مرگ جاهلی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'خدامراد]]،فرهنگ‌نامه' به 'خدامراد، [[فرهنگ‌نامه')
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=120%' به '{{عربی')
خط ۱۰: خط ۱۰:


==مقدمه==
==مقدمه==
*[[معاویه بن وهب]] گوید: شنیدم از [[امام صادق]]{{ع}} فرمود که [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "هرکس بمیرد، در حالی که [[امام]] خودش را نمی‌‏شناسد، به مرگ جاهلی مرده است"<ref>{{عربی|اندازه=120%|"مَنْ‏ مَاتَ‏ لَا يَعْرِفُ‏ إِمَامَهُ‏ مَاتَ‏ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً ‏‏‏"}}، نعمانی، الغیبة، ص ۱۲۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۰۹، ح ۹</ref>.  
*[[معاویه بن وهب]] گوید: شنیدم از [[امام صادق]]{{ع}} فرمود که [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "هرکس بمیرد، در حالی که [[امام]] خودش را نمی‌‏شناسد، به مرگ جاهلی مرده است"<ref>{{عربی|"مَنْ‏ مَاتَ‏ لَا يَعْرِفُ‏ إِمَامَهُ‏ مَاتَ‏ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً ‏‏‏"}}، نعمانی، الغیبة، ص ۱۲۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۰۹، ح ۹</ref>.  
*[[محمد بن عثمان عمری]] گوید: از پدرم شنیدم که می‌‏گفت: "من در حضور [[ابو محمد حسن بن علی]]{{عم}} بودم. از آن حضرت درباره این خبر که: "زمین تا روز قیامت از حجّت خداوند سبحانه و تعالی بر خلقش خالی نیست و هر کس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است. پرسیده شد؛ فرمود: به راستی این درست است؛ چنان‏که روز درست است<ref>{{عربی|اندازه=120%|" أَنَ‏ هَذَا حَقٌ‏ كَمَا أَنَ‏ النَّهَارَ حَقٌ‏‏ ‏‏"}}</ref>. به او عرض شد: ای فرزند [[رسول خدا]]! حجّت و [[امام]] بعد از شما کیست؟ فرمود: پسرم، [[محمد]] او [[امام]] و حجّت بعد از من است. هرکس بمیرد و او را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است. آگاه باشید برای او غیبتی است که نادانان در آن سرگردان می‌‏شوند و اهل باطل در آن هلاک می‏‌گردند و کسانی که برای آن، وقت معین کنند، دروغ می‌‏گویند. سپس خروج می‌‏کند و گویی به پرچم‏‌های سپیدی می‌‏نگرم که بر بالای سر او در نجف کوفه در اهتزاز است"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" ابْنِي‏ مُحَمَّدٌ وَ هُوَ الْإِمَامُ‏ وَ الْحُجَّةُ بَعْدِي‏ مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ يَعْرِفْهُ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً أَمَا إِنَّ لَهُ غَيْبَةً يَحَارُ فِيهَا الْجَاهِلُونَ وَ يَهْلِكُ فِيهَا الْمُبْطِلُونَ وَ يَكْذِبُ فِيهَا الْوَقَّاتُونَ ثُمَّ يَخْرُجُ فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْأَعْلَامِ الْبِيضِ تَخْفِقُ فَوْقَ رَأْسِهِ بِنَجَفِ الْكُوفَةِ‏‏‏"}}، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۸۱، ح ۸</ref>.
