انواع انتظار: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۳: خط ۳:
==مقدمه==
==مقدمه==
*[[انتظار]]، دو گونه [[تفسیر]] شده است:
*[[انتظار]]، دو گونه [[تفسیر]] شده است:
#'''[[انتظار درست]] و سازنده‏:''' همان [[انتظار]] راستینی است که در [[روایات]]، آن را با فضیل‌‏ترین [[عبادت]] و [[برترین]] [[جهاد]] [[امت]] [[پیامبر]]{{صل}} دانسته‌‏اند که تحرک‏‌بخش و تعهدآور است. یکی از اندیشوران معاصر در گفتاری کوتاه و جامع، [[انتظار]] را این‏گونه [[تفسیر]] کرده است: معنای [[انتظار ظهور]] [[مصلح]] حقیقی و نجات‌‏بخش الهی [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} این نیست که [[مسلمانان]] در [[وظایف]] دینی خود دست روی دست گذاشته و در آنچه بر آن‏ها [[واجب]] است، مانند [[یاری]] حقّ، زنده کردن [[قوانین]] و دستورهای دینی، [[جهاد]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] فروگذاری کنند و به این [[امید]] که [[امام مهدی|قائم آل محمد]]{{ع}} بیاید و کارها را درست کند، از آن‏ها دست بردارند. هر [[مسلمان]]، موظف است خود را به انجام دستورهای [[اسلام]] [[مکلف]] بداند؛ برای شناسایی [[دین]] از راه صحیح، از هیچ کوششی فروگذاری نکند و به [[توانایی]] خود از [[امر به معروف و نهی از منکر]] دست نکشد؛ همچنان‏که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "همه شما [[رهبر]] یکدیگر و در راه [[اصلاح]] هم [[مسئول]] هستید"<ref>{{عربی|" كُلُّكُم‏ رَاعٍ‏ و كُلَّكُم‏ مَسْؤُولٌ‏ عن‏ رَعِيَّتِه‏‏"}}؛ صحیح مسلم، ج ۳، ص ۲۰؛ صحیح بخاری، ج ۲، ص ۱۸؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۷۲، ص ۳۸</ref>. بر این اساس، یک [[مسلمان]] نمی‌‏تواند به [[دلیل]] [[انتظار]] به [[ظهور مهدی]] [[مصلح]]، از [[وظایف]] مسلّم و قطعی خود دست بکشد یا کوتاه بیاید؛ چه، [[انتظار]] به [[ظهور]]، نه اسقاط [[تکلیف]] می‏‌کند و نه مجوز تأخیر انداختن عمل را می‌‏دهد. سستی در [[وظایف]] [[دین]] و بی‏تفاوتی به آن به هیچ وجه جایز نیست<ref>  محمّد رضا مظفر، عقاید الامامیة، ترجمه: علی رضا مسجد جامعی، ص ۱۱۸</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۷۶-۸۴.</ref>.  
