←سه روایت از امام حسین {{ع}}
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
#هنگامی که [[امام حسن]]{{ع}} با [[معاویه بن ابی سفیان]] [[مصالحه]] کرد، [[مردم]] بر ایشان وارد شدند و برخی زبان به ملامت گشودند که "چرا با [[معاویه]] [[صلح]] کردی؟" حضرت خطاب به آنان فرمود: وای بر شما! شما نمیدانید که من چه کردم! به [[خدا]] قسم، برای شیعیانم کاری انجام دادم که از آن چه [[خورشید]] بر آن طلوع یا غروب کند، بهتر است. آیا نمیدانید که من [[امام]] [[واجب الاطاعه]] شما هستم و به [[نص]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} یکی از دو سرور [[جوانان]] بهشتم؟" گفتند: "بلی. آن حضرت فرمود: آیا نمیدانید که وقتی [[حضرت خضر]]{{ع}} آن کشتی را سوراخ کرد یا آن دیوار را برپا ساخت یا آن نوجوان را کشت، این امور برای [[حضرت موسی]]{{ع}} گران آمد؟ زیرا وجوه و حکمتهای این کار برای [[حضرت موسی]]{{ع}} مخفی بود؛ اما نزد [[خداوند]] درست و حکیمانه بود. آیا نمیدانید که هیچ کدام از ما [[ائمه]]{{عم}} نیست، مگر این که بیعتی از [[طاغوت]] زمانش را بر گردن دارد، جز [[قائم]]{{ع}} که [[عیسی بن مریم]]، [[روح]] الله، پشت سرش [[نماز]] خواهد خواند. [[خداوند عزوجل]] ولادتش را مخفی و وجودش را در غبیت نگه میدارد تا در زمان ظهورش از احدی بر گردن او بیعتی نباشد. [[خداوند]]، [[عمر]] [[فرزند]] نهم از [[فرزندان]] برادرم [[امام حسین|حسین]]{{ع}} [[فرزند]] سرور زنان عالم را در غیبتش طولانی میکند، سپس با قدرتش او را به صورت [[جوانی]] زیر [[چهل]] سال، به [[ظهور]] میرساند تا بدانند که [[خداوند]] بر هر کاری قادر است"<ref>{{عربی|" وَيْحَكُمْ مَا تَدْرُونَ مَا عَمِلْتُ وَ اللَّهِ الَّذِي عَمِلْتُ خَيْرٌ لِشِيعَتِي مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ أَوْ غَرَبَتْ أَ لَا تَعْلَمُونَ أَنَّنِي إِمَامُكُمْ مُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ عَلَيْكُمْ وَ أَحَدُ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ بِنَصٍّ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} عَلَيَّ قَالُوا بَلَى قَالَ أَ مَا عَلِمْتُمْ أَنَّ الْخَضِرَ {{ع}} لَمَّا خَرَقَ السَّفِينَةَ وَ أَقَامَ الْجِدَارَ وَ قَتَلَ الْغُلَامَ كَانَ ذَلِكَ سَخَطاً لِمُوسَى بْنِ عِمْرَانَ إِذْ خَفِيَ عَلَيْهِ وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي ذَلِكَ وَ كَانَ ذَلِكَ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ حِكْمَةً وَ صَوَاباً أَ مَا عَلِمْتُمْ أَنَّهُ مَا مِنَّا أَحَدٌ إِلَّا وَ يَقَعُ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطَاغِيَةِ زَمَانِهِ إِلَّا الْقَائِمُ الَّذِي يُصَلِّي رُوحُ اللَّهِ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ {{ع}} خَلْفَهُ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُخْفِي وِلَادَتَهُ وَ يُغَيِّبُ شَخْصَهُ لِئَلَّا يَكُونَ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ إِذَا خَرَجَ ذَلِكَ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ أَخِي الْحُسَيْنِ ابْنِ سَيِّدَةِ الْإِمَاءِ يُطِيلُ اللَّهُ عُمُرَهُ فِي غَيْبَتِهِ ثُمَّ يُظْهِرُهُ بِقُدْرَتِهِ فِي صُورَةِ شَابٍّ دُونَ أَرْبَعِينَ سَنَةً ذَلِكَ لِيُعْلَمَ أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ"}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۳۱۶.</ref><ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص: ۳۳ - ۳۴.