امر: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '''']].' به '''']]') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
==امر در اصطلاح== | ==امر در اصطلاح== | ||
*امر در اصطلاح [[شیعی]]، تعبیری کنایهآمیز است از [[ولایت]]، عقیدۀ به [[امامت]]، [[شیعه]] بودن، مقام امامان، پذیرش ولایت و رهبری آنان، فرهنگ [[اهل بیت]]{{عم}}، ظهور [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} و [[قیام قائم]] {{ع}} و بیشتر این کاربرد، در روایاتی است که از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده و به خاطر شرایط تقیّه، از شؤون مربوط به امامان و فرهنگ شیعی، با تعبیر امر، یا امر ما یاد میکرد. در روایات متعددی تأکید بر احیای امر [[ائمه]] به وسیلۀ رفت وآمد و نقل حدیث و دیدارهای متقابل و عزاداری و. . . شده است، مثل: کلام [[امام علی|علی]]{{ع}}: {{عربی|شیعتنا المتباذلون فی ولایتنا، المتحابّون فی مودّتنا، المتزاورون فی إحیاء أمرنا}}<ref>«شیعیان ما در راه ولایت ما اهل بذل و بخشش به یکدیگرند، در راه مودّت ما با هم دوستی میکنند و در راه احیای فرمان ما یکدیگر را دیدار میکنند.»؛ وسائل الشیعه، ج ۱۱ ص ۱۴۷</ref>، [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: هرکس از شما با عقیده به این امر بمیرد، شهید است، هرچند در بستر بمیرد. نیز روایاتی است که آن حضرت میفرماید: امر ما سرّ پنهان و پوشیده است و دشوار: {{عربی|إنّ أمرنا سرّ مستور فی سرّ...}}، {{عربی|إنّ أمرنا صعب مستصعب...}}<ref> المحجّة البیضاء، ج ۱ ص ۶۶</ref> که این امر در اینگونه موارد، توحید ناب و معارف والای [[اهل بیت]]{{عم}} و ایمان خالص و معرفت مخصوص به اهل بیت است. در مواردی هم اشاره به ارتباطات پنهانی و تشکیلاتی و امور تقیّهای و تلاش برای حاکمیت اهل بیت و رهبری امام [[معصوم]] است که باید به صورت راز بماند. [[امام صادق]]{{ع}} به معلی بن خنیس میفرماید: {{عربی|"یا معلّی! اکتم امرنا و لا تذعه فإنّه من کتم أمرنا و لا یذیعه أعزّه اللّه فی الدّنیا. . . و المذیع لأمرنا کالجاحد له"}}<ref>«ای معلی! امر ما را کتمان کن و آن را فاش نساز، هرکس امر ما را بپوشاند و فاش نکند خداوند در دنیا عزیزش میکند. . . و هرکس امر ما را افشا کند، چون کسی است که ما را انکار کرده است.» وسائل الشیعه، ج ۱۱ ص ۴۶۵، ح ۲۳</ref> تأثیر زیانبار افشای اینگونه اسرار، تا حدّی است که مثل مشارکت در قتل أئمه بهشمار آمده، آن هم قتل عمد نه خطا. [[امام صادق|حضرت صادق]]{{ع}} فرمود: {{عربی|"من اذاع علینا شیئا من أمرنا فهو کمن قتلنا عمدا و لم یقتلنا خطأ"}}<ref>وسائل الشیعه، ج ۱۱ ص ۴۹۶، ح ۱۶</ref>، هرکس چیزی از امر ما را بر ضد ما پخش کند، همچون کسی است که ما را به عمد کشته است، نه به خطا! و نیز فرمود: {{عربی|"و لا تذیعوا أمرنا و لا تحدّثوا به إلاّ أهله، فإنّ المذیع علینا أمرنا أشدّ علینا مؤنة من عدوّنا، إنصرفوا رحمکم اللّه و لا تذیعوا سرّنا"}}<ref>«ای معلی! امر ما را کتمان کن و آن را فاش نساز، هرکس امر ما را بپوشاند و فاش نکند خداوند در دنیا عزیزش میکند. . . و هرکس امر ما را افشا کند، چون کسی است که ما را انکار کرده است.» وسائل الشیعه، ج ۱۱ ص ۴۶۵، ح ۱۸</ref>، امر ما را فاش و منتشر نکنید و آن را جز با اهلش در میان نگذارید، چراکه هرکس امر ما را بر ضد ما فاش کند، زحمت او بر ما بیش از دشمن ماست، برگردید و بروید، خدا رحمتتان کند و راز ما را فاش نکنید. از مجموع اینگونه روایات که کم نیست، برمیآید که امر، واژهای کنایهآمیز از امور پنهان و رازآلود [[ائمه]]{{عم}} در مورد [[هدایت امت]] و [[رهبری]] و [[ولایت]] است، که هم باید به اهلش گفت، هم فاش نساخت، هم ظرفیّت مخاطبین را سنجید.