انتظار فرج (ابهام‌زدایی): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '{{خرد}} {{مهدویت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل مرتبط با مباحث پی...)
خط ۱: خط ۱:
{{خرد}}
{{مهدویت/بالا}}
{{مهدویت}}
{{مهدویت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون [[امام مهدی]]{{ع}} است. "'''[[امام مهدی]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[امام مهدی در قرآن]] | [[امام مهدی در حدیث]] | [[امام مهدی در کلام اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[امام مهدی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==واژه‌شناسی==
==واژه‌شناسی==

نسخهٔ ‏۱۱ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۳۷

متن این جستار آزمایشی است؛ امید می رود در آینده نه چندان دور آماده شود. برای اطلاع از جزئیات بیشتر به بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت مراجعه کنید.


واژه‌شناسی

  • انتظار، در لغت به معنای چشم داشتن، چشم‌داشت و چشم‌‏به‏راه بودن‏ است[۱]. این واژه که از ریشه "نظر" گرفته شده در معنا مشابه اصل خود است و آن عبارت است از تأمل یک چیز و چشم داشتن به آن. این‏که گفته می‌‏شود: "نظرته"، یعنی" انتظرته"، مثل این است که به زمانی می‌‏نگرد که شی‏ء مورد انتظارش در آن زمان می‌‏آید[۲].
  • انتظار در اصطلاح "مهدویت"، به معنای چشم‏ به‏راه بودن ظهور واپسین ذخیره الهی و آماده شدن برای یاری او در برپایی حکومت عدل و قسط در سراسر گیتی است. برخی بزرگان، با بهره‌‏مندی از سخنان پیشوایان معصوم(ع) انتظار را این گونه معنا کرده‌‏اند: کیفیتی روحی است که باعث به وجود آمدن حالت آمادگی "انسان‏ها" برای آنچه انتظار دارند، می‌‏شود و ضد آن یأس و ناامیدی است. هرچه انتظار بیشتر و هرچه شعله آن، فروزان‌‏تر و پر فروغ‏‌تر باشد، تحرک و پویایی او و در نتیجه آمادگی نیز بیشتر خواهد بود[۳][۴].