</ref>. | #هنگامی که [[امام حسن]]{{ع}} با [[معاویه بن ابی سفیان]] [[مصالحه]] کرد، [[مردم]] بر ایشان وارد شدند و برخی زبان به ملامت گشودند که "چرا با [[معاویه]] [[صلح]] کردی؟" حضرت خطاب به آنان فرمود: وای بر شما! شما نمیدانید که من چه کردم! به [[خدا]] قسم، برای شیعیانم کاری انجام دادم که از آن چه [[خورشید]] بر آن طلوع یا غروب کند، بهتر است. آیا نمیدانید که من [[امام]] [[واجب الاطاعه]] شما هستم و به [[نص]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} یکی از دو سرور [[جوانان]] بهشتم؟" گفتند: "بلی. آن حضرت فرمود: آیا نمیدانید که وقتی [[حضرت خضر]]{{ع}} آن کشتی را سوراخ کرد یا آن دیوار را برپا ساخت یا آن نوجوان را کشت، این امور برای [[حضرت موسی]]{{ع}} گران آمد؟ زیرا وجوه و حکمتهای این کار برای [[حضرت موسی]]{{ع}} مخفی بود؛ اما نزد [[خداوند]] درست و حکیمانه بود. آیا نمیدانید که هیچ کدام از ما [[ائمه]]{{عم}} نیست، مگر این که بیعتی از [[طاغوت]] زمانش را بر گردن دارد، جز [[قائم]]{{ع}} که [[عیسی بن مریم]]، [[روح]] الله، پشت سرش [[نماز]] خواهد خواند. [[خداوند عزوجل]] ولادتش را مخفی و وجودش را در غبیت نگه میدارد تا در زمان ظهورش از احدی بر گردن او بیعتی نباشد. [[خداوند]]، [[عمر]] [[فرزند]] نهم از [[فرزندان]] برادرم [[امام حسین|حسین]]{{ع}} [[فرزند]] سرور زنان عالم را در غیبتش طولانی میکند، سپس با قدرتش او را به صورت [[جوانی]] زیر [[چهل]] سال، به [[ظهور]] میرساند تا بدانند که [[خداوند]] بر هر کاری قادر است"<ref>{{عربی|" وَيْحَكُمْ مَا تَدْرُونَ مَا عَمِلْتُ وَ اللَّهِ الَّذِي عَمِلْتُ خَيْرٌ لِشِيعَتِي مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ أَوْ غَرَبَتْ أَ لَا تَعْلَمُونَ أَنَّنِي إِمَامُكُمْ مُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ عَلَيْكُمْ وَ أَحَدُ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ بِنَصٍّ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} عَلَيَّ قَالُوا بَلَى قَالَ أَ مَا عَلِمْتُمْ أَنَّ الْخَضِرَ {{ع}} لَمَّا خَرَقَ السَّفِينَةَ وَ أَقَامَ الْجِدَارَ وَ قَتَلَ الْغُلَامَ كَانَ ذَلِكَ سَخَطاً لِمُوسَى بْنِ عِمْرَانَ إِذْ خَفِيَ عَلَيْهِ وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي ذَلِكَ وَ كَانَ ذَلِكَ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ حِكْمَةً وَ صَوَاباً أَ مَا عَلِمْتُمْ أَنَّهُ مَا مِنَّا أَحَدٌ إِلَّا وَ يَقَعُ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطَاغِيَةِ زَمَانِهِ إِلَّا الْقَائِمُ الَّذِي يُصَلِّي رُوحُ اللَّهِ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ {{ع}} خَلْفَهُ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُخْفِي وِلَادَتَهُ وَ يُغَيِّبُ شَخْصَهُ لِئَلَّا يَكُونَ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ إِذَا خَرَجَ ذَلِكَ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ أَخِي الْحُسَيْنِ ابْنِ سَيِّدَةِ الْإِمَاءِ يُطِيلُ اللَّهُ عُمُرَهُ فِي غَيْبَتِهِ ثُمَّ يُظْهِرُهُ بِقُدْرَتِهِ فِي صُورَةِ شَابٍّ دُونَ أَرْبَعِينَ سَنَةً ذَلِكَ لِيُعْلَمَ أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ"}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۳۱۶.</ref><ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص: ۳۳ - ۳۴.</ref>. | ||
== | ==چهار [[روایت]] از [[امام حسین]] {{ع}}== | ||