<ref>ر. ک: اصول کافی، ج ۲ ابواب: حفظ لسان ص ۱۱۳، تقیه ص ۲۱۷، کتمان ص ۲۲۱ و اذاعه ص ۳۶۹</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۰۱.</ref> | *امر در اصطلاح [[شیعی]]، تعبیری کنایهآمیز است از [[ولایت]]، عقیدۀ به [[امامت]]، [[شیعه]] بودن، مقام امامان، پذیرش ولایت و رهبری آنان، فرهنگ [[اهل بیت]]{{عم}}، ظهور [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} و [[قیام قائم]] {{ع}} و بیشتر این کاربرد، در روایاتی است که از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده و به خاطر شرایط تقیّه، از شؤون مربوط به امامان و فرهنگ شیعی، با تعبیر امر، یا امر ما یاد میکرد. در روایات متعددی تأکید بر احیای امر [[ائمه]] به وسیلۀ رفت وآمد و نقل حدیث و دیدارهای متقابل و عزاداری و. . . شده است، مثل: کلام [[امام علی|علی]]{{ع}}: {{عربی|شیعتنا المتباذلون فی ولایتنا، المتحابّون فی مودّتنا، المتزاورون فی إحیاء أمرنا}}<ref>«شیعیان ما در راه ولایت ما اهل بذل و بخشش به یکدیگرند، در راه مودّت ما با هم دوستی میکنند و در راه احیای فرمان ما یکدیگر را دیدار میکنند.»؛ وسائل الشیعه، ج ۱۱ ص ۱۴۷</ref>، [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: هرکس از شما با عقیده به این امر بمیرد، شهید است، هرچند در بستر بمیرد. نیز روایاتی است که آن حضرت میفرماید: امر ما سرّ پنهان و پوشیده است و دشوار: {{عربی|إنّ أمرنا سرّ مستور فی سرّ...}}، {{عربی|إنّ أمرنا صعب مستصعب...}}<ref> المحجّة البیضاء، ج ۱ ص ۶۶</ref> که این امر در اینگونه موارد، توحید ناب و معارف والای [[اهل بیت]]{{عم}} و ایمان خالص و معرفت مخصوص به اهل بیت است. در مواردی هم اشاره به ارتباطات پنهانی و تشکیلاتی و امور تقیّهای و تلاش برای حاکمیت اهل بیت و رهبری امام [[معصوم]] است که باید به صورت راز بماند. [[امام صادق]]{{ع}} به معلی بن خنیس میفرماید: {{عربی|"یا معلّی! اکتم امرنا و لا تذعه فإنّه من کتم أمرنا و لا یذیعه أعزّه اللّه فی الدّنیا. . . و المذیع لأمرنا کالجاحد له"}}<ref>«ای معلی! امر ما را کتمان کن و آن را فاش نساز، هرکس امر ما را بپوشاند و فاش نکند خداوند در دنیا عزیزش میکند. . . و هرکس امر ما را افشا کند، چون کسی است که ما را انکار کرده است.» وسائل الشیعه، ج ۱۱ ص ۴۶۵، ح ۲۳</ref> تأثیر زیانبار افشای اینگونه اسرار، تا حدّی است که مثل مشارکت در قتل أئمه بهشمار آمده، آن هم قتل عمد نه خطا. [[امام صادق|حضرت صادق]]{{ع}} فرمود: {{عربی|"من اذاع علینا شیئا من أمرنا فهو کمن قتلنا عمدا و لم یقتلنا خطأ"}}<ref>وسائل الشیعه، ج ۱۱ ص ۴۹۶، ح ۱۶</ref>، هرکس چیزی از امر ما را بر ضد ما پخش کند، همچون کسی است که ما را به عمد کشته است، نه به خطا! و نیز فرمود: {{عربی|"و لا تذیعوا أمرنا و لا تحدّثوا به إلاّ أهله، فإنّ المذیع علینا أمرنا أشدّ علینا مؤنة من عدوّنا، إنصرفوا رحمکم اللّه و لا تذیعوا سرّنا"}}<ref>«ای معلی! امر ما را کتمان کن و آن را فاش نساز، هرکس امر ما را بپوشاند و فاش نکند خداوند در دنیا عزیزش میکند. . . و هرکس امر