مؤلفه‏‌های انتظار

  • دست‏کم سه مؤلفه را می‌توان بنیان‌‏های اساسی انتظار، به شمار آورد:
  1. قانع نبودن به وضع موجود؛ بدون تردید وضع موجود در عصر غیبت، دارای کاستی‏‌هایی است که هر انسان کمال‌‏طلب را ناراضی خواهد کرد. این کاستی‌‏ها به طور عمده از عدم حضور ظاهری امام ناشی شده است. در باور شیعه است که آخرین پیشوای معصوم(ع) به دلایلی که برخی از آن‏ها بر ما پوشیده است، غایب شده است[۵]. این پنهان بودن، باعث شده است جامعه بشری از فواید ظاهری آن امام(ع) بی‌‏بهره‏ باشد. یک منتظر راستین، کسی است که نه فقط به سبب محروم بودن خود از حضور ظاهری امام وضع موجود را برنمی‌‏تابد که محروم بودن جامعه بشری از نعمت حضور ظاهری امام نیز او را آزار می‌‏دهد. او بر خود لازم می‌‏داند همه عواملی را که باعث غیبت آن حضرت شده است، به اندازه توان خود برطرف کند[۶].
  2. امید دستیابی به وضع مطلوب‏: یکی از نعمت‌‏های بزرگ خداوند در نهاد انسان، کمال‌‏طلبی او است، به گونه‏‌ای که همه فعالیت‏‌های خود را در سمت آن، سوق می‏‌دهد[۷].
  3. حرکت و تلاش برای گذر از وضع موجود و قرار گرفتن در وضع مطلوب‏: شکی نیست غیبت آخرین پیشوای معصوم، سبب می‌‏شود برخی راه‏‌های کمال بر انسان و جامعه بسته شود. در انتظار، امید به دستیابی وضع بهتر، مؤلفه‌‏ای اساسی است که انسان را از رکود و خمودگی برحذر داشته، او را به تلاش در راه رسیدن به وضع مطلوب وا می‌‏دارد. در این صورت، اگر به دلایلی به وضع مطلوب هم نرسید، به دلیل اهتمام و سعی او، خداوند سبحانه و تعالی پاداش کسانی را آن مرحله را درک می‏کنند به او خواهد داد[۸].
  • این امیدواری، ناگزیر مراحلی را در بر خواهد داشت که برخی بدین قرارند:
  1. آگاهی به عدم حضور ظاهری امام‏: گاهی انسان در زندگی کمبودی دارد؛ امّا به سبب آن‏که به آن کمبود آگاهی ندارد، هرگز در پی رفع آن کمبود هم نمی‌‏رود و هرگز برای جبران آن از خود تلاشی نشان نمی‏‌دهد؛ پس در نخستین مرحله انتظار، می‌‏بایست آگاه شد که حجت الهی در پرده غیبت است[۹].
  2. احساس نیاز به امام حاضر: ممکن است در عصر پنهان‌‏زیستی حضرت مهدی(ع) کسی به غیبت آن حضرت آگاهی هم داشته باشد؛ امّا هرگز به این دیدگاه نرسیده که جامعه بشری نیازمند چنین رهبری الهی است. به بیان دیگر، مؤلفه پیشین وجود دارد؛ امّا فرد هرگز به آن حجت الهی احساس نیاز پیدا نکرده است. او بر این باور است که مردم چه نیازی به امام دارند؛ در حالی که زندگی خود را سپری می‌‏کنند. چنین کسی هرگز نمی‌‏تواند انتظار ظهور حضرتش را درون خود پدید آورد[۱۰].
  3. یقین به ظهور امام غایب‏: شکی نیست کسانی که به ظهور امام غایب یقین ندارند، در انتظار نیز نخواهند بود؛ بلکه انتظار برای آن‏ها بی‏‌معنا خواهد بود. هرقدر آگاهی و یقین شخص به ظهور امام(ع) بیشتر و عمیق‏‌تر باشد، انتظارش به آن، بیشتر است. اگر شک و تردیدی در اصل وقوع آن داشته باشد یا اعتقادش به آن سست و ضعیف باشد، انتظارش هم به همان اندازه سست خواهد بود. پیشوایان معصوم(ع) با در نظر گرفتن این نکته اساسی، همواره در سخنان نورانی خود، باور قطعی به ظهور آخرین حجّت الهی را تقویت کرده، ایشان را از هرگونه ناامیدی، پرهیز می‌‏دادند. رسول اکرم(ص) فرمود: قیامت برپا نمی‌‏شود، تا این‏که قیام‌‏کننده‌‏ای به حق از خاندان ما قیام کند و این، هنگامی است که خداوند به او اجازه فرماید. هرکس از او پیروی کند، نجات می‏‌یابد و هر کس از او سرپیچد، هلاک خواهد شد[۱۱][۱۲].
  4. دوست داشتن ظهور مهدی(ع): کسی که به ظهور امام زمان(ع) معتقد است و وقوع آن را هم نزدیک می‏‌بیند، هرقدر ظهور موعود را بیشتر دوست بدارد، انتظارش برای آن بیشتر خواهد بود و اگر آن را خوش نداشته باشد، انتظارش ضعیف و سست می‌‏شود. این دوست داشتن فقط زمانی به وجود می‌‏آید که مؤمنان، تصویر روشنی از زمان ظهور حضرت مهدی(ع) داشته باشند، تا این‏که نه فقط از آن نهراسند، بلکه برای وقوعش لحظه‌‏شماری کنند. متأسفانه تصویرسازی دوران ظهور حضرت مهدی(ع) همواره از افراط‌ها و تفریط‌ها در امان نبوده است. گاهی دوران حکومت آن حضرت را سخت‏‌ترین و تلخ‌‏ترین دوران یاد می‌‏کنند و گاهی آن دوران را دوران رفاه و آسایش مطلق و تن‌‏پروری معرفی می‌‏نمایند که بدون تردید، هردو تصویر، زیان‏‌های خود را در باورهای جامعه گذاشته است[۱۳].
  5. نزدیک دانستن ظهور: اگرچه انتظار با مؤلفه‌‏های یاد شده تحقق می‌‏یابد، نزدیک دانستن ظهور حضرت مهدی(ع) می‌‏تواند بر شدت انتظار افزوده، آمادگی فرد را افزایش دهد. نزدیک دانستن ظهور باعث می‌‏شود توجه به حضرت مهدی(ع) بی‌ش‏ازپیش افزایش پیدا کند، مشکلات دیگر، تحت الشعاع قرار گرفته، تمام رفتار در راستای خشنودی آن حضرت انجام شود[۱۴].