#'''[[انتظار درست]] و [[انتظار سازنده|سازنده]]‏:''' همان [[انتظار]] راستینی است که در [[روایات]]، آن را با فضیل‌‏ترین [[عبادت]] و [[برترین]] [[جهاد]] [[امت]] [[پیامبر]]{{صل}} دانسته‌‏اند که تحرک‏‌بخش و تعهدآور است. یکی از اندیشوران معاصر در گفتاری کوتاه و جامع، [[انتظار]] را این‏گونه [[تفسیر]] کرده است: معنای [[انتظار ظهور]] [[مصلح]] حقیقی و نجات‌‏بخش الهی [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} این نیست که [[مسلمانان]] در [[وظایف]] دینی خود دست روی دست گذاشته و در آنچه بر آن‏ها [[واجب]] است، مانند [[یاری]] حقّ، زنده کردن [[قوانین]] و دستورهای دینی، [[جهاد]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] فروگذاری کنند و به این [[امید]] که [[امام مهدی|قائم آل محمد]]{{ع}} بیاید و کارها را درست کند، از آن‏ها دست بردارند. هر [[مسلمان]]، موظف است خود را به انجام دستورهای [[اسلام]] [[مکلف]] بداند؛ برای شناسایی [[دین]] از راه صحیح، از هیچ کوششی فروگذاری نکند و به [[توانایی]] خود از [[امر به معروف و نهی از منکر]] دست نکشد؛ همچنان‏که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "همه شما [[رهبر]] یکدیگر و در راه [[اصلاح]] هم [[مسئول]] هستید"<ref>{{عربی|" كُلُّكُم‏ رَاعٍ‏ و كُلَّكُم‏ مَسْؤُولٌ‏ عن‏ رَعِيَّتِه‏‏"}}؛ صحیح مسلم، ج ۳، ص ۲۰؛ صحیح بخاری، ج ۲، ص ۱۸؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۷۲، ص ۳۸</ref>. بر این اساس، یک [[مسلمان]] نمی‌‏تواند به [[دلیل]] [[انتظار]] به [[ظهور مهدی]] [[مصلح]]، از [[وظایف]] مسلّم و قطعی خود دست بکشد یا کوتاه بیاید؛ چه، [[انتظار]] به [[ظهور]]، نه اسقاط [[تکلیف]] می‏‌کند و نه مجوز تأخیر انداختن عمل را می‌‏دهد. سستی در [[وظایف]] [[دین]] و بی‏تفاوتی به آن به هیچ وجه جایز نیست<ref>  محمّد رضا مظفر، عقاید الامامیة، ترجمه: علی رضا مسجد جامعی، ص ۱۱۸</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۷۶-۸۴.</ref>.  
#'''[[انتظار]] نادرست و ویرانگر:''' [[انتظار ویرانگر]]، فلج‌‏کننده و بازدارنده که در واقع نوعی اباحی‌‏گری است، همواره مورد مذمت و سرزنش بزرگان [[دین]] قرار گرفته است و این بزرگان [[پیروان]] [[مکتب]] [[اهل بیت]] را از آن پرهیز داده‏‌اند. [[مرتضی مطهری|علامه مطهری]] در این ‏باره می‏‌نویسد: برداشت قشری از [[مردم]] از [[مهدویت]] و [[قیام]] و [[انقلاب]] [[امام مهدی|مهدی موعود]]{{ع}} این است که صرفاً ماهیت انفجاری دارد؛ فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلم‏‌ها، تبعیض‌‏ها، اختناق‌‏ها، حق‏کشی‌‏ها و تباهی‌‏ها ناشی می‌‏شود؛ نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان شدن است. آن‏گاه که [[صلاح]] به نقطه صفر برسد، [[حق]] و [[حقیقت]] هیچ طرفداری نداشته باشد، [[باطل]]، یکه‌‏تاز میدان گردد و جز نیروی [[باطل]] نیرویی [[حکومت]] نکند و فرد صالحی در [[جهان]] یافت نشود، این انفجار رخ می‏‌دهد و دست [[غیب]] برای [[نجات]] [[حقیقت]] - نه اهل [[حقیقت]]؛ زیرا [[حقیقت]]، طرفداری ندارد- از آستین بیرون می‌‏آید؛ بنابراین هر اصلاحی محکوم است؛ زیرا هر [[اصلاح]] یک نقطه روشن است؛ تا در صحنه اجتماع، نقطه روشنی هست، دست [[غیب]] ظاهر نمی‌‏شود. بر عکس، هر [[گناه]] و هر [[فساد]]، هر [[ستم]] و هر [[تبعیض]] و هر حق‏کشی و هر پلیدی‏ای به [[حکم]] این‏که مقدمه [[صلاح]] کلی است و انفجار را قریب الوقوع می‏‌کند رواست؛ زیرا هدف‌‏ها وسیله‌‏های [[نامشروع]] را [[مشروع]] می‌‏کنند؛ پس [[بهترین]] کمک به [[تسریع در ظهور]] و [[بهترین]] شکل [[انتظار]]، ترویج و [[اشاعه فساد]] است .... این نوع برداشت از [[ظهور]] و [[قیام]] [[امام مهدی|مهدی موعود]]{{ع}} و این نوع [[انتظار فرج]] که به نوعی تعطیل در [[حدود]] و [[مقررات اسلامی]] منجر می‌‏شود و نوعی اباحی‌‏گری باید شمرده شود، به هیچ وجه با [[موازین اسلامی]] و قرآنی وفق نمی‌‏دهد<ref>  مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی علیه السّلام، ص ۵۴( با تصرّف)</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۷۶-۸۴.</ref>.  