ما را افشا کند، چون کسی است که ما را انکار کرده است.» وسائل الشیعه، ج ۱۱ ص ۴۶۵، ح ۱۸</ref>، امر ما را فاش و منتشر نکنید و آن را جز با اهلش در میان نگذارید، چراکه هرکس امر ما را بر ضد ما فاش کند، زحمت او بر ما بیش از دشمن ماست، برگردید و بروید، خدا رحمتتان کند و راز ما را فاش نکنید. از مجموع اینگونه روایات که کم نیست، برمیآید که امر، واژهای کنایهآمیز از امور پنهان و رازآلود [[ائمه]]{{عم}} در مورد [[هدایت امت]] و [[رهبری]] و [[ولایت]] است، که هم باید به اهلش گفت، هم فاش نساخت، هم ظرفیّت مخاطبین را سنجید.<ref>ر. ک: اصول کافی، ج ۲ ابواب: حفظ لسان ص ۱۱۳، تقیه ص ۲۱۷، کتمان ص ۲۲۱ و اذاعه ص ۳۶۹</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۰۱.</ref> | ||
==امر در فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم== | |||
*هرچند تمام [[قرآن]] [[فرمان]] به [[پیامبر]] است، اما مراد آن دسته از آیاتی است که با لفظ امر آمده و اهمیت خاصی شاید برای مخاطبان داشته که به صراحت بیان شده است. | |||
#{{متن قرآن|إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هَذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذِي حَرَّمَهَا وَلَهُ كُلُّ شَيْءٍ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ}}<ref>«جز این نیست که فرمان یافتهام تا پروردگار این شهر را که خداوند آن را محترم داشته است بپرستم و همه چیز از آن اوست و فرمان یافتهام که از فرمانبرداران باشم» سوره نمل، آیه ۹۱.</ref> | |||
#{{متن قرآن|قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّينَ}}<ref>«بگو: من فرمان یافتهام که خداوند را در حالی که دین (خویش) را برای او ناب میدارم بپرستم» سوره زمر، آیه ۱۱.</ref> * {{متن قرآن|وَأُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ}}<ref>«و فرمان یافتهام که نخستین فرمانبردار باشم» سوره زمر، آیه ۱۲.</ref> | |||
#{{متن قرآن|قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«بگو آیا جز خداوند آفریننده آسمانها و زمین را سرور گزینم و اوست که (روزی) میخوراند و به او نمیخورانند؟ بگو فرمان یافتهام که نخستین کس باشم که تسلیم (خداوند) میشود و (به من گفتهاند) هرگز از مشرکان مباش!» سوره انعام، آیه ۱۴.</ref> | |||
#{{متن قرآن|قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«بگو: بیگمان نمازم و نیایشم و زندگیم و مرگم از آن خداوند پروردگار جهانیان است» سوره انعام، آیه ۱۶۲.</ref> * {{متن قرآن|لَا شَرِيكَ لَهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ}}<ref>«که او را شریکی نیست و به این فرمان یافتهام و من نخستین مسلمانم» سوره انعام، آیه ۱۶۳.</ref> | |||
#{{متن قرآن|وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«بگو: ای مردم! اگر در دین من شک دارید پس (بدانید که) من کسانی را که به جای خداوند میپرستید نمیپرستم ولی خداوندی را میپرستم که جان شما را میستاند و فرمان یافتهام که از مؤمنان باشم» سوره یونس، آیه ۱۰۴.</ref> | |||
#{{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ وَلَا أُشْرِكَ بِهِ إِلَيْهِ أَدْعُو وَإِلَيْهِ مَآبِ}}<ref>«و کسانی که به آنان کتاب (آسمانی) دادهایم از آنچه بر تو فرو فرستاده شده است، شادی میکنند؛ و از گروهها (ی کافر) کسی است که دیگری را انکار میکند؛ بگو: من فرمان یافتهام که خداوند را بپرستم و با او شریک قرار ندهم؛ (مردم را) به سوی او فرا میخوانم و بازگ» سوره رعد، آیه ۳۶.</ref> | |||