فضیلت انتظار فرج‏

  • روایاتی که سخن از انتظار گفته‏‌اند، به دو دسته کلی تقسیم می‏‌شود:
  1. انتظار فرج به معنای عامّ‏: در این معنا، آموزه‏‌های دینی بر آن است تا افزون بر بیان فضیلت "گشایش عمومی" و امید به آینده، و سوق انسان‏ها به این عرصه، نومیدی را نیز نکوهش کرده، از ورود جوامع بشری به آن جلوگیری کند. اهتمام آموزه‌‏های اسلامی در بیان معنای عام انتظار و امید، تا بدان حد بوده که از آن، با بلندترین عنوان‌‏ها یاد نموده، ارزش‏های شگفت‏‌آوری برای آن ذکر کرده است. برخی عبادت‌‏ها بر برخی دیگر برتری دارد؛ ازاین‌‏رو انجام آن، افزون بر آن‏که در کانون تأکید آموزه‏‌های دینی است، از پاداش افزون‌‏تری نیز برخوردار است و نقش آن، در سازندگی انسان بیشتر است. رسول گرامی اسلام(ص) پس از آن که انتظار فرج را در زمره عبادت‌‏های خداوند سبحانه و تعالی دانسته است، آن را یکی از برترین عبادت‌‏ها برشمرده، فرمود:"برترین عبادت انتظار فرج است"[۱۵]. درباره اهمیت انتظار فرج- افزون بر آنچه اشاره شد- به روایاتی بر می‏‌خوریم که بسی شگفتی‌‏آور است و آن، این‏که انتظار را نه فقط "جهاد" که "برترین جهاد" دانسته است. از این نوع روایات نیز به خوبی استفاده می‌‏شود انتظار، از نوع عمل است. رسول گرامی اسلام(ص) فرموده است: "برترین جهاد امت من انتظار گشایش است"[۱۶][۱۷].
  2. انتظار فرج به معنای خاص‏: در این معنا، انتظار به معنای چشم‌‏به‌‏راه بودن آینده‌‏ای با تمام ویژگی‌‏های یک جامعه مورد رضایت خداوند سبحانه و تعالی است که یگانه مصداق آن دوران حاکمیت آخرین ذخیره الهی وجود مقدّس حضرت ولی عصر(ع) است. امام باقر(ع) آن‏گاه که دین مورد رضایت خداوند سبحانه و تعالی را تعریف کرد، پس از شمردن اموری فرمود:"... و تسلیم به امر ما و پرهیزکاری و فروتنی و انتظار قائم ما..."[۱۸][۱۹].
  • از روایات انتظار ظهور حضرت مهدی(ع) به دست می‌‏آید انتظار ظهور حضرت مهدی(ع) نه فقط راه رسیدن به جامعه موعود است؛ بلکه خود نیز موضوعیت دارد؛ بدان معنا که اگر کسی در انتظار راستین به سر برد، تفاوتی ندارد که به مورد انتظار خویش دست یابد یا دست نیابد.
  • در این ‏باره شخصی از امام صادق(ع) پرسید: "چه می‌‏فرمایید درباره کسی که دارای ولایت پیشوایان است و انتظار ظهور حکومت حق را می‌‏کشد و در این حال از دنیا می‌‏رود؟" حضرت(ع) در پاسخ فرمود: "او، همانند کسی است که با حضرت قائم در خیمه او باشد. سپس کمی سکوت کرد و فرمود: مانند کسی است که با پیامبر اسلام(ص) در مبارزاتش همراه بوده است"[۲۰][۲۱].