#[[مرحوم صدوق]] در کتاب کمال الدین خود از [[امام صادق]] {{ع}} و او از [[امام حسین]] {{ع}} [[نقل]] کرده است که آن حضرت فرمود: پسر نهمین من سنتی از [[یوسف]] و سنتی از [[موسی بن عمران]] دارد و او [[قائم]] ما [[اهل بیت]] است که [[خداوند]] در یک شب کار او را [[اصلاح]] میکند<ref> بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۳۳.</ref>. (وسایل [[ظهور]] او را فراهم میآورد و [[یاران]] او را نزد او جمع میکند.) | #[[مرحوم صدوق]] در کتاب کمال الدین خود از [[امام صادق]] {{ع}} و او از [[امام حسین]] {{ع}} [[نقل]] کرده است که آن حضرت فرمود: پسر نهمین من سنتی از [[یوسف]] و سنتی از [[موسی بن عمران]] دارد و او [[قائم]] ما [[اهل بیت]] است که [[خداوند]] در یک شب کار او را [[اصلاح]] میکند<ref> بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۳۳.</ref>. (وسایل [[ظهور]] او را فراهم میآورد و [[یاران]] او را نزد او جمع میکند.) | ||
#از [[امام حسین]] {{ع}} [[روایت]] شده که فرمود: ما [[دوازده]] [[مهدی]] داریم، اول آنها [[امیرالمؤمنین علی]] بن ابی طالب و آخر آنها نهمین [[فرزند من]] است. او امامی است که [[قیام]] به [[حق]] میکند. [[خداوند]] [[زمین]] را پس از آنکه (با [[کفر]] و [[بیدینی]] اهلش) مرده باشد، به وسیله او زنده میکند، همچنین به وسیله او [[دین حق]] ([[اسلام]]) را بر همه [[ادیان]] غالب میگرداند، هرچند [[مشرکان]] نخواهند. او غیبتی دارد که در آن [[مردم]] بسیاری از [[دین]] برمیگردنند و گروهی دیگر بر [[دین حق]] ([[اسلام]]) ثابت باشند. برخی (از روی سرزنش) به آنها میگویند: اگر راست میگویید، موقع [[ظهور]] [[امام زمان]] شما چه وقت است؟ [[آگاه]] باشید آنها در [[غیبت]] وی، [[تحمل]] رنجها و [[تکذیب]] بیدینان بر [[عقیده]] خود ثابت میمانند، مثل کسانی هستند که با [[شمشیر]] در رکاب [[رسول خدا]] {{صل}} [[جهاد]] کردند<ref> بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۳۳.</ref>. | #از [[امام حسین]] {{ع}} [[روایت]] شده که فرمود: ما [[دوازده]] [[مهدی]] داریم، اول آنها [[امیرالمؤمنین علی]] بن ابی طالب و آخر آنها نهمین [[فرزند من]] است. او امامی است که [[قیام]] به [[حق]] میکند. [[خداوند]] [[زمین]] را پس از آنکه (با [[کفر]] و [[بیدینی]] اهلش) مرده باشد، به وسیله او زنده میکند، همچنین به وسیله او [[دین حق]] ([[اسلام]]) را بر همه [[ادیان]] غالب میگرداند، هرچند [[مشرکان]] نخواهند. او غیبتی دارد که در آن [[مردم]] بسیاری از [[دین]] برمیگردنند و گروهی دیگر بر [[دین حق]] ([[اسلام]]) ثابت باشند. برخی (از روی سرزنش) به آنها میگویند: اگر راست میگویید، موقع [[ظهور]] [[امام زمان]] شما چه وقت است؟ [[آگاه]] باشید آنها در [[غیبت]] وی، [[تحمل]] رنجها و [[تکذیب]] بیدینان بر [[عقیده]] خود ثابت میمانند، مثل کسانی هستند که با [[شمشیر]] در رکاب [[رسول خدا]] {{صل}} [[جهاد]] کردند<ref> بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۳۳.</ref>. | ||
#در [[غیبت]] [[شیخ طوسی]] از [[عبدالله]] بن شریک [[حدیث]] مفصلی [[نقل]] شده که مختصر آن این است: [[امام حسین]] {{ع}} از کنار جماعتی از [[بنی امیه]] که در [[مسجد]] [[پیامبر]] {{صل}} نشسته بودند گذشت رو به آنها کرد و فرمود: بدانید که به [[خدا]] قسم! [[عمر]] [[دنیا]] به پایان نمیرسد تا اینکه [[خداوند]] مردی از نسل من برانگیزد و هزار نفر از شما را به قتل رساند و با آن هزار نفر هزار دیگر و با آن هزار نفر هزار دیگر! عرض کردم: فدایت شوم اینان اولاد فلان و فلان هستند و به این تعداد که فرمودید نمیرسند. فرمود: در آن زمان از صلب هریک از [[بنی امیه]] عدهای بسیار خواهند بود و بزرگ آنها نیز از خودشان است<ref> منظور سفیانی است (بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۳۴).</ref>. | #در [[غیبت]] [[شیخ طوسی]] از [[عبدالله]] بن شریک [[حدیث]] مفصلی [[نقل]] شده که مختصر آن این است: [[امام حسین]] {{ع}} از کنار جماعتی از [[بنی امیه]] که در [[مسجد]] [[پیامبر]] {{صل}} نشسته بودند گذشت رو به آنها کرد و فرمود: بدانید که به [[خدا]] قسم! [[عمر]] [[دنیا]] به پایان نمیرسد تا اینکه [[خداوند]] مردی از نسل من برانگیزد و هزار نفر از شما را به قتل رساند و با آن هزار نفر هزار دیگر و با آن هزار نفر هزار دیگر! عرض کردم: فدایت شوم اینان اولاد فلان و فلان هستند و به این تعداد که فرمودید نمیرسند. فرمود: در آن زمان از صلب هریک از [[بنی امیه]] عدهای بسیار خواهند بود و بزرگ آنها نیز از خودشان است<ref> منظور سفیانی است (بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۳۴).</ref>. | ||