#'''[[انتظار نادرست]] و [[انتظار ویرانگر|ویرانگر]]:''' [[انتظار ویرانگر]]، فلج‌‏کننده و بازدارنده که در واقع نوعی اباحی‌‏گری است، همواره مورد مذمت و سرزنش بزرگان [[دین]] قرار گرفته است و این بزرگان [[پیروان]] [[مکتب]] [[اهل بیت]] را از آن پرهیز داده‏‌اند. [[مرتضی مطهری|علامه مطهری]] در این ‏باره می‏‌نویسد: برداشت قشری از [[مردم]] از [[مهدویت]] و [[قیام]] و [[انقلاب]] [[امام مهدی|مهدی موعود]]{{ع}} این است که صرفاً ماهیت انفجاری دارد؛ فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلم‏‌ها، تبعیض‌‏ها، اختناق‌‏ها، حق‏کشی‌‏ها و تباهی‌‏ها ناشی می‌‏شود؛ نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان شدن است. آن‏گاه که [[صلاح]] به نقطه صفر برسد، [[حق]] و [[حقیقت]] هیچ طرفداری نداشته باشد، [[باطل]]، یکه‌‏تاز میدان گردد و جز نیروی [[باطل]] نیرویی [[حکومت]] نکند و فرد صالحی در [[جهان]] یافت نشود، این انفجار رخ می‏‌دهد و دست [[غیب]] برای [[نجات]] [[حقیقت]] - نه اهل [[حقیقت]]؛ زیرا [[حقیقت]]، طرفداری ندارد- از آستین بیرون می‌‏آید؛ بنابراین هر اصلاحی محکوم است؛ زیرا هر [[اصلاح]] یک نقطه روشن است؛ تا در صحنه اجتماع، نقطه روشنی هست، دست [[غیب]] ظاهر نمی‌‏شود. بر عکس، هر [[گناه]] و هر [[فساد]]، هر [[ستم]] و هر [[تبعیض]] و هر حق‏کشی و هر پلیدی‏ای به [[حکم]] این‏که مقدمه [[صلاح]] کلی است و انفجار را قریب الوقوع می‏‌کند رواست؛ زیرا هدف‌‏ها وسیله‌‏های [[نامشروع]] را [[مشروع]] می‌‏کنند؛ پس [[بهترین]] کمک به [[تسریع در ظهور]] و [[بهترین]] شکل [[انتظار]]، ترویج و [[اشاعه فساد]] است .... این نوع برداشت از [[ظهور]] و [[قیام]] [[امام مهدی|مهدی موعود]]{{ع}} و این نوع [[انتظار فرج]] که به نوعی تعطیل در [[حدود]] و [[مقررات اسلامی]] منجر می‌‏شود و نوعی اباحی‌‏گری باید شمرده شود، به هیچ وجه با [[موازین اسلامی]] و قرآنی وفق نمی‌‏دهد<ref>  مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی علیه السّلام، ص ۵۴( با تصرّف)</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۷۶-۸۴.</ref>.  
*بنیانگذار [[نظام]] اسلامی [[ایران]]، در بیاناتی ارزشمند پس از بیان برداشت‏‌های نادرست از [[انتظار]]، کسانی را که چنین تصوراتی دارند، به شدت سرزنش کرده است<ref>  امام خمینی، صحیفه نور، ج ۲۱؛ ۱۴ فروردین ۱۳۶۷ ش</ref>.  