#{{متن قرآن|فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَقُلْ آمَنْتُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ اللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ}}<ref>«پس به همین (یگانگی مردم را) فرا خوان و چنان که فرمان یافتهای پایداری کن و از هوسهای آنان پیروی مکن و بگو: به هر کتابی که خداوند فرو فرستاده است ایمان دارم و فرمان یافتهام که میان شما دادگری کنم، خداوند پروردگار ما و شماست، کردارهای ما از آن ما و کردا» سوره شوری، آیه ۱۵.</ref> | |||
#{{متن قرآن|فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«پس چنان که فرمان یافتهای پایداری کن و (نیز) آنکه همراه تو (به سوی خداوند) بازگشته است (پایداری کند) و سرکشی نورزید که او به آنچه انجام میدهید بیناست» سوره هود، آیه ۱۱۲.</ref> | |||
#{{متن قرآن|فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«از این روی آنچه فرمان مییابی آشکار کن و از مشرکان روی بگردان» سوره حجر، آیه ۹۴.</ref> | |||
#{{متن قرآن|وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا}}<ref>«و خانوادهات را به نماز فرمان ده و بر آن شکیب کن، ما از تو روزی نمیخواهیم که خود، تو را روزی میدهیم و سرانجام (نیک) برای پرهیزگاری است» سوره طه، آیه ۱۳۲.</ref> | |||
#{{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ}}<ref>«و بدینگونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمیدانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی میکنیم و بیگمان تو، به راهی راست راهنمایی میکنی» سوره شوری، آیه ۵۲.</ref> | |||
*'''نکته''': أمر در این [[آیات]] شامل [[فرمان]]، خواسته ها، [[وحی]]، میشود و دلالت برعصمت انبیاءمیکند، زیرا «امر» بُعد [[تربیتی]] و هدایتی دارد، که ساختمان وجودی [[پیامبران]] و مسیر حرکتی آنها و ابتلائات و امتحانهای آنان، هماهنگ میشود به گونهای است؛ که [[پیامبر]] را آماده کرده که از [[عبودیت]] [[حق]] خارج نشود و مبدء و [[هدف]] و [[غایت]] را فراموش نکند و معنای أُمرتُ انتزاعی نیست، بلکه اهلیت و صلاحیت امر [[تکوینی]] را پیدا کردن است، که پیش از همه [[امت]]، اول المسلمین باشد. «{{متن قرآن|وَأُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ}}<ref>«و فرمان یافتهام که نخستین فرمانبردار باشم» سوره زمر، آیه ۱۲.</ref> {{متن قرآن|قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ}}<ref>«بگو آیا جز خداوند آفریننده آسمانها و زمین را سرور گزینم و اوست که (روزی) میخوراند و به او نمیخورانند؟ بگو فرمان یافتهام که نخستین کس باشم که تسلیم (خداوند) میشود و (به من گفتهاند) هرگز از مشرکان مباش!» سوره انعام، آیه ۱۴.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر، محمد جعفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی، سید محمد علی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۷۵.</ref>. | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
* [[ولایت امر]] | * [[ولایت امر]] | ||
خط ۱۹: | خط ۳۲: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']] | * [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']] | ||
