای [[دبیری]] و دفتری به عهده آنان بود. | # کُتّاب: آن حضرت نویسندگانی داشت که کارهای [[دبیری]] و دفتری به عهده آنان بود. | ||
# [[مبلغان]]: [[دعوت]] و [[تبلیغات]] در [[سیره نبوی]] بسیار مهم بود و افرادی در این زمینه از سوی رسول خدا {{صل}} مشغول به فعالیت بودند<ref>[[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]]، ج۱، ص۷۰.</ref>. | # [[مبلغان]]: [[دعوت]] و [[تبلیغات]] در [[سیره نبوی]] بسیار مهم بود و افرادی در این زمینه از سوی رسول خدا{{صل}} مشغول به فعالیت بودند<ref>[[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]]، ج۱، ص۷۰.</ref>. | ||
=== [[سیره نظامی پیامبر خاتم]] === | === [[سیره نظامی پیامبر خاتم]] === | ||
در [[ | در اسلام، [[صلح]] به عنوان یک قاعده ثابت محسوب میشود و [[جنگ]] استثناست<ref>طباطبایی، ج۴، ص۱۶۴؛ برزنونی، ص۱۱۸.</ref>. رسول خدا{{صل}} [[جنگ]] را جز هنگامی که [[قساوت]] [[دشمن]] و [[سختگیری]] آنان بر [[مسلمانان]] زیاد شد، مورد توجه قرار نداد. [[هدف]] رسول خدا{{صل}} از [[جنگها]] بر اساس آیاتی چون: {{متن قرآن|وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا}}<ref>«و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ میکنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمیدارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.</ref>، [[دفاع]] از خویشتن و تأمین دعوت اسلام و [[دفاع]] از آن در مقابل کسانی بود که [[سد]] راه آن میشدند. بنابراین، این [[نبردها]] جنبه [[کشورگشایی]] و [[تسلط]] بر منابع [[ثروت]] دیگران نداشت. | ||
در [[سیره نظامی پیامبر]] | در [[سیره نظامی پیامبر اکرم]]{{صل}} در [[مقابله با دشمنان]] اسلام به مؤلفههای بسیاری توجه شده است که از آن جمله میتوان به مواردی اشاره کرد مانند: [[فرماندهی]]؛ استفاده از [[نیروی کار]] آزموده و ماهر؛ گردآوری اطلاعات؛ تشکیل شورای نظامی؛ [[انتخاب]] بهترین نقطه برای استقرار نیروها؛ استفاده از [[جنگ روانی]]؛ [[روحیه]] دادن در مواقع [[بحرانی]]؛ جوانمردانه [[جنگیدن]] و...<ref>منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور، دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی، ج۱، ص۷۰-۷۲؛ [[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص۴۳۰.</ref>. | ||
=== [[سیره قضایی پیامبر خاتم]] === | === [[سیره قضایی پیامبر خاتم]] === |