#[[عبدالرحمن بن سلیط]] از [[امام حسین]]{{ع}} [[نقل]] کرده است که فرمود: "در [[خاندان]] ما [[دوازده مهدی]] وجود دارد، نخستین ایشان، [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} است و آخرین آنان، نهمین نفر از [[فرزندان]] من است. او همان [[امام]] [[قیام]] کننده به [[حق]] است که [[خداوند]] [[زمین]] را بعد از آن که بمیرد، به وسیله او زنده میکند و [[دین حق]] را بر تمام [[ادیان]] به [[پیروزی]] میرساند، اگرچه [[مشرکان]] آن را ناخوش دارند. برای او غیبتی است که برخی در آن دوران، [[مرتد]] میشوند و برخی دیگر در [[دین]] ثابت قدم میمانند و به آنها از روی تمسخر گفته میشود: این وعده چه زمانی است، اگر راست میگویید؟ کسی که در دوران غیبتش متحمل [[آزار]] و اذیت شود و به [[دروغگویی]] متهم گردد، به منزله مجاهدی است که با شمشیرش پیشاپیش [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} [[جهاد]] کرده است"<ref>{{عربی|" مِنَّا اثْنَا عَشَرَ مَهْدِيّاً أَوَّلُهُمْ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ آخِرُهُمُ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِي وَ هُوَ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ يُحْيِي اللَّهُ تَعَالَى بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَ يُظْهِرُ بِهِ دِيْنَ الْحَقِّ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ لَهُ غَيْبَةٌ يَرْتَدُّ فِيهَا قَوْمٌ وَ يَثْبُتُ عَلَى الدِّينِ فِيهَا آخَرُونَ فَيُؤْذَوْنَ وَ يُقَالُ لَهُمْ {{متن قرآن|مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ}} أَمَا إِنَّ الصَّابِرَ فِي غَيْبَتِهِ عَلَى الْأَذَى وَ التَّكْذِيبِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِ بِالسَّيْفِ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}}"}}عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۶۸؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۳۱۷.</ref><ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص: ۳۴ - ۳۵.</ref>. | |||
==دو [[روایت]] از [[امام]] [[زین العابدین]] {{ع}}== | ==دو [[روایت]] از [[امام]] [[زین العابدین]] {{ع}}== | ||
#مجلسی در بحار از [[شیخ صدوق]] در کتاب کمال الدین از سعید بن جبیر و او از [[امام]] زینالعابدین {{ع}} [[روایت]] کرده است که آن حضرت فرمود: [[قائم]] ما ولادتش بر [[مردم]] پوشیده میماند تا جایی که میگویند هنوز متولد نشده است<ref> بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۳۵.</ref>. [[اهل سنت]] معتقدند که [[مهدی]] [[موعود]] هنوز متولد نشده است، [[امام]] [[زین العابدین]] {{ع}} قرنها قبل از آن، به این [[عقیده]] خبر داده است. | #مجلسی در بحار از [[شیخ صدوق]] در کتاب کمال الدین از سعید بن جبیر و او از [[امام]] زینالعابدین {{ع}} [[روایت]] کرده است که آن حضرت فرمود: [[قائم]] ما ولادتش بر [[مردم]] پوشیده میماند تا جایی که میگویند هنوز متولد نشده است<ref> بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۳۵.</ref>. [[اهل سنت]] معتقدند که [[مهدی]] [[موعود]] هنوز متولد نشده است، [[امام]] [[زین العابدین]] {{ع}} قرنها قبل از آن، به این [[عقیده]] خبر داده است. |