انواع انتظار

  1. انتظار درست و سازنده‏: همان انتظار راستینی است که در روایات، آن را با فضیل‌‏ترین عبادت و برترین جهاد امت پیامبر(ص) دانسته‌‏اند که تحرک‏‌بخش و تعهدآور است. یکی از اندیشوران معاصر در گفتاری کوتاه و جامع، انتظار را این‏گونه تفسیر کرده است: معنای انتظار ظهور مصلح حقیقی و نجات‌‏بخش الهی حضرت مهدی(ع) این نیست که مسلمانان در وظایف دینی خود دست روی دست گذاشته و در آنچه بر آن‏ها واجب است، مانند یاری حقّ، زنده کردن قوانین و دستورهای دینی، جهاد و امر به معروف و نهی از منکر فروگذاری کنند و به این امید که قائم آل محمد(ع) بیاید و کارها را درست کند، از آن‏ها دست بردارند. هر مسلمان، موظف است خود را به انجام دستورهای اسلام مکلف بداند؛ برای شناسایی دین از راه صحیح، از هیچ کوششی فروگذاری نکند و به توانایی خود از امر به معروف و نهی از منکر دست نکشد؛ همچنان‏که پیامبر(ص) فرمود: "همه شما رهبر یکدیگر و در راه اصلاح هم مسئول هستید"[۲۲]. بر این اساس، یک مسلمان نمی‌‏تواند به دلیل انتظار به ظهور مهدی مصلح، از وظایف مسلّم و قطعی خود دست بکشد یا کوتاه بیاید؛ چه، انتظار به ظهور، نه اسقاط تکلیف می‏‌کند و نه مجوز تأخیر انداختن عمل را می‌‏دهد. سستی در وظایف دین و بی‏تفاوتی به آن به هیچ وجه جایز نیست[۲۳][۲۴].
  2. انتظار نادرست و ویرانگر: انتظار ویرانگر، فلج‌‏کننده و بازدارنده که در واقع نوعی اباحی‌‏گری است، همواره مورد مذمت و سرزنش بزرگان دین قرار گرفته است و این بزرگان پیروان مکتب اهل بیت را از آن پرهیز داده‏‌اند. علامه مطهری در این ‏باره می‏‌نویسد: برداشت قشری از مردم از مهدویت و قیام و انقلاب مهدی موعود(ع) این است که صرفاً ماهیت انفجاری دارد؛ فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلم‏‌ها، تبعیض‌‏ها، اختناق‌‏ها، حق‏کشی‌‏ها و تباهی‌‏ها ناشی می‌‏شود؛ نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان شدن است. آن‏گاه که صلاح به نقطه صفر برسد، حق و حقیقت هیچ طرفداری نداشته باشد، باطل، یکه‌‏تاز میدان گردد و جز نیروی باطل نیرویی حکومت نکند و فرد صالحی در جهان یافت نشود، این انفجار رخ می‏‌دهد و دست غیب برای نجات حقیقت - نه اهل حقیقت؛ زیرا حقیقت، طرفداری ندارد- از آستین بیرون می‌‏آید؛ بنابراین هر اصلاحی محکوم است؛ زیرا هر اصلاح یک نقطه روشن است؛ تا در صحنه اجتماع، نقطه روشنی هست، دست غیب ظاهر نمی‌‏شود. بر عکس، هر گناه و هر فساد، هر ستم و هر تبعیض و هر حق‏کشی و هر پلیدی‏ای به حکم این‏که مقدمه صلاح کلی است و انفجار را قریب الوقوع می‏‌کند رواست؛ زیرا هدف‌‏ها وسیله‌‏های نامشروع را مشروع می‌‏کنند؛ پس بهترین کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار، ترویج و اشاعه فساد است .... این نوع برداشت از ظهور و قیام مهدی موعود(ع) و این نوع انتظار فرج که به نوعی تعطیل در حدود و مقررات اسلامی منجر می‌‏شود و نوعی اباحی‌‏گری باید شمرده شود، به هیچ وجه با موازین اسلامی و قرآنی وفق نمی‌‏دهد[۲۵][۲۶].
  • بنیانگذار نظام اسلامی ایران، در بیاناتی ارزشمند پس از بیان برداشت‏‌های نادرست از انتظار، کسانی را که چنین تصوراتی دارند، به شدت سرزنش کرده است[۲۷].
  • بنابراین، منتظر راستین، برای چنان برنامه مهمی، هرگز نمی‌‏تواند نقش تماشاگر را داشته باشد؛ بلکه باید از هم اکنون به طور حتم در صف یاران آن حضرت قرار گیرد؛ چرا که ایمان به نتایج و عاقبت این تحوّل بزرگ، هرگز به او اجازه نمی‏‌دهد در صف مخالفان باشد و قرار گرفتن در صف موافقان نیز محتاج داشتن "اعمال پاک" و "روحی پاک‌‏تر" و برخورداری از "شهامت" و "آگاهی" کافی است[۲۸].

