۳۳٬۷۴۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<ref>دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج' به '<ref>[[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب...) |
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=155%|' به '{{عربی|اندازه=100%|') |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
:::::#دابة الارض حجت خداست؛ زیرا طبق آیه شریفه مورد بحث از طرف خدا با مردم سخن میگوید و اتمام حجت میکند و کسی که میخواهد اتمام حجت کند میبایست انسانی باشد مانند خود مردم، وگرنه ممکن است عدهای اعتراض کنند که تو انسان نیستی و از نیازها و خواستههای ما خبر نداری، بنابراین حق اظهارنظر در مورد ما را نداری به اضافه اینکه مردم سخن پیامبران را نپذیرند هیچگاه سخن یک حیوان غیرمکلف را نخواهد پذیرفت و شأن خدا بالاتر از این است که با وجود اولیای الهی در پایان عمر بشر حیوانی را که هیچ تناسبی با رسالت الهی ندارد بهعنوان حجت خود قرار دهد؛ و به همین جهت [[قرآن]] بر انسان بودن پیامبران اصرار میورزد<ref>ر.ک: ولى اللّه، تقىپور، بررسى شخصیت اهل بیت در قرآن،(تهران: مرکز آموزش مدیریت دولتى، ج اول، ۱۳۷۷)، ص ۲۴۶- ۲۴۷.</ref>: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ...}}﴾}}<ref>سوره کهف، آیه ۱۱۰ و سوره فصلت آیه ۶ و ر.ک: سوره انعام، آیه ۱۳۰.</ref> | :::::#دابة الارض حجت خداست؛ زیرا طبق آیه شریفه مورد بحث از طرف خدا با مردم سخن میگوید و اتمام حجت میکند و کسی که میخواهد اتمام حجت کند میبایست انسانی باشد مانند خود مردم، وگرنه ممکن است عدهای اعتراض کنند که تو انسان نیستی و از نیازها و خواستههای ما خبر نداری، بنابراین حق اظهارنظر در مورد ما را نداری به اضافه اینکه مردم سخن پیامبران را نپذیرند هیچگاه سخن یک حیوان غیرمکلف را نخواهد پذیرفت و شأن خدا بالاتر از این است که با وجود اولیای الهی در پایان عمر بشر حیوانی را که هیچ تناسبی با رسالت الهی ندارد بهعنوان حجت خود قرار دهد؛ و به همین جهت [[قرآن]] بر انسان بودن پیامبران اصرار میورزد<ref>ر.ک: ولى اللّه، تقىپور، بررسى شخصیت اهل بیت در قرآن،(تهران: مرکز آموزش مدیریت دولتى، ج اول، ۱۳۷۷)، ص ۲۴۶- ۲۴۷.</ref>: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ...}}﴾}}<ref>سوره کهف، آیه ۱۱۰ و سوره فصلت آیه ۶ و ر.ک: سوره انعام، آیه ۱۳۰.</ref> | ||
:::::#طبق روایات متعدد و مشترک بین [[شیعه]] و [[سنی]] دابة الارض موجودی مقدس است که از جای مقدسی "کوه صفا یا بین صفا و مروه" خارج میشود و همراه خود عصای [[حضرت موسی|موسی]] {{ع}} و انگشتر [[حضرت سلیمان|سلیمان]] را دارد و با زدن مهر بر چهره انسانها مؤمنان (پاکان) و کافران (ناپاکان) را بهطور واضحی از هم جدا میکند<ref>از منابع سنّىها ر.ک: عبد الرحمن، سیوطى، پیشین، ص ۱۱۵- ۱۱۶، فخر رازى، پیشین، ص ۲۱۸، محمود بن عمر، زمخشرى، پیشین، ص ۳۸۴- ۳۸۵. سید محمود آلوسى، پیشین، ص ۱۹، از منابع شیعیان، ر.ک: فضل بن حسن، طبرسى، پیشین، ص ۳۶۶، جمعة العروسى الحویزى، پیشین، ص ۹۶- ۹۷.</ref>. و معلوم است که آن عصا و انگشتر اگر در دست کمتر از [[حضرت موسی|موسی]] {{ع}} و [[حضرت سلیمان|سلیمان]] {{ع}} باشد غیر از چوب و سنگ چیز دیگری نیست و خاصیتشان در اثر اراده ملکوتی و نفس قدسی آنها بروز میکند؛ و از اینکه این موجود شریف هر دو را یکجا در دست دارد نشانه برتری او از آن دو بزرگوار است و معنی ندارد که حیوان باشد. و همچنین جداسازی مؤمن از کافر با زدن مهر توسط حیوان، گرچه با تحقیر کافر تناسبی دارد ولی با احترام به مؤمن منافات دارد بلکه موجب ذلت و وحشت است. بنابراین، باید توسط انسانی برتر از بقیه یعنی [[امام علی|امیر مؤمنان]] {{ع}} این کار صورت گیرد تا باعث عزت و افتخار آنها گردد<ref>ر.