←رهایی از بیعت با طاغوت
(←پانویس) |
|||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
===رهایی از [[بیعت]] با [[طاغوت]]=== | ===رهایی از [[بیعت]] با [[طاغوت]]=== | ||
*یکی از عواملی که در [[روایات]] بسیار به آن اشاره شده، عدم [[بیعت]] [[امام مهدی]]{{ع}} با خلفای [[جور]] و طاغوتهاست. آن [[حضرت]] به جهت اینکه مثل پدرانش مجبور به [[بیعت]] با [[طاغوت]] نشود، به [[فرمان خدا]] از چشم [[مردم]] مخفی شد. چراکه [[بیعت]] نوعی [[عقد]] و [[قرارداد]] دو سویه بین [[حاکم]] و فرمانبرداران است که از یک سو [[خلیفه]] را [[متعهد]] به ادارۀ [[جامعه]] میکند و از طرف دیگر بیعتکنندگان [[متعهد]] میشوند ضمن شنیدن و [[اطاعت]] از [[خلیفه]]، از او [[حمایت]] کنند. در نتیجه آن [[حضرت]] زمانی که [[ظهور]] میکند، [[بیعت]] هیچکس و هیچ [[حکومت]] [[غاصب]] و [[ستمگری]] را ـ حتی به عنوان [[تقیه]] ـ بر گردن ندارد<ref>ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۰۵، ۱۱۹.</ref>. | *یکی از عواملی که در [[روایات]] بسیار به آن اشاره شده، عدم [[بیعت]] [[امام مهدی]]{{ع}} با خلفای [[جور]] و طاغوتهاست. آن [[حضرت]] به جهت اینکه مثل پدرانش مجبور به [[بیعت]] با [[طاغوت]] نشود، به [[فرمان خدا]] از چشم [[مردم]] مخفی شد. چراکه [[بیعت]] نوعی [[عقد]] و [[قرارداد]] دو سویه بین [[حاکم]] و فرمانبرداران است که از یک سو [[خلیفه]] را [[متعهد]] به ادارۀ [[جامعه]] میکند و از طرف دیگر بیعتکنندگان [[متعهد]] میشوند ضمن شنیدن و [[اطاعت]] از [[خلیفه]]، از او [[حمایت]] کنند. در نتیجه آن [[حضرت]] زمانی که [[ظهور]] میکند، [[بیعت]] هیچکس و هیچ [[حکومت]] [[غاصب]] و [[ستمگری]] را ـ حتی به عنوان [[تقیه]] ـ بر گردن ندارد<ref>ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۰۵، ۱۱۹.</ref>. | ||
[[غیبت]] سبب میشود [[امام]] آزادانه [[قیام]] کند و با هیچ حاکمی [[پیمان]] نبسته باشد، زیرا [[امامان]] {{ع}} به تعهدهای خود پایبندند و اجازه [[نقض پیمان]] ندارند. دیگر [[امامان]] ناگزیر بودند [[حکومتها]] را به رسمیت بشناسند، ولی [[امام زمان]] {{ع}} وظیفهای به نام "[[تقیه]]" ندارد. به همین جهت، با طاغوتهای زمان خویش [[بیعت]] نمیکند. بیتردید، اگر [[غیبت]] نباشد این امر تحقق نمییابد. | *[[غیبت]] سبب میشود [[امام]] آزادانه [[قیام]] کند و با هیچ حاکمی [[پیمان]] نبسته باشد، زیرا [[امامان]] {{ع}} به تعهدهای خود پایبندند و اجازه [[نقض پیمان]] ندارند. دیگر [[امامان]] ناگزیر بودند [[حکومتها]] را به رسمیت بشناسند، ولی [[امام زمان]] {{ع}} وظیفهای به نام "[[تقیه]]" ندارد. به همین جهت، با طاغوتهای زمان خویش [[بیعت]] نمیکند. بیتردید، اگر [[غیبت]] نباشد این امر تحقق نمییابد. | ||