* [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱''']] | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۲۶: | خط ۴۰: | ||
[[رده:امر]] | [[رده:امر]] | ||
[[رده: | [[رده:مدخل]] | ||
[[رده:اتمام لینک داخلی]] | |||
[[رده:مدخل فرهنگ غدیر]] | [[رده:مدخل فرهنگ غدیر]] |
نسخهٔ ۲۷ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۲۵
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
امر هم به معنای فرمان است، هم کلمهای عام برای هرکار و یا سخن یا حادثه یا چیزی گفته میشود و در کاربرد قرآنی به چهارده وجه و معنی آمده است. عالم امر و عالم خلق هم اصطلاح دیگری در این کلمه است، یعنی عالم ملک و ملکوت، یا عالم عقول و نفوس.[۱]
امر در اصطلاح
- امر در اصطلاح شیعی، تعبیری کنایهآمیز است از ولایت، عقیدۀ به امامت، شیعه بودن، مقام امامان، پذیرش ولایت و رهبری آنان، فرهنگ اهل بیت(ع)، ظهور حضرت مهدی(ع) و قیام قائم (ع) و بیشتر این کاربرد، در روایاتی است که از امام صادق(ع) نقل شده و به خاطر شرایط تقیّه، از شؤون مربوط به امامان و فرهنگ شیعی، با تعبیر امر، یا امر ما یاد میکرد. در روایات متعددی تأکید بر احیای امر ائمه به وسیلۀ رفت وآمد و نقل حدیث و دیدارهای متقابل و عزاداری و. . . شده است، مثل: کلام علی(ع): شیعتنا المتباذلون فی ولایتنا، المتحابّون فی مودّتنا، المتزاورون فی إحیاء أمرنا[۲]، امام صادق(ع) فرمود: هرکس از شما با عقیده به این امر بمیرد، شهید است، هرچند در بستر بمیرد. نیز روایاتی است که آن حضرت میفرماید: امر ما سرّ پنهان و پوشیده است و دشوار: إنّ أمرنا سرّ مستور فی سرّ...، إنّ أمرنا صعب مستصعب...[۳] که این امر در اینگونه موارد، توحید ناب و معارف والای اهل بیت(ع) و ایمان خالص و معرفت مخصوص به اهل بیت است. در مواردی هم اشاره به ارتباطات پنهانی و تشکیلاتی و امور تقیّهای و تلاش برای حاکمیت اهل بیت و رهبری امام معصوم است که باید به صورت راز بماند. امام صادق(ع) به معلی بن خنیس میفرماید: "یا معلّی! اکتم امرنا و لا تذعه فإنّه من کتم أمرنا و لا یذیعه أعزّه اللّه فی الدّنیا. . . و المذیع لأمرنا کالجاحد له"[۴] تأثیر زیانبار افشای اینگونه اسرار، تا حدّی است که مثل مشارکت در قتل أئمه بهشمار آمده، آن هم قتل عمد نه خطا. حضرت صادق(ع) فرمود: "من اذاع علینا شیئا من أمرنا فهو کمن قتلنا عمدا و لم یقتلنا خطأ"[۵]، هرکس چیزی از امر ما را بر ضد ما پخش کند، همچون کسی است که ما را به عمد کشته است، نه به خطا! و نیز فرمود: "و لا تذیعوا أمرنا و لا تحدّثوا به إلاّ أهله، فإنّ المذیع علینا أمرنا أشدّ علینا مؤنة من عدوّنا، إنصرفوا رحمکم اللّه و لا تذیعوا سرّنا"[۶]، امر ما را فاش و منتشر نکنید و آن را جز با اهلش در میان نگذارید، چراکه هرکس امر ما را بر ضد ما فاش کند، زحمت او بر ما بیش از دشمن ماست، برگردید و بروید، خدا رحمتتان کند و راز ما را فاش نکنید. از مجموع اینگونه روایات که کم نیست، برمیآید که امر، واژهای کنایهآمیز از امور پنهان و رازآلود ائمه(ع) در مورد هدایت امت و رهبری و ولایت است، که هم باید به اهلش گفت، هم فاش نساخت، هم ظرفیّت مخاطبین را سنجید.[۷][۸]
امر در فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم
- هرچند تمام قرآن فرمان به پیامبر است، اما مراد آن دسته از آیاتی است که با لفظ امر آمده و اهمیت خاصی شاید برای مخاطبان داشته که به صراحت بیان شده است.