*بنیانگذار [[نظام]] اسلامی [[ایران]]، در بیاناتی ارزشمند پس از بیان برداشت‏‌های نادرست از [[انتظار]]، کسانی را که چنین تصوراتی دارند، به شدت سرزنش کرده است<ref>  امام خمینی، صحیفه نور، ج ۲۱؛ ۱۴ فروردین ۱۳۶۷ ش</ref>.  
*بنابراین، [[منتظر راستین]]، برای چنان برنامه مهمی، هرگز نمی‌‏تواند نقش تماشاگر را داشته باشد؛ بلکه باید از هم اکنون به طور حتم در صف [[یاران]] آن حضرت قرار گیرد؛ چرا که [[ایمان]] به نتایج و [[عاقبت]] این تحوّل بزرگ، هرگز به او اجازه نمی‏‌دهد در صف [[مخالفان]] باشد و قرار گرفتن در صف موافقان نیز محتاج داشتن "اعمال [[پاک]]" و "روحی پاک‌‏تر" و برخورداری از "[[شهامت]]" و "[[آگاهی]]" کافی است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۷۶-۸۴.</ref>.
*بنابراین، [[منتظر راستین]]، برای چنان برنامه مهمی، هرگز نمی‌‏تواند نقش تماشاگر را داشته باشد؛ بلکه باید از هم اکنون به طور حتم در صف [[یاران]] آن حضرت قرار گیرد؛ چرا که [[ایمان]] به نتایج و [[عاقبت]] این تحوّل بزرگ، هرگز به او اجازه نمی‏‌دهد در صف [[مخالفان]] باشد و قرار گرفتن در صف موافقان نیز محتاج داشتن "اعمال [[پاک]]" و "روحی پاک‌‏تر" و برخورداری از "[[شهامت]]" و "[[آگاهی]]" کافی است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۷۶-۸۴.</ref>.
==پرسش‌های وابسته==
==پرسش‌های وابسته==
{{:پرسمان انتظار فرج (نمایه)}}
{{:پرسمان انتظار فرج (نمایه)}}

نسخهٔ ‏۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۲۹

متن این جستار آزمایشی است؛ امید می رود در آینده نه چندان دور آماده شود. برای اطلاع از جزئیات بیشتر به بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت مراجعه کنید.

مقدمه

  1. انتظار درست و سازنده‏: همان انتظار راستینی است که در روایات، آن را با فضیل‌‏ترین عبادت و برترین جهاد امت پیامبر(ص) دانسته‌‏اند که تحرک‏‌بخش و تعهدآور است. یکی از اندیشوران معاصر در گفتاری کوتاه و جامع، انتظار را این‏گونه تفسیر کرده است: معنای انتظار ظهور مصلح حقیقی و نجات‌‏بخش الهی حضرت مهدی(ع) این نیست که مسلمانان در وظایف دینی خود دست روی دست گذاشته و در آنچه بر آن‏ها واجب است، مانند یاری حقّ، زنده کردن قوانین و دستورهای دینی، جهاد و امر به معروف و نهی از منکر فروگذاری کنند و به این امید که قائم آل محمد(ع) بیاید و کارها را درست کند، از آن‏ها دست بردارند. هر مسلمان، موظف است خود را به انجام دستورهای اسلام مکلف بداند؛ برای شناسایی دین از راه صحیح، از هیچ کوششی فروگذاری نکند و به توانایی خود از امر به معروف و نهی از منکر دست نکشد؛ همچنان‏که پیامبر(ص) فرمود: "همه شما رهبر یکدیگر و در راه اصلاح هم مسئول هستید"[۱]. بر این اساس، یک مسلمان نمی‌‏تواند به دلیل انتظار به ظهور مهدی مصلح، از وظایف مسلّم و قطعی خود دست بکشد یا کوتاه بیاید؛ چه، انتظار به ظهور، نه اسقاط تکلیف می‏‌کند و نه مجوز تأخیر انداختن عمل را می‌‏دهد. سستی در وظایف دین و بی‏تفاوتی به آن به هیچ وجه جایز نیست[۲][۳].