*[[امام حسن مجتبی]]{{ع}} در این باره فرمود: «هر کدام از ما در زمان خود به سبب [[تقیه]]، [[بیعت]] [[حاکمان]] و طاغوتهای زمان را پذیرفتیم؛ مگر [[حضرت مهدی]]{{ع}} که [[عیسی بن مریم]]{{ع}} به [[امامت]] آن [[حضرت]] [[نماز]] میگزارد. [[خداوند]] ولادتش را مخفی نگه میدارد و برای او غیبتی قرار میدهد، تاوقتی [[قیام]] میکند [[بیعت]] حاکمی بر گردنش نباشد. او نهمین [[فرزند]]، برادرم [[حسین]]{{ع}} است»<ref>{{متن حدیث|مَا مِنَّا أَحَدٌ إِلاَّ وَ یَقَعُ فِی عُنُقِهِ بَیْعَةٌ لِطَاغِیَةِ زَمَانِهِ إِلاَّ اَلْقَائِمُ اَلَّذِی یُصَلِّی خَلْفَهُ عِیسَی عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَإِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُخْفِی وِلاَدَتَهُ وَ یُغَیِّبُ شَخْصَهُ لِئَلاَّ یَکُونَ لِأَحَدٍ فِی عُنُقِهِ بَیْعَةٌ إِذَا خَرَجَ ذَلِکَ اَلتَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ أَخِیَ اَلْحُسَیْنِ}}؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۳۲.</ref>.<ref>ر.ک. حکیم، سید منذر، غیبت حضرت مهدی، صص۱۶۲ - ۱۶۸، ۱۷۳ - ۱۸۰.</ref> در روایتی دیگر، [[حسن]] ابن فضال میگوید: [[علی بن موسی الرضا]]{{ع}} فرمود: «شیعیانم را میبینم که در زمان [[شهادت]] سوّمین فرزندم [[امام عسکری]] در جستجوی [[امام]] خود همه جا را میگردند، امّا او را نمییابند، عرض کردم برای چه ای پسر [[رسول خدا]]؟ فرمود: برای اینکه امامشان [[غایب]] میشود. عرض کردم: چرا [[غایب]] میشود؟ فرمود: برای اینکه وقتی [[قیام]] کرد [[بیعت]] هیچکس بر گردنش نباشد»<ref>{{متن حدیث|کَأَنِّی بِالشِّیعَةِ عِنْدَ فَقْدِهِمُ الثَّالِثَ مِنْ وُلْدِی یَطْلُبُونَ الْمَرْعَی فَلَا یَجِدُونَهُ قُلْتُ لَهُ وَ لِمَ ذَلِکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ لِأَنَّ إِمَامَهُمْ یَغِیبُ عَنْهُمْ فَقُلْتُ وَ لِمَ قَالَ لِئَلَّا یَکُونَ فِی عُنُقِهِ لِأَحَدٍ بَیْعَةٌ إِذَا قَامَ بِالسَّیْفِ}}؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۲.</ref>.<ref>ر.ک. موسوی نسب، جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۲۲۸-۲۳۰.</ref> | *[[امام حسن مجتبی]]{{ع}} در این باره فرمود: «هر کدام از ما در زمان خود به سبب [[تقیه]]، [[بیعت]] [[حاکمان]] و طاغوتهای زمان را پذیرفتیم؛ مگر [[حضرت مهدی]]{{ع}} که [[عیسی بن مریم]]{{ع}} به [[امامت]] آن [[حضرت]] [[نماز]] میگزارد. [[خداوند]] ولادتش را مخفی نگه میدارد و برای او غیبتی قرار میدهد، تاوقتی [[قیام]] میکند [[بیعت]] حاکمی بر گردنش نباشد. او نهمین [[فرزند]]، برادرم [[حسین]]{{ع}} است»<ref>{{متن حدیث|مَا مِنَّا أَحَدٌ إِلاَّ وَ یَقَعُ فِی عُنُقِهِ بَیْعَةٌ لِطَاغِیَةِ زَمَانِهِ إِلاَّ اَلْقَائِمُ اَلَّذِی یُصَلِّی خَلْفَهُ عِیسَی عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَإِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُخْفِی وِلاَدَتَهُ وَ یُغَیِّبُ شَخْصَهُ لِئَلاَّ یَکُونَ لِأَحَدٍ فِی عُنُقِهِ بَیْعَةٌ إِذَا خَرَجَ ذَلِکَ اَلتَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ أَخِیَ اَلْحُسَیْنِ}}؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۳۲.</ref>.<ref>ر.ک. حکیم، سید منذر، غیبت حضرت مهدی، صص۱۶۲ - ۱۶۸، ۱۷۳ - ۱۸۰.