جز
جایگزینی متن - ' ؛' به '؛'
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=100%|' به '{{عربی|') |
جز (جایگزینی متن - ' ؛' به '؛') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
*همچنین در باره احکام دین، طایفهای بر این باور بودند که هدف از تشریع احکام، ایجاد راهی برای وصال بندگان به خدا است، پس اگر برای رسیدن به خدا راهی نزدیکتر پیدا شود، هر راهی که باشد، باید آن راه را پیمود؛ چرا که مقصود، تنها و تنها، وصول به حق است. دستهای دیگر معتقدند که به طور کلی تکلیف به واجبات و ترک محرمات، برای رسیدن به کمال است و معنا ندارد که این تکالیف با رسیدن انسان به حق و کمال، باز هم بر ذمّه او باقی بماند. با اینکه ما میدانیم در عهد [[رسول خدا]]{{صل}} احکام، فرائض، حدود و سایر سیاستهای اسلامی به اعتبار خود باقی بود و هیچ یک از مسلمانان، به این بهانه که به حق واصل شده یا به کمال رسیده است، از آن مستثنا نبوده است<ref>محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۴۱ ـ ۴۲.</ref>. | *همچنین در باره احکام دین، طایفهای بر این باور بودند که هدف از تشریع احکام، ایجاد راهی برای وصال بندگان به خدا است، پس اگر برای رسیدن به خدا راهی نزدیکتر پیدا شود، هر راهی که باشد، باید آن راه را پیمود؛ چرا که مقصود، تنها و تنها، وصول به حق است. دستهای دیگر معتقدند که به طور کلی تکلیف به واجبات و ترک محرمات، برای رسیدن به کمال است و معنا ندارد که این تکالیف با رسیدن انسان به حق و کمال، باز هم بر ذمّه او باقی بماند. با اینکه ما میدانیم در عهد [[رسول خدا]]{{صل}} احکام، فرائض، حدود و سایر سیاستهای اسلامی به اعتبار خود باقی بود و هیچ یک از مسلمانان، به این بهانه که به حق واصل شده یا به کمال رسیده است، از آن مستثنا نبوده است<ref>محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۴۱ ـ ۴۲.</ref>. | ||
*از نویسندگان معاصر که بر دیدگاه [[علامه طباطبایی]] است و به تبیین آن پرداخته، [[محمد هادی معرفت]] است. او در بیان محکم و متشابه چنین میگوید:اِحکام به معنای استوار بودن گفتار یا کرداری است که راه خلل و شبهه در آن بسته باشد، در مقابلِ آن، متشابه قرار دارد؛ چنانچه گفتار یا کرداری، بر اثر احتمالاتی چند، شبهه برانگیز باشد و مقصود پنهان گردد، آن را متشابه گویند. برخی آیات، بر اثر وجوه محتمل، ظاهری شبههانگیز به خود یافته، دستخوش کج اندیشان قرارگرفتهاند تا با تأویل آنها مایه فتنه گردند و مردم سادهلوح را از راه به در برند. بنا بر این، وجه تسمیه این آیات به متشابه آن است که مایه شبهه و گاه دستآویزی برای فتنه جویان گردیده است<ref>ر. ک: علوم قرآنی، محمد هادی معرفت، قم، مؤسسۀ فرهنگی التمهید، چاپ چهارم، ۱۳۸۱ ش، ص ۲۷۳ـ ۲۷۱.</ref>. نویسنده مذکور، بر خلاف دیدگاه اول، هر گونه ابهام و اجمال را مساوی با تشابه نمیداند، بلکه رابطه بین تشابه و ابهام را از نوع عموم و خصوص من وجه میداند <ref>ر. ک: التمهید فی علوم القرآن، محمد هادی معرفت، قم، مرکز مدیریت حوزۀ علمیۀ قم، ۱۴۰۹ ﻫ، ج ۳، ص ۱۲ ـ ۹.</ref>. | *از نویسندگان معاصر که بر دیدگاه [[علامه طباطبایی]] است و به تبیین آن پرداخته، [[محمد هادی معرفت]] است. او در بیان محکم و متشابه چنین میگوید:اِحکام به معنای استوار بودن گفتار یا کرداری است که راه خلل و شبهه در آن بسته باشد، در مقابلِ آن، متشابه قرار دارد؛ چنانچه گفتار یا کرداری، بر اثر احتمالاتی چند، شبهه برانگیز باشد و مقصود پنهان گردد، آن را متشابه گویند. برخی آیات، بر اثر وجوه محتمل، ظاهری شبههانگیز به خود یافته، دستخوش کج اندیشان قرارگرفتهاند تا با تأویل آنها مایه فتنه گردند و مردم سادهلوح را از راه به در برند. بنا بر این، وجه تسمیه این آیات به متشابه آن است که مایه شبهه و گاه دستآویزی برای فتنه جویان گردیده است<ref>ر. ک: علوم قرآنی، محمد هادی معرفت، قم، مؤسسۀ فرهنگی التمهید، چاپ چهارم، ۱۳۸۱ ش، ص ۲۷۳ـ ۲۷۱.