  2. انتظار نادرست و ویرانگر: انتظار ویرانگر، فلج‌‏کننده و بازدارنده که در واقع نوعی اباحی‌‏گری است، همواره مورد مذمت و سرزنش بزرگان دین قرار گرفته است و این بزرگان پیروان مکتب اهل بیت را از آن پرهیز داده‏‌اند. علامه مطهری در این ‏باره می‏‌نویسد: برداشت قشری از مردم از مهدویت و قیام و انقلاب مهدی موعود(ع) این است که صرفاً ماهیت انفجاری دارد؛ فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلم‏‌ها، تبعیض‌‏ها، اختناق‌‏ها، حق‏کشی‌‏ها و تباهی‌‏ها ناشی می‌‏شود؛ نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان شدن است. آن‏گاه که صلاح به نقطه صفر برسد، حق و حقیقت هیچ طرفداری نداشته باشد، باطل، یکه‌‏تاز میدان گردد و جز نیروی باطل نیرویی حکومت نکند و فرد صالحی در جهان یافت نشود، این انفجار رخ می‏‌دهد و دست غیب برای نجات حقیقت - نه اهل حقیقت؛ زیرا حقیقت، طرفداری ندارد- از آستین بیرون می‌‏آید؛ بنابراین هر اصلاحی محکوم است؛ زیرا هر اصلاح یک نقطه روشن است؛ تا در صحنه اجتماع، نقطه روشنی هست، دست غیب ظاهر نمی‌‏شود. بر عکس، هر گناه و هر فساد، هر ستم و هر تبعیض و هر حق‏کشی و هر پلیدی‏ای به حکم این‏که مقدمه صلاح کلی است و انفجار را قریب الوقوع می‏‌کند رواست؛ زیرا هدف‌‏ها وسیله‌‏های نامشروع را مشروع می‌‏کنند؛ پس بهترین کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار، ترویج و اشاعه فساد است .... این نوع برداشت از ظهور و قیام مهدی موعود(ع) و این نوع انتظار فرج که به نوعی تعطیل در حدود و مقررات اسلامی منجر می‌‏شود و نوعی اباحی‌‏گری باید شمرده شود، به هیچ وجه با موازین اسلامی و قرآنی وفق نمی‌‏دهد[۴][۵].
  • بنیانگذار نظام اسلامی ایران، در بیاناتی ارزشمند پس از بیان برداشت‏‌های نادرست از انتظار، کسانی را که چنین تصوراتی دارند، به شدت سرزنش کرده است[۶].
  • بنابراین، منتظر راستین، برای چنان برنامه مهمی، هرگز نمی‌‏تواند نقش تماشاگر را داشته باشد؛ بلکه باید از هم اکنون به طور حتم در صف یاران آن حضرت قرار گیرد؛ چرا که ایمان به نتایج و عاقبت این تحوّل بزرگ، هرگز به او اجازه نمی‏‌دهد در صف مخالفان باشد و قرار گرفتن در صف موافقان نیز محتاج داشتن "اعمال پاک" و "روحی پاک‌‏تر" و برخورداری از "شهامت" و "آگاهی" کافی است[۷].

پرسش‌های وابسته

پرسمان انتظار فرج (نمایه)

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. " كُلُّكُم‏ رَاعٍ‏ و كُلَّكُم‏ مَسْؤُولٌ‏ عن‏ رَعِيَّتِه‏‏"؛ صحیح مسلم، ج ۳، ص ۲۰؛ صحیح بخاری، ج ۲، ص ۱۸؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۷۲، ص ۳۸
  2. محمّد رضا مظفر، عقاید الامامیة، ترجمه: علی رضا مسجد جامعی، ص ۱۱۸
  3. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  4. مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی علیه السّلام، ص ۵۴( با تصرّف)
  5. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  6. امام خمینی، صحیفه نور، ج ۲۱؛ ۱۴ فروردین ۱۳۶۷ ش
  7. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.