</ref> در روایتی دیگر، [[حسن]] ابن فضال میگوید: [[علی بن موسی الرضا]]{{ع}} فرمود: «شیعیانم را میبینم که در زمان [[شهادت]] سوّمین فرزندم [[امام عسکری]] در جستجوی [[امام]] خود همه جا را میگردند، امّا او را نمییابند، عرض کردم برای چه ای پسر [[رسول خدا]]؟ فرمود: برای اینکه امامشان [[غایب]] میشود. عرض کردم: چرا [[غایب]] میشود؟ فرمود: برای اینکه وقتی [[قیام]] کرد [[بیعت]] هیچکس بر گردنش نباشد»<ref>{{متن حدیث|کَأَنِّی بِالشِّیعَةِ عِنْدَ فَقْدِهِمُ الثَّالِثَ مِنْ وُلْدِی یَطْلُبُونَ الْمَرْعَی فَلَا یَجِدُونَهُ قُلْتُ لَهُ وَ لِمَ ذَلِکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ لِأَنَّ إِمَامَهُمْ یَغِیبُ عَنْهُمْ فَقُلْتُ وَ لِمَ قَالَ لِئَلَّا یَکُونَ فِی عُنُقِهِ لِأَحَدٍ بَیْعَةٌ إِذَا قَامَ بِالسَّیْفِ}}؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۲.</ref>.<ref>ر.ک. موسوی نسب، جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۲۲۸-۲۳۰.</ref> | ||
[[اسحاق بن یعقوب]] در نامهاش که به دست دومین [[نائب خاص]] [[حضرت ولی عصر]]{{ع}} [[محمد بن عثمان عمری]] به آن [[حضرت]] رساند، در ضمن سؤالات خویش از [[حکمت غیبت]] پرسید و آن [[حضرت]] پاسخ فرمود: «اما در خصوص [[علت غیبت]] بدان که [[خدای سبحان]] میفرماید: ای [[مؤمنان]]! از اموری نپرسید که چون هویدا گردند، [[اندوهگین]] میشوید. همه پدرانم ناگزیر از [[بیعت طاغوت]] زمانشان بودند؛ اما من در حالی [[ظهور]] خواهم کرد که [[بیعت]] هیچ طاغوتی را بر گردن ندارم»<ref>{{متن حدیث|وَ أَمَّا عِلَّةُ مَا وَقَعَ مِنَ الْغَیْبَةِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ ﴿ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ﴾ إِنَّهُ لَمْ یَکُنْ لِأَحَدٍ مِنْ آبَائِی {{ع}} إِلَّا وَ قَدْ وَقَعَتْ فِی عُنُقِهِ بَیْعَةٌ لِطَاغِیَةِ زَمَانِهِ وَ إِنِّی أَخْرُجُ حِینَ أَخْرُجُ وَ لَا بَیْعَةَ لِأَحَدٍ مِنَ الطَّوَاغِیتِ فِی عُنُقِی}}؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۱۶۱ ـ ۱۶۲؛ الاحتجاج، ج ۲، ص ۵۴۴ ـ ۵۴۵.</ref>.<ref>ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، امام مهدی موجود موعود، ص ۱۲۸-۱۳۴.</ref> | *[[اسحاق بن یعقوب]] در نامهاش که به دست دومین [[نائب خاص]] [[حضرت ولی عصر]]{{ع}} [[محمد بن عثمان عمری]] به آن [[حضرت]] رساند، در ضمن سؤالات خویش از [[حکمت غیبت]] پرسید و آن [[حضرت]] پاسخ فرمود: «اما در خصوص [[علت غیبت]] بدان که [[خدای سبحان]] میفرماید: ای [[مؤمنان]]! از اموری نپرسید که چون هویدا گردند، [[اندوهگین]] میشوید. همه پدرانم ناگزیر از [[بیعت طاغوت]] زمانشان بودند؛ اما من در حالی [[ظهور]] خواهم کرد که [[بیعت]] هیچ طاغوتی را بر گردن ندارم»<ref>{{متن حدیث|وَ أَمَّا عِلَّةُ مَا وَقَعَ مِنَ الْغَیْبَةِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ ﴿ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ﴾ إِنَّهُ لَمْ یَکُنْ لِأَحَدٍ مِنْ آبَائِی {{ع}} إِلَّا وَ قَدْ وَقَعَتْ فِی عُنُقِهِ بَیْعَةٌ لِطَاغِیَةِ زَمَانِهِ وَ إِنِّی أَخْرُجُ حِینَ أَخْرُجُ وَ لَا بَیْعَةَ لِأَحَدٍ مِنَ الطَّوَاغِیتِ فِی عُنُقِی}}؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۱۶۱ ـ ۱۶۲؛ الاحتجاج، ج ۲، ص ۵۴۴ ـ ۵۴۵.</ref>.<ref>ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، امام مهدی موجود موعود، ص ۱۲۸-۱۳۴.</ref> | ||