ک: ولى اللّه، تقىپورفر، پیشین.</ref>. چنانکه در دنیا هم مدال و سند افتخار، همیشه توسط افرادی که مقام ظاهری بالاتری دارند اعطا میشود. و خدا هم کار جداسازی پاک (مؤمن) از ناپاک (کافر) را در شأن پیامبران میداند. و چون [[امام علی|علی]] {{ع}} طبق آیه مباهله (۶۱ آل عمران)، نفس [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} است<ref>ر.ک: فضل بن حسن، طبرسى، پیشین، ج ۱- ۲، ص ۷۶۴، علامه سید محمد حسین طباطبایى، پیشین، ج ۳، ص ۲۳۰، آیت اللّه ناصر مکارم شیرازى، پیشین، ج ۲، ص ۴۴۱.</ref> این کار را میکند. | :::::#طبق روایات متعدد و مشترک بین [[شیعه]] و [[سنی]] دابة الارض موجودی مقدس است که از جای مقدسی "کوه صفا یا بین صفا و مروه" خارج میشود و همراه خود عصای [[حضرت موسی|موسی]] {{ع}} و انگشتر [[حضرت سلیمان|سلیمان]] را دارد و با زدن مهر بر چهره انسانها مؤمنان (پاکان) و کافران (ناپاکان) را بهطور واضحی از هم جدا میکند<ref>از منابع سنّىها ر.ک: عبد الرحمن، سیوطى، پیشین، ص ۱۱۵- ۱۱۶، فخر رازى، پیشین، ص ۲۱۸، محمود بن عمر، زمخشرى، پیشین، ص ۳۸۴- ۳۸۵. سید محمود آلوسى، پیشین، ص ۱۹، از منابع شیعیان، ر.ک: فضل بن حسن، طبرسى، پیشین، ص ۳۶۶، جمعة العروسى الحویزى، پیشین، ص ۹۶- ۹۷.</ref>. و معلوم است که آن عصا و انگشتر اگر در دست کمتر از [[حضرت موسی|موسی]] {{ع}} و [[حضرت سلیمان|سلیمان]] {{ع}} باشد غیر از چوب و سنگ چیز دیگری نیست و خاصیتشان در اثر اراده ملکوتی و نفس قدسی آنها بروز میکند؛ و از اینکه این موجود شریف هر دو را یکجا در دست دارد نشانه برتری او از آن دو بزرگوار است و معنی ندارد که حیوان باشد. و همچنین جداسازی مؤمن از کافر با زدن مهر توسط حیوان، گرچه با تحقیر کافر تناسبی دارد ولی با احترام به مؤمن منافات دارد بلکه موجب ذلت و وحشت است. بنابراین، باید توسط انسانی برتر از بقیه یعنی [[امام علی|امیر مؤمنان]] {{ع}} این کار صورت گیرد تا باعث عزت و افتخار آنها گردد<ref>ر.ک: ولى اللّه، تقىپورفر، پیشین.</ref>. چنانکه در دنیا هم مدال و سند افتخار، همیشه توسط افرادی که مقام ظاهری بالاتری دارند اعطا میشود. و خدا هم کار جداسازی پاک (مؤمن) از ناپاک (کافر) را در شأن پیامبران میداند. و چون [[امام علی|علی]] {{ع}} طبق آیه مباهله (۶۱ آل عمران)، نفس [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} است<ref>ر.ک: فضل بن حسن، طبرسى، پیشین، ج ۱- ۲، ص ۷۶۴، علامه سید محمد حسین طباطبایى، پیشین، ج ۳، ص ۲۳۰، آیت اللّه ناصر مکارم شیرازى، پیشین، ج ۲، ص ۴۴۱.</ref> این کار را میکند. | ||
:::::#خود [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} فرمودهاند: {{عربی|اندازه= | :::::#خود [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} فرمودهاند: {{عربی|اندازه=100%|"أَنَا دَابَّةُ الْأَرْضِ"}}<ref>سید هاشم، حسین بحرانى، پیشین، ص ۲۲۹.</ref> من دابة الارض هستم و اصحاب [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} نیز دابة الارض را [[امام علی|علی]] {{ع}} میدانستند چنان که روزی شخصی از [[عمار بن یاسر]] معنی آن را پرسید و عمار سوگند یاد کرد قبل از اینکه دابة الارض را به او نشان دهد ننشیند، نخورد و نیاشامد پس هر دو به خدمت [[امام علی|علی]] {{ع}} آمدند؛ در حالیکه حضرت مشغول خوردن چیزی بود، عمار هم با دعوت حضرت نشست و مشغول غذا خوردن شد و وقتی آن مرد با تعجب از شکستن سوگند توسط عمار پرسید پاسخ داد: اگر میفهمیدی دابة الارض را نشانت دادم<ref>ر.ک: جمعه، العروسى الحویزى، پیشین، ص ۹۸، سید هاشم، حسینى بحرانى، پیشین، ص ۲۲۸- ۲۲۹، فضل بن حسین، طبرسى، پیشین، ج ۷- ۸، ص ۳۶۶، آیت اللّه ناصر مکارم شیرازى، پیشین، ج ۱۵، ص ۵۵۲- ۵۵۳.</ref>. | ||