*[[محمد بن عثمان عمری]] گوید: از پدرم شنیدم که می‌‏گفت: "من در حضور [[ابو محمد حسن بن علی]]{{عم}} بودم. از آن حضرت درباره این خبر که: "زمین تا روز قیامت از حجّت خداوند سبحانه و تعالی بر خلقش خالی نیست و هر کس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است. پرسیده شد؛ فرمود: به راستی این درست است؛ چنان‏که روز درست است<ref>{{عربی|" أَنَ‏ هَذَا حَقٌ‏ كَمَا أَنَ‏ النَّهَارَ حَقٌ‏‏ ‏‏"}}</ref>. به او عرض شد: ای فرزند [[رسول خدا]]! حجّت و [[امام]] بعد از شما کیست؟ فرمود: پسرم، [[محمد]] او [[امام]] و حجّت بعد از من است. هرکس بمیرد و او را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است. آگاه باشید برای او غیبتی است که نادانان در آن سرگردان می‌‏شوند و اهل باطل در آن هلاک می‏‌گردند و کسانی که برای آن، وقت معین کنند، دروغ می‌‏گویند. سپس خروج می‌‏کند و گویی به پرچم‏‌های سپیدی می‌‏نگرم که بر بالای سر او در نجف کوفه در اهتزاز است"<ref>{{عربی|" ابْنِي‏ مُحَمَّدٌ وَ هُوَ الْإِمَامُ‏ وَ الْحُجَّةُ بَعْدِي‏ مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ يَعْرِفْهُ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً أَمَا إِنَّ لَهُ غَيْبَةً يَحَارُ فِيهَا الْجَاهِلُونَ وَ يَهْلِكُ فِيهَا الْمُبْطِلُونَ وَ يَكْذِبُ فِيهَا الْوَقَّاتُونَ ثُمَّ يَخْرُجُ فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْأَعْلَامِ الْبِيضِ تَخْفِقُ فَوْقَ رَأْسِهِ بِنَجَفِ الْكُوفَةِ‏‏‏"}}، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۸۱، ح ۸</ref>.
*مرگ جاهلی، یعنی، مردن بدون شناخت خدا و رسول او{{صل}} کسی که [[امام زمان]] خود را نشناسد، در واقع از گمراهی زمان جاهلیت که خدا و [[پیغمبر]]{{صل}} را نمی‌‏شناختند، خارج نشده است؛ بنابراین، اگر معرفت خدا و رسول او، به معرفت [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}}‏‏ نینجامد، برای انسان سودی نخواهد داشت و او را دین‏دار نمی‌‏کند.
*مرگ جاهلی، یعنی، مردن بدون شناخت خدا و رسول او{{صل}} کسی که [[امام زمان]] خود را نشناسد، در واقع از گمراهی زمان جاهلیت که خدا و [[پیغمبر]]{{صل}} را نمی‌‏شناختند، خارج نشده است؛ بنابراین، اگر معرفت خدا و رسول او، به معرفت [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}}‏‏ نینجامد، برای انسان سودی نخواهد داشت و او را دین‏دار نمی‌‏کند.
*شخصی از [[امام صادق]]{{ع}} پرسید: "منظور از جاهلیت، جهل مطلق و درباره همه چیز است یا فقط نشناختن [[امام]] است؟ آن حضرت فرمود: جاهلیت کفر و نفاق و گمراهی است"<ref>{{عربی|اندازه=120%|"جَاهِلِيَّةَ كُفْرٍ و نِفَاقٍ‏ و ضَلَال‏‏‏"}}، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۷۷.</ref>. پس نتیجه عدم شناخت [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}}، کفر و نفاق و گمراهی است.
*شخصی از [[امام صادق]]{{ع}} پرسید: "منظور از جاهلیت، جهل مطلق و درباره همه چیز است یا فقط نشناختن [[امام]] است؟ آن حضرت فرمود: جاهلیت کفر و نفاق و گمراهی است"<ref>{{عربی|"جَاهِلِيَّةَ كُفْرٍ و نِفَاقٍ‏ و ضَلَال‏‏‏"}}، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۷۷.</ref>. پس نتیجه عدم شناخت [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}}، کفر و نفاق و گمراهی است.