- ﴿إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هَذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذِي حَرَّمَهَا وَلَهُ كُلُّ شَيْءٍ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ﴾[۹]
- ﴿قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّينَ﴾[۱۰] * ﴿وَأُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ﴾[۱۱]
- ﴿قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾[۱۲]
- ﴿قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ﴾[۱۳] * ﴿لَا شَرِيكَ لَهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ﴾[۱۴]
- ﴿وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ﴾[۱۵]
- ﴿قُلْ إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ وَلَا أُشْرِكَ بِهِ إِلَيْهِ أَدْعُو وَإِلَيْهِ مَآبِ﴾[۱۶]
- ﴿فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَقُلْ آمَنْتُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ اللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ﴾[۱۷]
- ﴿فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴾[۱۸]
- ﴿فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ﴾[۱۹]
- ﴿وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا﴾[۲۰]
- ﴿وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ﴾[۲۱]
- نکته: أمر در این آیات شامل فرمان، خواسته ها، وحی، میشود و دلالت برعصمت انبیاءمیکند، زیرا «امر» بُعد تربیتی و هدایتی دارد، که ساختمان وجودی پیامبران و مسیر حرکتی آنها و ابتلائات و امتحانهای آنان، هماهنگ میشود به گونهای است؛ که پیامبر را آماده کرده که از عبودیت حق خارج نشود و مبدء و هدف و غایت را فراموش نکند و معنای أُمرتُ انتزاعی نیست، بلکه اهلیت و صلاحیت امر تکوینی را پیدا کردن است، که پیش از همه امت، اول المسلمین باشد. «﴿وَأُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ﴾[۲۲] ﴿قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ﴾[۲۳][۲۴].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۱.
- ↑ «شیعیان ما در راه ولایت ما اهل بذل و بخشش به یکدیگرند، در راه مودّت ما با هم دوستی میکنند و در راه احیای فرمان ما یکدیگر را دیدار میکنند.»؛ وسائل الشیعه، ج ۱۱ ص ۱۴۷
- ↑ المحجّة البیضاء، ج ۱ ص ۶۶
- ↑ «ای معلی! امر ما را کتمان کن و آن را فاش نساز، هرکس امر ما را بپوشاند و فاش نکند خداوند در دنیا عزیزش میکند. . . و هرکس امر ما را افشا کند، چون کسی است که ما را انکار کرده است.» وسائل الشیعه، ج ۱۱ ص ۴۶۵، ح ۲۳
- ↑ وسائل الشیعه، ج ۱۱ ص ۴۹۶، ح ۱۶
- ↑ «ای معلی! امر ما را کتمان کن و آن را فاش نساز، هرکس امر ما را بپوشاند و فاش نکند خداوند در دنیا عزیزش میکند. . . و هرکس امر ما را افشا کند، چون کسی است که ما را انکار کرده است.» وسائل الشیعه، ج ۱۱ ص ۴۶۵، ح ۱۸
- ↑ ر. ک: اصول کافی، ج ۲ ابواب: حفظ لسان ص ۱۱۳، تقیه ص ۲۱۷، کتمان ص ۲۲۱ و اذاعه ص ۳۶۹
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۱.