*در نتیجه، با توجه به اینکه [[حضرت مهدی]]{{ع}} آخرین نمایندۀ [[خدا]] بر روی [[زمین]] است و [[حکومت]] او جهانی و بدون [[رقیب]] و نظیر است و همۀ [[حاکمان]] در برابر او [[خاضع]] و فرمانبر داراند، نباید حتی برای یک لحظه زیر [[فرمان]] دیگران باشد و [[حکومت]] کسی را بپذیرد<ref>ر.ک. هرنجی، منصور، انتظار و وظایف منتظران، ص ۳۵-۴۰.</ref>. | *در نتیجه، با توجه به اینکه [[حضرت مهدی]]{{ع}} آخرین نمایندۀ [[خدا]] بر روی [[زمین]] است و [[حکومت]] او جهانی و بدون [[رقیب]] و نظیر است و همۀ [[حاکمان]] در برابر او [[خاضع]] و فرمانبر داراند، نباید حتی برای یک لحظه زیر [[فرمان]] دیگران باشد و [[حکومت]] کسی را بپذیرد<ref>ر.ک. هرنجی، منصور، انتظار و وظایف منتظران، ص ۳۵-۴۰.</ref>. | ||
===افاضۀ تدریجی=== | ===افاضۀ تدریجی=== | ||
*بیشک، [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} واسطۀ [[فیض]] [[خدا]] بر خلق است و حضور مشهودانۀ ایشان خود فیضی مضاعف است؛ اما این فیضرسانی با شرایط و مقدمات خاصی ملازم است که بدون آنها موجود [[مستفیض]]، یا از [[فیض]] [[محروم]] میشود؛ یا از آن بهرۀ تامی نمیبرد. برخورداری از [[فیض]] [[حکومت صالحان]]، گرچه از سوی [[مبدأ فیاض]] بدون گذراندن مقدمات [[مانع]] ندارد، اما قابلها فاقد استعداد لازم برای دریافت جمعی [[فیض]] و تابع شرایط، مقدمات و زمینههای لازماند، به گونهای که تا آن شرایط و مقدمات در بستر زمان فراهم نیایند، نمیتوانند به این [[فیض الهی]] برسند و از شرایط اساسی استقرار [[حکومت صالحان]]، پرورش [[انسانهای صالح]] و ایجاد [[آمادگی]] در [[مردم]] برای [[پذیرش حکومت]] عادلانۀ جهانی است که [[غیبت امام]] [[معصوم]] عصر{{ع}} برای تحقق این شرایط است<ref>ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، امام مهدی موجود موعود، ص ۱۲۸-۱۳۴.</ref>. | *بیشک، [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} واسطۀ [[فیض]] [[خدا]] بر خلق است و حضور مشهودانۀ ایشان خود فیضی مضاعف است؛ اما این فیضرسانی با شرایط و مقدمات خاصی ملازم است که بدون آنها موجود [[مستفیض]]، یا از [[فیض]] [[محروم]] میشود؛ یا از آن بهرۀ تامی نمیبرد. برخورداری از [[فیض]] [[حکومت صالحان]]، گرچه از سوی [[مبدأ فیاض]] بدون گذراندن مقدمات [[مانع]] ندارد، اما قابلها فاقد استعداد لازم برای دریافت جمعی [[فیض]] و تابع شرایط، مقدمات و زمینههای لازماند، به گونهای که تا آن شرایط و مقدمات در بستر زمان فراهم نیایند، نمیتوانند به این [[فیض الهی]] برسند و از شرایط اساسی استقرار [[حکومت صالحان]]، پرورش [[انسانهای صالح]] و ایجاد [[آمادگی]] در [[مردم]] برای [[پذیرش حکومت]] عادلانۀ جهانی است که [[غیبت امام]] [[معصوم]] عصر{{ع}} برای تحقق این شرایط است<ref>ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، امام مهدی موجود موعود، ص ۱۲۸-۱۳۴.</ref>. |