آثار انتظار

  • در انتظار و امید به آینده‌‏ای روشن و رشدآفرین است که، بسیاری از نیازهای روحی و جسمی انسان‏ها پاسخ داده می‏شود. آدمی در پرتو انتظار و امید، رنج‏ها و گرفتاری‌‏ها را تحمل می‏کند و با کشتی امید و آرزو در دریای پرتلاطم و طوفان‌‏زای زندگی، به سلامت به سیر خود ادامه می‌‏دهد[۲۹].
  • اگر کسی به راستی به همه شرایط انتظار، پای‏بند باشد و بایسته‌‏های آن را انجام دهد، آثاری تربیتی برای وی در پی خواهد داشت که برخی چنین است:
  1. گسترش امیدهای راستین:‏ روشن است که انسان برای گذران زندگی و پذیرش دشواری‌‏های آن، نیازمند انگیزه‏‌ای نیرومند است که در پدیده‌‏ای با نام "امید به آینده" تجلی‏ می‌‏یابد؛ آینده‌‏ای که به مراتب، عالی‏‌تر، زیباتر و بهتر از امروز باشد. این مسأله - به ویژه برای جوانان- دارای اهمیت بیشتری است؛ زیرا آنان می‌‏توانند در پرتو امید به فردایی بهتر به نیروی فراوان خود، جهت و معنا بخشند[۳۰].
  2. پویایی و نشاط: زندگی انسان، آن زمان قابل توجیه است که آثار حرکت، پویایی و شادابی در تمام زوایای آن به چشم خورد. آن‏گاه که انسان، به وضعیت موجود راضی نیست و در صدد ایجاد شرایطی بهتر است، همانا در انتظار به سر می‌‏برد. این اثر ارزنده در جوامع شیعی به روشنی تمام دیده می‏‌شود؛ به گونه‏‌ای که آن را از دیگر جوامع به روشنی تمام، متمایز و برجسته ساخته است[۳۱].
  3. وحدت و هم‏گرایی‏: انتظار- افزون بر آثار فردی- دارای آثار اجتماعی فراوانی نیز است که از مهم‏ترین آن‏ها می‏‌توان به وحدت، انسجام و همدلی بین منتظران اشاره کرد. این همدلی، به سبب توجه به هدف مشترکی است که در مسأله انتظار به روشنی تمام در چشم‌‏انداز آن، قابل دیدن است. امروزه ثابت شده است افرادی که در پی هدفی مشترک هستند، از عملکردی مشابه برخوردارند؛ به گونه‌‏ای که هم‏گرایی در آن‏ها در مقایسه با جوامع دیگر، بسیار است. در جامعه شیعی، انتظار ظهور مردی از سلاله پاک رسول گرامی اسلام(ع) باعث شده است همه پیروان این آرمان مقدس، از همدلی بسیار خوبی برخوردار باشند[۳۲].
  4. احساس حضور: یکی دیگر از آثار غیر قابل تردید در انتظار راستین، احساس حضور در محضر آن امام غایب از سویی و احساس حضور آن امام غایب در زندگی از سوی دیگر است. یک منتظر راستین، همواره بر این باور است که همه کارهای او در نگرگاه آن امام پنهان است و این خود در اصلاح رفتار وی بسیار مؤثر است. این مهم، نه فقط به اصلاح فرد منجر می‌‏شود که رفته ‏رفته به اصلاح و سلامت اخلاقی جامعه می‏‌انجامد که خود در زمینه‏‌سازی ظهور، نقشی بس مهم و انکارناپذیر خواهد داشتر
  5. آمادگی همه‏ جانبه‏: انتظار مصلح جهانی به طور قطع، به معنای آماده‏ باش کامل فکری، اخلاقی، مادی و معنوی برای اصلاح همه جهان است. اصلاح تمام روی زمین و پایان دادن به همه ظلم‏‌ها و نابسامانی‏‌ها، شوخی نیست و نمی‌‏تواند کار ساده‏‌ای باشد. آماده‌‏باش برای چنین هدف بزرگی، باید متناسب با آن باشد؛ یعنی باید به گستردگی و ژرفای آن باشد[۳۳].
  6. مراقبت اجتماعی‏: منتظران راستین وظیفه دارند مراقب حال یک دیگر نیز باشند و علاوه بر اصلاح خویش، در اصلاح دیگران نیز بکوشند؛ زیرا برنامه عظیم و سنگینی که منتظر آنند، یک برنامه فردی نیست[۳۴].