*البته ممکن است نشناختن، در اثر عدم معرفی [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} از سوی خدا باشد "بدون کوتاهی خود شخص". این حالت ضلال نامیده می‏‌شود و مرادف با استضعاف است. در این حالت، شخص مقصر نیست؛ ولی به هرحال از هدایت الهی و دین‏داری محروم شده است. حالت کفر و نفاق، مربوط به شخصی است که معرفی الهی برایش صورت گرفته؛ ولی او در پذیرفتن آن کوتاهی کرده است. این، دو حالت دارد: یا انکار و عدم تسلیم خود را به صراحت ابراز می‏دارد که کفر نامیده می‏‌شود یا آن را مخفی می‏‌دارد که نفاق است. در هرسه صورت، شخص، از مسیر عبودیت خداوند سبحانه و تعالی دور افتاده و سرانجام نیک نخواهد داشت؛ پس شناخت و پیروی از [[امامان]]{{عم}}، نه از باب تعبّد که به حکم عقل است؛ چرا که انسان خداشناس راهی به سوی خدا ندارد، مگر از طریقی که خود خداوند سبحانه و تعالی قرار داده است. جز از این راه، نمی‏‌تواند از رضا و خشم الهی آگاه شود. مراجعه مردم به [[ائمه اطهار]]{{عم}}، از باب مراجعه نادان به دانا است. این یک حکم عقلی است؛ همچنان‏که عاقل در امور مادی و دنیایی خود، به دانا و متخصص آن مراجعه می‏‌کند، در امور معنوی و غیر مادی نیز عقل همین‏گونه حکم می‌کند<ref>  سید محمد بنی هاشمی، معرفت امام عصر علیه السّلام، ص ۱۱۱( با تصرف)<ref>. البته در روایت‏‌های [[اهل سنت]]، به جای معرفت [[امام]]، داشتن [[امام]] ذکر شده است. آنان از [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]]{{صل}} نقل کرده‏‌اند که فرمود: "هرکس بمیرد و حال آن‏که [[امام]] نداشته باشد به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است"<ref>الطبقات الکبری، ج ۵، ص ۱۴۴</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص: ۳۹۱ - ۳۹۳.</ref>.
*البته ممکن است نشناختن، در اثر عدم معرفی [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} از سوی خدا باشد "بدون کوتاهی خود شخص". این حالت ضلال نامیده می‏‌شود و مرادف با استضعاف است. در این حالت، شخص مقصر نیست؛ ولی به هرحال از هدایت الهی و دین‏داری محروم شده است. حالت کفر و نفاق، مربوط به شخصی است که معرفی الهی برایش صورت گرفته؛ ولی او در پذیرفتن آن کوتاهی کرده است. این، دو حالت دارد: یا انکار و عدم تسلیم خود را به صراحت ابراز می‏دارد که کفر نامیده می‏‌شود یا آن را مخفی می‏‌دارد که نفاق است. در هرسه صورت، شخص، از مسیر عبودیت خداوند سبحانه و تعالی دور افتاده و سرانجام نیک نخواهد داشت؛ پس شناخت و پیروی از [[امامان]]{{عم}}، نه از باب تعبّد که به حکم عقل است؛ چرا که انسان خداشناس راهی به سوی خدا ندارد، مگر از طریقی که خود خداوند سبحانه و تعالی قرار داده است. جز از این راه، نمی‏‌تواند از رضا و خشم الهی آگاه شود. مراجعه مردم به [[ائمه اطهار]]{{عم}}، از باب مراجعه نادان به دانا است. این یک حکم عقلی است؛ همچنان‏که عاقل در امور مادی و دنیایی خود، به دانا و متخصص آن مراجعه می‏‌کند، در امور معنوی و غیر مادی نیز عقل همین‏گونه حکم می‌کند<ref>  سید محمد بنی هاشمی، معرفت امام عصر علیه السّلام، ص ۱۱۱( با تصرف)<ref>. البته در روایت‏‌های [[اهل سنت]]، به جای معرفت [[امام]]، داشتن [[امام]] ذکر شده است. آنان از [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]]{{صل}} نقل کرده‏‌اند که فرمود: "هرکس بمیرد و حال آن‏که [[امام]] نداشته باشد به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است"<ref>الطبقات الکبری، ج ۵، ص ۱۴۴</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص: ۳۹۱ - ۳۹۳.</ref>.



نسخهٔ ‏۲ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۳۲

این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون امام مهدی(ع) است. "امام مهدی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • معاویه بن وهب گوید: شنیدم از امام صادق(ع) فرمود که رسول خدا(ص) فرمود: "هرکس بمیرد، در حالی که امام خودش را نمی‌‏شناسد، به مرگ جاهلی مرده است"[۱].
  • محمد بن عثمان عمری گوید: از پدرم شنیدم که می‌‏گفت: "من در حضور ابو محمد حسن بن علی(ع) بودم. از آن حضرت درباره این خبر که: "زمین تا روز قیامت از حجّت خداوند سبحانه و تعالی بر خلقش خالی نیست و هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است. پرسیده شد؛ فرمود: به راستی این درست است؛ چنان‏که روز درست است[۲]. به او عرض شد: ای فرزند رسول خدا! حجّت و امام بعد از شما کیست؟ فرمود: پسرم، محمد او امام و حجّت بعد از من است. هرکس بمیرد و او را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است. آگاه باشید برای او غیبتی است که نادانان در آن سرگردان می‌‏شوند و اهل باطل در آن هلاک می‏‌گردند و کسانی که برای آن، وقت معین کنند، دروغ می‌‏گویند. سپس خروج می‌‏کند و گویی به پرچم‏‌های سپیدی می‌‏نگرم که بر بالای سر او در نجف کوفه در اهتزاز است"[۳].