- ↑ «جز این نیست که فرمان یافتهام تا پروردگار این شهر را که خداوند آن را محترم داشته است بپرستم و همه چیز از آن اوست و فرمان یافتهام که از فرمانبرداران باشم» سوره نمل، آیه ۹۱.
- ↑ «بگو: من فرمان یافتهام که خداوند را در حالی که دین (خویش) را برای او ناب میدارم بپرستم» سوره زمر، آیه ۱۱.
- ↑ «و فرمان یافتهام که نخستین فرمانبردار باشم» سوره زمر، آیه ۱۲.
- ↑ «بگو آیا جز خداوند آفریننده آسمانها و زمین را سرور گزینم و اوست که (روزی) میخوراند و به او نمیخورانند؟ بگو فرمان یافتهام که نخستین کس باشم که تسلیم (خداوند) میشود و (به من گفتهاند) هرگز از مشرکان مباش!» سوره انعام، آیه ۱۴.
- ↑ «بگو: بیگمان نمازم و نیایشم و زندگیم و مرگم از آن خداوند پروردگار جهانیان است» سوره انعام، آیه ۱۶۲.
- ↑ «که او را شریکی نیست و به این فرمان یافتهام و من نخستین مسلمانم» سوره انعام، آیه ۱۶۳.
- ↑ «بگو: ای مردم! اگر در دین من شک دارید پس (بدانید که) من کسانی را که به جای خداوند میپرستید نمیپرستم ولی خداوندی را میپرستم که جان شما را میستاند و فرمان یافتهام که از مؤمنان باشم» سوره یونس، آیه ۱۰۴.
- ↑ «و کسانی که به آنان کتاب (آسمانی) دادهایم از آنچه بر تو فرو فرستاده شده است، شادی میکنند؛ و از گروهها (ی کافر) کسی است که دیگری را انکار میکند؛ بگو: من فرمان یافتهام که خداوند را بپرستم و با او شریک قرار ندهم؛ (مردم را) به سوی او فرا میخوانم و بازگ» سوره رعد، آیه ۳۶.
- ↑ «پس به همین (یگانگی مردم را) فرا خوان و چنان که فرمان یافتهای پایداری کن و از هوسهای آنان پیروی مکن و بگو: به هر کتابی که خداوند فرو فرستاده است ایمان دارم و فرمان یافتهام که میان شما دادگری کنم، خداوند پروردگار ما و شماست، کردارهای ما از آن ما و کردا» سوره شوری، آیه ۱۵.
- ↑ «پس چنان که فرمان یافتهای پایداری کن و (نیز) آنکه همراه تو (به سوی خداوند) بازگشته است (پایداری کند) و سرکشی نورزید که او به آنچه انجام میدهید بیناست» سوره هود، آیه ۱۱۲.
- ↑ «از این روی آنچه فرمان مییابی آشکار کن و از مشرکان روی بگردان» سوره حجر، آیه ۹۴.
- ↑ «و خانوادهات را به نماز فرمان ده و بر آن شکیب کن، ما از تو روزی نمیخواهیم که خود، تو را روزی میدهیم و سرانجام (نیک) برای پرهیزگاری است» سوره طه، آیه ۱۳۲.
- ↑ «و بدینگونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمیدانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی میکنیم و بیگمان تو، به راهی راست راهنمایی میکنی» سوره شوری، آیه ۵۲.
- ↑ «و فرمان یافتهام که نخستین فرمانبردار باشم» سوره زمر، آیه ۱۲.
- ↑ «بگو آیا جز خداوند آفریننده آسمانها و زمین را سرور گزینم و اوست که (روزی) میخوراند و به او نمیخورانند؟ بگو فرمان یافتهام که نخستین کس باشم که تسلیم (خداوند) میشود و (به من گفتهاند) هرگز از مشرکان مباش!» سوره انعام، آیه ۱۴.
- ↑ سعیدیانفر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۱۷۵.