فروع دین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
===[[بیان]] اهمیت | ===[[بیان]] اهمیت فروع دین و تعریف آن در [[فرهنگ]] اصطلاحات [[کلام]]=== | ||
*[[تعالیم]] [[آیین اسلام]]، دارای دو بخش [[اعتقادی]] و عملیاند. بخش [[اعتقادی]]، از [[اصول دین]] و [[مذهب]] سخن میگوید و بخش عملی، از | *[[تعالیم]] [[آیین اسلام]]، دارای دو بخش [[اعتقادی]] و عملیاند. بخش [[اعتقادی]]، از [[اصول دین]] و [[مذهب]] سخن میگوید و بخش عملی، از فروع دین. بخش دوم را به خاطر این "[[فروع]]" میگویند که در برابر "اصول" جای دارد<ref>ر.ک. فرهنگ معارف اسلامی، ج ۳، ص ۴۴۲.</ref>، نه از آن جهت که اهمیت ندارد. لذا [[پایبندی]] به فروع دین ـ همچون [[اصول دین]] ـ [[واجب]] است. در [[فرهنگ]] اصطلاحات [[علم کلام]]، فروع دین، آن دسته از [[واجبات]] عملی است که [[ایمان واقعی]] در گرو انجام دادن آنهاست. بنابراین، دستورهای [[اسلام]] که به عمل [[انسان]] مربوط است، فروع دین نام دارد و اهم آنها [[نماز]]، [[روزه]]، [[خمس]]، [[زکات]]، و [[حج]] هستند<ref>ر.ک. جمعی از نویسندگان، دانشنامه کلام اسلامی، مدخل «اسلام».</ref>. | ||
===تفاوت میان اصول و | ===تفاوت میان اصول و فروع دین=== | ||
*میان اصول و | *میان اصول و فروع دین تفاوتهایی وجود دارد که عبارتاند از: | ||
#[[اصول دین]] از [[اعتقادات]] و [[ایمان]] سخن میگویند؛ ولی | #[[اصول دین]] از [[اعتقادات]] و [[ایمان]] سخن میگویند؛ ولی فروع دین نظر به عمل [[انسان]] دارند. | ||
#[[اصول دین]] [[نیازمند]] یقیناند و از این رو، [[تقلید]] را برنمیتابند؛ اما | #[[اصول دین]] [[نیازمند]] یقیناند و از این رو، [[تقلید]] را برنمیتابند؛ اما فروع دین [[نیازمند]] [[تبلیغ]] و بیاناند و [[حکم عقل]] در آنها [[کافی]] نیست و از این رو تقلیدپذیرند. | ||
#[[اصول دین]] از مقولۀ إخبار و [[وصف]] کردن است؛ اما | #[[اصول دین]] از مقولۀ إخبار و [[وصف]] کردن است؛ اما فروع دین، انشائی و قابل [[دستور]] دادن و [[امر و نهی]] است. | ||
#در [[اصول دین]] اختلافی نیست؛ اما گاه در | #در [[اصول دین]] اختلافی نیست؛ اما گاه در فروع دین اختلافاتی رخ مینماید و این بدان سبب است که عمل به [[ظن]] در [[اصول دین]] روا نیست؛ ولی ظنِ معتبر گاهی در فروع دین منشأ عمل میشود. | ||
#[[نسخ]] در | #[[نسخ]] در فروع دین راه دارد؛ اما در [[اصول دین]] به هیچ روی وجود ندارد. | ||
#علمای [[شیعه]] [[اصول دین]] را پنج اصل دانستهاند؛ اما [[فروع]] را هشت یا ده فرع میدانند و حتی گاهی هر آنچه در برابر اصول جای دارد و جزء [[احکام عملی]] است را از | #علمای [[شیعه]] [[اصول دین]] را پنج اصل دانستهاند؛ اما [[فروع]] را هشت یا ده فرع میدانند و حتی گاهی هر آنچه در برابر اصول جای دارد و جزء [[احکام عملی]] است را از فروع دین شمردهاند<ref>ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۳۵۰-۳۶۰.</ref>. | ||
==منابع== | ==منابع== |
نسخهٔ ۸ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۴۴
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل فروع دین (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
بیان اهمیت فروع دین و تعریف آن در فرهنگ اصطلاحات کلام
- تعالیم آیین اسلام، دارای دو بخش اعتقادی و عملیاند. بخش اعتقادی، از اصول دین و مذهب سخن میگوید و بخش عملی، از فروع دین. بخش دوم را به خاطر این "فروع" میگویند که در برابر "اصول" جای دارد[۱]، نه از آن جهت که اهمیت ندارد. لذا پایبندی به فروع دین ـ همچون اصول دین ـ واجب است. در فرهنگ اصطلاحات علم کلام، فروع دین، آن دسته از واجبات عملی است که ایمان واقعی در گرو انجام دادن آنهاست. بنابراین، دستورهای اسلام که به عمل انسان مربوط است، فروع دین نام دارد و اهم آنها نماز، روزه، خمس، زکات، و حج هستند[۲].
تفاوت میان اصول و فروع دین
- میان اصول و فروع دین تفاوتهایی وجود دارد که عبارتاند از:
- اصول دین از اعتقادات و ایمان سخن میگویند؛ ولی فروع دین نظر به عمل انسان دارند.
- اصول دین نیازمند یقیناند و از این رو، تقلید را برنمیتابند؛ اما فروع دین نیازمند تبلیغ و بیاناند و حکم عقل در آنها کافی نیست و از این رو تقلیدپذیرند.
- اصول دین از مقولۀ إخبار و وصف کردن است؛ اما فروع دین، انشائی و قابل دستور دادن و امر و نهی است.
- در اصول دین اختلافی نیست؛ اما گاه در فروع دین اختلافاتی رخ مینماید و این بدان سبب است که عمل به ظن در اصول دین روا نیست؛ ولی ظنِ معتبر گاهی در فروع دین منشأ عمل میشود.
- نسخ در فروع دین راه دارد؛ اما در اصول دین به هیچ روی وجود ندارد.
- علمای شیعه اصول دین را پنج اصل دانستهاند؛ اما فروع را هشت یا ده فرع میدانند و حتی گاهی هر آنچه در برابر اصول جای دارد و جزء احکام عملی است را از فروع دین شمردهاند[۳].