  • مرگ جاهلی، یعنی، مردن بدون شناخت خدا و رسول او(ص) کسی که امام زمان خود را نشناسد، در واقع از گمراهی زمان جاهلیت که خدا و پیغمبر(ص) را نمی‌‏شناختند، خارج نشده است؛ بنابراین، اگر معرفت خدا و رسول او، به معرفت امام زمان(ع)‏‏ نینجامد، برای انسان سودی نخواهد داشت و او را دین‏دار نمی‌‏کند.
  • شخصی از امام صادق(ع) پرسید: "منظور از جاهلیت، جهل مطلق و درباره همه چیز است یا فقط نشناختن امام است؟ آن حضرت فرمود: جاهلیت کفر و نفاق و گمراهی است"[۴]. پس نتیجه عدم شناخت امام زمان (ع)، کفر و نفاق و گمراهی است.
  • البته ممکن است نشناختن، در اثر عدم معرفی امام زمان (ع) از سوی خدا باشد "بدون کوتاهی خود شخص". این حالت ضلال نامیده می‏‌شود و مرادف با استضعاف است. در این حالت، شخص مقصر نیست؛ ولی به هرحال از هدایت الهی و دین‏داری محروم شده است. حالت کفر و نفاق، مربوط به شخصی است که معرفی الهی برایش صورت گرفته؛ ولی او در پذیرفتن آن کوتاهی کرده است. این، دو حالت دارد: یا انکار و عدم تسلیم خود را به صراحت ابراز می‏دارد که کفر نامیده می‏‌شود یا آن را مخفی می‏‌دارد که نفاق است. در هرسه صورت، شخص، از مسیر عبودیت خداوند سبحانه و تعالی دور افتاده و سرانجام نیک نخواهد داشت؛ پس شناخت و پیروی از امامان(ع)، نه از باب تعبّد که به حکم عقل است؛ چرا که انسان خداشناس راهی به سوی خدا ندارد، مگر از طریقی که خود خداوند سبحانه و تعالی قرار داده است. جز از این راه، نمی‏‌تواند از رضا و خشم الهی آگاه شود. مراجعه مردم به ائمه اطهار(ع)، از باب مراجعه نادان به دانا است. این یک حکم عقلی است؛ همچنان‏که عاقل در امور مادی و دنیایی خود، به دانا و متخصص آن مراجعه می‏‌کند، در امور معنوی و غیر مادی نیز عقل همین‏گونه حکم می‌کندخطای یادکرد: برچسب تمام‌کنندهٔ </ref> برای برچسب <ref> پیدا نشد[۵].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. "مَنْ‏ مَاتَ‏ لَا يَعْرِفُ‏ إِمَامَهُ‏ مَاتَ‏ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً ‏‏‏"، نعمانی، الغیبة، ص ۱۲۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۰۹، ح ۹
  2. " أَنَ‏ هَذَا حَقٌ‏ كَمَا أَنَ‏ النَّهَارَ حَقٌ‏‏ ‏‏"
  3. " ابْنِي‏ مُحَمَّدٌ وَ هُوَ الْإِمَامُ‏ وَ الْحُجَّةُ بَعْدِي‏ مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ يَعْرِفْهُ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً أَمَا إِنَّ لَهُ غَيْبَةً يَحَارُ فِيهَا الْجَاهِلُونَ وَ يَهْلِكُ فِيهَا الْمُبْطِلُونَ وَ يَكْذِبُ فِيهَا الْوَقَّاتُونَ ثُمَّ يَخْرُجُ فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْأَعْلَامِ الْبِيضِ تَخْفِقُ فَوْقَ رَأْسِهِ بِنَجَفِ الْكُوفَةِ‏‏‏"، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۸۱، ح ۸
  4. "جَاهِلِيَّةَ كُفْرٍ و نِفَاقٍ‏ و ضَلَال‏‏‏"، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۷۷.
  5. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص: ۳۹۱ - ۳۹۳.