::::::تذکر: کلمه دابه (جنبنده) معنی وسیعی دارد؛ و در [[قرآن]] در معنایی که شامل انسان و حیوانات شود به کار رفته است مانند: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا}}﴾}}<ref>سوره هود، آیه ۶ و نیز ر.ک: سوره نحل، آیه ۶۱ و سوره انفال، آیه ۲۲.</ref> علت استعمال دابة الارض، در مورد [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} ظاهرا به جهت سرعت حضرت در انجام فرامین الهی و پرتحرکی او در جنگها میباشد<ref>ر.ک: ولى اللّه تقىپورفر، پیشین، ص ۲۴۹.</ref>. و شاید مانند لقب [[امام علی|ابوتراب]] برای آزمایش مردم باشد. چرا که منافقان به عکس مؤمنان لقب [[امام علی|ابوتراب]] را که [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} به او داده موجب تمسخر و استهزاء حضرت قرار داده بودند»<ref>[[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج۲، ص۶۱-۶۷.</ref>. | ::::::تذکر: کلمه دابه (جنبنده) معنی وسیعی دارد؛ و در [[قرآن]] در معنایی که شامل انسان و حیوانات شود به کار رفته است مانند: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا}}﴾}}<ref>سوره هود، آیه ۶ و نیز ر.ک: سوره نحل، آیه ۶۱ و سوره انفال، آیه ۲۲.</ref> علت استعمال دابة الارض، در مورد [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} ظاهرا به جهت سرعت حضرت در انجام فرامین الهی و پرتحرکی او در جنگها میباشد<ref>ر.ک: ولى اللّه تقىپورفر، پیشین، ص ۲۴۹.</ref>. و شاید مانند لقب [[امام علی|ابوتراب]] برای آزمایش مردم باشد. چرا که منافقان به عکس مؤمنان لقب [[امام علی|ابوتراب]] را که [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} به او داده موجب تمسخر و استهزاء حضرت قرار داده بودند»<ref>[[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج۲، ص۶۱-۶۷.</ref>. | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
::::::«از القاب [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} شمرده شده و خروج آن از علائم [[آخر الزمان]] است. [[امیر المؤمنین]] {{ع}} فرمود: "آگاه باشید! قسم به خداوند که دابّة الارض، انسان است"<ref>نجم الثاقب، باب دوم.</ref>. این واژه، متّخذ از آیه مبارکه {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الأَرْضِ...}}﴾}}<ref>سوره نمل، ۸۲.</ref> میباشد. این آیه و سه آیه بعد از آن، از واقعه هولناکی که در آینده به وقوع میپیوندد خبر میدهند. معنی ظاهر آیه این است: هنگامی که مردم مستوجب عذاب شدند (و دوران مهلت پایان پذیرفت)، جانوری (جنبندهای) را از زمین بیرون میآوریم که با آنها سخن میگوید که مردم به آیات ما یقین نمیآورند. مشهور میان شرّاح حدیث و اغلب مفسران، این است که دابّة الارض از علامات قیامت است، یا نخستین علامت است که کوه صفا منشق میشود. در اخبار [[شیعه]]، مکرر آمده که "دابّة الارض" از نشانههای [[قیامت]] است و [[امام علی|امیر المؤمنین علی]] {{ع}} است. در بیشتر کتب حدیث [[اهل سنت]] آمده که دابّة الارض، همان صاحب عصا و میسم (آلت نشانگذار) است<ref>معارف و معاریف، ج ۵، ص ۳۱۵.