انتظار در موعودنامه

پرسش‌های وابسته

پرسمان انتظار فرج (نمایه)

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک: دهخدا، علی اکبر، لغتنامه، کلمه انتظار؛ محمد معین، فرهنگ فارسی، ص ۱۲۶
  2. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  3. ر. ک: محمّد تقی موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ترجمه مهدی حائری قزوینی، ج ۲، ص ۲۳۵
  4. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  5. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۳۸، ح ۹؛ ابن ابی زینب نعمانی، الغیبة، ص ۱۶۶، ح ۶
  6. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  7. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  8. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  9. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  10. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  11. " لَا تَقُومُ‏ السَّاعَةُ حَتَّى‏ يَقُومَ‏ الْقَائِمُ‏ الْحَقُ‏ مِنَّا وَ ذَلِكَ حِينَ يَأْذَنَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ وَ مَنْ تَبِعَهُ نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُ هَلَكَ اللَّهَ اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ فَأْتُوهُ وَ لَوْ عَلَى الثَّلْجِ فَإِنَّهُ خَلِيفَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ خَلِيفَتِي‏‏‏ ‏"؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج ۲، ص ۵۹؛ر.ک: اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمة(ع)، ج ۲، ص ۴۵۹
  12. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  13. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  14. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  15. " أَفْضَلُ‏ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏‏‏‏ ‏"؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۸۷؛ ر. ک: ترمذی، سنن، ج ۵، ص ۵۶۵
  16. " أَفْضَلُ‏ جِهَادِ أُمَّتِي‏ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏‏‏‏‏ ‏"؛ حسن بن علی حرانی، تحف العقول، ص ۳۷
  17. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  18. " وَ التَّسْلِيمُ‏ لِأَمْرِنَا وَ الْوَرَعُ‏ وَ التَّوَاضُعُ‏ وَ انْتِظَارُ قَائِمِنَا‏"؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۲۳، ح ۱۳
  19. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  20. احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج ۱، ص ۱۷۳؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۵
  21. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  22. " كُلُّكُم‏ رَاعٍ‏ و كُلَّكُم‏ مَسْؤُولٌ‏ عن‏ رَعِيَّتِه‏‏"؛ صحیح مسلم، ج ۳، ص ۲۰؛ صحیح بخاری، ج ۲، ص ۱۸؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۷۲، ص ۳۸
  23. محمّد رضا مظفر، عقاید الامامیة، ترجمه: علی رضا مسجد جامعی، ص ۱۱۸
  24. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  25. مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی علیه السّلام، ص ۵۴( با تصرّف)
  26. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  27. امام خمینی، صحیفه نور، ج ۲۱؛ ۱۴ فروردین ۱۳۶۷ ش
  28. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  29. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  30. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  31. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  32. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  33. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  34. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  35. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۶.
  36. سوره اسراء، ۷۱.
  37. کافی، ج ۱، ص ۲۷۱.
  38. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۲۷.
  39. معارف و معاریف، ج ۲، ص ۴۷۸.
  40. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۳۰.