</ref>. نویسنده مذکور، بر خلاف دیدگاه اول، هر گونه ابهام و اجمال را مساوی با تشابه نمیداند، بلکه رابطه بین تشابه و ابهام را از نوع عموم و خصوص من وجه میداند <ref>ر. ک: التمهید فی علوم القرآن، محمد هادی معرفت، قم، مرکز مدیریت حوزۀ علمیۀ قم، ۱۴۰۹ ﻫ، ج ۳، ص ۱۲ ـ ۹.</ref>. | ||
*ناگفته نماند که برخی از اصولیان [[اهل سنت]] نیز در تعریف محکم، از دیدگاه مشهور در اصول، که محکم را اعم از نص و ظاهر میداند، فاصله گرفته و آن را اخص از نص دانستهاند. آنان در تعریف محکم گفتهاند:محکم، در اصطلاح، به لفظ یا عبارتی از قرآن گفته میشود که بر مقصود اصلی خداوند دلالت داشته و دلالت آن به قدری واضح باشد که احتمال تأویل و نسخ در آن راه نداشته باشد؛ مانند:{{عربی|﴿{{متن قرآن|اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}﴾}}<ref> خداوند برای هر کس از بندگانش که (خود) بخواهد روزی را فراخ یا تنگ میدارد. بیگمان خداوند به هر چیزی | *ناگفته نماند که برخی از اصولیان [[اهل سنت]] نیز در تعریف محکم، از دیدگاه مشهور در اصول، که محکم را اعم از نص و ظاهر میداند، فاصله گرفته و آن را اخص از نص دانستهاند. آنان در تعریف محکم گفتهاند:محکم، در اصطلاح، به لفظ یا عبارتی از قرآن گفته میشود که بر مقصود اصلی خداوند دلالت داشته و دلالت آن به قدری واضح باشد که احتمال تأویل و نسخ در آن راه نداشته باشد؛ مانند:{{عربی|﴿{{متن قرآن|اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}﴾}}<ref> خداوند برای هر کس از بندگانش که (خود) بخواهد روزی را فراخ یا تنگ میدارد. بیگمان خداوند به هر چیزی داناست؛ سوره عنکبوت، آیه:۶۲.</ref><ref> اصول السرخسی، محمد بن احمد سرخسی، بیروت، دار المعرفه، ۱۹۵۱ م، ج ۱، ص ۱۶۶ ـ ۱۶۵.</ref>. تفاوت محکم با نصّ آن است که در نصّ، احتمال آن که آن متن در عهد [[رسول خدا]]{{صل}} نسخ شده باشد، وجود دارد، اما این احتمال در باره محکم منتفی است<ref>المناهج الأصولیه فی الإجتهاد بالرأی فی التشریع الإسلامی، فتحی درینی، دمشق، الشرکة المتحدة للتوزیع، ۱۴۰۵ م، ص ۶۱.</ref>. | ||
*مواردی که این گروه از اصولیان آنها را ذیل عنوان آیات محکم معرفی کردهاند، تقریباً همان چیزی است که در نظریه [[علامه طباطبایی]] از آن با نام اصول مسلم قرآن یاد شده است. بنا بر این، مهمترین آیات محکم از دیدگاه این اصولیان به شرح زیر است: | *مواردی که این گروه از اصولیان آنها را ذیل عنوان آیات محکم معرفی کردهاند، تقریباً همان چیزی است که در نظریه [[علامه طباطبایی]] از آن با نام اصول مسلم قرآن یاد شده است. بنا بر این، مهمترین آیات محکم از دیدگاه این اصولیان به شرح زیر است: | ||
#آیاتی که بر اصول و قواعد اساسی دین دلالت داشته باشد، به نحوی که در گذر زمان، دستخوش دگرگونی نگردد؛ مانند: ایمان به خدا، فرشتگان، کتب آسمانی، روز قیامت و..... <ref>در این مورد آیات فراوانی وجود دارد که برای نمونه میتوان به آیات ۷ سورۀ حدید و ۱۷۷ سورۀ بقره اشاره کرد.</ref> | #آیاتی که بر اصول و قواعد اساسی دین دلالت داشته باشد، به نحوی که در گذر زمان، دستخوش دگرگونی نگردد؛ مانند: ایمان به خدا، فرشتگان، کتب آسمانی، روز قیامت و..... <ref>در این مورد آیات فراوانی وجود دارد که برای نمونه میتوان به آیات ۷ سورۀ حدید و ۱۷۷ سورۀ بقره اشاره کرد.</ref> |