</ref>. منظور از عصا، عصای [[حضرت موسی]] {{ع}} است که در دست آن حضرت خواهد بود، و "میسم" بهمعنای چیزی است که به وسیله آن بر پیشانی چارپایان داغ میزنند و نشاندار میکنند، چنانکه در آخرت، [[امیر مؤمنان]] قسیم الجنّه و النار هستند، در [[رجعت]] نیز دوست و دشمن را از یکدیگر جدا میکنند و بر روی بینی دشمنان مهر باطله میزنند<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۲۷.</ref>. | ::::::«از القاب [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} شمرده شده و خروج آن از علائم [[آخر الزمان]] است. [[امیر المؤمنین]] {{ع}} فرمود: "آگاه باشید! قسم به خداوند که دابّة الارض، انسان است"<ref>نجم الثاقب، باب دوم.</ref>. این واژه، متّخذ از آیه مبارکه {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الأَرْضِ...}}﴾}}<ref>سوره نمل، ۸۲.</ref> میباشد. این آیه و سه آیه بعد از آن، از واقعه هولناکی که در آینده به وقوع میپیوندد خبر میدهند. معنی ظاهر آیه این است: هنگامی که مردم مستوجب عذاب شدند (و دوران مهلت پایان پذیرفت)، جانوری (جنبندهای) را از زمین بیرون میآوریم که با آنها سخن میگوید که مردم به آیات ما یقین نمیآورند. مشهور میان شرّاح حدیث و اغلب مفسران، این است که دابّة الارض از علامات قیامت است، یا نخستین علامت است که کوه صفا منشق میشود. در اخبار [[شیعه]]، مکرر آمده که "دابّة الارض" از نشانههای [[قیامت]] است و [[امام علی|امیر المؤمنین علی]] {{ع}} است. در بیشتر کتب حدیث [[اهل سنت]] آمده که دابّة الارض، همان صاحب عصا و میسم (آلت نشانگذار) است<ref>معارف و معاریف، ج ۵، ص ۳۱۵.</ref>. منظور از عصا، عصای [[حضرت موسی]] {{ع}} است که در دست آن حضرت خواهد بود، و "میسم" بهمعنای چیزی است که به وسیله آن بر پیشانی چارپایان داغ میزنند و نشاندار میکنند، چنانکه در آخرت، [[امیر مؤمنان]] قسیم الجنّه و النار هستند، در [[رجعت]] نیز دوست و دشمن را از یکدیگر جدا میکنند و بر روی بینی دشمنان مهر باطله میزنند<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۲۷.</ref>. | ||
::::::در حدیثی آمده که در روزِ سوم ورود [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} به بیت المقدّس، دابّة الارض خارج میشود<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۷۵؛ الزام الناصب، ص ۱۷۷ و ۱۸۰.</ref>. | ::::::در حدیثی آمده که در روزِ سوم ورود [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} به بیت المقدّس، دابّة الارض خارج میشود<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۷۵؛ الزام الناصب، ص ۱۷۷ و ۱۸۰.</ref>. | ||
::::::از نظر [[روایات]] [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] هیچ تردیدی نیست که منظور از {{عربی|اندازه= | ::::::از نظر [[روایات]] [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] هیچ تردیدی نیست که منظور از {{عربی|اندازه=100%|"دَابَّةُ الْأَرْضِ"}} رجعت وجود مقدّس [[امام علی|حضرت علی بن ابی طالب]] {{ع}} میباشد که احادیث فراوانی در این زمینه به دست ما رسیده است که به برخی از آنها اشاره میکنیم: [[امام باقر]] {{ع}} از [[حضرت علی]] {{ع}} نقل میکنند که فرمود: "من تقسیمکننده بهشت و دوزخم، کسی وارد آنها نمیشود جز براساس تقسیم من. من فاروق اکبرم. من پیشوای آیندگانم. من گزارشگر گذشتگانم. جز [[رسول اکرم]] {{صل}} کسی بر من پیشی نمیگیرد. او و من در یک [[صراط]] هستیم، جز اینکه این صراط به نام اوست. به من شش فضیلت داده شد: | ||
:::::#علم منایا و بلایا و وصایا به من داده شد. | :::::#علم منایا و بلایا و وصایا به من داده شد. | ||
:::::#سخن فصل (جدا کننده حقّ و باطل) به من عطا شد. | :::::#سخن فصل (جدا کننده حقّ و باطل) به من عطا شد. |